فاطمه ترکاشوند-کارشناس ارشد مشاوره ؛ خبرگزاری دانا ؛ زندگی پر شده از فرصتهای با ارزشی که فرد با استفاده از آنها می تواند به رشد و موفقیت در شغل و تحصیل و ازدواج برسد. ولی متأسفانه خیلی از ما انسانها از اینکه بخواهیم از این فرصتها به نحوه احسن استفاده کنیم و قدمی برای موفقیت در زندگی برداریم ترس داریم. این ترس باعث می شود که فرد کاری را شروع کند و در آن شکست بخورد و به همین دلیل تصمیم می گیرد دست به هیچ کار جدیدی نزند و در نتیجه هیچ موفقیت جدیدی را هم بدست نمی آورد!!! منطقه امن از دیدگاه باردویک( روان شناس معروف)" به حالتی رفتاری اشاره دارد که در آن شخص اضطراب و استرسی احساس نمیکند، الگوهای رفتاری محدودی دارد، و معمولاً تغییر و پیشرفتی در عملکردش مشاهده نمیشود و از پذیرفتن ریسک دوری میکند". بر طبق این تعریف جایی که از استرس و اضطراب زیاد خبری نیست هیچ ریسکی در آن انجام نمی دهیم و در کل یک آرامش محدود و کاذبی داریم اما خبری از تغییر و پیشرفت نیست!
مثلاً شغلی که علاقه ای به آن نداریم ولی از بیکاری بهتر است.. رابطه ای که خوب نیست اما از تنهایی بهتر است...خانه ای که خیلی باب دلمان نیست اما از بدون خانه بودن بهتر است...
فرد در این منطقه خیلی راضی و خشنود نیست ولی چون به آن شرایط عادت کرده یک امنیت کاذب به او می دهد و اجازه نمی دهد به منطقه دیگری سفر کند.چون اعتقاد دارد از کجا معلوم منطقه ای بهتر از این منطقه وجود داشته باشد!؟(رویارویی با چالش ها). احساس راحتی که در این منطقه وجود دارد باعث تضعیف اعتماد به نفس فرد می شود و در نتیجه فرد در این حصار، زندانی ترس ها و اعتقاداتش می شود که اجازه نمی دهند به سمت آرزوهایش(رتبه بالاتر شغلی، درجه تحصیلی و هزاران انتخاب دیگر) برود. مشکل اصلی دقیقاً زمانی به وجود می آید که هم قصد تغییر در زندگی را داریم و هم دلمان نمی خواهد از منطقه امن خارج بشویم.که این دو به هیچ عنوان با هم سازگار نیستند و در نهایت باید یکی را انتخاب کنیم. هر چند «رها کردن» ممکن ترس آور باشد! چون با رنج همراه است( رنج جدایی از باورهای قدیمی) و باید از خیلی عادتها، باورها و حتی از آدم ها دل کند و جدا شد. اما مزایا رهایی از این منطقه می تواند منجر به خودشکوفایی فردی ، ایده های جدید ، انعطافپذیری و اعتماد به تواناییهای خود فرد شود.
در اینجا این نکته را خاطر نشان کنم که خارج شدن از منطقه امن بدون آزمون وخطا امکان پذیر نیست. این آزمون وخطا نیز در نهایت با موفقیتهایی همراه خواهد شد. تجربه شیرین این موفقیتها باعث میشود به توانایی رشد و ترقی خود باور داشته باشیم.
برای بیرون آمدن از منطقه ای که سال هاست در آن قرار دارید(حصار ذهنی) باید دست به کارهای جدیدی بزنید، ریسک کنید، تنبلی درونی را کنار بگذارید، شاید در ابتدای کار نگرانی و استرس هایی داشته باشید و پشیمان شده باشید که چرا خواستید کار جدیدی را شروع کنید اما نگران نباشید این استرس ها و نگرانی ها فقط به این دلیل است که مغز شما با این شرایط بیگانه است ولی رفته رفته عادت می کند ، فقط باید تسلیم نشوید و مقاوم باشید. زمانی که از این حصار امنتان خارج می شوید و با تجربه های جدید زندگی خود را می سازید لذت بخش است.
در نهایت دوست من، منطقه امن را رها کن و به سمت سرزمین آرزوها قدم بردار، رویاها و آرزوها به خودی خود محقق نمیشوند و نیاز به تلاش دارند. این تصمیم و اراده شماست که می خواهید در این منطقة بدون ریسک و رویاهای بدون رسیدن بمانید (جایی است که بیشتر از هرجا در آن احساس آرامش دارید ولی ماندن در آن کار عاقلانهای نیست) و یا نه برای داشتن زندگی بهتر و شکوفاکردن تمامی استعدادهایتان از این منطقه دل بکنید و با تلاش به سطح جدیدی از زندگی خود برسید.