پیشتر، روزهای آلوده فقط
به نیمه دوم سال اختصاص داشت که بروز پدیده اینورژن (وارونگی هوا) ناشی از
کاهش دما در ماههای سرد، باعث استقرار دود ناشی از سوخت خودروها و
کارخانهها در تراز پایین جو میشد؛ اما اکنون سرایت آلودگی به ماههای گرم
و ابتدایی سال و همچنین تغییر رنگ آسمان، از بدتر شدن شرایط هوای پایتخت
حکایت دارد.
تحقیقات کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران در این باره، نشان میدهد آنچه در حال حاضر کدورت هوای پایتخت را تشدید کرده و به شکلگیری غبار زرد و مهدود طی اغلب روزها در آسمان تهران منجر شده، از اراضی بایر و مناطق شن و ماسه در جنوب غرب این کلانشهر نشات میگیرد که در کنار سه منبع داخلی دیگر شامل «خودروها و موتورسیکلتها، عملیات تخریب و ساختمانسازی و موتورخانه ساختمانها»، باعث افزایش غلظت و حجم ذرات معلق با قطر کوچکتر از 5/ 2 میکرومتر (0025/ 0 میلیمتر) شده است. امسال در فاصله ابتدای فروردین تا 26 خرداد، شاخص کیفیت هوای تهران فقط در59 روز، علامت «سالم» را نشان داده که این تعداد، 15 روز از سال گذشته کمتر بوده است.
پزشک و رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران با تشریح بررسیهایی که این نهاد انجام داده است، به «دنیای اقتصاد» اعلام کرد: طبق گزارش رسمی مرکز قلب تهران، متناسب با افزایش روزهای آلوده، بیماریهای قلبی، عروقی و حتی ریوی و تنفسی در شهر تهران افزایش پیدا میکند؛ ضمن اینکه بین روند افزایشی سقط جنین و آلودگی هوا نیز رابطه مستقیم وجود دارد. رحمتاله حافظی، مدل محاسبه شاخص «کیفیت» و «آلودگی» هوای تهران را دارای اشکال اساسی میداند و میگوید: طبق این مدل، شاخص کیفیت، از میانگین شاخص مناطق 22 گانه به دست میآید و عبور آن از مرز 100 به معنی شروع آلودگی است، در حالی که شاخص آلودهترین منطقه شهر باید مبنای اعلام میزان آلودگی هوا قرار گیرد.
این عضو شورای شهر، با تاکید براینکه عمده آلایندههای هوای تهران منشا داخلی دارد، سریعترین راهکار کنترل آلودگی را تبدیل اراضی بایر و معادن منطقه 18 به فضای سبز و مراکز تفریحی عنوان کرد. خاک این منطقه ریز، خشک و مستعد معلق شدن در هوا است؛ به طوری که بخشی از غبار ناشی از توفان مهیب خرداد93 از خاک همین منطقه بلند و منتشر شد. متن گفتوگو با رحمتالله حافظی را در ادامه بخوانید:
مطابق استانداردهای جهانی و اطلاعات سازمان جهانی بهداشت، روند غلظت آلایندههای هوای تهران دستکم در سال گذشته به چه صورت بوده است؟
براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت روزانه 10 هزار نفر در دنیا به دلیل بیماریهای منتسب به آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. در ایران نیز 35 میلیون نفر در معرض درجاتی از آلودگی هوا قرار دارند. مطابق با بیانیه سازمان جهانی بهداشت، آلودگی هوا و ذرات معلق در آن، سرطانزای قطعی است که یک حقیقت تلخ است. در سال 92، میزان ذرات معلق کمتر از 5/ 2 میکرون در هوای پایتخت در 298 روز بیش از استاندارد بوده است. این آمار در مورد ذرات معلق کمتر از 10 میکرون نیز برای 331 روز در هوای پایتخت ثبت شده است. نکته دیگر اینکه در سال 2012 براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سه میلیون و 700 هزار مورد مرگ زودرس به علت آلودگی هوا گزارش شده است که 80 درصد آن در کشورهای در حال توسعه اتفاق افتاده است. اما روند غلظت آلایندههای هوای تهران بهویژه ذرات معلق کمتر از 5/ 2 میکرون در فاصله سالهای 91 تا 93 بهرغم آنکه نسبت به سالهای قبل از آن یعنی مقطع زمانی سالهای 89 تا 91 کاهنده بوده ولی نسبت به استانداردهای جهانی بیش از سهبرابر در هوای پایتخت ثبت شدهاند. مشکل دیگری که در مورد آلودگی هوای پایتخت وجود دارد این است که ذرات کمتر از 5/ 2 میکرون با استفاده از سوخت استاندارد در خودروها کاهش پیدا میکند اما همزمان با استفاده از سوخت استاندارد و مرغوب میزان NO2 (دیاکسیدنیتروژن) هوا افزایش پیدا میکند که یکی از معضلاتی است که در آینده با آن مواجه خواهیم شد، از این رو دستگاههای متولی برای مواجهه با این مشکل باید برنامهریزی داشته باشند. البته این موضوع را اضافه کنم از زمانی که بحث آلودگی هوا پررنگتر شد با درخواست کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، کارگروهی تحتعنوان کارگروه تدوین سند جامع حمایتطلبی آلودگی هوا و سلامت در اسفندماه سال 93 در فرهنگستان علوم پزشکی تشکیل شد. وزارت بهداشت، کمیسیون سلامت شورای شهر، سازمان محیط زیست، معاونت فناوری ریاستجمهوری و ستاد محیط زیست شهرداری تهران از جمله اعضای این کارگروه هستند. این کارگروه در حال آماده کردن پیشنویس یک سند در زمینه آلودگی هوا هستند تا بر مبنای آن بیانیهای را صادر کنند. یکی از پیشنهادهای این کارگروه بحث بازنگری در استانداردهای هوای پاک با استفاده از ظرفیت تخصصی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بود. علاوه بر این مشخص کردن تولیت این امر که اطلاعرسانی شاخصهای آلودگی توسط چه دستگاهی باشد و اینکه آیا وزارت بهداشت متولی است یا محیط زیست، روشن خواهد شد. موضوع دیگری که در این کارگروه مورد بررسی قرار گرفته و بهعنوان یک مطالبه از دستگاههای مسوول درخواست شده، نحوه اعلام شاخص آلودگی هوای شهر براساس استانداردهای جهانی است. از اینرو به نظر میرسد شکل فعلی روش صحیحی برای اعلام وضعیت آلایندههای هوای شهر نباشد، بنابراین یکی از مطالباتی که من به نمایندگی از شورای شهر تهران در جلسه اخیر این کارگروه مطرح کردم، این بود که محاسبه شاخص آلودگی هوا از عدد میانگین مناطق 22 گانه که ملاک عمل قرار گرفته، بالاترین عدد منطقه تغییر پیدا کند.
سال گذشته شما در گفت و گوی مفصلی با «دنیای اقتصاد» از تغییر جنس آلودگی هوای تهران خبر دادید و اعلام کردید منشا آلودگی هوای پایتخت از فاز « دود خودروها» که هوا را سیاه رنگ میکند، به فاز «گرد و خاک» تغییر پیدا کرده و «غبار زرد رنگ» که مرتب در هوای تهران وجود دارد از این تغییر حکایت میکند. گرد و غبار موجود در هوای شهر تهران از کجا نشات میگیرد؟ اخیرا بحثی در مورد منشا خارجی این گرد و غبار در هوای پایتخت مطرح شده است. از دیدگاه شما منشا این گرد و غبار از اطراف تهران است یا شهرهای اطراف یا آنکه به محدوده خارج از مرزهای ایران مربوط میشود؟
در مورد منشا خارجی گرد و غبار موجود در هوای تهران یک بحث مطرح شده که در مورد درستی یا نادرستی این دیدگاه میتوان صحبت کرد. مطابق بررسیهای انجام شده گزارش یک ساله روند آلودگی هوای تهران نشان میدهد که منشا آلودگی هوا در فقط 20 روز از سال 93 منشا خارجی داشته است و در باقی روزهای سال گذشته منشا آلودگی هوای تهران به درون کشور مربوط بوده است. منبع داخلی آلودگی هوا در مناطق مختلف متفاوت است. برای نقاط دیگری از کشور، هورالعظیم یا دریاچه ارومیه میتوانند منابعی از انتشار آلودگی هوا باشند اما برای شهر تهران بیشترین معضل آلودگی هوا به مناطق جنوب غربی پایتخت مربوط میشود.
بخشی از آلودگی هوای تهران که از محدوده جنوب غرب یعنی منطقه 18 وارد میشود به دلیل وجود زمینهای راکد و بایری است که در این منطقه وجود دارد و بخش دیگر به دلیل وجود معادن شن و ماسه در این منطقه است. در بازدیدی که اخیرا از منطقه 18 در جنوب غرب تهران داشتیم، مشاهده کردیم که خاک این منطقه همچون قطرههای آب از میان انگشتان دست میریزد بنابراین طبیعی است که وقتی باد ملایمی به سطح شهر تهران میوزد، این خاک به راحتی از زمین بلند میشود. شاید به همین دلیل بود که در جریان توفان سال گذشته خسارتهای زیادی به شهر وارد شد. این توفان باید درختان را تکان میداد و نهایتا یک آسیبی به شاخه درختان میزد و عبور میکرد. اما کدورت هوایی که اتفاق افتاد ناشی از مشکلاتی است که در حاشیه شهر تهران داریم و مورد غفلت مسوولان از سازمان محیط زیست گرفته، تا شهرداری و سایر دستگاههای مرتبط، واقع شده است.
تعطیلی کارخانههای شن و ماسه در جنوب غرب تهران به رفع این مشکل میتواند کمک کند؟
باید مداخلاتی انجام شود اما تعطیل کردن این کارخانهها مشکل را به صورت کامل حل نخواهد کرد. چراکه ممکن است عملیات استخراج از معادن هم ریزگردهایی را وارد هوا کند یا تردد کامیونهایی که در آن منطقه است باعث آزار و مزاحمت برای شهروندانی که در آن منطقه سکونت دارند شود، ولی ماهیت آن معادن است که با یک نسیم میتواند باعث آلودگی شهر شود و مشکلاتی را مشابه توفان سال گذشته ایجاد کند. بنابراین گام اول توقف فعالیت این کارخانهها است و بلافاصله بعد از آن هم اجرای پروژه عمرانی است که برای آن منطقه پیشبینی شده است و تبدیل این معادن که حدود 400 هکتار هم وسعت دارد به یک فضای فرهنگی-تفریحی و آموزشی برای شهروندان. فضای سبز مناسبی که بتواند این تهدید را از بین ببرد. تعطیلی آن معادن اگر با شروع پروژههای عمرانی برای احیای آن منطقه همراه نشود خطر بیشتری را ایجاد خواهد کرد، چراکه به مرور زمان به پاتوق افراد ولگرد و معتاد و حیوانات موذی تبدیل میشود و چه بسا تهدیدی که برای شهروندان آن منطقه ایجاد میکند از آنچه که الان وجود دارد بیشتر هم خواهد شد.
چرا تا چند سال پیش خبری از گردوغبار در هوای شهر تهران نبود یا اگر بود حجم آن به میزان کنونی نبود؟ چه اتفاقی افتاده است که این میزان ریزگرد در هوای تهران معلق شده است؟
وقتی گزارشهای تهیه شده از وضعیت آلایندههای هوای تهران در چند سال گذشته را بررسی میکنیم مشخص میشود روند افزایش ریزگردها خصوصا ذرات با قطر کمتر از 5/ 2 میکرون از سال 89 آغاز شده و در چند سال گذشته همچنان رو به افزایش بوده است. دو اتفاق در بروز این روند افزایشی موثر بوده است. اتفاق نخست افزایش زمان اعتبار معاینات فنی خودروها از دو به 5 سال و اتفاق دوم استفاده از سوخت تولیدشده توسط پتروشیمیها بود. از زمانی که این دو تصمیم در شهر تهران اجرایی شد با افزایش ذرات معلق با قطر کمتر از 5/ 2 میکرون در هوا مواجه شدیم. تقریبا طی دو سال گذشته با مداخلات انجام شده و توقف تولید سوخت توسط پتروشیمیها روند افزایش آلایندههای کمتر از 5/ 2 میکرون کاهنده شد. اکنون هم امیدوار هستیم مجلس شورای اسلامی با ابلاغ قانون هوای پاک و اعمال پیشبینیهای لازم سیر کاهنده و نزولی را سرعت ببخشد.
به نظر شما آیا امکان پاکسازی عملیاتی هوای تهران وجود دارد؟ در این میان دولت و شهرداری هر یک، ادعا میکنند امکان مهار آلودگی هوا وجود دارد، اما هیچ کدام راهکار درست و شفافی برای این موضوع ارائه نمیدهند.
ببینید! اول باید با آسیب شناسی موضوع، صورت مساله را مشخص کرد و سپس راه حل مناسب برای آن طراحی کرد. صورت مساله آلودگی هوای تهران است که براساس گزارشهای دستگاههای مسوول و نظرات استادان در حال حاضر تقریبا حدود 70 تا 75 درصد ناشی از آلایندههای متحرک و 25 تا 30 درصد ناشی از سایر منابع است. منظور از سایر منابع همین مناطق اطراف تهران است که به آن اشاره کردم و به عنوان منبع تولید ریزگردها شناخته میشود. از سوی دیگر عملیات ساختوساز و عملیات عمرانی در شهر تهران نیز منابع دیگری برای تولید آلودگی در هوای شهر هستند. اگر روی منابع غیرمتحرک تولید ریزگردها مداخلاتی انجام شود میتوان بخشی از آنها را کنترل کرد. در خصوص منابع آلاینده متحرک نیز مشخصا به موتورسیکلتها و خودروهای سواری میتوان اشاره کرد. از مجموع 70 تا 75 درصدی آلودگی که سهم منابع متحرک است تا 50 درصد آن به آلودگی ناشی از موتورسیکلتها مربوط میشود، از این رو به نظر میرسد مداخله در مواردی که سنگینی بیشتری دارد اگر صورت گیرد نتیجه بیشتری به دست میآید.
مدیریت شهری در این زمینه گامی برداشته است؟
در این راستا در برنامه پنج ساله دوم شهرداری تهران تکالیفی بر عهده شهرداری گذاشته شده تا مقدماتی برای جایگزینی موتورسیکلتهای برقی به جای موتورسیکلتهایی که سوخت بنزینی دارند، فراهم کند. از سوی دیگر دولت هم گام اول را از طریق کاهش تعرفه واردات خودروهای هیبریدی از 40 درصد به 4 درصد برداشته است. این مصوبه درشورای حمل و نقل ترافیک تهران در دیماه سال گذشته گرفته شد که به نظر میرسد اثربخش و مشکلگشا است، منتها اجرای آن کار بسیار سختی است یا آنکه از نظر زمان بندی با تاخیر مواجه خواهد شد ولی اجرای آن اقدام با ارزشی است. بهعنوان مثال قطعا ایستگاههایی برای شارژ موتورسیکلتها باید در منطقه 12 که مشکلدارترین بخش شهر تهران است ایجاد کنند که بتوانند حجم زیادی از موتورسیکلتهایی را که به منطقه بازار وارد میشوند مدیریت کنند و به موتورسیکلت برقی تبدیل کنند.
از طرف دیگر در منطقه 12 که قرار است ممنوعیت تردد موتورسیکلتهای بنزینی ایجاد شود، باید خارج از این حریم پارکینگی برای موتورسیکلتهای بنزینی پیش بینی شود تا فردی که با موتورسیکلت بنزینی خود تا آن محدوده سفر میکند، بتواند موتورسیکلت خود را پارک کند و از سایر وسایل نقلیهای که در اختیارش گذاشته میشود استفاده کند. ضمن آنکه لازمه اجرای این طرح آن است که به تعداد کافی موتورسیکلت برقی در اختیار شهروندان قرار بگیرد. وقتی هنوز موتورسیکلتهای برقی به شکل گسترده تامین نشده است نباید انتظار داشت محدوده ممنوعه برای رفت و آمد موتورسیکلتها در محدوده بازار ایجاد شود. نکته مهم دیگر آنکه میتوان برای شهروندانی که موتور سیکلت برقی خریداری کرده اند امتیازات ویژه مثل تردد آزاد در نظر گرفت. پیشبینی ما این است که تا اواسط سال آینده این تغییرات را در سطح شهر تهران شاهد باشیم.
شهروندان تهرانی تا چه اندازه در شکلگیری این نوع از آلودگی هوا سهیم هستند؟
شهروندان تنها جایی که میتوانند کمک کنند و اگر غفلت کنند تهدیدی برای سلامت خودشان و دیگران فراهم میکنند، بحث موتورخانهها است. تاسیساتی که برای گرمایش منازل استفاده میشود، یکی از منابع ایجاد آلودگی در سطح شهر است. به نظر میآید که اگر به صورت منظم هر سه ماه چهار ماه یک بار در طول سال بازدید فنی از تاسیسات گرمایشی منازل انجام شود هم آلودگی ناشی از این تاسیسات را میتوان مهار کرد، هم قطعا مصرف سوخت یا گاز آنها کمتر خواهد شد که منفعت اقتصادی برای شهروندان به دنبال خواهد داشت. بنابراین هزینه کردن در این بخش یک هزینه اضافی نیست، بلکه این هزینه از محل صرفه جویی در مصرف سوخت بر میگردد.
به موضوع سلامتی شهروندان اشاره کردید. تبعات افزایش تعداد روزهای آلوده تهران دقیقا چه میتواند باشد؟ آیا سقط جنین، سکتههای قلبی و انواع بیماریهایی که اخیرا در شهر تهران شیوع پیدا کرده است به موضوع افزایش آلودگی هوا ربط دارد؟
سال گذشته همایشی در مرکز قلب تهران برگزار شد بر مبنای گزارشهای علمی و مستند ارائه شده در این همایش مشخص شد تمامی بیماریهای ناشی از قلب و عروق در اثر افزایش تعداد روزهای آلوده افزایش پیدا میکند به جز یک مورد؛ آن یک مورد هم مربوط به ناهنجاریهای مادرزادی قلب میشود که با افزایش آلودگی هوا کاهش پیدا میکند.
این یک مورد چرا کاهش پیدا میکند؟
ساختار قلب برخی از کودکان در زمان تولد شکل طبیعی ندارد که به آن ناهنجاری ساختار قلب گفته میشود. علت اینکه این نوع بیماری قلبی با افزایش تعداد روزهای آلوده کاهش پیدا میکند این است که این کودکان در مرحله قبل از تولد و در شکم مادران سقط میشوند و به دنیا نمیآیند از این رو آمار ابتلا به بیماری ناهنجاریهای مادرزادی قلبی کاهش پیدا میکند. و این به معنی ارتباط مستقیم افزایش سقط جنین با افزایش آلودگی هوا است. در کنار بیماریهای قلبی و عروقی بیماریهایی همچون مشکلات ریوی و تنفسی هم به طور قطع با افزایش آلودگی هوا بیشتر میشوند.
تحقیقات کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران در این باره، نشان میدهد آنچه در حال حاضر کدورت هوای پایتخت را تشدید کرده و به شکلگیری غبار زرد و مهدود طی اغلب روزها در آسمان تهران منجر شده، از اراضی بایر و مناطق شن و ماسه در جنوب غرب این کلانشهر نشات میگیرد که در کنار سه منبع داخلی دیگر شامل «خودروها و موتورسیکلتها، عملیات تخریب و ساختمانسازی و موتورخانه ساختمانها»، باعث افزایش غلظت و حجم ذرات معلق با قطر کوچکتر از 5/ 2 میکرومتر (0025/ 0 میلیمتر) شده است. امسال در فاصله ابتدای فروردین تا 26 خرداد، شاخص کیفیت هوای تهران فقط در59 روز، علامت «سالم» را نشان داده که این تعداد، 15 روز از سال گذشته کمتر بوده است.
پزشک و رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران با تشریح بررسیهایی که این نهاد انجام داده است، به «دنیای اقتصاد» اعلام کرد: طبق گزارش رسمی مرکز قلب تهران، متناسب با افزایش روزهای آلوده، بیماریهای قلبی، عروقی و حتی ریوی و تنفسی در شهر تهران افزایش پیدا میکند؛ ضمن اینکه بین روند افزایشی سقط جنین و آلودگی هوا نیز رابطه مستقیم وجود دارد. رحمتاله حافظی، مدل محاسبه شاخص «کیفیت» و «آلودگی» هوای تهران را دارای اشکال اساسی میداند و میگوید: طبق این مدل، شاخص کیفیت، از میانگین شاخص مناطق 22 گانه به دست میآید و عبور آن از مرز 100 به معنی شروع آلودگی است، در حالی که شاخص آلودهترین منطقه شهر باید مبنای اعلام میزان آلودگی هوا قرار گیرد.
این عضو شورای شهر، با تاکید براینکه عمده آلایندههای هوای تهران منشا داخلی دارد، سریعترین راهکار کنترل آلودگی را تبدیل اراضی بایر و معادن منطقه 18 به فضای سبز و مراکز تفریحی عنوان کرد. خاک این منطقه ریز، خشک و مستعد معلق شدن در هوا است؛ به طوری که بخشی از غبار ناشی از توفان مهیب خرداد93 از خاک همین منطقه بلند و منتشر شد. متن گفتوگو با رحمتالله حافظی را در ادامه بخوانید:
مطابق استانداردهای جهانی و اطلاعات سازمان جهانی بهداشت، روند غلظت آلایندههای هوای تهران دستکم در سال گذشته به چه صورت بوده است؟
براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت روزانه 10 هزار نفر در دنیا به دلیل بیماریهای منتسب به آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. در ایران نیز 35 میلیون نفر در معرض درجاتی از آلودگی هوا قرار دارند. مطابق با بیانیه سازمان جهانی بهداشت، آلودگی هوا و ذرات معلق در آن، سرطانزای قطعی است که یک حقیقت تلخ است. در سال 92، میزان ذرات معلق کمتر از 5/ 2 میکرون در هوای پایتخت در 298 روز بیش از استاندارد بوده است. این آمار در مورد ذرات معلق کمتر از 10 میکرون نیز برای 331 روز در هوای پایتخت ثبت شده است. نکته دیگر اینکه در سال 2012 براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سه میلیون و 700 هزار مورد مرگ زودرس به علت آلودگی هوا گزارش شده است که 80 درصد آن در کشورهای در حال توسعه اتفاق افتاده است. اما روند غلظت آلایندههای هوای تهران بهویژه ذرات معلق کمتر از 5/ 2 میکرون در فاصله سالهای 91 تا 93 بهرغم آنکه نسبت به سالهای قبل از آن یعنی مقطع زمانی سالهای 89 تا 91 کاهنده بوده ولی نسبت به استانداردهای جهانی بیش از سهبرابر در هوای پایتخت ثبت شدهاند. مشکل دیگری که در مورد آلودگی هوای پایتخت وجود دارد این است که ذرات کمتر از 5/ 2 میکرون با استفاده از سوخت استاندارد در خودروها کاهش پیدا میکند اما همزمان با استفاده از سوخت استاندارد و مرغوب میزان NO2 (دیاکسیدنیتروژن) هوا افزایش پیدا میکند که یکی از معضلاتی است که در آینده با آن مواجه خواهیم شد، از این رو دستگاههای متولی برای مواجهه با این مشکل باید برنامهریزی داشته باشند. البته این موضوع را اضافه کنم از زمانی که بحث آلودگی هوا پررنگتر شد با درخواست کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، کارگروهی تحتعنوان کارگروه تدوین سند جامع حمایتطلبی آلودگی هوا و سلامت در اسفندماه سال 93 در فرهنگستان علوم پزشکی تشکیل شد. وزارت بهداشت، کمیسیون سلامت شورای شهر، سازمان محیط زیست، معاونت فناوری ریاستجمهوری و ستاد محیط زیست شهرداری تهران از جمله اعضای این کارگروه هستند. این کارگروه در حال آماده کردن پیشنویس یک سند در زمینه آلودگی هوا هستند تا بر مبنای آن بیانیهای را صادر کنند. یکی از پیشنهادهای این کارگروه بحث بازنگری در استانداردهای هوای پاک با استفاده از ظرفیت تخصصی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بود. علاوه بر این مشخص کردن تولیت این امر که اطلاعرسانی شاخصهای آلودگی توسط چه دستگاهی باشد و اینکه آیا وزارت بهداشت متولی است یا محیط زیست، روشن خواهد شد. موضوع دیگری که در این کارگروه مورد بررسی قرار گرفته و بهعنوان یک مطالبه از دستگاههای مسوول درخواست شده، نحوه اعلام شاخص آلودگی هوای شهر براساس استانداردهای جهانی است. از اینرو به نظر میرسد شکل فعلی روش صحیحی برای اعلام وضعیت آلایندههای هوای شهر نباشد، بنابراین یکی از مطالباتی که من به نمایندگی از شورای شهر تهران در جلسه اخیر این کارگروه مطرح کردم، این بود که محاسبه شاخص آلودگی هوا از عدد میانگین مناطق 22 گانه که ملاک عمل قرار گرفته، بالاترین عدد منطقه تغییر پیدا کند.
سال گذشته شما در گفت و گوی مفصلی با «دنیای اقتصاد» از تغییر جنس آلودگی هوای تهران خبر دادید و اعلام کردید منشا آلودگی هوای پایتخت از فاز « دود خودروها» که هوا را سیاه رنگ میکند، به فاز «گرد و خاک» تغییر پیدا کرده و «غبار زرد رنگ» که مرتب در هوای تهران وجود دارد از این تغییر حکایت میکند. گرد و غبار موجود در هوای شهر تهران از کجا نشات میگیرد؟ اخیرا بحثی در مورد منشا خارجی این گرد و غبار در هوای پایتخت مطرح شده است. از دیدگاه شما منشا این گرد و غبار از اطراف تهران است یا شهرهای اطراف یا آنکه به محدوده خارج از مرزهای ایران مربوط میشود؟
در مورد منشا خارجی گرد و غبار موجود در هوای تهران یک بحث مطرح شده که در مورد درستی یا نادرستی این دیدگاه میتوان صحبت کرد. مطابق بررسیهای انجام شده گزارش یک ساله روند آلودگی هوای تهران نشان میدهد که منشا آلودگی هوا در فقط 20 روز از سال 93 منشا خارجی داشته است و در باقی روزهای سال گذشته منشا آلودگی هوای تهران به درون کشور مربوط بوده است. منبع داخلی آلودگی هوا در مناطق مختلف متفاوت است. برای نقاط دیگری از کشور، هورالعظیم یا دریاچه ارومیه میتوانند منابعی از انتشار آلودگی هوا باشند اما برای شهر تهران بیشترین معضل آلودگی هوا به مناطق جنوب غربی پایتخت مربوط میشود.
بخشی از آلودگی هوای تهران که از محدوده جنوب غرب یعنی منطقه 18 وارد میشود به دلیل وجود زمینهای راکد و بایری است که در این منطقه وجود دارد و بخش دیگر به دلیل وجود معادن شن و ماسه در این منطقه است. در بازدیدی که اخیرا از منطقه 18 در جنوب غرب تهران داشتیم، مشاهده کردیم که خاک این منطقه همچون قطرههای آب از میان انگشتان دست میریزد بنابراین طبیعی است که وقتی باد ملایمی به سطح شهر تهران میوزد، این خاک به راحتی از زمین بلند میشود. شاید به همین دلیل بود که در جریان توفان سال گذشته خسارتهای زیادی به شهر وارد شد. این توفان باید درختان را تکان میداد و نهایتا یک آسیبی به شاخه درختان میزد و عبور میکرد. اما کدورت هوایی که اتفاق افتاد ناشی از مشکلاتی است که در حاشیه شهر تهران داریم و مورد غفلت مسوولان از سازمان محیط زیست گرفته، تا شهرداری و سایر دستگاههای مرتبط، واقع شده است.
تعطیلی کارخانههای شن و ماسه در جنوب غرب تهران به رفع این مشکل میتواند کمک کند؟
باید مداخلاتی انجام شود اما تعطیل کردن این کارخانهها مشکل را به صورت کامل حل نخواهد کرد. چراکه ممکن است عملیات استخراج از معادن هم ریزگردهایی را وارد هوا کند یا تردد کامیونهایی که در آن منطقه است باعث آزار و مزاحمت برای شهروندانی که در آن منطقه سکونت دارند شود، ولی ماهیت آن معادن است که با یک نسیم میتواند باعث آلودگی شهر شود و مشکلاتی را مشابه توفان سال گذشته ایجاد کند. بنابراین گام اول توقف فعالیت این کارخانهها است و بلافاصله بعد از آن هم اجرای پروژه عمرانی است که برای آن منطقه پیشبینی شده است و تبدیل این معادن که حدود 400 هکتار هم وسعت دارد به یک فضای فرهنگی-تفریحی و آموزشی برای شهروندان. فضای سبز مناسبی که بتواند این تهدید را از بین ببرد. تعطیلی آن معادن اگر با شروع پروژههای عمرانی برای احیای آن منطقه همراه نشود خطر بیشتری را ایجاد خواهد کرد، چراکه به مرور زمان به پاتوق افراد ولگرد و معتاد و حیوانات موذی تبدیل میشود و چه بسا تهدیدی که برای شهروندان آن منطقه ایجاد میکند از آنچه که الان وجود دارد بیشتر هم خواهد شد.
چرا تا چند سال پیش خبری از گردوغبار در هوای شهر تهران نبود یا اگر بود حجم آن به میزان کنونی نبود؟ چه اتفاقی افتاده است که این میزان ریزگرد در هوای تهران معلق شده است؟
وقتی گزارشهای تهیه شده از وضعیت آلایندههای هوای تهران در چند سال گذشته را بررسی میکنیم مشخص میشود روند افزایش ریزگردها خصوصا ذرات با قطر کمتر از 5/ 2 میکرون از سال 89 آغاز شده و در چند سال گذشته همچنان رو به افزایش بوده است. دو اتفاق در بروز این روند افزایشی موثر بوده است. اتفاق نخست افزایش زمان اعتبار معاینات فنی خودروها از دو به 5 سال و اتفاق دوم استفاده از سوخت تولیدشده توسط پتروشیمیها بود. از زمانی که این دو تصمیم در شهر تهران اجرایی شد با افزایش ذرات معلق با قطر کمتر از 5/ 2 میکرون در هوا مواجه شدیم. تقریبا طی دو سال گذشته با مداخلات انجام شده و توقف تولید سوخت توسط پتروشیمیها روند افزایش آلایندههای کمتر از 5/ 2 میکرون کاهنده شد. اکنون هم امیدوار هستیم مجلس شورای اسلامی با ابلاغ قانون هوای پاک و اعمال پیشبینیهای لازم سیر کاهنده و نزولی را سرعت ببخشد.
به نظر شما آیا امکان پاکسازی عملیاتی هوای تهران وجود دارد؟ در این میان دولت و شهرداری هر یک، ادعا میکنند امکان مهار آلودگی هوا وجود دارد، اما هیچ کدام راهکار درست و شفافی برای این موضوع ارائه نمیدهند.
ببینید! اول باید با آسیب شناسی موضوع، صورت مساله را مشخص کرد و سپس راه حل مناسب برای آن طراحی کرد. صورت مساله آلودگی هوای تهران است که براساس گزارشهای دستگاههای مسوول و نظرات استادان در حال حاضر تقریبا حدود 70 تا 75 درصد ناشی از آلایندههای متحرک و 25 تا 30 درصد ناشی از سایر منابع است. منظور از سایر منابع همین مناطق اطراف تهران است که به آن اشاره کردم و به عنوان منبع تولید ریزگردها شناخته میشود. از سوی دیگر عملیات ساختوساز و عملیات عمرانی در شهر تهران نیز منابع دیگری برای تولید آلودگی در هوای شهر هستند. اگر روی منابع غیرمتحرک تولید ریزگردها مداخلاتی انجام شود میتوان بخشی از آنها را کنترل کرد. در خصوص منابع آلاینده متحرک نیز مشخصا به موتورسیکلتها و خودروهای سواری میتوان اشاره کرد. از مجموع 70 تا 75 درصدی آلودگی که سهم منابع متحرک است تا 50 درصد آن به آلودگی ناشی از موتورسیکلتها مربوط میشود، از این رو به نظر میرسد مداخله در مواردی که سنگینی بیشتری دارد اگر صورت گیرد نتیجه بیشتری به دست میآید.
مدیریت شهری در این زمینه گامی برداشته است؟
در این راستا در برنامه پنج ساله دوم شهرداری تهران تکالیفی بر عهده شهرداری گذاشته شده تا مقدماتی برای جایگزینی موتورسیکلتهای برقی به جای موتورسیکلتهایی که سوخت بنزینی دارند، فراهم کند. از سوی دیگر دولت هم گام اول را از طریق کاهش تعرفه واردات خودروهای هیبریدی از 40 درصد به 4 درصد برداشته است. این مصوبه درشورای حمل و نقل ترافیک تهران در دیماه سال گذشته گرفته شد که به نظر میرسد اثربخش و مشکلگشا است، منتها اجرای آن کار بسیار سختی است یا آنکه از نظر زمان بندی با تاخیر مواجه خواهد شد ولی اجرای آن اقدام با ارزشی است. بهعنوان مثال قطعا ایستگاههایی برای شارژ موتورسیکلتها باید در منطقه 12 که مشکلدارترین بخش شهر تهران است ایجاد کنند که بتوانند حجم زیادی از موتورسیکلتهایی را که به منطقه بازار وارد میشوند مدیریت کنند و به موتورسیکلت برقی تبدیل کنند.
از طرف دیگر در منطقه 12 که قرار است ممنوعیت تردد موتورسیکلتهای بنزینی ایجاد شود، باید خارج از این حریم پارکینگی برای موتورسیکلتهای بنزینی پیش بینی شود تا فردی که با موتورسیکلت بنزینی خود تا آن محدوده سفر میکند، بتواند موتورسیکلت خود را پارک کند و از سایر وسایل نقلیهای که در اختیارش گذاشته میشود استفاده کند. ضمن آنکه لازمه اجرای این طرح آن است که به تعداد کافی موتورسیکلت برقی در اختیار شهروندان قرار بگیرد. وقتی هنوز موتورسیکلتهای برقی به شکل گسترده تامین نشده است نباید انتظار داشت محدوده ممنوعه برای رفت و آمد موتورسیکلتها در محدوده بازار ایجاد شود. نکته مهم دیگر آنکه میتوان برای شهروندانی که موتور سیکلت برقی خریداری کرده اند امتیازات ویژه مثل تردد آزاد در نظر گرفت. پیشبینی ما این است که تا اواسط سال آینده این تغییرات را در سطح شهر تهران شاهد باشیم.
شهروندان تهرانی تا چه اندازه در شکلگیری این نوع از آلودگی هوا سهیم هستند؟
شهروندان تنها جایی که میتوانند کمک کنند و اگر غفلت کنند تهدیدی برای سلامت خودشان و دیگران فراهم میکنند، بحث موتورخانهها است. تاسیساتی که برای گرمایش منازل استفاده میشود، یکی از منابع ایجاد آلودگی در سطح شهر است. به نظر میآید که اگر به صورت منظم هر سه ماه چهار ماه یک بار در طول سال بازدید فنی از تاسیسات گرمایشی منازل انجام شود هم آلودگی ناشی از این تاسیسات را میتوان مهار کرد، هم قطعا مصرف سوخت یا گاز آنها کمتر خواهد شد که منفعت اقتصادی برای شهروندان به دنبال خواهد داشت. بنابراین هزینه کردن در این بخش یک هزینه اضافی نیست، بلکه این هزینه از محل صرفه جویی در مصرف سوخت بر میگردد.
به موضوع سلامتی شهروندان اشاره کردید. تبعات افزایش تعداد روزهای آلوده تهران دقیقا چه میتواند باشد؟ آیا سقط جنین، سکتههای قلبی و انواع بیماریهایی که اخیرا در شهر تهران شیوع پیدا کرده است به موضوع افزایش آلودگی هوا ربط دارد؟
سال گذشته همایشی در مرکز قلب تهران برگزار شد بر مبنای گزارشهای علمی و مستند ارائه شده در این همایش مشخص شد تمامی بیماریهای ناشی از قلب و عروق در اثر افزایش تعداد روزهای آلوده افزایش پیدا میکند به جز یک مورد؛ آن یک مورد هم مربوط به ناهنجاریهای مادرزادی قلب میشود که با افزایش آلودگی هوا کاهش پیدا میکند.
این یک مورد چرا کاهش پیدا میکند؟
ساختار قلب برخی از کودکان در زمان تولد شکل طبیعی ندارد که به آن ناهنجاری ساختار قلب گفته میشود. علت اینکه این نوع بیماری قلبی با افزایش تعداد روزهای آلوده کاهش پیدا میکند این است که این کودکان در مرحله قبل از تولد و در شکم مادران سقط میشوند و به دنیا نمیآیند از این رو آمار ابتلا به بیماری ناهنجاریهای مادرزادی قلبی کاهش پیدا میکند. و این به معنی ارتباط مستقیم افزایش سقط جنین با افزایش آلودگی هوا است. در کنار بیماریهای قلبی و عروقی بیماریهایی همچون مشکلات ریوی و تنفسی هم به طور قطع با افزایش آلودگی هوا بیشتر میشوند.