محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ یکی از ابعاد وجودی انسان، اجتماعی بودن اوست که در مقام تربیت باید مورد توجّه قرار گیرد. بنابراین، از جمله حقوقی که فرزندان بر والدین دارند، تربیت نمودن آنها به آداب و اخلاق اجتماعی است، تا استعدادهای آنها در عرصه حیات اجتماعی شکوفا شود و بتوانند بهصورت فعّال و موفق، در اجتماع حضور یابند.
مقصود از تربیت اجتماعی، پرورش دادن فرزندان بر اساس التزام به آداب اجتماع و اصول ارزشمند اخلاقی است، بهطوری که از همان دوران کودکی بتوانند در جامعه حضور یابند و از حسن رفتار و ادب و تعادل روحی و روانی، و خِرَدورزی در برخورد با دیگران، برخوردار باشند.
البتّه تربیت اجتماعی با دیگر مراحل تربیتی نیز مرتبط بوده و جدای از سایر مراحل، قابل تحقّق نخواهد بود. اسلام بهعنوان دینی جامعنگر، به آداب و اخلاق اجتماعی، عنایت خاصی دارد و دستورهای ارزنده در اینباره صادر نموده است. عفو و بخشش، احترام به شخصیت دیگران، تواضع، نظم و انضباط، محبت متقابل، رعایت حقوق دیگران، جرأت و شهامت داشتن، ایثار و فداکاری و گذشت، نظارت و مراقبت اجتماعی، مشورت کردن، تعاون و همکاری و مسئولیتپذیری و ... جزو اصول تربیتی، اجتماعی است که مورد سفارش اسلام قرار گرفتهاند، و بیتردید خانواده، اوّلین نهادی است که این اصول در آن تجربه میشود و پدران و مادران میتوانند الگوی عملی و نمونه عینی این صفات برای کودکان و نوجوانان باشند تا در عرصه زندگی اجتماعی خویش، آنها را بهکار بندند.
۷ سال ابتدایی زندگی مهمترین سالهای تربین اجتماعی کودک
تربیت اجتماعی کودکان در ۷ سال ابتدایی زندگی شکل میگیرد و نیمی از آن چه میآموزد، در این ۷ سال روی میدهد. زندگی همگی ما در ارتباط با انسانهای دیگر معنا میشود؛ در واقع ما در مسیر زندگی نیازمند برقراری رابطه و ارتباط با اطرافیانمان هستیم. بچهها همانند آب نهرهای باریک، همیشه نمیتوانند مستقل و جدا باقی بمانند، ناچار روزی باید به دریای جامعه وارد شوند، بدیهی است حفظ موجودیت در مقابل امواج پرخروش اجتماع، نیاز به مهارتهای اجتماعی قوی دارد و این در حالیست که بسیاری از والدین حتی کمترین فرصت را به کودکان خود نمیدهند تا آنان مجال این را داشته باشند که افکار و احساسات خود را نشان دهند.
اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که آن هاساکت و آرام باشند و تسلیم خواستههای آنان شوند؛ به ویژه زمانیکه خارج از منزل همراه آنها هستند و این انتظار، دست کم تا بیست سالگی فرزند ادامه دارد و پس از این سن منتظرند که حصارها شکسته شود و فرزندشان ارتباط اجتماعی سالمی با سایرین برقرار کند!
فرزند پروری یکی از دغدغهها و تکالیفی است که بر عهده والدین گذاشته شده است از این جهت داشتن فرزند اجتماعیبرای والدین یک نقطه قوت، مزیت و حتی نوع ارزیابی فرزندان محسوب میشود.
خوشبختانه طی چند سال گذشته این موضوع برای پدر و مادرهای جوان بیش از پیش اهمیت یافته است و بسیاری از آنها درصدد یافتن راههایی برای تقویت مهارتهای اجتماعی فرزندانشان هستند.
۷ سال دوم، دوره پرورش دینی است
در این دوره است که کودک از حکم وضعی به حکم تکلیفی باید عمل کند. علاوه بر آموزش اعمال واجب اعم از روزه و نماز در ۷ سالگی، امام صادق (ع) در زمینه تعلیم احادیث اسلامی میفرمایند: «احادیث اسلامی را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید، قبل از آن که مخالفان بر شما سبقت گیرند». (کافی ج ۶ ص ۷۶) امام صادق (ع) درباره روزه گرفتن کودکان میفرمایند: «ما به کودکان خود در ۷ سالگی میآموزیم که هر قدر طاقت دارند، نصف روز باشد، یا بیشتر و یا کمتر روزه بگیرند و هرگاه گرسنگی بر تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار کنند، تا این که به روزه گرفتن عادت کنند و آن را تحمل نمایند.
پس شما از کودکان خود بخواهید که در ۹ سالگی هر قدر که طاقت روزه دارند، روزه بگیرند و هرگاه که تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار کنند». (فروع کافی ج ۲، ص ۱۲۴) ایمان واقعی به مذهب از حدود ۱۲ سالگی در کودک پیدا میشود و در این سن تا حدود قابل توجهی میتوان معنای اصیل مذهب را به او منتقل کرد. ضمنا مبانی اخلاقی و تربیتی، به آداب معاشرت و رسوم و سنن در همین دوره باید به کودک آموزش داده شود. پایان این دوره همزمان با دوره نوجوانی است و کودک با تجاربی که در زمینههای مختلف به دست آورده، تاحدی به فردی مستقل و صاحب نظر تبدیل میشود. در نظر داشته باشیم که آموزش کدک در این سن میبایست با احترام و آرامش صورت گرفته و سعی کنیم کودک با قناعت کافی به امر یادگیری بپردازد.
۷ سال سوم، دوره تمرین و عمل است
در این دوره نیز که خود به ۳ مرحله پایانی نوجوانی، دوران بلوغ و دوره جوانی تقسیم میشود، بیشتر توجه والدین باید به دوران بلوغ باشد که دوره رشد احساسات و نوعی تولد مجدد است و دورهای است که نیاز آنان به راهنمایی، به اوج خود میرسد. ایمان به مذهب از ۱۶ سالگی اوج میگیرد و در صورتی که به الگوی کاذبی برخورد کردند، در جنبه مذهب، خطراتی برایشان وجود خواهد داشت.
پایان بلوغ و از حدود ۱۸ سالگی، دوره استقلال تقریبی است. دقت و استدلال منطقی در او رشد میکند و میتوان از این طریق به آموزش مذهبی و دینی او بیش از قبل پرداخت.
تشویق روابط دوستانه، روند اجتماعی شدن کودک را آسان میکند.
تشویق روابط دوستانه، روند اجتماعی شدن کودک را آسان می کند
اگر میخواهید کودکی اجتماعی داشته باشید باید مهارتهای دوستیابی او را تقویت کنید. دوستیهای کودکانه مقدمهای برای یادگیری تعامل موثر با دیگران هستند. کودکان در گروه دوستی خود و با قهر و آشتیهای کودکانه درسهای بزرگی در مورد روابط اجتماعی یاد میگیرند. هرچه دایره دوستی فرزند شما بزرگتر باشد یادگیری این مهارتها بهتر انجام میگیرد.
بنابراین بهعنوان والد فرزندتان را به داشتن روابط دوستانه با سایر کودکان تشویق کنید و حمایت خود را به آنها نشان دهید. گاهی در مورد دوستانش صحبت کنید، نام آنها را بهخاطر بسپارید و فرصتهایی برای بازیکردن با یکدیگر ایجاد کنید. به یاد داشته باشید که کودکان، درست مانند بزرگسالان، گاهی از یکدیگر ناراحت میشوند، اما این به معنای پایان رابطهی دوستی آنها نیست و فقط برای حل مشکل پیشآمده به کمک نیاز دارند.
معرفی نمونههایی از آداب اسلامی اجتماعی
یکی از مهمترین آداب اجتماعی که در زمره حقوق مسلمانان نسبت به یکدیگر محسوب میگردد، حسن معاشرت با مردم و احترام به آنهاست. خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: به بندگانم بگو بهبهترین وجه سخن بگویند. «وَ قُل لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ اَحسَنُ» کلمه «عِبادِی» اشاره به مؤمنین است و «احسَنُ» بهترین از نظر طرز بیان و بهترین از جهت توام بودن با فضائل اخلاقی و روشهای انسانی است. بسیاری از مظاهر احترام به دیگران و برخورد سالم با آنها در روایت معصومین (علیهمالسّلام)، خطاب به فرزندانشان مورد تاکید قرار گرفته است.
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، ضمن وصیت خود به امام حسن (علیهالسّلام) میفرماید: با مردم بهنیکویی سخن بگویید، همانگونه که خداوند شما را بدان امر کرده است. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسنًا کَمَا اَمَرَکُمُ اللهُ».
همچنین در پرهیز از استهزاء و تحقیر دیگران به آن حضرت فرموده است: فرزندم، هیچگاه در برخوردهایت کسی را تحقیر مکن، زیرا یا بزرگتر از توست که باید بهجای پدر خود او را به حساب آوری، یا همانند (همسال) توست که برادرت میباشد، و یا کوچکتر از توست که باید او را فرزند خود بدانی.
و نیز به ایشان فرموده است: عذر کسی که از تو پوزش بخواهد، بپذیر و پذیرای عفو و گذشت از مردم باش. «.. وَاَقبِل عُذرَ مَنِ اعتَذَرَ اِلَیکَ وَ اَقبِلِ العَفوَ مِنَ النّاسِ».
علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم (علیهالسّلام) نقل میکند که روزی پدرم دست مرا گرفت و فرمود: فرزندم، پدرم محمد بن علی (علیهالسّلام) همچنانکه دست تو را گرفتهام، دست مرا گرفت و فرمود: پدرم علی بن حسین (علیهالسّلام) دست مرا گرفت و فرمود: فرزندم، هر کس از تو کار خیری خواست، برایش انجام بده، اگر او اهل خیر باشد، تو به مقصود خود رسیدهای و اگر اهلش نباشد، تو خود شایسته و اهل آن خواهی بود. «یا بُنَی اِفعَلِ الخَیرَ اِلی کُلَّ مَن طَلَبَهُ مِنکَ فَاِن کانَ مِن اَهلِهِ فَقَد اَصَبتَ مَوضِعَهُ وَ اِن لَم یَکُن مِن اَهلِهِ کُنتُ اَنتَ مِن اَهلِهِ».
کوتاه سخن اینکه معاشرت، رفت و آمد، نشست و برخاست، داد و ستد و برخورد با دیگران، از لوازم حتمی و اجتنابناپذیر زندگی اجتماعی است؛ انسان در مسیر زندگی با افراد مختلف، با سلیقههای گوناگون و گرایشها و فرهنگهای متفاوت مواجه میگردد؛ و حتّی گاه با کسانی برخورد میکند که از نظر فرهنگ، اخلاق، و سطح فکر پایینتر از وی هستند، بلکه چهبسا از اعتدالروانی برخوردار نبوده و پیوسته در صدد بهانهگیری، اِشکالتراشی و درگیری با اطرافیان خود هستند. در اینمیان، کسانی که از سلامت روحی کافی برخوردارند، به حرمت انسانی خود ارج نهاده، از هر وسیلهای برای پاسداری و حراست از آن استفاده میکنند و از اطرافیان خود نیز انتظار دارند این خواسته طبیعی را پاس بدارند. لیکن هرگز نباید انتظار داشت که اطرافیان و معاشران ما در همه امور زندگی با ما همفکر، و همسلیقه بوده و هیچگونه اختلافی نداشته باشند.
روح سازگاری و احترام متقابل ضمن اینکه از برترین صفات انسانی و عالیترین خصلتهای مسالمتآمیز بهحساب میآید، میتواند مشکلات اجتماعی، و معاشرتی را در حدّ بالایی کاهش دهد. بدانجهت سزاوار است والدین، در برخوردها، معاشرتها، شرکت در مجالس و میهمانیها، و بهطور کلّی با پیگیری و جدیت تمام، کودکان را به رعایت این خوی پسندیده تشویق و عادت دهند.