

به گزارش پایگاه خبری دانا، سید امین موسوی در یادداشتی نوشت؛ نسل جدید، مفاهیمی مثل «دشمن»، «جنگ» و «دفاع از کشور» را تنها در کتابها و قصههای دور شنیده بوند، اما امروز این واژهها از صفحات کاغذ بیرون آمده و در زندگی روزمره نفس میکشند. جنگ، با تمام تلخیها و دشواری هایش، کلاس درسی اجباری است؛ کلاسی که هیچکس آن را انتخاب نکرده، اما اگر در آن حضور داشته باشیم، وظیفهی ما، تبدیل تهدیدهای جنگ به فرصتهایی طلایی برای پرورش نسلی مقاوم، باایمان و وطندوست است.
طبق تحقیقات در روانشناسی یادگیری، شرایط بحرانی و چالشی، ظرفیت یادگیری بچهها را به شدت افزایش میدهد. انتقال برخی مفاهیم که در شرایط عادی نیازمند ماهها تلاش تربیتی و فرهنگی بود، در این شرایط به تجربهای ملموس و مستقیم تبدیل میشوند. این فرصت، فرصتی کوتاه برای جهشی خواندن درس های چندساله است.
در ادامه، چند محور کلیدی برای بهرهبرداری تربیتی از این شرایط ارائه میشود:
۱. خانهای به بزرگی ایران
مفهوم «تمامیت ارضی» برای بچهها، انتزاعی است. اما امروز میتوان آن را به «خانه بزرگ» ترجمه کرد.
با فرزند یا شاگردان کنار نقشه ایران بنشینید و از خانه، محله و شهر خود بگویید. توضیح دهید که کشور، مانند خانهای بزرگ است که همه ما اعضای آن هستیم. همانطور که هرکسی مراقب خانه و محلهاش هست، باید تلاش کند تا این خانه بزرگ را هم حفظ کند. مثل تلاش سربازان و مدافعان وطن.
۲.قدرت «اتحاد ما»
در شرایط عادی، «من»ها پررنگ هستند؛ اما در بحرانها «ما» متولد میشود.
توجه بچهها را به جلوههای اتحاد مردم جلب کنید: نانوایی که نان بیشتری میپزد، همسایهای که به دیگری کمک میکند، مردمی که برای رزمندگان دعا میکنند. توضیح دهید که «با هم بودن»، قدرتی به ایران بزرگ میدهد که دشمن از آن وحشت دارد.
۳. قهرمانانی در همین حوالی
امروز مفاهیمی مثل ایثار، شجاعت و فداکاری فقط داستان نیستند؛ در زندگی واقعی جاریاند.
و البته قهرمانان تنها کسانی نیستند که در خط مقدم میجنگند؛ پزشکان و پرستارانی که بیوقفه تلاش میکنند، آتشنشانانی که به دل خطر میروند، و حتی مادرانی که با آرامش از خانواده مراقبت میکنند و پدرانی که نون حلال به خانه میاورند، همگی قهرمان هستند.
شجاعت و فداکاری میتواند در هر لباس و موقعیتی خود را نشان دهد.
۴. ایستادگی با تکیه بر خداوند
در اوج اضطراب، نیاز به یک تکیهگاه امن بیشتر احساس میشود.
ایمان و توکل به خدا را به زندگی روزمره بیاورید. به جای صحبتهای کلی و شعاری برای بچهها، با دعاکردن دستهجمعی و تجربههای کوچک معنوی، آرامش را در خانواده ایجاد کنید. توضیح دهید که ما وظیفه خودمان را انجام میدهیم، بقیهاش را به خدا میسپاریم، چون او همیشه مراقب بندگانش هست. این حس اتکال به منبع قدرت بینهایت، بزرگترین سپر کودک در برابر ترس و ناامیدی است.
۵ . مدیریت خوراکهای رسانهای
در این دوره زمانه، رسانه غذای روح آدمیزاد شده است؛ همانطور که بدنش به غذای سالم نیاز دارد، ذهن و دل او هم محتاج محتوای پاک و امیدبخش است.
در روزهای جنگ، تصاویر و اخبار تلخ ممکن است بچهها را نگران کند. وظیفه ماست که خوراک فرهنگی مناسب را جایگزین اخبار منفی بکنیم: مانند روایتهایی از شجاعت سربازان ایرانی، از کمک ایرانیها به همدیگر در شهرهای مختلف، و از اقتدار موشکها و سلاحهای بومی که برای دفاع از وطن به سوی دشمن روانه میشوند.
بنابراین اگر جنگ را یک کلاس درس ببینیم، همین روزهای سخت میتوانند نهالهای ایمان، امید و ایستادگی را در دل فرزندانمان برویانند.