

به گزارش پایگاه خبری دانا، پس از مرگ معاویه، یزید در نامهای به حاکم مدینه از او خواست تا از مردم مدینه بیعت بگیرد. امام حسین (ع) پس از ممانعت از بیعت با یزید مدینه را به مقصد مکه ترک کرد. حضرت در هنگام ترک مدینه و در تمام طول سفر خود از مدینه به سمت مکه و سپس عراق همگان را از حرکت خود آگاه کرد و فساد و ستمگری یزید و بنیامیه را به مردم گوشزد کرد. امام حسین (ع) به همراه یاران با وفایش، از روز هشتم ذیالحجه، مکه را به مقصد کوفه ترک کرده و راهی صحرا شدند تا در بیعت با کوفیان، راه ناتمام امیرالمومنین (ع) را به سرانجام برساند. روزی که سید و سالار شهیدان، حج خود را نیمه تمام گذاشت و در راه رضای خدا و اعتلای اسلام به سوی سرنوشتی نامعلوم به حرکت در آمد.
محمدحسین رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه در سلسله مطالبی به وقایع روزانه اول تا دهم محرم پرداخته است که وقایع چهارمین روز از محرم را در ادامه میخوانید.
اگرچه ما در ارتباط با وقایع رخ داده برای وجود مقدس امام حسین علیه الصلاة و السلام به صورت روزشمار اطلاعات دقیق در تاریخ نداریم اما میتوان از بررسی و مقایسه برخی از حوادث، حدس زد که در روزهای آغازین ماه محرم تا رسیدن به روز عاشورا برای امام حسین علیه الصلاة و السلام چه حوادثی رخ داده است.
از وقایعی که در روز چهارم محرم سال ۶۱ اتفاق افتاده است، باید به رسیدن نیروهایی که ابن زیاد لعنهالله از داخل کوفه فراهم میکرد و به سوی کربلا اعزام میکرد اشاره نمود. طبق نقل تاریخ هنگامی که ابن زیاد، عمر بن سعد رو روانه کرد بر بالای منبر رفت و ضمن ستایش معاویه و بیان توجه او به امر مرزها و اداره مملکت گفت که پسرش یزید هم مانند اوست و جا پای پدر میگذارد و الان هم به دستور او من صد درصد بر حقوقی که شما از بیتالمال میگیرید افزودم.
بنابراین همه افراد قبایل باید در لشکرگاه یعنی نخیله حضور پیدا بکند. حتی کسانی که به کسب و کار هم مشغول و ساکنان کوفه هستند باید بیایند. و از این پس هر کس از پیوستن به لشکر خودداری کند ریختن خون او برای مباح است و برای تضمین اجرای این دستور هم اموالی را بین سران قبایل تقسیم کرد.
لذا میبینیم که در نخستین گام، حصین بن نُمَیر سکونی را با ۴ هزار نفر اعزام کرد. این لشکریان در منطقه قادسیه مستقر بودند، آنها را فراخوانده بود که به نخیله بیایند و از نخیله حرکت کنند و به سوی کربلا بروند.
ابن زیاد به چند نفر من جمله کثیر بن شهاب حارثی، محمد بن اشعث بن قیس، قعقاع ابن سوید بن عبدالرحمن منقری و اسماً ابن خارجه فزاری گفت که بین مردم بروید و آنها را به اطاعت و پایداری فرا بخوانید و آنها را بترسانید از اینکه بخواهند فتنه و سرپیچی کنند و به پیوستن به لشکر تشویق کنید.
به این ترتیب میبینیم که نیروهایی فراهم میشوند و از روز چهارم تا روز ششم پی در پی به طرف کربلا حرکت میکنند. طبق برخی از نقلها داریم که این گروههایی که در دستههای ۱۰۰۰، ۲۰۰۰، ۳۰۰۰ و ۴۰۰۰ نفره میآمدند.
در بین راه برخیها از این گروهها میگریختند و خوش نداشتند که به جنگ امام حسین علیه السلام برند و با امام علیه السلام بجنگند.