فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ،پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی ؛
هر پدر و مادری آرزو دارد فرزند موفق تربیت کند ، اما کمتر پدر و مادری پیدا می شوند که ایده ای برای این موفقیت فرزندشان داشته باشند . در این یادداشت قصد داریم به برخی از این ایده های موفقیت بپردازیم .
کارهای روزمره
مشارکت در امور روزمره خانه نه تنها تمرینی عالی برای خود کفایی است ،بلکه به کودکان می آموزد که باید برای بهبود عملکردشان تلاش کنند و از دیگر افراد خانواده انتظار انجام وظایف خود را نداشته باشند . این کودکان در آینده تبدیل به بزرگسالانی می شوند که در محیط کار با حداقل دشواری کنار همکاران خود فعالیت می کنند و به خوبی با مفهوم مهارت های اجتماعی آشنا هستند .
مهارت اجتماعی
محققان با بررسی بیش از هفتصد کودک در سنین مهدکودک و سپس بیست و پنج سالگی همان کودکان ، به نتیجه ی جالبی دست یافتند :
ارتباط قابل توجهی بین مهارت های اجتماعی کودکان در خردسالی و موفقیت آنها به عنوان یک بزرگسال پس از گذشت دو دهه از زندگی مشاهده شد .
کودکان دارای مهارت های اجتماعی ، در دوران بزرگسالی در حل مشکلات زندگی ، بهتر عمل می کنند.
مدیریت استرس
استرس والدین به ویژه مادران تأثیرات مخرب بی شماری بر سلامت ذهنی و حتی جسمی کودکان برجای می گذارد ، از این موضوع تحت عنوان "سرایت عاطفی " یاد می شود .
تحقیقات نشان داده اند که حالات روحی فردی که با وی زندگی می کنیم ، اثر مستقیم بر شادمانی
و یا غمگینی ما دارد . این تأثیرپذیری در مورد کودکان بسیار بیشتر از رده سنی بزرگسالان است .
تمجید صحیح
تمجید و تحسین والدین می تواند به دو صورت روی ذهنیت فرزند تأثیر بگذارد :
ذهنیت ثابت : در این باور ، شخصیت ،هوش ، خلاقیت و ... کاملاً بدون حرکت هستند و نمی توانیم آنها را به طرز قابل توجهی تغییر دهیم . در این دیدگاه ، موفقیت نتیجه ی هوش ذاتی فرد است و تلاش نیز معنی چندانی نخواهد داشت .
ذهنیت تکامل یابنده : طبق این دیدگاه توانمندی های درونی افراد قابل ارتقاء هستند و شکست یا پیروزی های وی ، عمدتاً ناشی از میزان تلاش اوست .
اگر به فرزندتان بگویید که نتیجه موفقیت آمیز وی در آزمون مدرسه هوش ذاتی او بوده است ، به ذهنیت ثابت بها داده اید . اما چنانچه کودک دلیل موفقیت های خود را "تلاش بیشتر " بداند ، ذهنیت تکامل یابنده توسعه یافته است .
فضای آرام
کودکان خانواده های پرتنش ( چه آنهایی که هنوز بایکدیگر زندگی می کنند و چه آنهایی که جدا شده اند ) در مقایسه با کودکان خانواده هایی که روابط خوب و توأم با آرامشی دارند ، عملکرد درسی ، اجتماعی و عاطفی ضعیف تری دارند و زندگی برای آنها به مراتب دشوار تر است .
اولویت اصلی والدینی که کودکانی موفق را پرورش داده اند ، سامت روانی فرزند بوده است .