تظاهرات گسترده ی مردم از چند روز قبل آغاز شده بود و کسی گمان نمی کرد که
در ساعت 6 صبح جمعه ، دستور حکومت نظامی صادر شده باشد. روی این حساب ، مردم بی
خبر از دستور حکومت نظامی دوباره به صورت گسترده در تظاهرات شرکت کردند و به گلوله
بسته شدند. مردمی که روز قبلش به سربازان ارتش گل هدیه داده بودند...
کمترین تعدادی که برای شهدای این جنایت سیاه ، گزارش می شود ، 88 نفر و
بیشترین اعداد به چند هزار نفر می رسد. جنایتکاران حکومت ، طی دو ساعت مردم را با
گلوله ی مستقیم به شهادت رساندند. در حالی که هرگز چنین کاری حتی در کشور های دیگر
دنیا مرسوم نبوده است.
"این سرکوب وحشیانه ، ارتباط مردم و حکومت پهلوی را به طور کامل
از هم گسست." همه فهمیدند حکومت جنایتکاری که جمع زیادی از مردم معترض خودش
را با گلوله ی مستقیم به شهادت می رساند ، نمی تواند برای همان مردم کاری انجام
دهد و مشکلاتشان را حل کند. به همین خاطر از آن روز مبارزات جدی تر شد و از طرف
مردم کمتر از صلح و سازش حرف جدی و پرطرفداری به میان آمد.
وقایع هفده شهریور را می خوانم و به این فکر می کنم که چقدر این تقسیم بندی
میانه رو و تندرو برایم آشناست. به آمریکایی فکر می کنم که به خصوص هنگام انتخابات
های مختلف ، تلاش می کند ملت ما را به دو قسمت تقسیم کند : میانه رو و تندرو ...
به این که استکبار آمریکایی حتی با میانه رو های ما کنار نیامد و از برجام ، یک
جانبه بیرون آمد. بگذریم که آن ها که در برجام ماندند هم هیچ فایده ای نداشتند. به
برجام فکر می کنم از این جهت که می تواند یک عبرت بزرگ باشد و مثل 17 شهریور 57 که
واقعیت حکومت دست نشانده ی آمریکا را نشان داد ، برجام هم می تواند دست خود آمریکا
را برای همه ی ما رو کند. به این فکر می کنم که : هرگز یهود و نصاری از تو راضی
نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف
یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و
هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا
برای تو نخواهد بود.