به گزارش خبرگزاری دانا،بهزاد قربانی روانشناس و مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: کودک دیرآموز، کودکی است که توانایی یادگیری مهارتهای تحصیلی ضروری را دارد، اما میزان و عمق یادگیریاش نسبت به متوسط همسالانش کمتر است.
وی با بیان اینکه این کودکان دارای بهره هوشی بین ۷۰ تا ۸۵ هستند و به علت رشد ذهنی کم در فراگیری مطالب و حل مسائل همانند افراد عادی و همسن و سالهای خود عمل نمیکنند، افزود: نمرات آزمون هوش کودکان دیرآموز بالاتر از آن است که این کودکان را در ردیف کودکان عقبمانده ذهنی قرار دهیم و همچنین نمرات آنها پایینتر از آن است که آنها را با گروه کودکان دارای توانایی یادگیری نرمال مقایسه کنیم.
قربانی گفت: اگر خانوادهها در تشخیص و شناسایی کودکان دیرآموز با مشکلاتی مواجه هستند، به این دلیل است که آنها معمولا در ظاهر مشکلی ندارند.
وی با بیان اینکه این کودکان در بسیاری از موقعیتها رضایتبخش عمل میکنند و تشخیص این امر بیشتر مواقع تا رفتن به مدرسه به طول میانجامد، ادامه داد: هر چند با ورود این کودکان به مدرسه، تشخیص این مسأله ممکن است و میتوان این کودکان را در کلاس درس با ویژگیهایی مثل ناتوانی در درک مفاهیم انتزاعی، محدود بودن دامنه معلومات عمومی، محدود بودن خزانه لغت نسبت به سایر همسن و سالها، کند بودن روند یادگیری نسبت به سایر کودکان، مشکلات اساسی در خواندن و فهم کتابهای درسی، نداشتن اعتمادبهنفس و نداشتن توجه و تمرکز کافی تشخیص داد.
قربانی تصریح کرد: برخورد خانواده، مدرسه و جامعه از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت و یادگیری کودکان دیرآموز است.
وی با بیان اینکه والدین نقش مهمی در یادگیری، افزایش مهارتها و موفقیت این کودکان در آینده و بزرگسالی دارند، افزود: خانواده کودکان دیرآموز در درجه نخست باید اطلاعات کافی در زمینه نحوه رفتار با این کودکان را داشته باشند تا به پشتوانه آن شناخت بیشتری در مورد شرایط فرزندشان کسب کنند و بتوانند به صحیحترین شیوه ممکن با کودکان خود رفتار کنند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه کار و تمرین با کودکان دیرآموز باید مستمر باشد و محدود به ساعت کلاس درس در مدرسه نباشد، ادامه داد: والدین باید به شکل جبرانی در منزل با کودک خود کار کنند و به این مسأله توجه داشته باشند که این کودکان با وجود شکست در امور تحصیلی نباید در خانواده تحقیر شوند، زیرا این امر کودک را نسبت به یادگیری بیانگیزه میکند و اعتماد به نفس را از او میگیرد.
وی با بیان اینکه این کودکان دارای بهره هوشی بین ۷۰ تا ۸۵ هستند و به علت رشد ذهنی کم در فراگیری مطالب و حل مسائل همانند افراد عادی و همسن و سالهای خود عمل نمیکنند، افزود: نمرات آزمون هوش کودکان دیرآموز بالاتر از آن است که این کودکان را در ردیف کودکان عقبمانده ذهنی قرار دهیم و همچنین نمرات آنها پایینتر از آن است که آنها را با گروه کودکان دارای توانایی یادگیری نرمال مقایسه کنیم.
قربانی گفت: اگر خانوادهها در تشخیص و شناسایی کودکان دیرآموز با مشکلاتی مواجه هستند، به این دلیل است که آنها معمولا در ظاهر مشکلی ندارند.
وی با بیان اینکه این کودکان در بسیاری از موقعیتها رضایتبخش عمل میکنند و تشخیص این امر بیشتر مواقع تا رفتن به مدرسه به طول میانجامد، ادامه داد: هر چند با ورود این کودکان به مدرسه، تشخیص این مسأله ممکن است و میتوان این کودکان را در کلاس درس با ویژگیهایی مثل ناتوانی در درک مفاهیم انتزاعی، محدود بودن دامنه معلومات عمومی، محدود بودن خزانه لغت نسبت به سایر همسن و سالها، کند بودن روند یادگیری نسبت به سایر کودکان، مشکلات اساسی در خواندن و فهم کتابهای درسی، نداشتن اعتمادبهنفس و نداشتن توجه و تمرکز کافی تشخیص داد.
قربانی تصریح کرد: برخورد خانواده، مدرسه و جامعه از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت و یادگیری کودکان دیرآموز است.
وی با بیان اینکه والدین نقش مهمی در یادگیری، افزایش مهارتها و موفقیت این کودکان در آینده و بزرگسالی دارند، افزود: خانواده کودکان دیرآموز در درجه نخست باید اطلاعات کافی در زمینه نحوه رفتار با این کودکان را داشته باشند تا به پشتوانه آن شناخت بیشتری در مورد شرایط فرزندشان کسب کنند و بتوانند به صحیحترین شیوه ممکن با کودکان خود رفتار کنند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه کار و تمرین با کودکان دیرآموز باید مستمر باشد و محدود به ساعت کلاس درس در مدرسه نباشد، ادامه داد: والدین باید به شکل جبرانی در منزل با کودک خود کار کنند و به این مسأله توجه داشته باشند که این کودکان با وجود شکست در امور تحصیلی نباید در خانواده تحقیر شوند، زیرا این امر کودک را نسبت به یادگیری بیانگیزه میکند و اعتماد به نفس را از او میگیرد.