به گزارش خبرگزاری دانا، روستاییِ متولد قنات ملک کرمان ۱۸ ساله بود که به استخدام اداره آب کرمان درآمد. در همان جوانی به انقلابیون پیوست و از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان علیه حکومت پهلوی بود. با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و تشکیل سپاه پاسداران لباس پاسداری بر تن کرد تا نشان دفاع از میهن و انقلاب اسلامی را بر سینه بزند.
با پایان دوران دفاع مقدس، دفاع برای او
به پایان نرسید و در بازگشت به کرمان برای مقابله با اشرار مسلح و قاچاقچیان راهی مرزهای
شرقی کشور شد تا این بار در مقابله با آنان به دفاع از مردم بپردازد. در سال ۱۳۷۹ با
حکم حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا، به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. نیرویی که وظیفه اصلی آن ماموریتهای برونمرزی برای
حفظ امنیت ملی کشور به حساب میآید.
پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ هم، این فرمانده بدون مرز بود که با احساس خطر از احتمال قدرت گرفتن تکفیریها و وابستگان به حزب بعث عراق، در تشکیل گروههای مقاومت در عراق نقش ایفا کرد تا آمریکاییها نتوانند سیاست خاورمیانه جدید خود را به راحتی در منطقه ایفا کنند
در این میان اما علاوه بر نیروهای تکفیری،
رژیم صهیونیستی هم ضربات سختی را از فرمانده نیروهای مقاومت منطقه چشیده است. با حمله
اسرائیل به حزبالله و جنوب لبنان در مرداد ۱۳۸۵، باز هم این قاسم سلیمانی بود که این
بار به کمک محور مقاومت در لبنان شتافت و در جنگ ۳۳ روزه با فرماندهی خود در کنار سید
حسن نصرالله و عماد مغنیه، کاری کرد که صهیونیستها با قبول کردن نرسیدن به اهداف خود
در لبنان، مجبور به آتشبس شوند و دست از پا درازتر به پشت مرزهای سرزمینهای اشغالی
بازگردند.
اما گویا قرار بود باز هم صهیونیستها ضرب شستش را بچشند چرا که این بار با حمله به نوار غزه در سال ۱۳۸۷، جنگ ۲۲ روزه را آغاز کردند و این بار هم سرباز بدون مرز با کمکهای فرماندهی و لجستیکی خود به نیروهای مقاومت فلسطینی نگذاشت اسرائیلیها به اهداف خود در غزه دست یابند و یکجانبه آتشبس اعلام کنند.
با آغاز بیداری اسلامی در برخی کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا، این بار فرصت مناسبی برای محور عبری-عربی-غربی به وجود آمد تا نقشه خود را برای متحدان اصلی ایران در منطقه و به قول خودشان قطع بازوی جمهوری اسلامی پیدا کنند و با کشاندن آشوبها به داخل سوریه در سال ۱۳۹۰، از سویی به تجهیز گروههای شبهنظامی مخالف بشار اسد و از طرفی به تقویت گروههای تکفیری پرداختند و آتش جنگ سوریه را شعلهور کردند. جنگی که داعش از آن سر برآورد و با حمایتی که میشد به سرعت بر مناطق زیادی در سوریه و عراق تسلط پیدا کرد. اینجا بود که نیروهای زینبیون و فاطمیون به همراه ارتش و گروههای مردمی سوریه با کمک سردار بدون مرز به صورت جدی وارد میدان شدند و در مقابل داعش و جبههالنصره مقاومت کردند.
سردار سلیمانی که از همان حمله آمریکا به
عراق خطر را احساس کرده بود با نزدیک شدن خطر به مرزهای ایران و احتمال سقوط کامل بغداد
در خرداد ۱۳۹۳، در عراق هم خود شخصا وارد میدان شد و با ساماندهی نیروهای مردمی در
عراق و فتوای مرجعیت به کمک مردم منطقه شتافت تا در جنگی سخت، یک به یک مناطق تصرف
شده را از داعش پس بگیرند و رویای خلافت به اصطلاح اسلامی ابوبکر البغدادی و حامیان
مرتجع منطقهای و مستکبر جهانیاش را به کابوس بدل کنند.