*بحران ویروس کرونا چه نسبتی با جامعه شناسی برقرار میکند و وجوه اصلی جامعه شناختی این بحران چیست؟
با توجه به اینکه ویروس کرونا مناسبات اجتماعی ما را به شدت تحت تأثیر قرار داده و خیلی از نهادهای اجتماعی را تعطیل یا فعالتر از گذشته کرده و شکل جدیدی از مناسبات اجتماعی را به وجود آورده، از این جهت حائز اهمیت است. به خصوص اینکه شرایطی به وجود آمده که مردم بیشتر از اینکه در محیط واقعی با هم ارتباط برقرار کنند در محیط مجازی با هم ارتباط میگیرند، در نتیجه فضای مجازی بر مناسبات واقعی سلطه و استیلای بیشتری پیدا کرده و این پیامدهای متعددی برای جامعه میتواند داشته باشد و تغییراتی را در ترکیبات اجتماعی میتواند به وجود بیاورد و نقش نهادهای مجازی و مناسبات مجازی را پررنگتر از گذشته میکند. در نتیجه جامعه شناسی ما در اثر این بحران به سمت جامعه شناسی مجازی سوق پیدا میکند.
از طرف دیگر بحران کرونا یک بحران فراملی است که همه کشورهای جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و این یک وقوف جدیدی را نسبت به فرایندهای فراملی به وجود میآورد. یعنی وقوف گذشته یا آگاهیهای گذشته نسبت به پدیدههای فراملی را تقویت میکند و یک بصیرت جدیدی را به وجود میآورد، این هم جامعه شناسی ما را به سوی جامعه شناسی فراملی هدایت میکند. جامعه شناسی که الان داریم بیشتر جامعه شناسی ملی است که موضوعات را بیشتر در چارچوب مرزهای ملی مورد بررسی قرار میدهد و تبیین کننده متغیرهای ملی هستند. در حالی که با این اتفاق میتوان پیش بینی کرد که جامعه شناسی ما به سمت جامعه شناسی فراملی رود و متغیرهای فراملی را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهد.
*رسانههای بیگانه در این مدت تلاش کردند، انسجام اجتماعی ما را تحت تأثیر قرار دهند و مردم را مشوش و پریشان و سردرگم نشان دهند، به طور کلی انسجام اجتماعی ما چه تأثیری این بحران قرار گرفته است؟ و آیا این مسئله مختص ایران است؟
کاملاً درست است. نقشی که این رسانهها -در موقعیتی که مردم درگیر یک بلیه و بحران بودند- ایفا کردند، بسیار پلید و زشت است. کسانی که ادعای همدردی و همراهی با مردم دارند و سعی میکنند این برساخت را ایجاد کنند که ما دلسوز مردم ایران هستیم، تلاش میکنند که آرامش را از مردم بگیرند و به گونهای مسئله را بازنمایی کنند که ویروس کرونا تنها برای کشور ما مسئله ایجاد کرده و نسبت به آنچه در کشورهای دیگر اتفاق افتاده کاملاً اغماض کننده رفتار کردند. این به نظر من نشان دهنده ماهیت اصلی این رسانههای بیگانه است.
به هر ترتیب انسجام اجتماعی ما از این بحران تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر کرده است. مناسبات ما در یک عرصههایی مثل مناسبات خانوادگی و دید و بازدیدهای عید تحت تأثیر قرار گرفت.
ما متوجه شدیم که سرمایههایی داریم که این سرمایهها در دنیای امروز بی نظیر هستند. شما میبینید که بسیج و هیئتهای مذهبی خیلی فعال در این موضوع ظاهر شدند. از ضدعفونی کردن معابر گرفته تا شکل گیری گروههای خیرین در گوشه کنار کشور برای کمک به آسیب دیدگان و… فعالیت میکنند. اینها یک انسجام جدیدی است که در جامعه ما به وجود آمده و این گروهها نقش آفرینی مهمی داشتهاند
اما در عین حال ما متوجه شدیم که سرمایههایی داریم که این سرمایهها در دنیای امروز بی نظیر هستند. شما میبینید که بسیج و هیئتهای مذهبی خیلی فعال در این موضوع ظاهر شدند. از ضدعفونی کردن معابر گرفته تا شکل گیری گروههای خیرین در گوشه کنار کشور برای کمک به آسیب دیدگان و… فعالیت میکنند. اینها یک انسجام جدیدی است که در جامعه ما به وجود آمده و این گروهها نقش آفرینی مهمی داشتهاند.
در جامعه پزشکی نیز در عین حال که عدهای خودخواهانه مطب خود تعطیل کردند و از بیمارستانها فرار کردند، شما میبینید که خیلی از پزشکان و پرستاران متعهد ما ماندند و در صف مقدم مبارزه با ویروس کرونا از جان مایه گذاشتند و این مسئله نگاه نسبت به جامعه پزشکی را به طور کلی متحول کرد در حالی که تا پیش از این پزشکان را به عنوان جامعهای که به دنبال سود و منافع اقتصادی خود هستند، میشناختند. اما الان شاهد هستیم که از آنان به عنوان سربازان وطن و کسانی که ایثارگر هستند، یاد میشود. پزشکانی که ماندند، برای جامعه پزشکی آبرو خریدیدند و این را باید قدر دانست.
باید گفت کرونا در کشورهای مختلف تأثیرات متفاوتی گذاشته است. در خیلی از کشورهای غربی به دلیل اینکه مردم آمادگی لازم را نداشتند، غارت از فروشگاهها شروع شد، جاهایی که بی عدالتی و نابرابری بین مردم بیشتر بوده، بحران نمود و انعکاس بیشتری داشته و خیلی از مردمی که دچار نارساییهای اقتصادی بودند، به نقاط ناامن برای جامعه تبدیل شدند. در آمریکا برای خرید اسلحه صف کشیدهاند تا از خانه و زندگی خود در برابر مهاجمین احتمالی دفاع بکنند در حالی که در ایران چنین موضوع و نگرانیای را نداریم. این خیلی حائز اهمیت است که باید ما را در نگاههای قبلی مان وادار به تجدیدنظر کند. کسانی که جامعه ایران را به عنوان جامعهای معرفی میکردند که در آن سرمایههای اجتماعی به شدت افول کرده است، الان ببینند که جامعه غربی که به نظر میرسید از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است چگونه در ارتباط با این موضوع واکنش نشان دادند و آن را با واکنش مکردم ایران مقایسه کنند.
یک مسئله مهم در اینجا همین نهادهای موجود در جامعه ایرانی است، مثل هیئتها و بسیج و… نهادهای های داوطلبانهای که به عنوان یک ظرفیت عظیم داوطلب مبارزه با این ویروس و رفع بحران در جامعه شدند، این مسئله خیلی قابل تأمل است. ما سرمایه بسیار غنی ای داریم که در این موضوع کاملاً برملا شده است.
برعکس در خیلی از کشورهایی که ظاهر زیبایی از خود به نمایش گذاشته بودند، این بحران نشان داد که بسیاری از این نمایشها ظاهری است، هم در مدیریت بحران و هم در مناسباتی که بین مردم است، شاهد این هستیم که اینها با گسلهای بسیار جدی روبرو هستند. شاید مردم عاد ی و خیلی از روشنفکران ما چنین تصوری از کشورهای غربی نداشتنند که آنها ممکن است با این مشکلات روبرو شوند. این تازه ابتدای کار است، اگر این ویروس تداوم پیدا کند ما شاهد این خواهیم بود که کشورهای غربی با مسائل بسیار جدی تری روبرو خواهند بود.
*بحران کرونا چه تأثیری بر مسئله اعتماد عمومی داشت؟ آیا کرونا به اعتماد عمومی لطمه زد یا اعتماد مردم به حاکمیت بیشتر شد؟ چه ظرفیتهای اعتمادزایی در بحران کرونا وجود دارد؟
به اعتقاد من کرونا، نه تنها تأثیر منفی بر اعتماد عمومی نداشت بلکه اعتماد عمومی به حاکمیت را بیشتر کرد، میتوان گفت بحران نشان داد که دولت میتواند نقش مؤثری در زندگی مردم داشته باشد و نقش دولت را پررنگتر کرد. مجموعه نهاهای حاکمیتی در جامعه ما در مقایسه با خیلی از کشورها بحران را خیلی خوب مدیریت کردند و عملکرد قابل قبولی در نهادهای حاکمیتی از وزرات بهداشت گرفته تا نیروهای نظامی و انتظامی را شاهد هستیم. مثلاً کاری که ارتش انجام داد که در ۴۸ ساعت بیمارستان ۳۰۰۰ تخت خوابی را ایجاد کرد، شایان ذکر است. لذا به نظر میرسد کارهای خیلی شایسته ای صورت گرفته که ایجاد امنیت کرد و اعتماد مردم به حاکمیت را ارتقا داد.
در مورد ظرفیتهای اعتمادزایی که این برحان دارد، باید گفت که این مسئله نیاز به تحقیقات اجتماعی دارد که ما آن ظرفیتها را شناسایی کنیم ولی الان ما موقعیت ذی قیمتی داریم از این جهت که دولت در سیاست گذاری ها به گونهای عمل کند که بتواند مقتدرتر رفتار کند. مردم الان نیاز به یک دولت مقتدر نیاز دارند.
دولت باید نشان دهد که در سیاست گذاریهای خود از ظرفیت کارشناسی کشور و دانشگاهها استفاده میکند. دانشگاهها باید مشارکت خود در تصمیم سازی به رخ بکشند. این اقدامات میتوانند برخی از آن ظرفیتهای اعتمادزایی را بروز دهد
دولت باید نشان دهد که در سیاست گذاریهای خود از ظرفیت کارشناسی کشور و دانشگاهها استفاده میکند. دانشگاهها باید مشارکت خود در تصمیم سازی به رخ بکشند. این اقدامات میتوانند برخی از آن ظرفیتهای اعتمادزایی را بروز دهد.
مقایسهای که مردم با جوامع و کشورهای دیگر انجام میدهند، خود یکی از ظرفیتهای اعتمادزایی است که در این بحران به وجود آمده است.
ما در موقعیتی هستیم که مرتباً تحت حملات رسانههای بیگانه قرار داریم و آنها نقاط قوت ما را هم تبدیل به نقاط ضعف میکنند و متأسفانه برخی سلبریتی های داخلی هم آنها را تکرار میکنند، در اینجا کاری که باید انجام شود این است که نقش کثیف رسانههای بیگانه برجستهتر شود، مخصوصاً نوع مواجهه دوگانهای که این رسانهها در مورد بحران در جامعه ایران و بحران در کشورهای غربی دارند، میتواند تا حدی ماهیت پلید پیام رسانی آنها را برملا کند.
*به نظر میرسد بخشی از مردم خیلی مسئله کرونا را جدی نگرفتند، چه عواملی در این مسئله دخیل است؟
این مسئله به حساسیت نسبت به خطر باز میگردد که بحثهای مختلفی در این مورد میتوان داشت. خطر برساختهای دارد که این برساخته به گونههای مختلفی نزد مردم شکل میگیرد. یعنی معنی خطر نزد همگان یکسان نیست. خیلیها به خطر موقعی توجه میکنند که برای خودشان یا افراد نزدیکشان اتفاق بیفتد.
هنوز رسانهها نتوانستند حساسیت موضوع این بیماری را نشان دهند. لازم است در رسانهها به ابعاد مختلف موضوع وسیعتر رسیدگی شود
برخی نیز مواجهه حساس نسبت به ویروس را برای خود عیب و عار میدانند و اگر مثلاً برخی از حساسیتهای بهداشتی را رعایت کنند آن را سوسول بازی تلقی میکنند که باعث میشود بی مبالات تر و با بی احتیاطی بیشتری با موضوع برخورد میکنند. این مسئله باز میگردد به اینکه هنوز رسانهها نتوانستند حساسیت موضوع این بیماری را نشان دهند. لازم است در رسانهها به ابعاد مختلف موضوع وسیعتر رسیدگی شود. خیلی از اوقات شاید گفته شود، پرداختن بیش از اندازه به یک موضوع آرامش را از جامعه بگیرد اما هنوز به آن وجوه مهم و حساسیت برانگیز، نپرداختهاند لذا هنوز بخشی از مردم آن حساسیت را درک نکردهاند.
باید به صورت هدفمند کارهای تبلیغاتی انجام داد که آن بخش از مردم متوجه شوند که خطر جدی است. این نیازمند کارهای پژوهشی است که متأسفانه ما کارهای اینچنینی نداشتهایم. باید حتماً معنی و برساخت خطر و حساسیت نسبت به خطر در گروههای مختلف اجتماعی مورد بررسی جدی تری قرار بگیرد که آن وقت بشود راهکارهای تبلیغاتی مناسبی هم برای آن پیدا کرد.
*مسئله کرونا دوباره مناقشه علم و دین را زنده کرد و بحثهای زیادی حول آن شکل گرفت، از طرفی شاهد واکنشهای شدیدی نسبت به بسته شدن حرمها و یا اقدامات زنندهای از قبیل لیسیدن ضریح و… را شاهد بودیم، با توجه به اتفاقات در این حوزه آیا بحران کرونا میتواند به دینداری مردم ضربه بزند؟
به اعتقاد من حاکمیت در این قضیه خیلی موفق بود و نشان داد تعارضی بین علم و دین وجود ندارد. مراجع هم در این قضیه خیلی همراهی کردند و در کلیت قضیه نشان داده شد، به راحتی همه علما یک نظر کارشناسی را میپذیرند و در برابر نتایج علمی و پیشنهاد کارشناسان تواضع دارند، این مسئله نشان داد که در واقعیت قضیه، بین علم و دین معارضهای وجود ندارد و در جامعه ما این موضوع حل شده است.
اما در عین حال شما شاهد بودید که گروههایی نسبت به بسته شدن دربهای حرم های مطهر واکنشهایی داشتند، به نظر من اینها کارهای فرعی و جزئی بود که در کلیت جامعه به حساب نمیآید و نباید آن را برجسته کرد. البته وابستگیهای خارجی آنها مانند روحانیت انگلیسی هم پشت قضیه بود که آنها را نباید نادیده گرفت اما اینکه حتی نمازجمعه هم برای جلوگیری از شیوع کرونا تعطیل شد، یکی از نقاط قوتی است که میتواند اعتمادزایی کند. صداوسیما باید به سراغ مراجع برود و سخنان آنها را پخش کند که پاسخ شبهاتی که رسانههای بیگانه در مورد تعارض علم و دین، مطرح میکردند داده شود.