به گزارش خبرگزاری دانا، حضرت مهدی(عج) که جهان را با ظهور و احکام نورانی خود متحول میکند و عدالت را در تمام زمین حاکم گرداند، فرمودهاند: دختر رسول خدا برای من سرمشق و الگوی نیکویی است. حضرت مهدی(عج) حضرت فاطمه زهرا را الگو و اسوه خود در رفتار و برنامه حکومتی خود میداند.
* الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س) در خانواده
از مهمترین شیوههای تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسانها، بر این اصل مهم تأکید نمود؛ زیرا شخصیت الگو، بهعنوان یک نقطه کانونی در محور رشد و هدایتهای اخلاقی تربیتی قرار میگیرد و در شکلگیری رفتار تربیت شونده، آثار زیادی به جای میگذارد. به همین دلیل قرآن کریم الگوهای صحیحی را تعیین نموده و بر پیروی از ایشان سفارش کرده است. از سوی دیگر نیاز به الگو، از نیازهای طبیعی بشر است و انسان را وامیدارد تا با در نظر داشتن الگوی مورد نظر، تلاشی هدفدار و آگاهانه برای رسیدن به ویژگیهای رفتاری و اخلاقی الگو در پیش گیرد.
قرآن کریم، رسول گرامی اسلام(ص) را الگوی شایسته و اسوه حسنه مؤمنان معرفی کرده است، در این الگوگیری فرقی میان زن و مرد نیست، اما بهدلیل خُلق و خوی و مسئولیتهای خاص زنانه، لازم است زنان از جنس خود هم، الگویی داشته باشند تا از نظر پذیرش الگو و روشن شدن مصادیق اسوه پذیری، به راه و رسم و سیره اخلاقی و خانوادگی او اقتدا کنند. پیامبر(ص) خود در سخنانش، فاطمه(س) را از وجود خود میداند و بارها در جمع مؤمنین میفرماید: فاطمه پاره تن من است. وجود فاطمه(س) از وجود رسول خدا(ص) جدا نیست و سیره او جلوه دیگری از سیره پیامبر است، پس فاطمه(س)، ادامه راه و سیره رسول خدا(ص) در همه زمینههاست ازجمله بندگی خدا، تقوا و عبادت، حجاب و عفاف و...، اما آنچه در زندگی کوتاه حضرت، برای اسوه پذیری خاص زنان از ایشان بیشتر مبتلور شده است سیره حضرت، در عرصه خانواده و همسرداری و تربیت فرزندان است. امام باقر(ع) در عظمت و جلالت مادر بزرگوارش فاطمه(س) میفرمایند: لَقد کانت مفروضَة الطاعةِ علی جمیع مَن خلق الله من الجنّ والإنسِ والطیرِ والوحشِ و الانبیاء والملائکة؛ اطاعت فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی از جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و ملائکه واجب است. امام زمان هم وجود مقدس حضرت فاطمه(س) را، اسوه نیکوی خویش دانسته و فرمودهاند: و فی ابنةِ رسول الله لیَ اسوةٌ حسنةٌ؛ همانا دختر رسول خدا(ص) برای من الگویی شایسته است.
* نحوه ولادت حضرت فاطمه(س)
بسیار جالب توجه است، آنچه برای شیعیان آن حضرت باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت مراقبتهای لازم قبل از تولد فرزند است. لزوم طهارت روحی و جسمی برای تشکیل نطفه یک فرزند صالح از خصوصیات آشکار بهوجود آمدن یک انسان پاکسرشت و الهی است.
* حضرت زهرا(س) در رویارویی با ازدواج
بینش توحیدی و مرتبه ایمان افراد در تمام زندگی آنها متبلور میشود و هرکس بهاندازه معرفت و بندگیاش در برابر خدا، رفتار خود را سامان میدهد. در زندگی فاطمه(س)، خدامحوری بیش از هرچیز دیگر به چشم میخورد و در تمام جلوههای رفتار و گفتار ایشان حضور دارد، تا آنجا که در زندگی خانوادگی، تمام تقاضاها و گفتار و رفتارش را با رضایت خدا میسنجید و همواره رضایت خدا را بر رضایت و راحتی خود مقدم میکرد و میفرمود: اللّهم إنی اسئلک بما تحب وترضی، این اصل مهم در زندگی حضرت زهرا(س) در زمینه ملاک انتخاب همسر، مهریه و جهیزیه نیز دیده میشود، با آنکه خود به بالاترین مراحل رشد و تکامل معنوی رسیده بود، بهدنبال رهبانیت یا رفاه نبود و ازدواج را در راستای فرمان برداری از پروردگار ضروری میدانست. زمانی که به همسری علی(ع) درآمد و بهخاطر فقر ایشان، مورد سرزنش و طعنه زنان قریش قرار گرفت، بعد از آنکه جریان را به عرض پیامبر(ص) رساند، سر به آسمان بلند کرد و فرمود: رضیتُ بما رضی الله و رسوله؛ راضی شدم به آنچه خدا و رسول خدا(ص) به آن راضی شدند. در حسن معاشرت با همسر هم رضایت خدا مقدم بود. روزی که علی(ع) از وی پرسید چرا از رنج گرسنگی و بیغذا ماندن خانه وی را خبردار نکرده، فاطمه(س) در پاسخ فرمود: یا ابالحسن إنی لاستحیی من الهیان اکلف نفسک مال اتقدر علیه؛ ای اباالحسن! من از خدای خود شرم میکنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی. و نفرمود من از تو که همسرم هستی شرم میکنم.
* بیتوجهی به ظواهر مادی و ارزشهای کاذب در ازدواج
ازدواج امر مقدسی است، توجه به ارزشهای ظاهری در مقدمات ازدواج نظیر مهریه، جهیزیه، برگزاری مراسم و تشریفات ازدواج و... زمینه را برای بروز کدورتها و مشکلات خانوادگی بهوجود میآورد. گاهی به واسطه سنگینی مراسم ازدواج، ارزشهای حقیقی از بین میروند و در آغازین ساعات زندگی مشترک، مشکلات و اختلافات فراوانی بهوجود میآید. فاطمه(س) زمانی به ازدواج با امام علی(ع) پاسخ مثبت داد که علی(ع) هیچ سرمایهای نداشت و تنها دارایی او برای ازدواج، یک زره بود که آن هم صرف تهیه وسایل ضروری زندگی مشترکشان شد که عبارت بود از: حصیر، لیوان، گلیم، کوزه، آسیابدستی، مشک، پوست گوسفند، پرده و.... بنابراین رسم جهیزیه و اینکه زن موظف باشد هنگام رفتن به خانه شوهر، تمام وسایل زندگی را با خود ببرد هیچ ریشه اسلامی و شرعی ندارد، بلکه تنها یک سنت است. جهیزیه فاطمه(س) بسیار ساده و اندک بود. هنگامی که جهیزیه فاطمه(س) را نزد پیامبر آوردند، پیامبر گریست و دست به دعا برداشت و فرمود: "خدایا، مبارک کن این جهیزیه را که اغلب آن از گل است". مراسم ازدواج فاطمه(س) همراه دعا و اطعام فقرا و صدقه و نیز تهلیل و تکبیر بهجای غنا و ساز و آواز بود. علی(ع) میفرماید: رسول خدا(ص) وقتی دخترش را به ازدواج من درآورد، نزد من آمد و فرمود: "با نام خدا برخیز و این ذکر را بخوان: علی برکة الله، ماشاءالله ولاقوة إلا بالله، توکلتُ علی الله..." سپس مرا در کنار فاطمه نشاند و فرمود: "خداوندا، اینان محبوبترین مردم نزد من باشند، آنان را دوست بدار و خیر و برکت به فرزندان آنها عطا کن و آنان را از هر آسیبی حفظ کن. من آنها و فرزندانشان را از شرّ شیطان فریبکار به تو میسپارم".
* همسرداری حضرت زهرا(س)
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: جهاد المرأة حسنُ التبعّل؛ جهاد زن همسرداری نیکوی اوست. پیامبر(ص) این سخن را در جواب زنانی دادند که از ایشان سؤال کردند: چرا همه فضیلتها مخصوص مردان است و باب جهاد و شهادت بهروی ما بسته شده است؟ ما چگونه میتوانیم از ثواب این فضیلت عظیم بهرهمند شویم؟ علت اینکه همسرداری نیکو برای زنان، مساوی و همتراز با جهاد و از جان گذشتگی مرد دانسته شده است، عظمت و حساسیت موقعیت و نقش زن در خانواده و در برابر همسر است. کلید آرامش، انضباط، استحکام و صمیمیت خانواده بهدست زنان است و بهدنبال آن موفقیت و آسودگی خاطر مرد نیز، به نوع رفتار و برخورد زن درون خانه بستگی دارد.
1) عشق و محبت توأم با احترام به همسر؛ از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه محبتآمیز میان زوجین است، برقراری روابط عاطفی، نقش مهمی در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاری زن و شوهر دارد. خداوند در آیه 21 سوره روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده: از نشانههای خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. یکی از عوامل مهم در تحقق عشق و محبت میان همسران بیان و اظهار آن است. چهبسا کسانی که در قلب محبت فراوانی نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند، در حالی که گفتن جملاتی که حاکی از محبت زوجین نسبت به هم است در رفع بسیاری از تردیدها و سوءظنها کمک میکنند.
2) شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و شخصیتی او؛ از عوامل انس و الفت در خانواده و استحکام آن، شناخت حالات و روحیات یکدیگر و درک متقابل است. در صورت درک صحیح روش و رفتار همسر، طرف مقابل میتواند در برابر آن واکنش مناسبی نشان دهد و با شناخت موقعیت او راحتتر از خطاها و لغزشهای احتمالی همسرش گذشت کند، زیرا بسیاری از اختلافها ناشی از بدفهمیها و سوءتفاهمها است. فاطمه(س) در مدت کوتاه زندگی خود با علی(ع)، حقیقت وجودی و روحیات علی(ع) را میشناخت و زمانی که دیگران از فهم و درک رفتار علی(ع) ناتوان بودند، فاطمه(س) آنها را راهنمایی میکرد و با خصوصیات رفتاری امام آشنا میساخت.
3) پرهیز از تقاضای نامقدور؛ ریاست اقتصادی و مسئولیت هزینههای خانواده، بهعهده مرد است و او موظف است از نظر اقتصادی همسر و فرزندانش را تأمین کند، و این بهدلیل نقش ویژه زنان در خانواده است تا بتوانند آسودهخاطر به پرورش کودکان و انجام وظایف همسری بپردازند، بنابراین درخواست لباس، زینت و لوازم منزل و امثال آن خواستههایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه میدهد تا از همسرش طلب کند، اما حضرت زهرا(س) همسرش را برای این تقاضاها و خواستهها به زحمت نمیانداخت. فاطمه(س) از رسول خدا(ص) آموخته بود که: هر زنی با شوهر خود مدارا نکند و او را به چیزی بکشاند که قدرت و توان آن را ندارد، هیچ کار نیکی از او قبول نخواهد شد و در حالی خدا را ملاقات خواهد کرد که خداوند بر او خشمناک است.
4) قناعت و سادهزیستی؛ وارستگی و سادهزیستی هم، از نقاط برجسته حیات فاطمی است که در زندگی کوتاه حضرت نمودهای زیبایی داشته است. زهد و سادهزیستی حضرت، همیشه بهمعنای فقر و جبر روزگار نبود. خدیجه(س)، مادر بزرگوارشان هم با اینکه زن ثروتمندی بود، در راه خدا همه اموالش را انفاق کرد و خود در کمال سختی، اواخر عمر را در شعب ابیطالب گذراند. زندگی ساده فاطمه نیز حاصل انتخابی عارفانه و عاشقانه بود، گویی فاطمه(س) از همان آغازین لحظات ورود به خانه امیرالمؤمنین، با بخشش لباس عروسی این راه را برگزیده بود.
5) تقسیم کار در خانه فاطمه زهرا(س): از ویژگیهای خانواده متعادل و موفق، تقسیم کار مناسب و منصفانه مسئولیتهای موجود در خانه و خانواده است. وقتی اعضای خانواده بهطور مشترک در کارها و مسئولیتهای خانه سهیم باشند، کارها با عدالت توزیع میشود. تقسیم کار در صورتی بر پایه عدالت است که به شئونات و استعدادهای تکوینی زن و مرد توجه شود. در مورد زن، مهم این است که لطافت و ظرافت روحیه او، پوشیدگی و دوری نامحرمان و توانایی وی در انجام امور مورد توجه قرار گیرد. در زندگی فاطمه(س) و علی(ع) این تقسیم کار به بهترین شکل صورت گرفته بود. تقسیم کار را پیامبر اکرم(ص) پیشنهاد دادند، تدبیر کارهای منزل بهعهده زهرا(س) و اداره بیرون منزل بر دوش علی(ع) قرار گرفت.
* سیره سیاسی
از دیدگاه آموزههای اسلامی، انسان نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی خویش مسئول است و نمیتواند در رابطه با حوادث، جریانات و واقعیتهای پیرامون خویش بیتفاوت باشد. یکی از مهمترین موضوعاتی که تأثیری عمده بر سرنوشت بشریت دارد؛ رهبری و مدیریت سیاسی جامعه است که برخورد مسئولانه تمامی افراد جامعه را در قبال خود طلب مینماید و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. و از این زاویه است که فاطمه(س) دختر پیامبر گرامی اسلام(ص) سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور در صحنه سیاست میباشد و علیرغم اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگیهای ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه و سرپرستی چند کودک خردسال، خود را از سیاست دور نمیدارد و همچون سیاستمداری قهرمان در صحنه اجتماع حاضر میشود و در دفاع از حق و عدالت جان مبارک خویش را نثار مینماید. او زندگی سیاسی و آشنائی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیتهای سیاسی و اجتماعی پدر بزرگوار خویش و مشکلات و مصائب بیشمار از نزدیک مأنوس بود؛ حتی جبهه جنگ میرفت و در غزوههای متعددی همراه با پیامبر(ص) شرکت میکرد. و بعد از ازدواج و زندگی مشترک باز هم در جریان زندگی اجتماعی همگام با علی(ع) به پیش میرود. اما پس از وفات پیامبر فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که برای تحکیم پایههای انقلاب نوپای پیامبر اکرم(ص) و حفظ و تداوم حکومت اسلامی، دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسی عظیمی حضوری آشکار یافت. فاطمه(س) خود را زنی مسلمان میدانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیاش را شخصاً عمل کند، بدین خاطر در روزهای آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر(ص) و در روزهایی که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعتخواهی از روی زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند.
* دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهمترین وظایف کسانی بود که علیرغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشتشماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر تواناییهای خود، بیشتر به این امر میپرداختند که ازجمله آنها حضرت زهرا(س) بود. رسول خدا(ص) از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند. بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم(ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز بهطور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند. آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیشگیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه میرفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز میپرداخت. زهرای مرضیّه(س) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود میدانست. گاهی شبها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار میرفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا(ص) را در یادها زنده میکرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فراخواند؛ اگرچه چیزی جز کلام سرد و بیمهری نمیشنید! فاطمه(س) عنایت ویژهای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) داشت و بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در قالبهای مختلف روی آن اهتمام و جدیّت میورزید.
* اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا(ص) میدید که با خروج رهبری از محور خود چهبسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید بر کارهای ناروا باشد و چهبسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد، بدین جهت آن حضرت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند و فرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟ ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهلانگاری میکنید؟
* افشای فتنهها
زهرای مرضیه(س) حکومت علی(ع) را همان حکومت پیامبر(ص) و استمرار نبوت و رسالت میدانست. خانه امیرالمؤمنین(ع) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی مینمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن میشمرد. از اقدامهای روشنگرانه آن حضرت(س) افشای ماهیت سیاست ستیز با علی(ع) بود، او معتقد بود کسانی که علی(ع) را از صحنه بیرون کردهاند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزونطلبان بیم دارند؛ آنان میدانند علی(ع) در اجرای عدالت ذرهای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمیهراسد، ازاینرو او را کنار زدند تا بهآسانی به اهداف شخصی و خواستههای نفسانیشان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمیتوانستند باور کنند دستهایی که علی(ع) را کنار زدهاند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آنها نیز ظاهراً سالها در رکاب نبی اکرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، بهعلاوه برخی از آنها جزو دانشمندان جامعه بهحساب میآمدهاند، لذا کسی جرأت نمیکرد به آنان گمان بد برده و آنها را به بیدینی و خیانت متهم نماید، بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی(ع) خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا(س) با کمال شجاعت ماهیت کینهتوزانه آنان را افشا کرد و ریشههای فاسد دشمنی با مولای متقیان علی(ع) را برملا ساخت.
* دشمنشناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشهای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان میبخشد. صدیقه کبری(ص) با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمنشناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا(ص) معرفی میکند و با صراحت بسیار میفرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رودررو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب میگردد. هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم بهخوبی درمییابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستمستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستیهای الهی و زشتی دشمنیهای شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ ازاینرو در وصیتش به امیر مؤمنان(ع) فرمود: «اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لاتترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و دفّنی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛ تو را وصیت میکنم هیچیک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آنها دشمن من و دشمن رسول خدا(ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند. این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربهای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت و غیرعادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه(س) به شمار میآید.
* فاطمه زهرا(س) از نگاه رهبر معظم انقلاب
اگر شخصیت فاطمه زهرا(س) برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیکبین ما آشکار میشد ما هم تصدیق میکردیم که فاطمه زهرا(س) سرور همه زنان عالم است، بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبهای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست. فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن ستارههای فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمه(ع) برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیل قائل بودند که برای کمتر کسی اینهمه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران میشود دید. زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زهرا(س) را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیمگیریهای عظیم اجتماعی، خانهداری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر(س) پیروی کنند. اسلام فاطمه(س) را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را، بهعنوان نمونه و اسوه زنان معرفی میکند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او و حضور او در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همهجانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار میکرد. اصولاً درک نادرست از شخصیت زن، که میراث نامبارک فرهنگهای غیراسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است، باعث شده است که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر(ص) و مادری برای ائمه(ع) مطرح شود و آن شایستگیها و گزینش الهی که در شکلگیری زندگی و شخصیت آن حضرت نقش برجسته داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا(س) را بهعنوان اسوهای برای همه زنان و همه انسانها، بهویژه زنان، مطرح میسازد، مجهول بماند.
* امام راحل: فاطمه زهرا(س) معجزه تاریخ و افتخار عالم وجود است
آنگاه که خداوند خواست انسان را به وجود آورد خطاب به ملائکه فرمود: «انّی جاعلٌ فی الارض خلیفةٌ قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء...؛ و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان، من در روی زمین جانشین (نمایندهای) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آیا کسی در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟!» ولی خداوند با نشان دادن حقیقت انسان و مقام خلیفة اللهی ملائکه را متوجه نمود که این موجود غیر از موجودات قبلی است. این موجود خلیفه خدا، امانتدار الهی و باعث افتخار خداوندی است. یکی از کسانی که خداوند به وجود او به ملائکه فخرفروشی کرد و فرمود: انظروا الی امتی فاطمه سیّدة امائی قائمة بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی...؛ نگاه کنید به کنیزم فاطمه، بانوی کنیزان من که چگونه در مقابل من ایستاده و از خوف من بندهای (بدن) او میلرزد و با قلب خود (و تمام توجّه) به عبادت من روی آورده است.
* الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س) در خانواده
از مهمترین شیوههای تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسانها، بر این اصل مهم تأکید نمود؛ زیرا شخصیت الگو، بهعنوان یک نقطه کانونی در محور رشد و هدایتهای اخلاقی تربیتی قرار میگیرد و در شکلگیری رفتار تربیت شونده، آثار زیادی به جای میگذارد. به همین دلیل قرآن کریم الگوهای صحیحی را تعیین نموده و بر پیروی از ایشان سفارش کرده است. از سوی دیگر نیاز به الگو، از نیازهای طبیعی بشر است و انسان را وامیدارد تا با در نظر داشتن الگوی مورد نظر، تلاشی هدفدار و آگاهانه برای رسیدن به ویژگیهای رفتاری و اخلاقی الگو در پیش گیرد.
قرآن کریم، رسول گرامی اسلام(ص) را الگوی شایسته و اسوه حسنه مؤمنان معرفی کرده است، در این الگوگیری فرقی میان زن و مرد نیست، اما بهدلیل خُلق و خوی و مسئولیتهای خاص زنانه، لازم است زنان از جنس خود هم، الگویی داشته باشند تا از نظر پذیرش الگو و روشن شدن مصادیق اسوه پذیری، به راه و رسم و سیره اخلاقی و خانوادگی او اقتدا کنند. پیامبر(ص) خود در سخنانش، فاطمه(س) را از وجود خود میداند و بارها در جمع مؤمنین میفرماید: فاطمه پاره تن من است. وجود فاطمه(س) از وجود رسول خدا(ص) جدا نیست و سیره او جلوه دیگری از سیره پیامبر است، پس فاطمه(س)، ادامه راه و سیره رسول خدا(ص) در همه زمینههاست ازجمله بندگی خدا، تقوا و عبادت، حجاب و عفاف و...، اما آنچه در زندگی کوتاه حضرت، برای اسوه پذیری خاص زنان از ایشان بیشتر مبتلور شده است سیره حضرت، در عرصه خانواده و همسرداری و تربیت فرزندان است. امام باقر(ع) در عظمت و جلالت مادر بزرگوارش فاطمه(س) میفرمایند: لَقد کانت مفروضَة الطاعةِ علی جمیع مَن خلق الله من الجنّ والإنسِ والطیرِ والوحشِ و الانبیاء والملائکة؛ اطاعت فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی از جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و ملائکه واجب است. امام زمان هم وجود مقدس حضرت فاطمه(س) را، اسوه نیکوی خویش دانسته و فرمودهاند: و فی ابنةِ رسول الله لیَ اسوةٌ حسنةٌ؛ همانا دختر رسول خدا(ص) برای من الگویی شایسته است.
* نحوه ولادت حضرت فاطمه(س)
بسیار جالب توجه است، آنچه برای شیعیان آن حضرت باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت مراقبتهای لازم قبل از تولد فرزند است. لزوم طهارت روحی و جسمی برای تشکیل نطفه یک فرزند صالح از خصوصیات آشکار بهوجود آمدن یک انسان پاکسرشت و الهی است.
* حضرت زهرا(س) در رویارویی با ازدواج
بینش توحیدی و مرتبه ایمان افراد در تمام زندگی آنها متبلور میشود و هرکس بهاندازه معرفت و بندگیاش در برابر خدا، رفتار خود را سامان میدهد. در زندگی فاطمه(س)، خدامحوری بیش از هرچیز دیگر به چشم میخورد و در تمام جلوههای رفتار و گفتار ایشان حضور دارد، تا آنجا که در زندگی خانوادگی، تمام تقاضاها و گفتار و رفتارش را با رضایت خدا میسنجید و همواره رضایت خدا را بر رضایت و راحتی خود مقدم میکرد و میفرمود: اللّهم إنی اسئلک بما تحب وترضی، این اصل مهم در زندگی حضرت زهرا(س) در زمینه ملاک انتخاب همسر، مهریه و جهیزیه نیز دیده میشود، با آنکه خود به بالاترین مراحل رشد و تکامل معنوی رسیده بود، بهدنبال رهبانیت یا رفاه نبود و ازدواج را در راستای فرمان برداری از پروردگار ضروری میدانست. زمانی که به همسری علی(ع) درآمد و بهخاطر فقر ایشان، مورد سرزنش و طعنه زنان قریش قرار گرفت، بعد از آنکه جریان را به عرض پیامبر(ص) رساند، سر به آسمان بلند کرد و فرمود: رضیتُ بما رضی الله و رسوله؛ راضی شدم به آنچه خدا و رسول خدا(ص) به آن راضی شدند. در حسن معاشرت با همسر هم رضایت خدا مقدم بود. روزی که علی(ع) از وی پرسید چرا از رنج گرسنگی و بیغذا ماندن خانه وی را خبردار نکرده، فاطمه(س) در پاسخ فرمود: یا ابالحسن إنی لاستحیی من الهیان اکلف نفسک مال اتقدر علیه؛ ای اباالحسن! من از خدای خود شرم میکنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی. و نفرمود من از تو که همسرم هستی شرم میکنم.
* بیتوجهی به ظواهر مادی و ارزشهای کاذب در ازدواج
ازدواج امر مقدسی است، توجه به ارزشهای ظاهری در مقدمات ازدواج نظیر مهریه، جهیزیه، برگزاری مراسم و تشریفات ازدواج و... زمینه را برای بروز کدورتها و مشکلات خانوادگی بهوجود میآورد. گاهی به واسطه سنگینی مراسم ازدواج، ارزشهای حقیقی از بین میروند و در آغازین ساعات زندگی مشترک، مشکلات و اختلافات فراوانی بهوجود میآید. فاطمه(س) زمانی به ازدواج با امام علی(ع) پاسخ مثبت داد که علی(ع) هیچ سرمایهای نداشت و تنها دارایی او برای ازدواج، یک زره بود که آن هم صرف تهیه وسایل ضروری زندگی مشترکشان شد که عبارت بود از: حصیر، لیوان، گلیم، کوزه، آسیابدستی، مشک، پوست گوسفند، پرده و.... بنابراین رسم جهیزیه و اینکه زن موظف باشد هنگام رفتن به خانه شوهر، تمام وسایل زندگی را با خود ببرد هیچ ریشه اسلامی و شرعی ندارد، بلکه تنها یک سنت است. جهیزیه فاطمه(س) بسیار ساده و اندک بود. هنگامی که جهیزیه فاطمه(س) را نزد پیامبر آوردند، پیامبر گریست و دست به دعا برداشت و فرمود: "خدایا، مبارک کن این جهیزیه را که اغلب آن از گل است". مراسم ازدواج فاطمه(س) همراه دعا و اطعام فقرا و صدقه و نیز تهلیل و تکبیر بهجای غنا و ساز و آواز بود. علی(ع) میفرماید: رسول خدا(ص) وقتی دخترش را به ازدواج من درآورد، نزد من آمد و فرمود: "با نام خدا برخیز و این ذکر را بخوان: علی برکة الله، ماشاءالله ولاقوة إلا بالله، توکلتُ علی الله..." سپس مرا در کنار فاطمه نشاند و فرمود: "خداوندا، اینان محبوبترین مردم نزد من باشند، آنان را دوست بدار و خیر و برکت به فرزندان آنها عطا کن و آنان را از هر آسیبی حفظ کن. من آنها و فرزندانشان را از شرّ شیطان فریبکار به تو میسپارم".
* همسرداری حضرت زهرا(س)
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: جهاد المرأة حسنُ التبعّل؛ جهاد زن همسرداری نیکوی اوست. پیامبر(ص) این سخن را در جواب زنانی دادند که از ایشان سؤال کردند: چرا همه فضیلتها مخصوص مردان است و باب جهاد و شهادت بهروی ما بسته شده است؟ ما چگونه میتوانیم از ثواب این فضیلت عظیم بهرهمند شویم؟ علت اینکه همسرداری نیکو برای زنان، مساوی و همتراز با جهاد و از جان گذشتگی مرد دانسته شده است، عظمت و حساسیت موقعیت و نقش زن در خانواده و در برابر همسر است. کلید آرامش، انضباط، استحکام و صمیمیت خانواده بهدست زنان است و بهدنبال آن موفقیت و آسودگی خاطر مرد نیز، به نوع رفتار و برخورد زن درون خانه بستگی دارد.
1) عشق و محبت توأم با احترام به همسر؛ از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه محبتآمیز میان زوجین است، برقراری روابط عاطفی، نقش مهمی در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاری زن و شوهر دارد. خداوند در آیه 21 سوره روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده: از نشانههای خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. یکی از عوامل مهم در تحقق عشق و محبت میان همسران بیان و اظهار آن است. چهبسا کسانی که در قلب محبت فراوانی نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند، در حالی که گفتن جملاتی که حاکی از محبت زوجین نسبت به هم است در رفع بسیاری از تردیدها و سوءظنها کمک میکنند.
2) شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و شخصیتی او؛ از عوامل انس و الفت در خانواده و استحکام آن، شناخت حالات و روحیات یکدیگر و درک متقابل است. در صورت درک صحیح روش و رفتار همسر، طرف مقابل میتواند در برابر آن واکنش مناسبی نشان دهد و با شناخت موقعیت او راحتتر از خطاها و لغزشهای احتمالی همسرش گذشت کند، زیرا بسیاری از اختلافها ناشی از بدفهمیها و سوءتفاهمها است. فاطمه(س) در مدت کوتاه زندگی خود با علی(ع)، حقیقت وجودی و روحیات علی(ع) را میشناخت و زمانی که دیگران از فهم و درک رفتار علی(ع) ناتوان بودند، فاطمه(س) آنها را راهنمایی میکرد و با خصوصیات رفتاری امام آشنا میساخت.
3) پرهیز از تقاضای نامقدور؛ ریاست اقتصادی و مسئولیت هزینههای خانواده، بهعهده مرد است و او موظف است از نظر اقتصادی همسر و فرزندانش را تأمین کند، و این بهدلیل نقش ویژه زنان در خانواده است تا بتوانند آسودهخاطر به پرورش کودکان و انجام وظایف همسری بپردازند، بنابراین درخواست لباس، زینت و لوازم منزل و امثال آن خواستههایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه میدهد تا از همسرش طلب کند، اما حضرت زهرا(س) همسرش را برای این تقاضاها و خواستهها به زحمت نمیانداخت. فاطمه(س) از رسول خدا(ص) آموخته بود که: هر زنی با شوهر خود مدارا نکند و او را به چیزی بکشاند که قدرت و توان آن را ندارد، هیچ کار نیکی از او قبول نخواهد شد و در حالی خدا را ملاقات خواهد کرد که خداوند بر او خشمناک است.
4) قناعت و سادهزیستی؛ وارستگی و سادهزیستی هم، از نقاط برجسته حیات فاطمی است که در زندگی کوتاه حضرت نمودهای زیبایی داشته است. زهد و سادهزیستی حضرت، همیشه بهمعنای فقر و جبر روزگار نبود. خدیجه(س)، مادر بزرگوارشان هم با اینکه زن ثروتمندی بود، در راه خدا همه اموالش را انفاق کرد و خود در کمال سختی، اواخر عمر را در شعب ابیطالب گذراند. زندگی ساده فاطمه نیز حاصل انتخابی عارفانه و عاشقانه بود، گویی فاطمه(س) از همان آغازین لحظات ورود به خانه امیرالمؤمنین، با بخشش لباس عروسی این راه را برگزیده بود.
5) تقسیم کار در خانه فاطمه زهرا(س): از ویژگیهای خانواده متعادل و موفق، تقسیم کار مناسب و منصفانه مسئولیتهای موجود در خانه و خانواده است. وقتی اعضای خانواده بهطور مشترک در کارها و مسئولیتهای خانه سهیم باشند، کارها با عدالت توزیع میشود. تقسیم کار در صورتی بر پایه عدالت است که به شئونات و استعدادهای تکوینی زن و مرد توجه شود. در مورد زن، مهم این است که لطافت و ظرافت روحیه او، پوشیدگی و دوری نامحرمان و توانایی وی در انجام امور مورد توجه قرار گیرد. در زندگی فاطمه(س) و علی(ع) این تقسیم کار به بهترین شکل صورت گرفته بود. تقسیم کار را پیامبر اکرم(ص) پیشنهاد دادند، تدبیر کارهای منزل بهعهده زهرا(س) و اداره بیرون منزل بر دوش علی(ع) قرار گرفت.
* سیره سیاسی
از دیدگاه آموزههای اسلامی، انسان نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی خویش مسئول است و نمیتواند در رابطه با حوادث، جریانات و واقعیتهای پیرامون خویش بیتفاوت باشد. یکی از مهمترین موضوعاتی که تأثیری عمده بر سرنوشت بشریت دارد؛ رهبری و مدیریت سیاسی جامعه است که برخورد مسئولانه تمامی افراد جامعه را در قبال خود طلب مینماید و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. و از این زاویه است که فاطمه(س) دختر پیامبر گرامی اسلام(ص) سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور در صحنه سیاست میباشد و علیرغم اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگیهای ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه و سرپرستی چند کودک خردسال، خود را از سیاست دور نمیدارد و همچون سیاستمداری قهرمان در صحنه اجتماع حاضر میشود و در دفاع از حق و عدالت جان مبارک خویش را نثار مینماید. او زندگی سیاسی و آشنائی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیتهای سیاسی و اجتماعی پدر بزرگوار خویش و مشکلات و مصائب بیشمار از نزدیک مأنوس بود؛ حتی جبهه جنگ میرفت و در غزوههای متعددی همراه با پیامبر(ص) شرکت میکرد. و بعد از ازدواج و زندگی مشترک باز هم در جریان زندگی اجتماعی همگام با علی(ع) به پیش میرود. اما پس از وفات پیامبر فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که برای تحکیم پایههای انقلاب نوپای پیامبر اکرم(ص) و حفظ و تداوم حکومت اسلامی، دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسی عظیمی حضوری آشکار یافت. فاطمه(س) خود را زنی مسلمان میدانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیاش را شخصاً عمل کند، بدین خاطر در روزهای آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر(ص) و در روزهایی که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعتخواهی از روی زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند.
* دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهمترین وظایف کسانی بود که علیرغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشتشماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر تواناییهای خود، بیشتر به این امر میپرداختند که ازجمله آنها حضرت زهرا(س) بود. رسول خدا(ص) از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند. بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم(ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز بهطور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند. آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیشگیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه میرفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز میپرداخت. زهرای مرضیّه(س) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود میدانست. گاهی شبها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار میرفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا(ص) را در یادها زنده میکرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فراخواند؛ اگرچه چیزی جز کلام سرد و بیمهری نمیشنید! فاطمه(س) عنایت ویژهای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) داشت و بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در قالبهای مختلف روی آن اهتمام و جدیّت میورزید.
* اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا(ص) میدید که با خروج رهبری از محور خود چهبسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید بر کارهای ناروا باشد و چهبسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد، بدین جهت آن حضرت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند و فرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟ ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهلانگاری میکنید؟
* افشای فتنهها
زهرای مرضیه(س) حکومت علی(ع) را همان حکومت پیامبر(ص) و استمرار نبوت و رسالت میدانست. خانه امیرالمؤمنین(ع) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی مینمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن میشمرد. از اقدامهای روشنگرانه آن حضرت(س) افشای ماهیت سیاست ستیز با علی(ع) بود، او معتقد بود کسانی که علی(ع) را از صحنه بیرون کردهاند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزونطلبان بیم دارند؛ آنان میدانند علی(ع) در اجرای عدالت ذرهای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمیهراسد، ازاینرو او را کنار زدند تا بهآسانی به اهداف شخصی و خواستههای نفسانیشان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمیتوانستند باور کنند دستهایی که علی(ع) را کنار زدهاند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آنها نیز ظاهراً سالها در رکاب نبی اکرم(ص) شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، بهعلاوه برخی از آنها جزو دانشمندان جامعه بهحساب میآمدهاند، لذا کسی جرأت نمیکرد به آنان گمان بد برده و آنها را به بیدینی و خیانت متهم نماید، بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی(ع) خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا(س) با کمال شجاعت ماهیت کینهتوزانه آنان را افشا کرد و ریشههای فاسد دشمنی با مولای متقیان علی(ع) را برملا ساخت.
* دشمنشناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشهای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان میبخشد. صدیقه کبری(ص) با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمنشناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا(ص) معرفی میکند و با صراحت بسیار میفرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رودررو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب میگردد. هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم بهخوبی درمییابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستمستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستیهای الهی و زشتی دشمنیهای شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ ازاینرو در وصیتش به امیر مؤمنان(ع) فرمود: «اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لاتترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و دفّنی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛ تو را وصیت میکنم هیچیک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آنها دشمن من و دشمن رسول خدا(ص) هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند. این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربهای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت و غیرعادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه(س) به شمار میآید.
* فاطمه زهرا(س) از نگاه رهبر معظم انقلاب
اگر شخصیت فاطمه زهرا(س) برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیکبین ما آشکار میشد ما هم تصدیق میکردیم که فاطمه زهرا(س) سرور همه زنان عالم است، بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبهای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست. فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن ستارههای فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمه(ع) برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیل قائل بودند که برای کمتر کسی اینهمه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران میشود دید. زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زهرا(س) را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیمگیریهای عظیم اجتماعی، خانهداری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر(س) پیروی کنند. اسلام فاطمه(س) را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را، بهعنوان نمونه و اسوه زنان معرفی میکند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او و حضور او در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همهجانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار میکرد. اصولاً درک نادرست از شخصیت زن، که میراث نامبارک فرهنگهای غیراسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است، باعث شده است که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر(ص) و مادری برای ائمه(ع) مطرح شود و آن شایستگیها و گزینش الهی که در شکلگیری زندگی و شخصیت آن حضرت نقش برجسته داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا(س) را بهعنوان اسوهای برای همه زنان و همه انسانها، بهویژه زنان، مطرح میسازد، مجهول بماند.
* امام راحل: فاطمه زهرا(س) معجزه تاریخ و افتخار عالم وجود است
آنگاه که خداوند خواست انسان را به وجود آورد خطاب به ملائکه فرمود: «انّی جاعلٌ فی الارض خلیفةٌ قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء...؛ و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان، من در روی زمین جانشین (نمایندهای) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آیا کسی در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟!» ولی خداوند با نشان دادن حقیقت انسان و مقام خلیفة اللهی ملائکه را متوجه نمود که این موجود غیر از موجودات قبلی است. این موجود خلیفه خدا، امانتدار الهی و باعث افتخار خداوندی است. یکی از کسانی که خداوند به وجود او به ملائکه فخرفروشی کرد و فرمود: انظروا الی امتی فاطمه سیّدة امائی قائمة بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی...؛ نگاه کنید به کنیزم فاطمه، بانوی کنیزان من که چگونه در مقابل من ایستاده و از خوف من بندهای (بدن) او میلرزد و با قلب خود (و تمام توجّه) به عبادت من روی آورده است.