فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی ؛ یکی از مهمترین مشکلات بین همسران عدم مهارت در گفتوگو ست. علت سکوت برای زوجین در زندگی مشترک میتواند دلایل مهمی داشته باشد که یکی از دلایل منفعل بودن یکی از زوجهاست که ممکن است خانم یا آقا رفتار منفعل داشته باشند.
ممکن است یکی از همسران در زندگی مشترک رفتار منفعلانه داشته باشند، اینگونه افراد ابراز احساسات ضعیفی دارند و از کودکی جرئت و قاطعیت لازم را برای گفتن خواستههایشان نداشتهاند و همین الگو تا بزرگسالی برای آنها تکرار شده است. علت سکوت زوجین در زندگی مشترک میتواند دلایل مهمی داشته باشد که یکی از دلایل منفعل بودن یکی از زوجهاست و ممکن است در این میان خانم یا آقا رفتار منفعل داشته باشند. گاهی نقش قربانی گرفتن برای بعضی زوجها بهعنوان یکی از سلاحها و اهرمهای اصلی در نظر گرفته میشود که از طریق این قربانی بودن برای خود امتیازاتی دریافت میکنند و پاداش میگیرند و این کار میتواند بعدها برایشان بسیار گران تمام شود؛ این حرفهای نزده و این بیان نکردن احساسات و هیجانات مثبت و منفی میتواند در زندگی مشترک تأثیر بگذارد.
عدم مهارت ارتباطی یکی از دلایل جدایی
همسران باید در زندگی مشترک ابراز وجود کنند، یکی از مشکلات مهم بین همسران عدم مهارت گفتگو است. بر اساس آمار اعتیاد، مسائل مالی و فقر، خیانت در روابط فرا زناشویی و ناتوانیها و اختلالات جنسی به ترتیب چهار دلیل طلاق در جامعه است. همسران صحبت کردن با همدیگر را بلد نیستند و درواقع مهارت گفتوگو ندارند. افسردگی، اضطراب و گاهی وسواس و خیلی اختلالات روانشناختی و بیماریهای اعصاب و روان میتواند عامل مهم دلیل سکوت بین همسران باشد. کسی که صحبت نمیکند، ابراز وجود نمیکند، احساسات و هیجاناتش را بیان نمیکند و از گفتوگو کردن میترسد در درونش مشکل اساسی دارد.
هورمون کورتیزول در بدن به هورمون استرس معروف است. این هورمون در حالت طبیعی ترشح عادی دارد اما بهمحض اینکه اضطراب و استرس و یا هر مسئله نگرانکنندهای به بدن تحمیل شود؛ این هورمون شروع به ترشح بیشتری میکند. در این حالت خون با پمپاژ بیشتری در رگها جریان پیدا میکند، فشارخون بالا میرود، رسوبگذاری در رگها بیشتر میشود و این عامل باعث میشود اگر فردی دچار بیمار زمینهای و یا مستعد یک بیماری ژنتیکی باشد، بدنش درگیر شده و از پای درمیآید.
تأثیرات فنّاوری و اینترنت و شبکههای اجتماعی در روابط همسران
برای استفاده از هر چیزی باید چگونگی درست استفاده کردن را بدانیم، حتی اگر یک چاقو باشد، استفاده از اینترنت و فضای مجازی هم همینطور است؛ اگر برای جمعآوری اطلاعات، بالا بردن سطح دانش و آگاهی، استفاده از منابع روز دنیا برای بهتر شدن روابط، همچنین کارگاههای آنلاین، مشاورههای آنلاین حتی مطالعه کتب صوتی و اینترنتی استفاده شود، خیلی هم عالی است. اما گاه دیده میشود هر یک از زوجین ساعتها با گوشی خودشان مشغول هستند و در دنیای مجازی غرقشدهاند که این موضوع سردی روابط را به وجود میآورد. غرق شدن در فضای مجازی صمیمیت را به چالش میکشد، خصوصاً صمیمیت جسمی، در کنار هم قرار گرفتن، تماس چشمی و گفتگو کردن و ارتباط بین زوجین را قطع میکند. باب گفتگو در بدترین شرایط نباید بسته شود .تأثیرات سکوت زوجین در زندگی مشترک گسترده و گاهی جبرانناپذیر است. زوجهایی که بعد از ۱۵ یا ۲۰ سال زندگی مشترک برای جدا شدن مراجعه و از راهحل نهایی به نام طلاق استفاده میکنند؛ ضربههایی بابت تمام حرف نزدنها، سکوت کردنها و ابراز وجود نکردنها خوردهاند. ما همیشه به همسران میگوییم که در زندگی مشترک حتی در بدترین شرایط قهر معنی ندارد و بهترین حالت این است که حتماً باید باهم گفتوگو کنند و درباره مسئلهای که اذیتشان میکند و ناراحت هستند صحبت کنند و طرف مقابل هم همدلی بلد باشد تا شرایط او را درک کند و موانع و مهارتهای ارتباطی را بشناسند لذا باب گفتوگو هیچوقت نباید بین همسران بسته شود.بین همسران آن یکی که مسلماً هنرمندتر و درزمینه ارتباط قویتر است احتمالاً در خانوادهای بزرگشده که اعضای آن باهم صحبت میکنند و فرد این را در درون خود دارد، منتهی آلان در مقابل همسری قرارگرفته که صحبت نمیکند، قهر میکند، مجازات میکند؛ بابت رفتارهای آن خانم یا آقا از تنبیه سکوت استفاده میکند که این کار هیچ راهحلی را برایشان به وجود نمیآورد. بهترین حالت این است که فردی که از آنیکی بیشتر و بهتر میتواند حرف بزند و بهتر صحبت و متقاعد کند، پا پیش گذارد. ما روانشناسان معمولاً جملات (بسته پاسخ و باز پاسخ) داریم که در موانع ارتباطی آموزش میدهیم. یعنی سؤالاتی بپرسید که طرف مقابل را به وجد بیاوری و وادار به صحبت کردن کنی به صورتی که بسته پاسخ نباشد یعنی با تکان دادن سر یا بله و خیر گفتن جواب ندهد لذا باید سؤالاتی پرسیده شود که طرف را مجبور به توضیح دادن بکند.
خداروشکر چند سالی است تابوی روانشناس در کشور ما شکسته شده و دیگر کمتر به روانشناس «دکتر دیوانهها» گفته میشود. مردم میدانند که مهمترین حرفهای که درزمینه روانشناسی داریم؛ کمک کردن، آموزش، آگاهی و دادن شناخت به مراجعهکننده است. دیگر دوره عمه تراپی و مادربزرگ درمانی تمامشده است و بهتر است از دانش کسی استفاده کنیم که تخصص ویژه در این زمینه دارد .