
فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی؛ یکی از دلایل اصلی گرایش شدید فرزندان به فضای مجازی، جذابیت بالای محتوای آن است. بازیهای آنلاین، ویدیوهای سرگرمکننده، امکان ارتباط با دوستان و حتی کسب تأیید اجتماعی از طریق لایک و کامنت، باعث میشود کودک یا نوجوان تمایل زیادی به حضور مداوم در این فضا داشته باشد. این حضور مداوم بهتدریج به یک عادت تبدیل شده و در برخی موارد شکل اعتیاد رفتاری به خود میگیرد. تفاوت اعتیاد رفتاری با اعتیاد به مواد در این است که در آن خبری از ماده مخدر فیزیکی نیست، اما تأثیرات روانی و مغزی مشابهی دارد و میتواند منجر به تغییرات جدی در خلقوخو و عملکرد شناختی فرد شود.
یکی از پیامدهای منفی وابستگی به فضای مجازی، کاهش روابط اجتماعی واقعی است. فرزندانی که بیشتر زمان خود را در دنیای مجازی میگذرانند، معمولاً توانایی برقراری ارتباط مؤثر در دنیای واقعی را از دست میدهند. آنها ممکن است در جمعهای خانوادگی حضور فیزیکی داشته باشند اما ذهنشان جای دیگری باشد. این امر باعث کاهش کیفیت روابط خانوادگی و در نهایت تنهایی و انزوای روانی فرزند میشود. همچنین، از آنجایی که در فضای مجازی افراد معمولاً بهترین نسخه از خود را به نمایش میگذارند، فرزندان دچار مقایسههای نابهجا با دیگران شده و احساس ناکافی بودن یا ضعف در آنها شکل میگیرد.
وابستگی به اینترنت همچنین تأثیر قابل توجهی بر تمرکز و عملکرد تحصیلی دارد. وقتی کودک یا نوجوان زمان زیادی را صرف بازی یا گشتوگذار در شبکههای اجتماعی میکند، ذهن او بهطور مداوم درگیر محرکهای کوتاهمدت و پاداشهای فوری میشود. در نتیجه، توانایی او در تمرکز بر تکالیف درسی یا تحمل فرآیندهای یادگیری بلندمدت کاهش مییابد. این موضوع میتواند به افت تحصیلی، بیانگیزگی و حتی پرخاشگری در هنگام مواجهه با محدودیتها منجر شود.
در کنار این پیامدها، نباید تأثیر فضای مجازی بر سلامت روانی را نادیده گرفت. بسیاری از فرزندان در فضای مجازی با محتوای نامناسب، اخبار جعلی، یا حتی آزارهای اینترنتی روبهرو میشوند که توان روانی کافی برای مقابله با آنها را ندارند. این تجربیات میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، کاهش عزت نفس و اختلالات خواب شود. همچنین، الگوبرداری از افراد مشهور یا اینفلوئنسرها، که اغلب سبک زندگی غیرواقعی یا اغراقآمیزی را نمایش میدهند، موجب شکلگیری باورهای غلط درباره موفقیت، زیبایی، یا خوشبختی میشود.
والدین در این میان نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. رفتارهای والدین در استفاده از فضای مجازی، میزان گفتوگوهای خانوادگی، و نحوه پاسخ به نیازهای عاطفی کودک، همگی در شکلگیری یا پیشگیری از وابستگی نقش دارند. اگر کودک احساس کند که والدینش در دسترس نیستند یا پاسخگوی نیازهایش نمیباشند، احتمال اینکه به فضای مجازی بهعنوان پناهگاه روانی رجوع کند افزایش مییابد. در مقابل، والدینی که با فرزندان خود ارتباط مؤثر دارند، به احساسات آنها توجه میکنند و الگویی سالم در استفاده از فناوری ارائه میدهند، میتوانند تا حد زیادی مانع از بروز وابستگی شوند.
در نهایت، وابستگی فرزندان به فضای مجازی موضوعی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند درک عمیق، صبر، و مداخله آگاهانه است. راهحل این مسئله در تحمیل محدودیتهای سختگیرانه یا قطع کامل اینترنت نیست، بلکه در آموزش مهارتهای خودکنترلی، تقویت روابط انسانی، و ایجاد جایگزینهای جذاب در دنیای واقعی نهفته است. فرزندان امروز، ساکنان دنیای دیجیتالاند، اما با همراهی و هدایت آگاهانه، میتوان به آنها آموخت چگونه در این دنیا حضور سالم، مؤثر و متعادل داشته باشند.