در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۲۲۴۴
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۹
برگزاری آئین‌ها و سنت‌های کهن دیار هگمتانه که امروز بر تار و پود آن ریشه دوانیده، نوید نوروز را می‌دهد، از شال‌اندازی گرفته تا کوسه‌گلین، قاشق‌زنی و نوروزخوانی، حکایت از اصالت مردم این دیار دارد، رسم و رسومی که همیشه بوی تازگی می دهد.

تقی حسن زاده، پایگاه خبری دانا، سرویس استانها، آئین‌های نوروزی در سراسر ایران و البته در استان همدان برگرفته از باورها و اعتقادات ملی و مذهبی ایرانیان است و ریشه در هویت‌ فرهنگی ما دارد و مردمان پایتخت تمدن ایران زمین با قدمتی دیرینه و کهن، برای زنده نگه‌داشتن این سنت‌ها، نوروز را بهتر از همیشه در گذر زمان حفظ کرده‌اند.

آن‌گاه که نیمه‌های اسفند از راه می‌رسد و عمو نوروز آن کوله پُر از بارش را روی دوشش می‌گذارد و به راه می‌افتد، درختان تکانی به خود می‌دهند تا برای جوانه زدن آماده شوند، رسم و رسوم نوروزی هم سروکله‌شان پیدا می‌شود، زنان و دختران همدانی خود را برای خانه‌تکانی آماده می‌کنند و به رسم قدیم، سیاهی‌ها و غبارها را دور می‌ریزند و پاکی و صفا را با نو شدن سال وارد زندگی و حیات دوباره خود می‌کنند.

استان همدان با گنجینه‌ای مملو از آداب و سنت‌های کهن با بیش از سه هزار سال قدمت، نسل به نسل خاستگاه نمایش "کوسه گلین" یا "کوسه برنشین" بوده تا به نسل حاضر رسیده و با آمدن بهار و رفتن سرمای زمستان که دیگر استخوان سوز نیست، بازیگران کوسه گلین در مدح رسیدن بهاری دوباره شعر بخوانند.

با وجود اینکه از این آیین تنها عنصر نمایشی آن باقی مانده، اما مردمان دیار هگمتانه این روزها مشتاق شنیدن صدای ساز و دهل کوسه و گلین و نوید نوروزی خوش‌یمن هستند و درخواست سالی نیکو از خداوندگارشان دارند.

در این آیین که از چند روز مانده به نوروز آغاز می‌شود، یک نفر با سر و صورت سیاه شده، پوستین وارونه بر تن، کلاه بوقی بر سر و زنگوله به پا، با هیبتی عجیب در نقش "کوسه" که نماد عدم زایش است با ساز و دهل وارد روستا می‌شود و پای‌کوبان و ساز زنان، آمدن بهار را به روستاییان نوید می‌دهد.

فرد دیگری نیز با هیبتی زنانه در نقش همسر کوسه یا همان "گلین" با دامن نمدی رنگارنگ با توبره‌ای در دست به راه می‌افتد و کوسه را در این کار همراهی می‌کند و در برخی روستاها بچه‌ها به دنبال آنها راه می‌افتند، در قدیم کوسه و گلین به هر خانه‌ای که درش باز بود، به ویژه خانه اعیان و اشراف وارد می‌شدند و در محوطه حیاط شروع به حرکت‌های جالب، خنده‌دار و رقص و پایکوبی می‌کردند و در مدح بهار شعر می‌خواندند؛ صاحبخانه‌ها نیز در حد وُسع و طبع خود کمکی نقدی و یا جنسی به آنها می‌دهند.

آیین کوسه گلین که در زمان ساسانیان در بسیاری از نقاط ایران از جمله همدان اجرا می‌شد، امروزه در میان فرهنگ‌های مدرنیته رنگ باخته و صدای ساز و دُهل این آیین سنتی در آستانه نوروز تنها در روستاهایی به تعداد انگشتان دست در همدان کوک می‌شود.

به گفته کارشناسان فرهنگی همدان این آیین که روش اجرا و تعداد بازیگران آن در روستاهای استان همدان متفاوت است، در روزگاران قدیم مخصوص چوپانان و گله‌رانان بود، اما در دهه‌های اخیر دلاکان و حمامی‌ها نقالدی (رسم شعرخوانی که در ملایر برگزار می‌شد) به راه می‌انداختند و نقش اصلی این مراسم را کوسه که شخصیتی پیام‌آور نوروز، شادی، بهار و زندگی دوباره بود، بر عهده داشت و مردم قدم او را خوش یمن می‌دانستند.

در همدان رسم بر این بود که تمام اندام کوسه و گلین پوشیده و تنها چشم‌ها و سوراخ بینی مشخص بود و روی لباس نمدی کوسه، تعدادی منگوله دوخته می‌شد که به اطراف آویزان و چوب بلندی در دست داشت که یک سر آن برجسته بود و به آن 'قورچنگ' می‌گفتند، زن کوسه نیز روی لباس نمدی خود یک دامن کوتاه از چیت رنگارنگ می‌پوشید که به آن پَرچین یا به گویش محلی "تومان قری" می‌گفتند.

این آیین همچنین در بیشتر روستاهای استان همدان به سنتی زیبا اجرا می‌شد، تعداد بازیکنان این جشن پنج تا ۱۰ تن بود، نفر نخست این گروه با پوشیدن لباس چوپانان و به سر کردن پوست بزغاله و تزئین خود به نقش کوسه یا ناقالی درمی‌آمد و نفر دوم پسری ۱۵ ساله با پیراهن و چادری زنانه نقش عروس کوسه را داشت و ۲ تن دیگر نیز هر کدام ۲ شاخ به سرشان می‌بستند و چند زنگوله به لباس خود می‌دوختند و چند نفر هم ساز و دُهل می‌نواختند.

در اجرای این آیین، کوسه که در پیشاپیش گروه حرکت می‌کرد، با دست‌های خود صدای زنگوله‌های بسته به خود را درمی‌آورد و سپس وارد خانه‌ای می‌شد و با پاشنه کفش یا چوب دستی خود ضربه‌ای به طویله می‌زد، با این اعتقاد که این کار شگون دارد و خیر و برکت را برای صاحبخانه به ارمغان می‌آورد.

در این روز مردم درب خانه‌های خود را باز نگه می‌داشتند و کوسه همچنان که صدای زنگوله‌ها را درمی‌آورد، اشعاری را می‌خواند که مضمون اشعار بیشتر طلب سلامتی، خیر و برکت برای صاحبخانه است، پس از آوازخوانی کوسه، افرادی که در پوست بُز نر بودند، با یکدیگر چوب بازی می‌کنند و عروس و کوسه حرکات موزون سرشار از پیام‌های نیک سنتی را اجرا می کنند و سپس مردم هدایایی که آورده اند را تقدیم کرده و در آخر کوسه دوباره برای همه اهالی روستا دعا می‌کرد.

یکی از بزرگان شهر درباره این سنت دیرینه همدان گفت: "کوسه گلدی" یا "کوسه گلین" به روش‌های مختلف توسط بزرگسالان و در فضای باز ۵۰ روز به نوروز اجرا می‌شد که در نوع دیگر این نمایش سنتی نوروزی، مرد لباس‌های عجیب می‌پوشد و به خودش زنگوله گوسفندی آویزان می‌کند و سپس گله گوسفندی را برمی‌دارند و در کوچه‌های روستا می‌گردند و از مردم آرد، شکر و پول جمع می‌کنند و با آنچه گرد آورده‌اند، حلوا می‌پزند و مهره‌ای آبی داخل آن گذاشته و به همه تعارف می‌کنند، مهره آبی از دهان هر کسی بیرون می‌آمد، دور آن جمع می‌شدند و روی او آب می‌ریختند.

حاج طاهر بیان کرد: در نوع دیگری از نمایش سنتی نوروزی "کوسه گلین" که در برخی دیگر از روستاهای استان همدان اجرا می‌شد، مردی سوار بر الاغ با پوشیدن لباس‌های گرم و رنگین از اواخر زمستان به دوره‌گردی می‌افتد و با دایره زنگی که در اختیار دارد، بنای خواندن و نواختن را آغاز و توجه همگان را به خود جلب و وانمود می‌کند که سردش است، در صورت بودن برف، مردم به سوی او گلوله برفی پرتاب می‌کردند که بیشتر جنبه شوخی و مزاح داشت و با خلق لحظه‌های شیرین و شاد، هر کسی در حد توانش به او هدایایی می‌داد.

از شعرهای ناب این سنت می‌توان به این شعر اشاره کرد: نقالدی گنده گنده، پنجاه رفته و چهل مونده، منظور این بوده که پنجاه روز از زمستان رفته و چهل روز به بهار باقی مانده است.

وی ادامه داد: نوع دیگری از آیین کوسه‌گلدی یا کوسه گلین آمدن بازیگران دوره‌گرد، عروسک گردانان یا به گویش محلی نقالدی و حاجی فیروزه بود که خبر از نزدیکی عید می‌داد تا مردم برای استقبال آماده شوند، برخی از گروه‌های بازیگر عنتر و برخی هم خرس همراه داشتند و پسر بچه‌هایشان لباس دخترانه می‌پوشیدند و با شعر و تنبک سرپرست گروه می‌رقصیدند و شعرهایی همچون "نُقُلدی آی نُقُلدی، نُقُلدی گنده گنده، نُقُلدی آی نُقُلدی، چل رفته، پنجاه مانده" را سر می‌دادند، گاهی خرس را وادار می‌کردند که همراه پسر بچه‌ای که لباس دخترانه پوشیده بود، برقصد و همراه تنبک می‌خواندند "خرسو به رقص آوردیم، دُمشو به دست آوردیم" و سرپرست گروه نمایشی با خواندن، از رقص ها می‌خواست بشکن بزند و بگوید: "اینجا بشکنم، یار گله داره، آنجا بشکنم، زلزله داره".

از نکات جالب توجه این نمایش آئینی همدان این است که کوسه و زنش همیشه با روی خوش استقبال نمی‌شد و گاهی هم صاحبخانه‌ها پنهانی روی آنها آب می‌ریختند و کوسه خانواده‌های دست و دلباز را دعا و آرزو می‌کرد که سال آینده احشام آنها فراوان شود.

کارشناس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان درباره آئین سنتی کوسه گلین به ایرنا گفت: همزمان با استقبال از عید نوروز، مراسم کوسه گلین را در روستاها و گاها در شهرها که زندگی شهری شکل واقعی خود را نگرفته بود، داشتیم و عده‌ای به اسم کوسه و گلین وارد روستاها می‌شدند و یکی خود را به شکل کوسه و دیگری هم به صورت گلین یا عروس درمی‌آوردند، ۲ نفر ساز و دُهل می‌زدند و یک نفر هم خورجینی داشت که وسایل و هدایایی را که مردم می‌دادند، جمع آوری می‌کرد.

"فرییا نعمتی" افزود: کوسه و گلین در روستاها می‌رفتند درب خانه‌ها را می‌زدند و فی‌البداهه شعر و آوازهای شاد می‌خواندند، مضمون همه این شعرها نیز این بود که مردم بیدار شوید نوروز آمده و با آمدن بهار سختی می‌رود، مردم هم با دیدن آنها که پیام‌آور نوروز بودند، خوشحال می‌شدند.

وی ادامه داد: کوسه گلین چون مژده آمدن بهار را می‌دادند، هر کسی به اندازه استطاعت و وُسع مالی که داشت، به آنها هدایایی همچون نخودچی، کشمش و گندم می‌دادند.

این کارشناس میراث فرهنگی استان همدان گفت: از قدیم رسم بود کوسه گلین روستا به روستا می‌رفتند تا عید را به مردم مژده دهند، سنتی که در شهر کمتر این اتفاق می‌افتاد.

به گفته نعمتی، علاوه بر اینکه کوسه گلین به در خانه‌ها می‌رفتند، در طویله‌ها نیز می‌رفتند و می‌زدند که بهار آمده و صاحبخانه برای خیر و برکت دام‌ها را به طبیعت می‌بردند و برای زیاد شدن آنها دعا می‌کردند، به آنها کوسه‌چوپان می‌گفتند.

وی با بیان اینکه آئین ملی را نمی‌توان کم یا زیاد کرد و سنت‌های نوروز برای کل ایران است، افزود: این سنت‌ها قدمت ۲ هزار و ۵۰۰ ساله دارد، اما در نقاط مختلف کشور رسم‌ها متفاوت است و در باورهای مردم در اصل آئین نوروزی که شامل چندین رسم است، هیچ تغییری نیست همه جا یکسان برگزار می‌شود.

 

کارشناس میراث فرهنگی استان همدان با ذکر این نکته که با آمدن بهار از سرما و زمستان و سختی و از سیاهی و ظلمت به سمت نور و خورشید می‌رویم، گفت: چون روز برای ما بلندمدت می‌شود و زمین برای کشاورزان محصول می‌دهد، دام‌ها از طویله رها و وارد طبیعت می‌شدند، چون تولدزایی و زایش دارد و زندگی به ما برمی‌گردد و سرشار از نور و روشنایی و خیر و برکت می‌شود.

نعمتی با تاکید بر اینکه انسان پیوند ناگسستنی با چرخش کیهان، خورشید، زمین و آسمان دارد، بیان کرد: انسان برای اینکه از این سیاهی و ظلمت جدا شود، شادی خود را همزمان با نوروز نشان می‌دهد و سیاهی و ناپاکی را اندوه‌گیری می‌کند.

کارشناس میراث فرهنگی استان همدان: پاکیزه کردن هم باز به باورهای ما برمی‌گردد، وقتی سیاهی و نکبت از بین برود، تمیزی خیر و برکت می‌آید، به همین دلیل در آستانه نوروز زیلو و فرش را می‌شستند، به ویژه در روستاها اتاق‌ها را سفید و گِل‌اندود می‌کردند.

وی اظهار داشت: به واسطه زمستان‌های سخت همدان، مردم کرسی می‌گذاشتند و از منقل و ذغال استفاده می‌کردند و بیشتر مطبخ‌خانه در اتاق کنجی داشتند که موجب می‌شد اتاق دوده بگیرد و سیاه شود که دوده‌گیری از اینجا نشات گرفته و نظافت یکی از ارکان مهم ایران باستان است.

کارشناس میراث فرهنگی استان همدان افزود: پاکیزه کردن هم باز به باورهای ما برمی‌گردد، وقتی سیاهی و نکبت از بین برود، تمیزی خیر و برکت می‌آید، به همین دلیل در آستانه نوروز زیلو و فرش را می‌شستند، به ویژه در روستاها اتاق‌ها را سفید و گِل‌اندود می‌کردند.

نعمتی یادآور شد: اگر استطاعت مالی مردم خوب بود، پرده و زیرانداز نو و لباس نو برای بچه‌ها می‌خریدند، ملزومات سفره عید را تهیه می‌کردند، چند خانوار هم با یکدیگر نان‌های عید، شیرینی و کلوچه می‌پختند، تخم‌مرغ آب پز می‌کردند، گندم بو داده، نخودچی، کشمش و مویز را برای سفره هفت‌سین تهیه می‌کردند و مجموع این اقدامات حدود ۲ هفته‌ای طول می‌کشید.

مراسم شال‌اندازی نیز سنتی دیرینه است که در بیشتر مناطق همدان معمول بوده و با پیشرفت تکنولوژی و فرهنگ آپارتمان نشینی این رسم زیبا کمتر اجرا می‌شود، رسم چنین بود که بعد از مراسم آتش‌افروزی در چهارشنبه‌سوری جوانان بر بام خویشاوندان و همسایگان رفته و شالی را از پنجره و در روستاها از روزن بام‌ها به درون خانه آویزان می‌کردند و صاحبخانه شال را از آجیل و میوه و سایر تنقلات پُر می‌کرد و می‌گفت: "برکش؛ خدا مرادت را بدهد".

نعمتی درباره سنت شال‌اندازی در همدان گفت: جوانان روستا روی پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و از لوله‌های بخاری یا دودکش خانه‌ها، شالی را داخل اتاق می‌انداختند، صاحبخانه به رسم مهمان‌نوازی داخل شال مقداری نخود و کشمش، جوراب و آجیل می‌گذاشتند.

به گفته وی، بُرد فرهنگی که شال‌اندازی داشت، این بود که جوانان روستا برای دختری که مورد علاقه و یا نامزد آنها بود، به در خانه‌های‌شان می‌رفتند و برای ابراز علاقه شال‌اندازی می‌کردند.

نعمتی اضافه کرد: شال‌اندازی مخصوص شمال غرب و غرب کشور است و یک سوم ایران این رسم نوروزی را دارند و امروز در روستاهای دور دست استان همدان روستاهای کبودرآهنگ و رزن برگزار می‌شود.

کارشناس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان فال مهره و فالگوش را نیز از دیگر سنت‌های نوروزی عنوان کرد و افزود: در شب عید برخی فالگوش سر چهارراهی می‌ایستادند و نیت می‌کردند که اگر صحبتی خوبی می‌شنیدند، برای آنها خوشایند و خوش‌یُمن بود.

نعمتی گفت: قاشق‌زنی هم رسم دیگر نوروز بود که چادر سرشان می‌گذاشتند و به در هفت خانه می‌رفتند، خانم یا آقا فرقی نمی‌کرد، صاحبخانه هدایایی به آنها می‌داد.

وی تاکید کرد: همه این سنت‌ها علاوه بر ایجاد نشاط و شادابی، نوعی همدلی و وفاق اجتماعی هم در پی داشت،

سنت‌های نورورز؛ تقویت همدلی و وفاق

مردم با هم همدلی داشتند و یکدیگر را می‌شناختند و این سنت‌ها را در محله‌های خود انجام می‌دادند که نشان دهنده مودت و دوستی مردم بود.

پنجشنبه آخر سال هم رسم دیگری در استان همدان است که در حال حاضر نیز صد درصد مردم خیرات درست می‌کنند و سر مزار عزیزان خود می‌روند.

کارشناس میراث فرهنگی استان همدان آماده کردن مقدمات، چیدمان سفره هفت‌سین روی کرسی در مجمع مسی و پخت سمنو به عنوان یکی از مهمترین سنت‌های ایرانیان را از دیگر آداب و رسوم نوروز برشمرد و ادامه داد: در گذشته چون پخت سمنو را منصوب به خانم فاطمه زهرا(س) می‌دانند، حالت تقدس پیدا می‌کند و سعی می‌کردند خانمی که مومن است را متولی این کار کنند. بر اساس باور خودشان نذر می‌کردند و سال بعد که حاجت‌روا می‌شدند، خودشان کمک حال پخت سمنو می‌شدند.

گرفتن فال حافظ، تلاوت قرآن، عیدی دادن، پخت قورمه‌سبزی و پلو، دید و بازدید بزرگترها و همسایگان، عیدی بردن برای نوعروسان و دامادها، درست کردن آش، رفتن به سیزده به در به صورت دسته‌جمعی و قصه‌گویی و تاب‌بازی زنان، از دیگر سنت‌های نوروز ایرانیان از جمله همدان است که امروز نیز رواج دارد.

کارشناس میراث فرهنگی استان همدان گفت: در گذشته هر ماه در ایران یک جشن داشتیم، اینها صله‌رحم بود و امروز نیز می‌تواند همین جشن‌ها برپا شود.

به گفته نعمتی، جشن‌های ایران باستان ۲ شکل دارد، یک شکل شکرگزاری از خداوند است و نوع دیگر اینکه همه مردم در کنار هم بودند و در تمام این جشن‌ها خداوند را در نظر داشتند.

ارسال نظر