در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۷۷۶۸
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۷
نویسنده: فاطمه ترکاشوند
ما با تربیت فرزندانمان، در واقع در حال آموزش آنان هستیم و قالب های رفتاری و اصول اساسی فکری کودکان را پایه ریزی می کنیم. به همین دلیل، لازم است که ما والدین با کنترل احساساتمان شرایط را بهتر مدیریت کنیم و کودک را به نحوی تربیت کنیم که در رویارویی با مشکلات آینده خود بهتر عمل کند.

فاطمه ترکاشوند؛ کارشناس ارشد مشاوره، خبرگزاری دانا؛ در طول روز چند بار به فرزندتان دستور میدهید؟ ندو، بشین، نریز، بخور، حرف نزن،لباستو بپوش، بلندشو،بسه دیگه،اینجا نشین، آشغال نریز.حالا اگر رئیستان یا همسرتان با شما چنین رفتاری کند چه حالی پیدا خواهید کرد؟ آیا رابطه برپایه همکاری خواهد بود؟یا سعی می کنید حرفهایش را دیگر نشنوید؟

در ابتدا به شیوه های اصولی تربیت کودک که شامل دو معیار عمده است می پردازیم: محبت و کنترل والدین. محبت شامل صمیمیت، علاقه، مهربانی والدین است و کنترل والدین نیز آن دسته از رفتارهای والدین را شامل می شود که در خدمت اجتماعی شدن کودک قرار دارد. این امر به صورت توانایی والدین در اعمال رهنمود، ثبات، توانایی تحمل رفتارهای نامطلوب مثل فریاد کشیدن، بهانه جویی، گریه و خود را نشان می دهد. اما در شیوه تربیتی که توسط والدین مستبد (فرمانده) انجام می گیرد دارای خصوصیاتی از جمله : این به جای تربیت، کودک را تنبیه می کنند،بسیار پرتوقع اند و پذیرای نیازها و امیال کودکان نیستند،پیام های کلامی این والدین یک جانبه و فاقد محتوای عاطفی است،غالبا هنگام اعمال دستورات، دلیلی ارائه نمی دهند،کمترین ابراز محبت را از خود نشان می دهند ،به ندرت در رابطه ای که به خشنودی کودک منجر شود، شرکت می کنند و اغلب نسبت به تلاش های کودکان برای جلب حمایت و توجه بی تفاوت اند،این والدین برای کنترل کودکان خود از شیوه های ایجاد ترس استفاده می کنند،اغلب  اطاعت بی چون و چرای کودک در هر مسئله ای را یک حسن تلقی می کنند و در مواقعی که اعمال و رفتار کودک در تعارض با معیارهای آن ها قرار می گیرد، از تنبیه و اعمال زور برای مهار خواسته کودک استفاده می کنند، این والدین به جای آموزش گزینه های رفتاری بهتر، به کودک احساس شرم به خاطر اشتباه می دهند.و در  نهایت بین این گونه والدین و کودکانش هیچ گونه تفاهمی وجود ندارد.

بر اساس تحقیقات انجام گرفته درمورد این والدین ، فرزندان آنها نسبت به سایر فرزندان در برقراری رابطه با همسالان و داشتن موقعیت فعال و نیز استقلال رأی در سطح پایینی قرار می گیرند، همچنین این کودکان افرادی خشمگین، منزوی، غمگین و آسیب پذیر نسبت به استرس و محتاط توصیف می شوند، این کودکان در غیبت محدودیت‌ها و اجازه والدین، مهارت‌های لازم برای یادگیری و انجام رفتار درست را ندارند.

در واقع، این نوع تربیت مستبدانه باعث می شود که کودک در بزرگسالی به یکی از این سه دسته  تبدیل شود:1-فردی که همیشه به دنبال تایید دیگران است،2-فردی یاغی و سرکش که همیشه می‌گوید: «با وجود این فشار و کنترلی که در زندگی دارم، نمی‌توانم هیچ کاری بکنم.3-فرد سلطه گری که بدون درگیر شدن با مسائل، می‌خواهد به اهداف نهایی خود دست یابد.

 

کلام آخر؛ ما با تربیت فرزندانمان، در واقع در حال آموزش آنان هستیم و قالب های رفتاری و اصول اساسی فکری کودکان را پایه ریزی می کنیم. به همین دلیل، لازم است که ما والدین با کنترل احساساتمان شرایط را بهتر مدیریت کنیم و کودک را به نحوی تربیت کنیم که در رویارویی با مشکلات آینده خود بهتر عمل کند.

"به جای فرمانده بودن ، معلمی مهربان باشیم، وقت بگذاریم و به او بیاموزیم، کلید موفقیت در تربیت کودک، تغییر رفتار ماست"

 


ارسال نظر