به گزارش خبرگزاری دانا به نقل از ایرنا، هشتمین کرسی آزاداندیشی با عنوان «فعالیت ناهماهنگ حوزههای روانشناسی و مشاوره غربی و اسلامی علل و موانع» با حضور محمدحسن آسایش عضو هیات علمی دانشگاه تهران، یاسر مدنی عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران و حجتالاسلام و المسلمین حمید رفیعی هنر عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در تالار امیرکبیر معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین حمید رفیعی هنر در این نشست اظهار کرد: همواره یگ نگاه چالشبرانگیز به جایگاه دین و ارزشهای دینی به عنوان یک نظام اصیل شکلگیری شخصیت فرد در روانشناسی وجود داشته که در دورههایی این نگاه مثبت و در دورههایی منفی بوده است.
وی ادامه داد: حدود سال ۲۰۰۰ میلادی، ایده رابطه پیوند دین و سلامت مطرح شد و بهتدریج روانشناسی دینی جایگاه خود را در ادیان مختلف، در حال پیدا کردن است. رشد دین اسلام و گرایش به آن در ۱۳-۱۴ سال گذشته بسیار بالا بوده است و هماکنون یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مسلمان در دنیا داریم.
حجتالاسلام رفیعی هنر افزود: در سال ۲۰۰۰ میلادی در دایرهالمعارف انجمن روانشناسی آمریکا در جلد هشتم آورده شده است که از ایران هم خبرهایی به گوش میرسد که برخی از محققان، فعالیتهایی را آغاز کردهاند که آموزههای اسلام را با آثار روانشناختی به کار ببرند، هرچند که آثاری از آنها منتشر نشده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: از سال ۲۰۱۰ میلادی به بعد، در دنیا گرایش و علاقه زیادی به روانشناسی اسلامی شکل گرفته و مراکزی نظیر آزمایشگاه روانشناسی اسلامی دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد، مرکز اسلامی خلیل در ایالت کالیفرنیا، موسسه روانشناسی اسلامی الکرم در ویرجینیا آمریکا، انجمن بینالمللی روانشناسی اسلامی در انگلیس، کالج مسلمانان کمبریج در لندن، تشکیل گروه اسلام و روانشناسی در ذیل گروه علوم اجتماعی در آلمان و مراکز روانشناسی اسلامی در کشورهای مختلف اسلامی که در حال حاضر در حوزه روانشناسی اسلامی فعالیت میکنند، ایجاد شده است و علت گرایش آنها به این سمت، پیوند دین و روانشناسی یا پیوند دین و سلامت بوده است.
وی با تاکید بر این موضوع که امروزه در دنیا به این نتیجه رسیدند که نمیتوان از تاثیر مولفه دین در روان آدمی دست کشید، بیان کرد: بررسی تحقیقات از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۱ میلادی در ارتباط با رابطه دین و افسردگی نشان میدهد که ۶۸% مطالعات رابطه بین دین و افسردگی را معکوس و ۶% مطالعات نشاندهنده رابطه مستقیم و مابقی درصدها غیرمعنادار بوده است.
حجتالاسلام رفیعی هنر با تاکید بر وجود رابطه تنگانگ بین دین و سلامت گفت: متغیرهای میانجی در این زمینه مانند قرار دادن سبکهای مقابلهای توسط دین به دینمداران، قرار دادن حمایتهای اجتماعی و عاطفی، خودکفایتی (خودکارآمدی که دین در راستای تعالی به افراد میدهد) و دادن معنای زندگی است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: ۸ رشته از ۴۸ رشته روانشناسی و مشاوره مربوط به روانشناسی اسلامی است و در ایران هنوز رشتههای روانشناسی اسلامی ایجاد نشده است. لیکن در این مدت کوتاه فعالیتهایی نظیر تالیف ۱۰۰ جلد کتاب، انتشار حدود ۱۶۰۰ مقاله از ۱۳ مجله علمی-پژوهشی، برگزاری ۱۳ همایش ملی و بینالمللی، تهیه و طراحی ۷۰ پرسشنامه و در نظر گرفتن ۳۰ پروتکل برای اختلالات، انجام شده است.
وی تاکید کرد: جریان روانشناسی اسلامی در دنیا آغاز شده است. اگر در داخل کشور ما دغدغهمندان فرهنگی فعالیتی را انجام ندهیم، بعد مجبور خواهیم بود که کتابهای آمریکایی و اروپایی را در حوزه روانشناسی اسلامی ترجمه و در دانشگاه تدریس کنیم.
حجتالاسلام رفیعی هنر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا یک دینمدار مریض میشود و دچار وسواس یا افسردگی میشود، گفت: متغیرهای مختلفی از جمله ژنتیک، عوامل محیطی و چالشهای روحی روانی در این زمینه وجود دارد. انگیزه افراد برای دینداری باید درونی باشد (دین را فقط به خاطر دین بپذیرد) و اگر انگیزه فرد در پذیرفتن دین بیرونی باشد، با مشکل مواجه خواهد شد.
دین به هیچ وجه دلیل اختلالات روانی نیست
به گزارش امور سامانهها و روابط عمومی معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران، محمدحسن آسایش عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران بیان کرد: بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که افراد دیندار بهداشت روان یا سلامت روان بیشتر دارند ولی این بهداشت روان در کدام عالم سنجیده میشود. مثلا اگر افراد یک جامعه خودشکوفا بوده و سلامت روان مطلوبی داشته و در پژوهش شرکت کرده باشند، به احتمال زیاد نگرش آنها به ایمان و اعتقادشان به مذاهب (در هر جامعهای) نگاه مثبت بوده و از ارزشهای مذهبی خود دفاع خواهند کرد.
وی در ادامه بیان کرد: ممکن است روابط بین متغیرها را پیدا کنیم، لیکن باید روابط تعدیلگری هم در نظر گرفت. بهعنوان مثال اگر پژوهش روی افراد نرمال و سالم صورت گیرد، این موضوع نشاندهنده آن نیست که معنویت باعث افزایش سلامت روان شده است. چه روابط تعدیلگر دیگری وجود داشته که سبب افزایش سلامت روان شده است؟ در جامعه دیندار هم افراد بداخلاق، عصبانی و خوشیفته و دارای اختلالات روانی و انحرافات جدی وجود دارد. آیا فرد مسلمان و دیندار لزوما سالم است!؟
آسایش با تاکید بر اینکه با چند تحقیق نمیتوان استدلال کرد که فرد مسلمان یا دیندار، فرد سالمی است چرا که شواهد نقض زیادی در این مورد وجود دارد، افزود: یک نگاه بینابینی باید داشته باشیم که در جامعه با هر دینی، افراد سالم و غیرسالم وجود دارد به عنوان مثال وسواس و افسردگی در همه جوامع وجود دارد و فراوانی آنها نیز نزدیک هم است.
وی ادامه داد: روانشناسان و مشاوران باید در مکتبی آموزش ببینند و تربیت شوند که بتوانند تشخیص درستی از مسائل و مشکلات مراجعهکنندگان داشته باشند و ریشه مسائل را پیدا کنند و در راستای درست کردن آنها گام بردارند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: هرکس که ادعایی دارد باید شواهد موجود را ارائه کند. اگر کسی روانشناسی اسلامی را موثر میداند، باید مبانی تئوری، شواهد و تعلیمهای نظری را برای درمان ارائه کند و تعدادی پژوهشگر نیز آنها را به نقد بکشند. اگر در حوزه تحقیقات روانشناسی اسلامی هنوز به بلوغ نرسیدهایم بهتر است در درمان، تشخیص مشکلات روانشناختی پایبند به نظریههای موثق و قابل اعتماد گذشته باشیم.
وی گفت: دین به هیچ وجه دلیل اختلالات روانی نیست. با بررسی افراد غیرنرمال نمیتوان نتیجه گرفت که دین، غیرنرمالساز است و نتیجهگیری افرادی نظیر فروید و آلبرت ادیس که دین را یک تعصب، تخیل و پیشساخته دانستهاند براساس قشر غیرنرمالی بوده که بررسی کردهاند. باید تعریف دقیقی از روانشناسی اسلامی و مبانی نظری و تعریف آن از روان انسان وجود داشته باشد.
روانشناسی اسلامی علوم روانشناختی باید برای مردم کاربرد داشته باشد
در ادامه یاسر مدنی عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران نیز گفت: مشاوره و رواندرمانی هنری است مقدس که از علم روانشناسی بهره میگیرد. ارکان سلامت روان ابعاد مختلفی دارد که معنویت و مذهب نیز جزء آن است. دینداری به عنوان یک فاکتور بسیار مهم در نظام سلامت روان به صورت مستقیم موثر است.
مدنی تاکید کرد: کار روی ملاکهای افسردگی از منظر قرآن کم شده و به همین دلیل منتقدین، حق گرفتن ایراد را ندارند چرا که هنوز کاری انجام نشده است از این رو باید افرادی را که در این زمینه فعالیت میکنند، حمایت کرد و کار آنها را کوچک نشمارد.
وی با بیان اینکه علم برای خداست و خدا برای همه ادیان است، اظهار کرد: موافق روانشناسی اسلامی یا غیراسلامی نیستم و تنها تفاوت پژوهشگر مسلمان با غیرمسلمان آن است که اصالت فرد مسلمان بیشتر است و همین موضوع سبب میشود که اثرگذاری آن بیشتر شود. تنها تفاوت روانشناسی اسلامی آن است که مثالها و کاربردهای آن فرق دارد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران تعریف روانشناسی از دیدگاه مرحوم حائری شیرازی را ارائه کرد و گفت: روانشناسی اسلامی علوم روانشناختی باید برای مردم کاربرد داشته باشد و مردم بتوانند از آن منفعت ببرند و رنج مردم را کم کنند.
مدنی ادامه داد: برای نشان دادن تفاوت و برتری روانشناسی اسلامی با روانشناسی غربی باید با تفسیر آیات قرآن و روایات، آنها را تبدیل به پروتکل کرد و منبع آن را که مربوط به اسلام است نیز مشخص کرد و سواد دینی را در این زمینه افزایش داد.
وی خاطر نشان کرد: به جای اینکه پژوهشهای موثق و علمی اجرا شده غرب را خراب کنیم، بهتر است اول خودمان را نشان دهیم و دفاع بیخودی و زیاد و بدون مطالعه از روانشناسی اسلامی نداشته باشیم. مخالفت نورزیم و با بدبینی سیاسی به خودمان ظلم نکنیم.
انتهای پیام/