به گزارش خبرگزاری دانا، جهان صنعت نوشت، عدد افرادی که از رانت برای ادامه تحصیل استفاده کردند در زبان مسوولان مختلف چند بار عوض شد اما رقم 3000 نفری از ابتدا سر زبانها افتاد و وزارت علوم و مجلس هر کدام کمیتهای برای بررسی تخلفات تشکیل دادند.
در این دولت به برخی از مفاسد در دانشگاهها برخوردیم که شگفتآور و حیرتآور است، این جملهای است که رییسجمهور 16 شهریورماه در جمع نخبگان و برگزیدگان خراسان رضوی بیان کرد؛ زمانی که افکار عمومی دانشگاهیان هنوز درگیر ماجرای بورسیههای غیرقانونی دولت سابق و دامنه آن در روز استیضاح وزیر علوم بود. بورسیههایی که به گفته مسوولان وزارت علوم، فراتر از قانون به برخی افراد تخصیص داده شده و آنها توانستهاند با استفاده از رانت برای ادامه تحصیل از منابع مالی دولت بهرهمند شوند.
ماجرا سر دراز پیدا کرد و مجلس حرف از بررسی بورسیههای دانشجویی در تمامی دولتها زد. اما به گفته احمد شیرزاد کارشناس مسایل آموزشی و رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس هفتم، بورسیهها تنها یکی از وجوه فساد دانشگاهها در سالهای گذشته بوده است. گرچه به عقیده وی، دانشگاهها از لحاظ اخلاقی در مرتبهای پاکتر از جو عمومی جامعه قرار دارند، فساد حرفهای در دانشگاهها در چند سال گذشته بیشتر رخ داده و بعضی سیاستهای دولت گذشته زمینه را برای افزایش آن فراهم کرده است. گویی رییسجمهور در جمله سربستهاش از فسادی گستردهتر سخن میگوید.
فشار جمعیت دانشجویی بر دانشگاه
احمد شیرزاد، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان و رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس هفتم درباره مصادیق فساد در دانشگاه به «جهانصنعت» میگوید: بدون تردید از لحاظ اخلاقی میانگین آنچه در دانشگاه دیده میشود از جامعه پاکتر و بهتر است و فساد اخلاقی در دانشگاه رایج نیست اما در جنبه دیگری از فساد که رییسجمهور نیز در سخنانش آن را مدنظر داشته باید همت و جدیت داشته باشیم چراکه این حرفها کاملا درست است و ما با فساد حرفهای در دانشگاه روبهرو هستیم.
این استاد دانشگاه در تشریح علت وقوع مفاسد حرفهای در دانشگاهها میگوید: دلیل این مساله روشن است؛ ما در یکی دو دهه گذشته از لحاظ کمیت فشار شدیدی بر دانشگاه داشتیم. جمعیت پشت کنکوری زیاد بوده و جامعه به شدت میل به تحصیلات عالیه داشته است. این تقاضای بالا و شدید به هر حال مجموعه را به سمت یکسری از رفتارهای نامتعارف سوق میدهد. از سوی دیگر توسعه سریع علمی ایجاب میکرد که همتی برای افزایش ظرفیت وجود داشته باشد بنابراین انواع تشویقها مطرح شد که نمونه آن در آییننامه ارتقای دانشگاهیان است. برای تبدیل وضعیت استخدامی، عضو هیات علمی جوانی که به دانشگاه میآید، یا عضو هیات علمی که میخواهد تغییر وضعیت از پیمانی به رسمی یا از آزمایشی به قطعی داشته باشد، باید امتیازهایی را کسب کند و نیازمند ارایه مقاله است. این فشار میتواند حسنهای بزرگی داشته باشد؛ مثلا آمار تولید مقالات ما خیلی بالا رفته است ولی در عین حال این مساله باعث میشود کارهای نامتعارفی هم در جهت کمیتافزایی انجام شود.
بازارهای خرید و فروش علم
افزایش تعداد دانشجویان ارشد و دکترا هم منجر به نیاز به تز و کلاس بیشتر میشود و مشکلات خود را به همراه دارد. بازار رقابت فروشندگان پایاننامه این روزها آنقدر داغ است که هر کدام از شرکتهای فعال در این زمینه تلاش میکنند با تعیین قیمت پایینتر مشتریها را جلب کنند. اما چه شرایطی به بازار آنها رونق داده؟ شیرزاد افزایش ظرفیت بیرویه در دانشگاهها را منجر به کاهش نظارت و وقوع تخلفات میداند و میگوید: دانشجویان ارشد و دکترا نیاز به پایاننامه دارند. از طرف دیگر تحقیقها و پروژههای دانشجویی زیاد است و تقاضای شدیدی ایجاد کرده است، نتیجه این میشود که نظارت پایین میآید. الان استادی که مثلا میخواهد 15-20 دانشجوی ارشد و چند دانشجوی دکترا را هدایت کند، حتی اگر از استادهای خوب باشد فرصت انجام دقیق این کار را ندارد. فرصت خواندن و رفع ایراد این پایاننامهها و کنترل آنها به لحاظ علمی و صداقت برای استادان فراهم نیست. در عین حال دانشجو میخواهد زودتر فارغالتحصیل شود و برخی از موارد منجر به این میشود که شاهد بازار بسیار زشت پایان نامهنویسی باشیم.
این استاد دانشگاه به رونق کار شرکتهایی که پایاننامه و مقاله برای دانشجویان مینویسند اشاره میکند و میافزاید: مساله بنگاههای پایان نامه نویسی از همین موضوع نشات گرفته است. از طرفی سیاستهای غلط در وزارت علوم در گرایش برخی نخبگان به تهیه پایاننامه برای دیگران بیتاثیر نبوده و ما استادهای جوانی داریم که زمینههای پژوهشی خوبی دارند ولی به دلیل سیاستهای وزارت علوم برای راه یافتن به دانشگاه و گذشتن از سد گزینشهای سیاسی مشکل پیدا کردند. این افراد کار مشخصی ندارند و متاسفانه زمینهای وجود دارد که جذب این موسسههای علف هرز در فضای علمی کشور شوند که یکی از مصادیق بارز فساد علمی است. در حال حاضر با قیمت مشخصی میشود در مقاله آماده چاپی که چند نفر دیگر نوشتهاند شریک شد، بدون اینکه زحمتی کشیده شود. از همه اینها بدتر وضعیتی است که اصولا تحقیقی صورت نمیگیرد و کار جدید انجام نمیشود. اشخاص کپی برداری غیرقانونی از کارهای دیگران میکنند و این بسیار برای کشور ما خطرناک است. به دلیل اینکه ژورنالهای معتبر جهانی روی ایرانیها حساس شدهاند و عرف این است که اگر کپیبرداری انجام شود محقق حتما مجازات میشود و جزو لیست سیاه قرار میگیرد.
مقاله تنها ملاک نباشد
اسم مقاله آیاسآی در راستههای دانشگاهی مثل خیابان انقلاب آنقدر بر در و دیوار دیده میشود و از زبان تبلیغکنندگان شنیده میشود که دیگر هر کسی با آن آشناست. حتی اگر گذرش به داخل هیچ دانشگاهی نیفتاده باشد.
شیرزاد دلیل رشد خرید و فروش مقالات آیاسآی و تب تولید هر چه بیشتر آن را این طور توضیح میدهد: «مقالات آیاسآی مهم هستند. اما هر چیزی که ارزشمند است تقلبی آن هم پیدا میشود. اصل مقاله و پیپر علمی معیار درستی برای ارزیابی است ولی فقط مقاله به عنوان ملاک کافی نیست. کسی که میخواهد ارزیابی علمی شود یکی از شرایطش این است که مقالات علمیاش در ژورنالهای معتبری منتشر شده باشد. اما اگر صرفا به این موضوع اکتفا شود مواردی که گفته شد را به بار میآورد. مثلا فرض کنید محققی به دنبال تهیه مقالهای باشد. اگر در معرض فساد علمی قرار بگیرد و موسساتی او را جذب کنند تا با پول اسمش را به مقالات از قبل تهیه شده اضافه کنند، ژورنالی که خارج از کشور فعالیت میکند در صورت مشاهده نمونههای مخدوش برخورد شدید میکند. در بسیاری از موارد هم خلاف افشا نمیشود و فرد به مقصودش میرسد اما بعضی امکانات گزینشی میتواند از این تخلفات جلوگیری کند.
روال استخدامی نابود شد
رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفتم میگوید: در ایران اگر با افراد مصاحبه شود و سمینارهای علمی او شنیده شود مشخص میشود سوالات مربوط به مقاله خودش را میتواند جواب بدهد یا نه. اگر افراد بدانند گزینشهای علمی واقعی وجود دارد و باید جلوی استادان دفاع کنند جلوی این اقدامات گرفته میشود. در زمان کامران دانشجو روال معمول استخدامی که در آن افراد باید سمینار میدادند و مصاحبه میشدند کنار گذاشته شد و نقش گروههای آموزشی حذف شد. در عوض گروههای گزینش سیاسی جایگزین شدند و اختیار تام داشتند که چه کسی را استخدام کنند. هیاتی متشکل از رییس دانشگاه، نماینده نهاد رهبری و چند نفر دیگر مصاحبه سیاسی انجام میدادند. از سال 88 به این طرف ترجیع بند مصاحبهها این بود که نظرتان درباره جریان فتنه و انحرافی چیست. وقتی این مسایل معیار استخدام شد نتیجه این میشود که فردی به جای زحمت کشیدن و پذیرفته شدن میرود بورسیه وزارت علوم میشود و با رانت ارز میگیرد، چند سالی خارج از کشور خوش میگذراند، میتواند آنجا هم دکترایی سر هم کند و بیاید و در اینجا به همین طریق هم مقاله جور کند. اگر محافل علمی فعال نباشند و نتوانند در ارزیابیها شرکت کنند همه این زنجیرههای نابه جا امکان پذیر است. این اتفاقات کم و بیش افتاده گرچه مقاومت شدیدی از طرف دانشگاهها صورت گرفت.»
معلمی با تقلب
به نظر میرسد تغییر روندهای علمی در کشور با حمایت گروههایی صورت گرفت که اکنون به دنبال فشار به وزارت علوم و جلوگیری از ایجاد تغییر هستند. ماجرای بورسیههای غیرقانونی یکی از مظاهر فسادی است که روحانی شانزدهم شهریور در جمع نخبگان خراسان رضوی به آن اشاره کرد. رییس جمهور در صحبتهایش با ابراز تاسف از بروز برخی فسادها در عرصه دانشگاهی کشور، گفته بود: رانت و تقلب در همه عرصهها ناپسند است اما انسان دچار حیرت میشود که حتی برای استاد شدن و اخذ بورسیه شاهد تقلب است، مگر میشود انسان استاد و معلم شود آن هم به کمک تقلب بخواهیم در کشوری که در شرایط حصر اقتصادی است و شعارهای پرطمطراقی برای مبارزه با استکبار جهانی دارد معلم شویم و شاگرد تربیت کنیم که کشور را نجات دهد، آن هم با تقلب! عدهای به صورت سرگشاده و غیرسرگشاده این دولت را در خصوص افشای این تقلبها تهدید میکنند اما این دولت از تهدید نمیهراسد.
در این دولت به برخی از مفاسد در دانشگاهها برخوردیم که شگفتآور و حیرتآور است، این جملهای است که رییسجمهور 16 شهریورماه در جمع نخبگان و برگزیدگان خراسان رضوی بیان کرد؛ زمانی که افکار عمومی دانشگاهیان هنوز درگیر ماجرای بورسیههای غیرقانونی دولت سابق و دامنه آن در روز استیضاح وزیر علوم بود. بورسیههایی که به گفته مسوولان وزارت علوم، فراتر از قانون به برخی افراد تخصیص داده شده و آنها توانستهاند با استفاده از رانت برای ادامه تحصیل از منابع مالی دولت بهرهمند شوند.
ماجرا سر دراز پیدا کرد و مجلس حرف از بررسی بورسیههای دانشجویی در تمامی دولتها زد. اما به گفته احمد شیرزاد کارشناس مسایل آموزشی و رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس هفتم، بورسیهها تنها یکی از وجوه فساد دانشگاهها در سالهای گذشته بوده است. گرچه به عقیده وی، دانشگاهها از لحاظ اخلاقی در مرتبهای پاکتر از جو عمومی جامعه قرار دارند، فساد حرفهای در دانشگاهها در چند سال گذشته بیشتر رخ داده و بعضی سیاستهای دولت گذشته زمینه را برای افزایش آن فراهم کرده است. گویی رییسجمهور در جمله سربستهاش از فسادی گستردهتر سخن میگوید.
فشار جمعیت دانشجویی بر دانشگاه
احمد شیرزاد، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان و رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس هفتم درباره مصادیق فساد در دانشگاه به «جهانصنعت» میگوید: بدون تردید از لحاظ اخلاقی میانگین آنچه در دانشگاه دیده میشود از جامعه پاکتر و بهتر است و فساد اخلاقی در دانشگاه رایج نیست اما در جنبه دیگری از فساد که رییسجمهور نیز در سخنانش آن را مدنظر داشته باید همت و جدیت داشته باشیم چراکه این حرفها کاملا درست است و ما با فساد حرفهای در دانشگاه روبهرو هستیم.
این استاد دانشگاه در تشریح علت وقوع مفاسد حرفهای در دانشگاهها میگوید: دلیل این مساله روشن است؛ ما در یکی دو دهه گذشته از لحاظ کمیت فشار شدیدی بر دانشگاه داشتیم. جمعیت پشت کنکوری زیاد بوده و جامعه به شدت میل به تحصیلات عالیه داشته است. این تقاضای بالا و شدید به هر حال مجموعه را به سمت یکسری از رفتارهای نامتعارف سوق میدهد. از سوی دیگر توسعه سریع علمی ایجاب میکرد که همتی برای افزایش ظرفیت وجود داشته باشد بنابراین انواع تشویقها مطرح شد که نمونه آن در آییننامه ارتقای دانشگاهیان است. برای تبدیل وضعیت استخدامی، عضو هیات علمی جوانی که به دانشگاه میآید، یا عضو هیات علمی که میخواهد تغییر وضعیت از پیمانی به رسمی یا از آزمایشی به قطعی داشته باشد، باید امتیازهایی را کسب کند و نیازمند ارایه مقاله است. این فشار میتواند حسنهای بزرگی داشته باشد؛ مثلا آمار تولید مقالات ما خیلی بالا رفته است ولی در عین حال این مساله باعث میشود کارهای نامتعارفی هم در جهت کمیتافزایی انجام شود.
بازارهای خرید و فروش علم
افزایش تعداد دانشجویان ارشد و دکترا هم منجر به نیاز به تز و کلاس بیشتر میشود و مشکلات خود را به همراه دارد. بازار رقابت فروشندگان پایاننامه این روزها آنقدر داغ است که هر کدام از شرکتهای فعال در این زمینه تلاش میکنند با تعیین قیمت پایینتر مشتریها را جلب کنند. اما چه شرایطی به بازار آنها رونق داده؟ شیرزاد افزایش ظرفیت بیرویه در دانشگاهها را منجر به کاهش نظارت و وقوع تخلفات میداند و میگوید: دانشجویان ارشد و دکترا نیاز به پایاننامه دارند. از طرف دیگر تحقیقها و پروژههای دانشجویی زیاد است و تقاضای شدیدی ایجاد کرده است، نتیجه این میشود که نظارت پایین میآید. الان استادی که مثلا میخواهد 15-20 دانشجوی ارشد و چند دانشجوی دکترا را هدایت کند، حتی اگر از استادهای خوب باشد فرصت انجام دقیق این کار را ندارد. فرصت خواندن و رفع ایراد این پایاننامهها و کنترل آنها به لحاظ علمی و صداقت برای استادان فراهم نیست. در عین حال دانشجو میخواهد زودتر فارغالتحصیل شود و برخی از موارد منجر به این میشود که شاهد بازار بسیار زشت پایان نامهنویسی باشیم.
این استاد دانشگاه به رونق کار شرکتهایی که پایاننامه و مقاله برای دانشجویان مینویسند اشاره میکند و میافزاید: مساله بنگاههای پایان نامه نویسی از همین موضوع نشات گرفته است. از طرفی سیاستهای غلط در وزارت علوم در گرایش برخی نخبگان به تهیه پایاننامه برای دیگران بیتاثیر نبوده و ما استادهای جوانی داریم که زمینههای پژوهشی خوبی دارند ولی به دلیل سیاستهای وزارت علوم برای راه یافتن به دانشگاه و گذشتن از سد گزینشهای سیاسی مشکل پیدا کردند. این افراد کار مشخصی ندارند و متاسفانه زمینهای وجود دارد که جذب این موسسههای علف هرز در فضای علمی کشور شوند که یکی از مصادیق بارز فساد علمی است. در حال حاضر با قیمت مشخصی میشود در مقاله آماده چاپی که چند نفر دیگر نوشتهاند شریک شد، بدون اینکه زحمتی کشیده شود. از همه اینها بدتر وضعیتی است که اصولا تحقیقی صورت نمیگیرد و کار جدید انجام نمیشود. اشخاص کپی برداری غیرقانونی از کارهای دیگران میکنند و این بسیار برای کشور ما خطرناک است. به دلیل اینکه ژورنالهای معتبر جهانی روی ایرانیها حساس شدهاند و عرف این است که اگر کپیبرداری انجام شود محقق حتما مجازات میشود و جزو لیست سیاه قرار میگیرد.
مقاله تنها ملاک نباشد
اسم مقاله آیاسآی در راستههای دانشگاهی مثل خیابان انقلاب آنقدر بر در و دیوار دیده میشود و از زبان تبلیغکنندگان شنیده میشود که دیگر هر کسی با آن آشناست. حتی اگر گذرش به داخل هیچ دانشگاهی نیفتاده باشد.
شیرزاد دلیل رشد خرید و فروش مقالات آیاسآی و تب تولید هر چه بیشتر آن را این طور توضیح میدهد: «مقالات آیاسآی مهم هستند. اما هر چیزی که ارزشمند است تقلبی آن هم پیدا میشود. اصل مقاله و پیپر علمی معیار درستی برای ارزیابی است ولی فقط مقاله به عنوان ملاک کافی نیست. کسی که میخواهد ارزیابی علمی شود یکی از شرایطش این است که مقالات علمیاش در ژورنالهای معتبری منتشر شده باشد. اما اگر صرفا به این موضوع اکتفا شود مواردی که گفته شد را به بار میآورد. مثلا فرض کنید محققی به دنبال تهیه مقالهای باشد. اگر در معرض فساد علمی قرار بگیرد و موسساتی او را جذب کنند تا با پول اسمش را به مقالات از قبل تهیه شده اضافه کنند، ژورنالی که خارج از کشور فعالیت میکند در صورت مشاهده نمونههای مخدوش برخورد شدید میکند. در بسیاری از موارد هم خلاف افشا نمیشود و فرد به مقصودش میرسد اما بعضی امکانات گزینشی میتواند از این تخلفات جلوگیری کند.
روال استخدامی نابود شد
رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفتم میگوید: در ایران اگر با افراد مصاحبه شود و سمینارهای علمی او شنیده شود مشخص میشود سوالات مربوط به مقاله خودش را میتواند جواب بدهد یا نه. اگر افراد بدانند گزینشهای علمی واقعی وجود دارد و باید جلوی استادان دفاع کنند جلوی این اقدامات گرفته میشود. در زمان کامران دانشجو روال معمول استخدامی که در آن افراد باید سمینار میدادند و مصاحبه میشدند کنار گذاشته شد و نقش گروههای آموزشی حذف شد. در عوض گروههای گزینش سیاسی جایگزین شدند و اختیار تام داشتند که چه کسی را استخدام کنند. هیاتی متشکل از رییس دانشگاه، نماینده نهاد رهبری و چند نفر دیگر مصاحبه سیاسی انجام میدادند. از سال 88 به این طرف ترجیع بند مصاحبهها این بود که نظرتان درباره جریان فتنه و انحرافی چیست. وقتی این مسایل معیار استخدام شد نتیجه این میشود که فردی به جای زحمت کشیدن و پذیرفته شدن میرود بورسیه وزارت علوم میشود و با رانت ارز میگیرد، چند سالی خارج از کشور خوش میگذراند، میتواند آنجا هم دکترایی سر هم کند و بیاید و در اینجا به همین طریق هم مقاله جور کند. اگر محافل علمی فعال نباشند و نتوانند در ارزیابیها شرکت کنند همه این زنجیرههای نابه جا امکان پذیر است. این اتفاقات کم و بیش افتاده گرچه مقاومت شدیدی از طرف دانشگاهها صورت گرفت.»
معلمی با تقلب
به نظر میرسد تغییر روندهای علمی در کشور با حمایت گروههایی صورت گرفت که اکنون به دنبال فشار به وزارت علوم و جلوگیری از ایجاد تغییر هستند. ماجرای بورسیههای غیرقانونی یکی از مظاهر فسادی است که روحانی شانزدهم شهریور در جمع نخبگان خراسان رضوی به آن اشاره کرد. رییس جمهور در صحبتهایش با ابراز تاسف از بروز برخی فسادها در عرصه دانشگاهی کشور، گفته بود: رانت و تقلب در همه عرصهها ناپسند است اما انسان دچار حیرت میشود که حتی برای استاد شدن و اخذ بورسیه شاهد تقلب است، مگر میشود انسان استاد و معلم شود آن هم به کمک تقلب بخواهیم در کشوری که در شرایط حصر اقتصادی است و شعارهای پرطمطراقی برای مبارزه با استکبار جهانی دارد معلم شویم و شاگرد تربیت کنیم که کشور را نجات دهد، آن هم با تقلب! عدهای به صورت سرگشاده و غیرسرگشاده این دولت را در خصوص افشای این تقلبها تهدید میکنند اما این دولت از تهدید نمیهراسد.