به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر)، خبرنگار این خبرگزاری که دیشب برای تماشای بازی بارسلونا و رئال مادرید و نیز تهیه گزارش به برج میلاد رفته بود؛ به دلیل نقص فنی موفق به مشاهده این بازی نشد و در این باره نوشت:
حدوداً یک هفته پیش و به اشاره یک سایت اطلاع رسانی و ارایه تخفیف برای رویدادهای تفریحی در تهران، متوجه شدم که بازی بارسلونا و رئال مادرید در سینمای برج میلاد پخش خواهد شد. بلافاصله 4 بلیط خریداری کردم تا بتوانم با دوستانم از این فرصت استفاده کنیم. فرصت مشاهده یکی از حساسترین بازیهای سال در یک سینما به همراه دیگر علاقمندان فوتبال و بعد از آن استفاده از سایر امکانات تفریحی برج نظیر بازیها یا رستورانها چیزی نبود که بخواه از دست بدهم. مخصوصاً با خاطره نسبتاً خوبی که از یک کنسرت در همین محیط داشتم.
همه چیز سر جایش نخواهد بود!
عصر دیروز به سمت برج حرکت کردم. مدام استرس داشتم. از سر احساس شخصی بود یا تجربه جمعی؛ احساس میکردم همه چیز درست پیش نخواهد رفت. این بود که خیلی زود حرکت کردم، در راه آرام حرکت کردم و بالاخره سر موعد رسیدم و ماشین را در پارکینگ روباز پارک کردم. ولی استرسم از درست پیش نرفتن اوضاع آن قدر بود که از همان پارکینگ با همسرم تماس گرفتم تا ببینم توانسته کوپنهای تخفیف را به بلیط تبدیل کند. یا خیر. خوشبختانه این کار انجام شده بود. لحظه به لحظه به آمار کسانی که در محوطه حاضر میشدند افزوده شد. برخی از هنگام پارک اتومبیل خود با سرعت خود را به گیشه میرساندند؛ گویی بلیط رزرو نکرده بودند و میخواستند در آخرین دقایق این فرصت را از دست ندهند. بعد از مدتی گفتند که میتوانیم از پای گیشه به سالن همایشها برویم. در میان جمعیتی که اغلب پسر بودند آقای صدر، مفسر فوتبال تلویزیون هم دیده میشد. عدهای از حاضران با لباسهای تیم محبوب خود آمده بودند، عدهای پرچم داشتند و حتی عده دیگری هم پلاکاردهایی نوشته بودند.
جمعیت به اندازهای زیاد بود که نمیشد همه از آسانسور استفاده کنند. این بود که عدهای رنج 6 طبقه با پله رفتن را به خود خریدند. بعد از رسیدن به سالن همایشها به ما اجازه دادند که وارد شویم. بعد از بازرسی مختصر وارد سالن شدیم. روی بلیط نوشته بود فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»، سالن 5. برخی هم بلیط سالن 4 را داشتند. با این حال در درب ورودی و روی ال سی دیها اعلام شده بود که در این دو سالن بازی فوتبال پخش خواهد شد.
وقتی ساعت بازی برای همه مردم جهان تنظیم میشود
پس از ورود به سالن در جای خود نشستیم. فروشندگان به صندلیهای سینما اکتفا نکرده بودند و صندلیهای چوبی دیگری به ردیفها اضافه کردند. وقتی ما وارد سینما شدیم، رضا جاودانی در حال صحبت بود و کمی بعد امیرحسین پیروانی به عنوان کارشناس وارد بحث شد. رضا جاودانی در این قسمت از برنامه گزارش ورزشی نکته جالب گفت. او گفت دلیل اینکه بازی به وقت ما ساعت 7 و سی دقیقه و به وقت خود اسپانیا حدود 5 بعد از ظهر است؛ این است که علاقمندان فوتبال و علیالخصوص این دو تیم در شرق دور مثل چین و ژاپن بتوانند این بازی را با فراغ بال تماشا کنند. (تفاوت ساعت چین و اسپانیا به طور مثال هفت ساعت است و اگر قرار بود بازی در وقت معمول یعنی 19 تا 21 برگزار شود بازی به وقت چین 2 تا 4 بامداد میشد).
صدا قطع شد!
جمعیت شور قابل توجهی داشت. دست زدنهای گاه و بیگاه، صدا کردن اسم بازیکنهایی چون مسی و رونالدو و کری خواندنهای معمول هواداران دو تیم. بعد از مدت اندکی دوربین وارد ورزشگاه شد. از همینجا معضل اصلی ما آغاز شد. از اسپیکرهای سالن سینما صدای وحشتناکی بلند شد. بعد از این مسوول سالن ظاهراً برای اینکه آن صدا به گوش نرسد اصل صدا را قطع کرد. بازی هنوز آغاز نشده بود. عدهای اعتراض را آغاز کردند ولی اعتراضات هنوز گُر نگرفته بود. با نمایش نام بازیکنان دو تیم باز هم سیل تشویقها به گوش رسید اما فریادهای «صدا! صدا!» یا «آقا! صدا را وصل کنید!» به گوش میرسید.
تا دقیقه 20 وضعیت به همین منوال پیش رفت. نه کسی توضیحی داد و نه کسی عذر خواست. مسوول سالن در کنار اینکه مشغول کار صدا بود به فکر جا دادن افراد جدیدی هم که آمده بودند بود. مردم هم گاهی اعتراض میکردند اما حملات گاه و بیگاه دو تیم، نشان دادن تصویر بازیکنان محبوب یا گل تیم بارسلونا در آغاز بازی باعث میشد اعتراضات خنثی شود. شنیدن گزارش بازی حسرت شده بود مخصوصاً اینکه گزارشگر عادل فردوسی پور بود.
صدا قطع بود، مسوولان سالن داد میزدند!
برای اعتراض به این وضعیت یکبار به درب ورودی مراجعه کردم. نگهبان گفت دو دقیقه دیگر وصل میشود. فریاد زدم که بیست دقیقه از بازی رفته و شما تازه میخواهید صدا را وصل کنید! گفت چاره چیست که این یک اشکال فنی است. او داد میزد و من فریاد. با این حال روشن است که اقدام او متناسب با برخورد با مشتری نبود نقیصه از سوی مسوولان برج بود.
باز هم پروژه تعمیر وضعیت صدا ادامه داشت. چند باری حتی تصویر هم قطع شد تا بتوانند سیستم را درست کنند اما نشد. در این میان چند ثانیهای صدا وصل شد و امیدها برگشت و تشویق تماشاچیان بالا رفت اما باز هم صدا قطع شد. بعد از چند دقیقه ناگهان تصویر رفت و تصویری مبهم روی پرده نمایش داده شد. تصویری که از روی شبکه مانیتوری برج گرفته شده بود. با سه ردیف زیرنویس. آرم برج میلاد و بسیار غیر شفاف و تار. البته لطف دوستان نصیب ما شده بودند و خواستند نقیصه را با زوم کردن روی تصویر و کمی تنظیم فوکوس آن حل کنند!
بلیت برج به جای تماشای بازی بارسا و رئال
بعد از این بود که تصمیم به ترک سالن گرفتم. قطع و وصل مکرر صدا و تصویر، صداهای گوش خراش و حالا هم این تصویر مبهم، نوبری بود برای خود. بیرون سالن آمدم و خواستم مسوول سالن را به من معرفی کنند. پسر جوانی با طلبکاری گفت من. بلافاصله مردی با کت و شلوار رسمی او را کنار زد و به من گفت مشکل را با من مطرح کنید. گفتم وضع سالن این قدر بد است. گفت میدانم. یک اشکال الکترونیکی بوده و من معذرت میخواهم. گفتم معذرت شما به درد من نمیخورد. گفت بگویید که چگونه جبران کنم. به او گفتم آقا! من یک هفته برنامهریزی کرده بودم که یک بازی را به عنوان تفریح و سرگرمی در اینجا ببینم. حالا این برنامه به هم خورده و این بازی هم قابل تکرار نیست و نتیجتاً نمیشود چیزی را جبران کرد. این را هم گفتم که این کار برج میلاد و شرکت فروشنده کوپن تخفیف یک نوع دزدی است. بعد از آن به آن مسوول گفتم که موضوع را پیگیری خواهم کرد. در عین حال از او خواستم که هماهنگی کند تا پول بلیت ما را پس بدهند. مسوول مربوطه هماهنگ کرد و ضمناً تاکید کرد به ازای هر بلیط یک بلیط رایگان برج میلاد هم به ما داده شود. به این ترتیب ماجرای تماشای ال کلاسیکو در برج میلاد به پایان رسید اما دو سؤال هم چنان در ذهن من وجود دارد. نخست اینکه چرا اعتراض کردن به نبود صدا به یک اعتراض عمومی حاضران تبدیل نشد؟ چرا عدهای با وجود صامت بودن تصاویر پخش شده هم چنان به تماشا، تشویق کردن تیم محبوب و شوخی و خنده ادامه دادند و حتی اعتراضات گاه و بیگاه عده دیگر به تمسخر گرفته میشد و یکی دیگر اینکه چرا مسوولان برج اولاً خود را برای این برنامه آماده نکرده بودند و یک تست فنی ساده از تجهیزات سالن انجام نداده بودند و دوم اینکه چرا متخصص فنی لازم برای تعمیر این نکته لازم حضور نداشت تا لازم نشود که به قول مسوول سالن 20 نفر به آنجا بیایند و به کار تعمیر صدا مشغول باشند.
بعد از اینکه از سالن خارج شدیم به محوطه برج رفتیم و وقت صرف شام در رستوران، ادامه بازی را پیگیری کردیم. با این حال نشد که آن طور که میخواستیم تفریح کنیم و بازی را تماشا کنیم. اگر مسوولان فوتبال اسپانیا بازی را وقتی گذاشتند که تماشاگران آن سوی کره زمین هم بتوانند آن را تماشا کنند مسوولان برج میلاد با هنرنمایی خود نگذاشتند تماشاگران ایرانی این بازی را تماشا کنند.