سخت ترین قسمت رفتن به حج همین قسمت انتظارش است. برای حج واجبی ها که سال های سال طول می کشد تا نوبتشان بشود و مشرف به این سرزمین نور بشوند. سال های سالی که خیلی ها هم در حسرت رفتن به آن چشم از این دنیا می بندند.
محمدحسین سیمیار، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ در چند سال
اخیر یکی از سخت ترین کارهای دنیا شده است حاجی شدن. با محدودیت هایی که آل سعود
برای ایرانی ها به وجود آورده است و بعد از فاجعه ی غم بار منا، به ویژه با این کش
و قوس های منطقه ای که به وجود آمده است هر ساله رفتن شیعیان به ویژه ایرانی ها به
کشور عربستان سخت تر می شود. هرچند که حالا کرونا حسابی دل خیلی از حاجی های در
نوبت مانده را آتش زده و مانع عروج مردم به سرزمین وحی شده است. سرزمینی که شریف
ترین مکان های زمین در آنجاست و شریف ترین انسان ها نیز روزی در آنجا سکونت می
کردند. سرزمینی که حالا خیلی با آن روزهای سکونت خاتم نبیین فرق کرده است. سخت
ترین قسمت رفتن به حج همین قسمت انتظارش است. برای حج واجبی ها که سال های سال طول
می کشد تا نوبتشان بشود و مشرف به این سرزمین نور بشوند. سال های سالی که خیلی ها
هم در حسرت رفتن به آن چشم از این دنیا می بندند.
حامد عسکری شاعر معروف کشورمان اما سرنوشت جور دیگری برایش رقم می خورد. او تا چند هفته قبل از مشرف شدن و حاجی شدنش از این موضوع بی اطلاع بوده است و ناگهان شبی و تماسی و ظاهرا به همین راحتی. خودش که در کتاب می گوید اشک ها همسرش در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها زمینه رفتن به این سفر را برایش فراهم می کند. حامد عسکری در سال 1398 به همراه تیمی برنامه ساز به برای یک ماه و نیمی به حج واجب می روند تا برنامه ای بسازند. در این سفرنامه او از فراهم شدن مقدمات سفرش تا درگیری هایی که برایش آنجا پیش آمده و وصف لحظات احساسی و زیبای این سفر معنوی پرداخته است. سفرنامه ای که به قلم شاعری عسکری آمیخته است و در جای جای کتاب روح لطیف شاعرانه ی او با ماجرای های سفرش گرهه خرده و کتاب را برای مخاطب شیرین می کند. این کتاب در اردیبهشت ماه 1399 توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
گوشه ای از این کتاب را با هم می خوانیم:
یک ضرب‌المثل انگلیسی می‌گوید «کلمه‌ها می‌توانند شما را بکشند». «حرِک زائر» داریم تا «حرِک زائر»! یکی توی کربلا می‌شنوی و یکی توی بقیع. آن حرِک‌ها برای این است که سریع بروی که زیارت به بقیه هم برسد و این حرِک‌ها برای این است که غربت‌افزایی کند. خیلی حرف است که یکی با چوب پر لطیف و رنگی آرام بزند روی شانه‌ات با خنده بگوید «برو» و یکی با باطوم و پوتین و لباس پلنگی بگوید «حرِک زائر» و بزند زیر دوربینت.
***
خال سیاه عربی
نویسنده: حامد عسکری
ناشر: انتشارات امیرکبیر
تعداد صفحه: 244 صفحه
