به گزارش خبرگزاری دانا،همه مادر چنین شرایطی قرار داشته ایم. در جلسه ای بوده ایم که ناگهان ایده ناب و بزرگی بیان شده و افراد حاضر در جلسه را شگفت زده کرده و ترسانده و باعث شده است آنها از میز فاصله بگیرند، به موبایلشان چشم بدوزند و هزار و یک بهانه بیاورند تا آن ایده عملی نشود.
نکته اصلی این است که مردم با انجام دادن کارهای ناشناخته مشکل دارند؛ اما برندهای قدرتمند، برندهایی هستند که بازار را متحول می کنند و این تحول معمولا از گروه کاری شان شروع می شود. ایده ای که باعث ترس و نگرانی کارمندان و همکارانتان می شود، شاید همان ایده ای باشد که بازار را متحول می کند. وقتی ایده بزرگی را مطرح می کنید، پاسخ های مثبت و منفی مختلفی دریافت می کنید. برخی از پاسخ های منفی، مانند چند موردی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم، نشان می دهند که ممکن است ایده بزرگتان، ایده تحول بخش و مفیدی باشد:
1. «ما انجامش نمی دهیم»
ترجمه: این ایده آنقدر خارق العاده است که ما از پس انجام دادنش بر نمی آییم!
جمله ای کلاسیک در دنیای منفی بافی! وقتی کسب و کار در تاریخ بشریت ابداع شد، این جمله هم همزمان متولد شد! واقعیت این است که منظور خاصی در پس این جمله نیست، بلکه ناشی از ترسی است که اعضای گروهتان به خاطر اطلاع نداشتن از چگونگی انجام دادن آن ایده دارند. ایده های بزرگ دستورالعمل اجرا ندارند، بلکه باید بررسی کنید و بهترین روش را برای انجام دادنشان پیدا کنید. اگر ایده ای در حد معدن طلا داشته باشید، رهبران و برندهای بزرگ حاضرند آن را انجام دهند.
2. «این ایده ممکن است باعث شود از ما شکایت کنند»
ترجمه: این ایده خیلی رقابتی است و توجه رقبا را به شدت به خود جلب می کند.
این دقیقا چیزی است که رقبایتان می خواهند. آنها دوست دارند شما این دیدگاه را باور کنید و از اقدام به عمل و نوآوری بترسید. ایده های تحول بخشتان را با هدف جلب توجه مشتریان رقیبتان ارائه کنید، نه جلب توجه گروه حقوقی شرکت رقیب. به اندازه کافی تحقیق کنید، مدرک ثبت و نوآوری داشته باشید و خود را ضدگلوله کنید تا کسی نتواند از شما شکایتی بکند. زمانی که رقبای بزرگتان شما را به عنوان تهدیدی برای کسب و کار خود ببینند، ممکن است تهدیدتان کنند. اما نگران نباشید و این موضوع را به عنوان موفقیت خود در نظر بگیرید. از گرفتن وکیلی زبده نیز غافل نشوید.
3. «هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.»
ترجمه: ما آنقدرها هم باهوش نیستیم. اگر دلیلی برای انجام دادنش وجود داشت، تا به حال افراد دیگری دست به کار شده بودند.
این دیدگاه ناشی از شک و تردیدهای شخصی است؛ اینکه آیا این ایده واقعا جدید است یا خیر یا اینکه آیا این ایده مشکل خاصی داشته که شخص دیگری انجامش نداده است یا خیر. کسب و کارها و رهبران بزرگ آنقدر اعتماد به نفس دارند که به ایده های بزرگ اعتماد کنند و به آنها فرصت بدهند. شاید رقیبتان به این خاطر از این ایده استفاده نکرده که آن را مناسب کسب و کارش ندانسته است؛ یا شاید هم فکر می کرده برندهای دیگر از آن ایده بهره برده اند؛ یا شاید هم این ایده به طور کلی، ایده جدیدی است و به ذهن هیچ کس نرسیده است.
4. «چه ایده عجیبی!»
ترجمه: من متوجه این ایده نمی شوم. مردم انتظار چنین چیزی را ندارند.
لغت «عجیب» معمولا با کلمه «غریب» به کار گرفته شده و به چیزهایی اطلاق می شود که برای مردم ناشناخته و جدید هستند. اگر کارمندان یا همکارانتان چنین نظری نسبت به ایده تان داشتند، به این خاطر است که آنها نمی دانند چطور باید ایده تان را عملی کنند. واقعیت این است که ایده های «عجیب و غریب» به سرعت مورد توجه قرار می گیرند و همین موضوع می تواند به برتری رقابتی شما منجر شده و مشتریان زیادی را به سوی شما جذب کند.
5. «احتمالا باید این ایده را با هیات مدیره در میان بگذاریم.»
ترجمه: این ایده خیلی بزرگی است و ما به تنهایی نمی توانیم از پس آن بربیاییم.
این نکته بسیار ساده ای است. ممکن است ایده خارق العاده ای برای حل مشکلات به وجود آمده در دپارتمان خود داشته باشید. اما باید آنقدر روی آن کار کنید و نواقص آن را برطرف کنید تا بتوانید آن را به راحتی با هیات مدیره در میان بگذارید و اجازه انجام آن را بگیرید. در نظر داشته باشید که ایده های بزرگ، ریسک های بزرگی نیز به همراه دارند. آنها را به دقت شناسایی کنید و راه حلی برای دوری از آنها داشته باشید.
ایده های بزرگ، ایده های ترسناکی هستند. اما همین ترسناک بودنشان است که آنها را بزرگ کرده است. زمانی که سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید و دیدگاه های منفی دیگران را به عنوان مهر تاییدی بر بزرگی ایده تان در نظر بگیرید، می توانید چیزی خلق کنید که هیچ گاه از خاطر مردم پاک نشود.
منبع: مجله پنجره خلاقیت
نکته اصلی این است که مردم با انجام دادن کارهای ناشناخته مشکل دارند؛ اما برندهای قدرتمند، برندهایی هستند که بازار را متحول می کنند و این تحول معمولا از گروه کاری شان شروع می شود. ایده ای که باعث ترس و نگرانی کارمندان و همکارانتان می شود، شاید همان ایده ای باشد که بازار را متحول می کند. وقتی ایده بزرگی را مطرح می کنید، پاسخ های مثبت و منفی مختلفی دریافت می کنید. برخی از پاسخ های منفی، مانند چند موردی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم، نشان می دهند که ممکن است ایده بزرگتان، ایده تحول بخش و مفیدی باشد:
1. «ما انجامش نمی دهیم»
ترجمه: این ایده آنقدر خارق العاده است که ما از پس انجام دادنش بر نمی آییم!
جمله ای کلاسیک در دنیای منفی بافی! وقتی کسب و کار در تاریخ بشریت ابداع شد، این جمله هم همزمان متولد شد! واقعیت این است که منظور خاصی در پس این جمله نیست، بلکه ناشی از ترسی است که اعضای گروهتان به خاطر اطلاع نداشتن از چگونگی انجام دادن آن ایده دارند. ایده های بزرگ دستورالعمل اجرا ندارند، بلکه باید بررسی کنید و بهترین روش را برای انجام دادنشان پیدا کنید. اگر ایده ای در حد معدن طلا داشته باشید، رهبران و برندهای بزرگ حاضرند آن را انجام دهند.
2. «این ایده ممکن است باعث شود از ما شکایت کنند»
ترجمه: این ایده خیلی رقابتی است و توجه رقبا را به شدت به خود جلب می کند.
این دقیقا چیزی است که رقبایتان می خواهند. آنها دوست دارند شما این دیدگاه را باور کنید و از اقدام به عمل و نوآوری بترسید. ایده های تحول بخشتان را با هدف جلب توجه مشتریان رقیبتان ارائه کنید، نه جلب توجه گروه حقوقی شرکت رقیب. به اندازه کافی تحقیق کنید، مدرک ثبت و نوآوری داشته باشید و خود را ضدگلوله کنید تا کسی نتواند از شما شکایتی بکند. زمانی که رقبای بزرگتان شما را به عنوان تهدیدی برای کسب و کار خود ببینند، ممکن است تهدیدتان کنند. اما نگران نباشید و این موضوع را به عنوان موفقیت خود در نظر بگیرید. از گرفتن وکیلی زبده نیز غافل نشوید.
3. «هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.»
ترجمه: ما آنقدرها هم باهوش نیستیم. اگر دلیلی برای انجام دادنش وجود داشت، تا به حال افراد دیگری دست به کار شده بودند.
این دیدگاه ناشی از شک و تردیدهای شخصی است؛ اینکه آیا این ایده واقعا جدید است یا خیر یا اینکه آیا این ایده مشکل خاصی داشته که شخص دیگری انجامش نداده است یا خیر. کسب و کارها و رهبران بزرگ آنقدر اعتماد به نفس دارند که به ایده های بزرگ اعتماد کنند و به آنها فرصت بدهند. شاید رقیبتان به این خاطر از این ایده استفاده نکرده که آن را مناسب کسب و کارش ندانسته است؛ یا شاید هم فکر می کرده برندهای دیگر از آن ایده بهره برده اند؛ یا شاید هم این ایده به طور کلی، ایده جدیدی است و به ذهن هیچ کس نرسیده است.
4. «چه ایده عجیبی!»
ترجمه: من متوجه این ایده نمی شوم. مردم انتظار چنین چیزی را ندارند.
لغت «عجیب» معمولا با کلمه «غریب» به کار گرفته شده و به چیزهایی اطلاق می شود که برای مردم ناشناخته و جدید هستند. اگر کارمندان یا همکارانتان چنین نظری نسبت به ایده تان داشتند، به این خاطر است که آنها نمی دانند چطور باید ایده تان را عملی کنند. واقعیت این است که ایده های «عجیب و غریب» به سرعت مورد توجه قرار می گیرند و همین موضوع می تواند به برتری رقابتی شما منجر شده و مشتریان زیادی را به سوی شما جذب کند.
5. «احتمالا باید این ایده را با هیات مدیره در میان بگذاریم.»
ترجمه: این ایده خیلی بزرگی است و ما به تنهایی نمی توانیم از پس آن بربیاییم.
این نکته بسیار ساده ای است. ممکن است ایده خارق العاده ای برای حل مشکلات به وجود آمده در دپارتمان خود داشته باشید. اما باید آنقدر روی آن کار کنید و نواقص آن را برطرف کنید تا بتوانید آن را به راحتی با هیات مدیره در میان بگذارید و اجازه انجام آن را بگیرید. در نظر داشته باشید که ایده های بزرگ، ریسک های بزرگی نیز به همراه دارند. آنها را به دقت شناسایی کنید و راه حلی برای دوری از آنها داشته باشید.
ایده های بزرگ، ایده های ترسناکی هستند. اما همین ترسناک بودنشان است که آنها را بزرگ کرده است. زمانی که سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید و دیدگاه های منفی دیگران را به عنوان مهر تاییدی بر بزرگی ایده تان در نظر بگیرید، می توانید چیزی خلق کنید که هیچ گاه از خاطر مردم پاک نشود.
منبع: مجله پنجره خلاقیت