محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ متخصصان میگویند رفتار پرخاشگرانه بخشی طبیعی در روند رشد کودک شماست، اما از او انتظار میرود که در مدرسه احساساتش را کنترل و مدیریت کند. هرچه آموزشهای شما در این زمینه از سن کمتری آغاز شود احتمال اینکه فرزندتان بتواند بر پرخاشگری اش غلبه کند بیشتر خواهد شد.
در این زمینه نکته مهم این است که دوران پیشدبستانی سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان، مداخله به موقع و پیشگیری از مشکلات عاطفی، اجتماعی و تحصیلی آینده آنان است.
مداخله به موقع و تغییر رفتارهای ناسازگار کودک در این دوره حساس، بر مهارتهای اجتماعی و محبوبیت کودک نزد همسالان و بزرگسالان میافزاید و او را برای پذیرش مسئولیتهای تحصیل در دبستان آماده خواهد کرد.
رفتار پرخاشگانه چیست و چه علائمی دارد؟
رفتار توام با خشم نشاندهنده تعارض بین شخصیت در حال رشد کودک با شخصیت و نگرشهای والدین است. هرگاه کودک بفهمد از طریق عصبانی شدن به خواستههایش میرسد و میتواند توجه بسیاری را به خود جلب کند و در والدین اضطراب به وجود آورد، خشم خود را تکرار خواهد کرد.
خشم منشأ پرخاشگری است. اگر خشم به نحو درستی مدیریت نشود و باعث آسیب رسیدن به دیگران شود، به آن پرخاشگری میگویند. صاحب نظران حوزه روانشناسی، پرخاشگری را رفتاری تعریف میکنند که شخص به واسطه آن عملی را به قصد آسیب رساندن به خود یا دیگری انجام میدهد. این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد.
باید تاکید کرد که پرخاشگری در کودکان به شکلهای گوناگون بدنی (لگدزدن، گاز گرفتن)، کلامی (فریادزدن، رنجاندن) یا بهصورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را بهزور گرفتن) خود را نشان میدهد. نقطه قوت این تعریف در عینی بودن آن است که به رفتار قابل مشاهده گفته میشود. نقطه ضعف آن هم این است که شامل بسیاری از رفتارهایی میشود که ممکن است به طور معمول پرخاشگری معرفی نشوند.
تحقیقات نشان میدهد بیشتر کودکان خشم زیاد خود را آشکار میکنند، ولی با رشد سنی و عقلی، ورود به مهدکودک و پیشدبستانی و قرار گرفتن در معرض آموزش مربیان و بودن در کنار همسالان، خشم خود را بهتر کنترل میکنند. این بهبود به شخصیت موروثی، محیط خانوادگی، هوش و رشد کودکان بستگی دارد.
هر اندازه میزان رفتارهای پرخاشگرانه کودک در دوران خردسالی بیشتر باشد، احتمال بروز رفتارهای خشن و تند در آینده، به ویژه در بزرگ سالی آنها، افزایش مییابد. کودک تا شش ماهگی، زمانی که در انتظار غذاست یا چیزی به او میدهند که نمیخواهد، یا زمانی که به کاری وادارش میکنند، از خود خشم نشان میدهد.
کودک در ۱۵ ماهگی، زمانی که به او اجازه نمیدهند در غذا خوردن مستقل باشد، عصبانی میشود. از ۱ تا ۳ سالگی در مرحله منفیگرایی و لجبازی است بنابراین کودکان میتوانند حاکمان و مستبدانی کوچک باشند. آنها از کسی که بازیشان را قطع کند متنفر میشوند و ممکن است از روی خشم اشیا را پرت کنند.
آنها از ۱۸ ماهگی در هنگام ناراحتی لگد میزنند. از ۲ تا ۵/۲ سالگی تلاش میکنند برای داشتن و مالکیت یک اسباببازی بچههای دیگر را کتک بزنند. از ۳ تا ۴ سالگی بهتدریج زبانی را به کار میگیرند تا از طریق آن احساسات پرخاشگرانه خود را خالی کنند. در حدود ۶ سالگی غالباً لگدزدن و کتککاری دوباره تکرار میشود. در ۸ تا ۹ سالگی بیشتر بحث و جدل و بهکار بردن کلمات توهینآمیز و فحش را جایگزین پرخاشگریهای جسمانی میکنند.
چرا کودکمان پرخاشگر میشود؟
یکی از عواملی که در سالهای اخیر بر آن تاکید شده، تأثیر عوامل ژنتیکی در پرخاشگری است. پژوهشهای تخصصی اغلب نشان میدهند که بیشتر کودکان پرخاشگر، والدین پرخاشگر دارند. اگرچه پرخاشگری بیشتر تحت تاثیر عوامل ژنتیکی است تا عوامل محیطی، اما والدینی که دچار تغییرات خلقی هستند باید حتماً روی رفتارشان کنترل داشته باشند.
بیشتر اوقات عدم نظارت، واکنش شدید به رفتار کودک و تنشهای خانوادگی به مشکلات رفتاری جدی در کودک منجر میشوند. این کودکان دچار کمبود عزت نفس هستند و به همین دلیل سرخوردگی خود را به شکل بی ادبی نسبت به سایرین بروز میدهند.
برخی از عوامل خانوادگی که به شدت در ایجاد پرخاشگری در کودکان مؤثرند عبارتند از: سطح تنشهای خانوادگی، مشکلات جدی میان والدین، افسردگی و تأثیرگذاری مثبت یا منفی خانواده. علاوه بر اینها میتوان به خطاهای والدین، از جمله تنبیه شدید، عدم هماهنگی بین پدر و مادر، عدم قدردانی و تحسین کودک، کودکآزاری و ... نیز اشاره کرد.
همچنین بخش بزرگی از پرخاشگری کودک به تجربیات عاطفی او مربوط است. احتمال وجود مواردی، چون فقدان حس دلسوزی، مهارتهای ارتباطی ضعیف، متوسط IQ پایین، یا خلق و خوی دشوار در کودکانی که دچار مشکلات رفتاری میشوند، بیشتر است.
کودکانی که به مشکلات پزشکی مانند اختلال سلوک نیز دچار هستند باید به سرعت تحت درمان قرار بگیرند، چون این نوع مشکلات ممکن است به خشونت با انسانها یا حیوانات منجر شوند.
لازم به ذکر است احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودکانی که در محلههای ناامن زندگی میکنند، مثل محلاتی که افراد معتاد یا بزهکار در آن زیاد هستند، بیشتر خواهد بود. بچههایی که به مدارسی با شرایط ناامن میروند یا دوستانی دارند که با آنها پرخاشگرانه برخورد میکنند، یا کودکانی که تمام روز را به تماشای تلویزیون میگذارنند، همگی مستعد رفتارهای غیرعادی هستند. فقر، محرومیت و تکوالد بودن هم میتواند باعث واکنشهای شدید کودک نسبت به دیگران بشود.
توصیههای کاربردی برای رفتار با کودک پرخاشگر
متخصصان میگویند اگر از همان ابتدای کار، ابتکار عمل را به دست نگیرید و با رفتارهای پرخاشگرانه کودکتان برخورد نکنید، احتمال دارد که این مشکل در زمان کوتاهی شدت پیدا کند.
سبک تربیتی نقش مهمی در آموزش هنگام پرخاشگری ایفا میکند. از پرخاشگریهای تصادفی کودکتان به عنوان لحظات آموزشی بهره ببرید. مثلاً، اگر فرزند شما به دوست اش آسیب رساند، به جای آنکه همانجا سرش فریاد بکشید از این واقعه استفاده کنید تا به فرزندتان نشان بدهید چطور رفتارهای پرخاشگرانه میتواند به دیگران آسیب بزند. سپس او را وادار کنید از صمیم قلب از دوستاش عذرخواهی کند.
نکته مهم اینکه موقع برخورد با فرزندتان باید آرام باشید. حتی اگر روز سختی داشتهاید یا به هردلیلی ناراحت یا عصبانی هستید سعی کنید هنگام حرف زدن با فرزندتان درباره کاری که کرده است آرامش خود را حفظ کنید. با او درباره نتیجه رفتارش صحبت کنید – مثلا به او بگویید اگر به این روش ادامه دهد بچههای دیگر ممکن است دیگر تمایلی به بازی کردن با او نداشته باشند. در این موارد مراجعه منظم به مشاور هم موردی ضروری است.
باید بدانید دوستان نقش بسیار مهمی در زندگی فرزند شما دارند و بر رفتار او به شدت اثرگذار هستند. اگر فرزند شما شاهد این باشد که دوست اش جواب پدر و مادرش را میدهد یا با خواهر و برادرهایش رفتار پرخاشگرانه دارد، مطمئناً به این رفتار به عنوان رفتاری قابل قبول فکر خواهد کرد. در چنین مواردی باید دربارهی اشتباه بودن رفتار دوستاش با او صحبت کنید.