مشاهدات بالینی یک سال و نیم اخیر حاکی از آن است که قرنطینههای طولانی مدت در دوران کرونا
موجب افزایش تنش در خانوادهها و ایجاد طلاق عاطفی بین زوجینی که عدم مهارت و
توانایی در برقراری ارتباط دوستانه و عاطفی دارند شده است . اگر به این مسأله
پرداخته نشود ، علاوه بر موجب بیماری کرونا ؛ شاهد موجی از مشکلات روانی و عاطفی
در جامعه خواهیم بود .
فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره
و درمانگر خانواده ، با توجه به پیامدهای ناشی از قرنطینه و
شیوع کرونا ، تعطیلی کسب و کارها منجر به کاهش درآمد خانواده از یک سو و خانه
نشینی مردان از سوی دیگر ، باعث افزایش تنش ها و مشکلات خانوادگی بیش از گذشته شده
است که این امر میتواند باعث طلاق عاطفی در بین خانواده ها و زوجینی شودکه با
مهارت های ارتباطی سالم آشنا نیستند .
طلاق عاطفی یا طلاق خاموش نوعی از
جدایی بین زوجین است که اگرچه یک زن و مرد
زیر یک سقف باهم زندگی میکنند ، اما هیچ تبادل احساسی بین آنها رد و بدل نمیشود
و زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ میکنند و اعتماد و جذابیت بینشان کاهش
پیدا میکند .
شروع طلاق عاطفی با شکایت و گله گذاری از همسران میباشد
. در این رابطه طرفین به نیازها و خواسته های یکدیگر اهمیتی نمیدهند ؛ به طوری که
اعضای خانواده همدیگر را میبینند ، اما صدای همدیگر را نمیشنوند .
ریشه بسیاری از مشکلات و بن بست های زناشویی " عدم جرأت ورزی
" و "ناتوانی در نه گفتن " میباشد .
این عدم نه گفتن ها شامل
"ندیدن آموزش کافی و لازم برای شروع یک زندگی مسئولانه و آگاهانه”، "عدم مهارت و
توانایی در برقراری ارتباطهای دوستانه، عاطفی و صمیمانه” و "عدم اظهار محبت و عشق
به طرف مقابل” است.
بنابراین بخش عمده بی توجهی خانوادهها به یکدیگر ناشی از ناآگاهی از
مهارتهای ارتباطی است که مانع از بروز احساسات و عواطف میشود. البته باید توجه
داشت که طلاق عاطفی تنها در افراد میانسال نیست، بلکه زوجهای جوان نیز میتوانند
به دلایلی دچار این نوع طلاق خاموش شوند.
"طلاق عاطفی” شامل 5 مرحله "سرزنش”،
"سوگواری”، "خشم”، "تنهایی” و "بازگشت به زندگی” میباشد .
در مرحله سرزنش و ایرادگیری، زن یا شوهر روی همسر خود متمرکز شده و
او را مسئول همه اشتباهات و اتفاقات گذشته، حال و آینده میداند و شروع به سرزنش
و ایراد گرفتن از همسر خود میکند. سپس در مرحله سوگواری در طلاق عاطفی، فرد شروع
کننده، غم و اندوه زیادی را به دلیل ناراحتی از دست دادن زندگی که در انتظارش بود
را تجربه خواهد کرد، در این مرحله فرد در افکار و احساسات خود غرق شده و نسبت به
اظهار نظر دیگران واکنش تندی خواهد داشت و به دلیل عدم تمرکز حواس، حتی در کارهای
روزمره خود ممکن است دچار مشکل شود.
بعد از این مرحله زوجین وارد
مرحله خشم و عصبانیت میشوند و فرد شروع کننده، خشم و عصبانیت را نسبت به اطرفیان،
مخصوصاً همسر خود نشان میدهد، در این مرحله ممکن است مرد به تمام زنها و همچنین
زن به تمام مردها حس خشم داشته باشد و معمولا به خود حق میدهد که عصبانی شده و
باور دارد همسرش باید با اذیت و آزار دیدن تاوان دهد.
مرحله تنهایی از مهمترین مراحل طلاق خاموش است، در این مرحله طرفین
به گونهای شخصیت خود را با شرایط تطبیق میدهند که دیگر نیازی به همسر ندارند و
زن یا شوهر در این مرحله تلاش میکنند تا تصمیم نهایی را گرفته و به خود مطمئن
شوند، خودشان را بازسازی کرده و تصویرشان نسبت به مرحله اول بسیار بهتر میشود. در
این مرحله اختلافها بیشتر شده و دیوار سکوت بین اعضای خانواده قرار میگیرد و این به معنای نشنیده
شدن و نادیده گرفتن است یعنی طرفین در مقابل یکدیگر ناتوان شده و هرکس به دنیای درونی خود
فرو میرود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمیدهد.
مرحله آخر طلاق عاطفی بازگشت به زندگی نام دارد که تعداد زیادی از
زوجین احساس میکنند کنترل کاملتری بر زندگی خود داشته و اگر زن و شوهر، هر دو در
این مرحله باشند در بسیاری موارد طلاق توافقی انجام میدهند و کمتر نیازمند کشمکشهای
محاکم قضایی میشوند. زنانی
که بنا به دلایلی چون دیدگاهشان
نسبت به طلاق، مسائل مالی یا فرزندان، در تنهایی خود و مشکلات عاطفی تصمیم به طلاق نداشته باشند، زندگی
را ادامه میدهند. در بیش از ۷۰
درصد موارد، زوجینی که مرحله پایانی طلاق عاطفی را تجربه میکنند دچار طلاق توافقی
یا قانونی میشوند. زخم طلاق عاطفی میتواند حتی پس از دهها سال در دوران
میانسالی و کهنسالی زوجین و حتی پس از ازدواج فرزندان سر باز کند.
زوجهایی که دچار طلاق عاطفی شدهاند، باید تلاش کنند که از تغییر
همسرشان دست بکشند و او را آن گونه که هست بپذیرند، مهارت "گوش کردن” را یاد
بگیرند و سعی کنند او را درک کنند. همچنین هنگام دعوا به دنبال راه حل باشند و
هنگام صحبت کردن از بروز برخی رفتارها مانند کنایه زدن، زخم زبان و یا در زمان
ناراحتی از بلند کردن صدای خود پرهیز کنند.