
فاطمه سادات زاهدی، کارشناس ارشد مشاوره، پایگاه خبری دانا، گروه سلامت و سبک زندگی، کودک در حدود ۶ تا ۷ سالگی کمکم مفهوم عدد، معامله و ارزش اشیا را درک میکند. در این سن، دادن پول توجیبی بهصورت هفتگی یا حتی روزانه، به او کمک میکند که مفهوم محدودیت منابع را تجربه کند. وقتی کودک بفهمد که برای خرید چیزی باید چند روز صبر کند یا مقداری پول را کنار بگذارد، درواقع در حال یادگیری مهارت تأخیر در ارضای نیاز است، که یکی از پایههای رشد خودکنترلی در آینده محسوب میشود.
پول توجیبی نباید پاداش انجام کارهای روزمره مثل جمعکردن اسباببازیها یا درسخواندن باشد. وظایف روزمره بخشی از مسئولیتهای او در خانه است، نه کاری که باید در قبالش پول دریافت کند. اگر کودک تصور کند هر همکاری یا رفتاری در خانه باید با پول جبران شود، حس همیاری و تعلقش به خانواده کاهش مییابد. در عوض، والدین میتوانند گاهی برای کارهای ویژهتر، مثل کمک در شستوشوی ماشین یا مرتبکردن حیاط، مبلغی جداگانه بدهند تا مفهوم «کسب درآمد از تلاش» را هم تجربه کند.
در مورد مقدار پول، قاعده ثابت وجود ندارد، اما نکته مهم این است که مبلغ باید با سن، معیت اقتصادی خانواده و سطح مسئولیت کودک هماهنگ باشد. برای کودکان کوچکتر (مثلاً زیر ۹ سال)، مبلغ کم و دوره کوتاهتر (مثلاً پول هفتگی) مناسبتر است، چون هنوز درک بلندمدت از پسانداز ندارند. برای نوجوانان میتوان پول ماهانه تعیین کرد تا بهتدریج مهارت بودجهبندی و تصمیمگیری مالی را یاد بگیرند. هدف اصلی این است که کودک یاد بگیرد چگونه تصمیم بگیرد، انتخاب کند، اشتباه کند و از اشتباهاتش بیاموزد.
اشتباه رایج والدین این است که وقتی کودک پولش را بیدلیل خرج میکند، سریع او را سرزنش کرده یا مبلغ بیشتری میدهند تا جبران شود. در واقع، اجازه دادن به کودک برای تجربه پیامد تصمیمات مالیاش، بخش مهمی از آموزش است. اگر همه خطاهای او را اصلاح کنیم، او هرگز یاد نمیگیرد بین نیاز و خواسته تمایز بگذارد یا تصمیمگیری منطقی انجام دهد. والدین باید بهجای مداخله، از تجربه او بهعنوان فرصت گفتوگو استفاده کنند؛ مثلاً بپرسند: «اگر دوباره این مبلغ را داشتی، چیکار میکردی؟» این نوع گفتوگوها باعث رشد تفکر انتقادی و مسئولیتپذیری در کودک میشود.
پول توجیبی همچنین فرصتی برای آموزش ارزشهای اخلاقی است. والدین میتوانند بخشی از پول کودک را به پسانداز یا بخشش اختصاص دهند. مثلاً بگویند: «میخوای یک قسمت از پولت رو کنار بذاری برای خرید چیز بزرگتری یا برای کمک به کسی که نیاز داره؟» این کار نه با اجبار، بلکه با تشویق و گفتوگو باید انجام شود تا حس مشارکت و نوعدوستی طبیعی رشد کند. کودک وقتی ببیند والدین هم رفتار مشابهی دارند، مثلاً بخشی از درآمدشان را صرف امور خیر میکنند، درونیتر یاد میگیرد که پول وسیلهای برای زندگی بهتر و کمک به دیگران است، نه هدف نهایی.
یکی دیگر از نکات مهم این است که پول توجیبی نباید ابزاری برای کنترل رفتار کودک باشد. اگر والدین بهصورت شرطی از پول استفاده کنند، مثلاً بگویند «اگه نمرهات خوب بشه، پول میگیری» یا «اگه حرف گوش نکردی، پولت قطع میشه»، کودک یاد میگیرد که رفتارهایش را بر اساس پاداش بیرونی تنظیم کند نه ارزشهای درونی. چنین الگویی ممکن است در کوتاهمدت مؤثر باشد اما در بلندمدت انگیزه درونی را تضعیف میکند. بهتر است والدین رابطه پول را از رابطه عاطفی جدا نگه دارند و به کودک یاد دهند که پول صرفاً ابزار مدیریت و تصمیمگیری است، نه وسیله تأیید یا رد شدن.
در نهایت، پول توجیبی فقط وسیلهای برای خرجکردن نیست، بلکه فرصتی برای تمرین زندگی واقعی در مقیاس کوچک است. کودک در فرایند تصمیمگیری درباره پولش، در واقع دارد مهارتهایی مثل برنامهریزی، اولویتبندی، تفکر منطقی و مسئولیت شخصی را تمرین میکند. والدینی که صبورانه اجازه میدهند فرزندشان با خطا و تجربه یاد بگیرد، در آینده فردی آگاهتر، مستقلتر و مسئولتر خواهند داشت.
بنابراین اگر به پول توجیبی به چشم ابزار تربیتی نگاه کنیم نه فقط وسیله رفاهی، میبینیم که همین مبلغهای کوچک میتوانند تأثیری بزرگ بر رشد شخصیت و سلامت مالی و روانی کودک بگذارند. مهمترین اصل، ثبات، صداقت و گفتوگوی باز با فرزند است. وقتی کودک بداند والدینش به او اعتماد دارند و مسئولیت خرجکردن پول را به خودش سپردهاند، احساس ارزشمندی و خودباوریاش افزایش پیدا میکند و این دقیقاً همان سرمایهای است که هیچ مبلغی نمیتواند جای آن را بگیرد .