مسئولیت
پذیری تمرینی است که از دوران کودکی باید در افراد نهادینه شود و با تکامل آن به
پاسخگویی و تصمیم گیری و حق گزینش منتهی شود و از جمله ارزشهایی است که جزو
معیارهای اساسی یک ازدواج موفق محسوب میشود، زوجهای مسئولیت پذیر و وظیفه شناس
به علت پاسخگو بودن قابل اعتمادتر هستند، بر عهده گرفتن مسئولیتهای مختلف در
زندگی زناشویی، زوجها را جهت پذیرش هر چه بیشتر مشکلات و مسائل آمادهتر میکند.به طور کلی پایبندی به عهد و پیمان ازدواج به عنوان
مکانیزمی دوام بخش دارای اهمیت بسزایی است و از ویژگی های ازدواج های موفق و
طولانی مدت به شمار می رود و نقطه ضعفی هست که تعداد زیادی از زوجین از آن رنج
برده و گاه این ناتوانی تا آنجا پیشروی می کند که یک ارتباط را به طلاق میرساند. در این میان متعهد بودن در
زندگي مشترك به اين معناست كه همسرتان را دوست بداريد و با تمام قدرت خود بر
استحكام زندگي بيفزاييد و از ازدواج ديگر به هر شكل و شمايل كه باشد اجتناب كنيد.
تعهد حالتي مشروط ندارد و به شرط
نيست، اقدام متقابل به مثل نيست. شما متعهد به دوست داشتن هستيد، متعهديد كه در تمام
عمر خود وفادار باقي بمانيد و اين به اراده
شما بستگي دارد. گاهي تعهد در افراد دشوار به نظر مي آيد چرا كه بعضي از
مواقع به قدري با مشكلات روبه روست كه داشتن تعهد غير ممكن به نظر مي آيد اما اگر
دشوار نبود، چه نيازي به اين بود كه زن و شوهر با هم پيمان زناشويي ببندند. غالباً دو
جنبه برای تعهد در ازدواج در نظر گرفته میشود که گاهی اوقات از آنها با اصطلاحات
جنبههای "خواستن” و "مجبور بودن” یاد میشود.
1-ازخود
گذشتگی فردی:ازخودگذشتگی فردی در زندگی مشترک یعنی این که هر یک از همسران بخواهند
رابطهشان را مقدم بر هر چیز دیگری بدانند و اهداف فردی خود را به اهداف همسرشان
گره بزنند. هر دو نفر باید نهایت سعی خود را برای چرخیدن چرخ زندگی مشترک بکنند و
علائق شخصی خود را برای رفاه و خوشبختی همسرشان قربانی کنند؛ البته به شکلی که
منجر به سوءاستفاده نشود.
2-اجبارو
محدودیت :اجبار و محدودیت همان عاملی است که همسران را در سختیهای زندگی کنار
یکدیگر نگه میدارد. برای این که بهتر متوجه جنبهی اجباری تعهد بشوید. از اجبارها
و قید و بندهایی که همسران را در روزهای سخت هم کنار هم نگه میدارد، میتوان به
فرزندان، امور مالی مشترک، خانهی مشترک، محدودیتهای قانونی، احکام شرعی یا
سرمایهگذاری کلانی اشاره کرد که در طول سالها زندگی مشترک وارد رابطه شده است.غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم، زندگی زناشویی
همواره در درازمدت رضایتبخش باشد. تعهد چسبی است که وقتی رضایت از زندگی مشترک
ضعیف میشود، ارکان زندگی را کنار هم نگه میدارد. مهمترین
کارکردهای تعهد در رابطه عبارت است از:
1. تعهد بر رفتار اثر میگذارد: وقتی دو نفر در یک رابطه به هم متعهد باشند، دائماً به
روشهایی برای محافظت از رابطهشان و حفظ آن در درازمدت فکر میکنند. تعهد به
زندگی مشترک باعث میشود که به رفتار منفی همسرمان، واکنشهایی مثبت و سازنده نشان
بدهیم.
2. تعهد راه را برای فکر کردن به گزینههای
احتمالی دیگر میبندد: وقتی
تصمیم خودمان را برای متعهد شدن به یک نفر میگیریم، در واقع تصمیم میگیریم که به
فرد دیگری متعهد نشویم. چنین تصمیمی به معنای قطع رابطه با هر فرد دیگری به جز
همسر و چشم بستن بر تمام گزینههای دیگری است که میتوانستیم انتخاب کنیم، اما
نکردیم.
3. تعهد موجب میشود
که دوست داشته باشیم سفر زندگی مشترکمان را حتی با وجود سختیهای
راه ادامه دهیم: لحظات ناامیدی، کسالت،
سرخوردگی، آزردگی و دیگر احساسات ناخوشایند در هر رابطهای وجود دارد. این احساسات
منفی همان جنبهی ناخوشایند نگهداری از یک حیوان خانگی بامزه است.
4. تعهد زمینه را برای یک وابستگی ایمن فراهم میکند و
اضطراب ناشی از وابستگی به دیگری را کاهش میدهد: اگر بتوانیم با آسودگی خاطر و بدون نگرانی از دست دادن
عشقمان به او وابسته شویم، از این رابطهی ایمن رضایت خواهیم داشت. به علاوه وقتی
مشکلی در رابطه پیش میآید، متعهد بودن به یکدیگر به زوجین کمک میکند تا رابطهشان
را ترمیم کنند.
حرف
آخر آموزش مهارتهای ارتباطی و همدلی زوجین روی افزایش رضایت تأثیر بیشتری دارد وآگاهی
به تفاوتهای جنسی، اینکه آقا و خانم از نظر روان جنسیتی چه تفاوتهایی دارند، (به
طور یقین آقایان و خانمها فیزیولوژی مغز متفاوتی دارند) و شرایط روانی آنها با هم
متفاوت است، آگاهی از این موضوع میتواند پایداری زندگی زوجی را افزایش دهد.