
فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره، پایگاه خبری دانا، گروه سلامت و سبک زندگی، با نزدیک شدن به فصل بازگشایی مدارس، بسیاری از خانوادهها و کودکان با تغییرات مهمی در سبک زندگی خود مواجه میشوند. تعطیلات تابستانی، هرچند فرصتی برای استراحت و بازی بوده، اما معمولاً باعث تغییر در عادتهای روزمره مانند زمان خواب، الگوی غذا خوردن و حتی تعاملات اجتماعی کودکان میشود. بازگشت به مدرسه برای بسیاری از بچهها همراه با هیجان، نگرانی و حتی مقاومت است. از دیدگاه روانشناسی، این دوره یکی از حساسترین مقاطع برای شکلگیری نگرش کودک نسبت به تحصیل و یادگیری به شمار میرود و نحوه مدیریت والدین و معلمان میتواند اثرات بلندمدتی بر سلامت روان و انگیزه تحصیلی او بگذارد.
یکی از مهمترین مسائلی که در آغاز سال تحصیلی مطرح میشود، اضطراب بازگشت به مدرسه است. کودکان بهویژه در سالهای ابتدایی یا در مقاطع تغییر مدرسه، ممکن است دچار نگرانیهایی درباره محیط جدید، معلم ناشناخته، همکلاسیها و میزان موفقیت خود شوند. این نگرانیها اگر به درستی مدیریت نشود، میتواند به شکلهای مختلفی مانند شکایتهای جسمی، بهانهگیری، بیاشتهایی یا حتی افت تحصیلی خود را نشان دهد. والدین در این شرایط باید با همدلی و گوش دادن فعال به احساسات فرزندشان، او را مطمئن سازند که نگرانیها طبیعی است و به مرور زمان کاهش پیدا میکند. ایجاد فضای گفتوگو و فرصت برای بیان ترسها به کودک کمک میکند تا راحتتر با این تغییر کنار بیاید.
از سوی دیگر، تغییر در نظم خواب و بیداری کودک پس از یک تابستان آزاد، چالش مهمی به حساب میآید. روانشناسان تأکید میکنند که تنظیم دوباره ریتم خواب حداقل یک تا دو هفته پیش از شروع مدرسه ضروری است. کودکی که با کمخوابی یا بینظمی خواب وارد مدرسه شود، نهتنها تمرکز و یادگیری پایینی خواهد داشت، بلکه خلقوخوی او نیز به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. والدین باید به تدریج ساعت خواب و بیداری را به زمان مناسب نزدیک کنند و از فعالیتهای آرامبخش پیش از خواب مانند مطالعه کتاب یا گفتوگوهای کوتاه خانوادگی بهره ببرند.
یکی دیگر از ابعاد مهم روانشناختی بازگشایی مدارس، سازگاری اجتماعی است. بسیاری از کودکان پس از یک تابستان دوری از جمع همسالان، در ابتدای سال تحصیلی ممکن است احساس غربت یا خجالت داشته باشند. حتی برخی ممکن است در پیدا کردن دوست یا ارتباط مؤثر با همکلاسیها دچار مشکل شوند. در چنین شرایطی حمایت والدین، تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی و بازیهای دستهجمعی و حتی دعوت از دوستان جدید به خانه میتواند روند انطباق اجتماعی را تسهیل کند. معلمان نیز با ایجاد فضایی صمیمانه و تشویق به همکاری و مشارکت، نقش بسیار مؤثری در تقویت اعتمادبهنفس دانشآموزان ایفا میکنند.
نقش والدین در آمادهسازی روانی و انگیزشی فرزندشان برای بازگشایی مدارس غیرقابل انکار است. زمانی که والدین با نگرش مثبت و هیجانانگیز درباره مدرسه صحبت میکنند، کودک نیز به احتمال بیشتری با علاقه به آن نگاه خواهد کرد. بالعکس، اگر والدین نگرانیهای خود درباره سختیهای تحصیل یا مشکلات احتمالی را بیپرده بیان کنند، کودک این نگرش منفی را جذب خواهد کرد. والدین باید مدرسه را به عنوان محیطی برای رشد، یادگیری و دوستی معرفی کنند و نه صرفاً مکانی برای امتحان و نمره.
توجه به نیازهای هیجانی کودک در این دوران اهمیت فراوانی دارد. کودکان همانقدر که به کیف، کتاب و لوازمالتحریر نیاز دارند، به امنیت روانی و حمایت عاطفی نیز محتاجاند. در روزهای نخست بازگشایی، همراهی والدین تا در ورودی مدرسه، لبخند زدن، و دادن اطمینان قلبی میتواند اضطراب کودک را به شکل چشمگیری کاهش دهد. حتی یک یادداشت کوتاه محبتآمیز در کیف کودک میتواند او را در طول روز شاد و آرام نگه دارد.
از دیدگاه روانشناسی، بازگشایی مدارس فرصتی برای رشد مهارتهای خودتنظیمی نیز هست. کودک یاد میگیرد که چگونه زمان خود را بین تکالیف، بازی، استراحت و خواب مدیریت کند. والدین با برنامهریزی منعطف و ایجاد تعادل میان درس و تفریح میتوانند به او کمک کنند تا مهارت مدیریت زمان و مسئولیتپذیری را بیاموزد. فشار بیش از حد برای موفقیت تحصیلی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و کودک را نسبت به مدرسه بیانگیزه کند.
در نهایت باید گفت بازگشایی مدارس صرفاً یک تغییر تقویمی نیست بلکه یک فرآیند روانی و اجتماعی مهم است که نیاز به آمادگی همهجانبه دارد. وقتی والدین و معلمان با آگاهی و درک عمیق از نیازهای هیجانی و شناختی کودک عمل میکنند، بازگشت به مدرسه میتواند به جای استرس، تجربهای مثبت و انگیزاننده باشد. کودکی که در این دوران احساس امنیت، حمایت و اعتماد میکند، نه تنها بهتر درس میخواند بلکه با انرژی بیشتری وارد مسیر رشد فردی و اجتماعی میشود.