به گزارش پایگاه خبری دانا در زمانه انباشته شدن محاورات روزمره طبقه بالادست جامعه از کلمههای انگلیسی، عربی و فرانسه، محمدعلی فروغی به عنوانی ادیبی سیاستمدار که به گفته خود زبان فارسی را در «مهجوریتی ۶۰۰ ساله» میدید، دست به تاسیس فرهنگستان زبان فارسی زد. چیزی که آن را در سطح اهمیت «ارتش و راهآهن» میدانست نه صرفاً «کارخانه لغتسازی». وی در خطابه «فرهنگستان چیست» و در مکتوب «نامه من به فرهنگستان»، مخاطرات برای زبان فارسی را که بیشتر به دلیل ورود فرهنگ غربی و نیاز دنیای جدید ایجاد شده بود، نشان داده و به بحث پیرامون نحوه مواجهه با آنها میپردازد. او میگوید: نه الفاظ خارجی را به کلی به دور بریزیم، نه به زبان باستان برگردیم. فروغی میگوید که این ادعا که ما آریایی هستیم و نباید از زبان عربی استفاده کنیم «آنقدر بچگانه است که آن را قابل بحث نمیدانم». به هر ترتیب فروغی به دنبال نوزایی زبان فارسی بود و این عمل هم با جمع شدن افرادی مانند دهخدا، ملکالشعراء بهار، سعید نفیسی، بدیعالزمان فروزانفر و خود او در فرهنگستان قابل دست یابی بود. افرادی که در قریب به ۶ سال حدود ۲ هزار واژه ساختند و برای سخن گفتن ایرانیان نظامی جدید تدوین کردند اگرچه با مشکلاتی هم از ناحیه حاکمیت دستور روبرو بودند.
تصویب اساسنامه فرهنگستان در هیأت دولت
عیسی صدیق ادیب، نویسنده و سومین رییس دانشگاه تهران می نویسد که در نوروز ۱۳۱۴ فروغی با وی مشورت کرد و او نیز تجارب خود را در انجمن اصطلاحات نظامی وزارت جنگ و نیز انجمن لغات و اصطلاحات علمی دانشسرای عالی بیان کرده و چون در آن موقع در پاریس مقدمات جشن سیصدمین سال تأسیس فرهنگستان فرانسه فراهم میشد و این قضیه در تهران موضوع روز شده بود، پس از مطالعه اساسنامه آن و رعایت مقتضیات کشور برای فرهنگستان ایران اساسنامهای طرح و تقدیم نخستوزیر کرد. پس از آن به دستور فروغی کمیسیونی با حضور وزیر معارف و چند تن از استادان دانشگاه تشکیل و اساسنامهای تهیه شد.
این اساسنامه در ۱۶ ماده در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ به تصویب هیأت دولت رسید. وظایفی که عبارت بود از ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمع آوری لغات و اصطلاحات پیشروان و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانهها و آهنگهای ولایتی، هدایت افکار به حقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتاب های سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی.
این اساسنامه در پنجم خرداد همان سال برای اجرا به وزارت معارف ابلاغ شد. به موجب اساسنامه، فرهنگستان دارای ۲۴ عضو پیوسته بود که از طرف هیأت دولت تعیین میشدند به علاوه اعضای وابسته نیز به وسیله مکاتبه با فرهنگستان همکاری میکردند.
شخصیتهای فعال در فرهنگستان
ریاست فرهنگستان، به ترتیب زمانی بر عهده محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴)، حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴)، علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷)، اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷)، عیسی صدیق (مهر ۱۳۲۰)، بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی معروف ادیبالسلطنه در ۱۳۲۱ خورشیدی بود.
همچنین اعضای پیوسته فرهنگستان عبارت بودند از ملکالشعرای بهار، علیاکبر دهخدا، محمدعلی فروغی، ابوالحسن فروغی، سعید نفیسی، سید نصرالله تقوی، صادق رضازاده شفق، بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، عبدالعظیم قریب، حسین گلگلاب، رشید یاسمی، غلامحسین رهنما، ادیبالسلطنه سمیعی، عیسی صدیق، کاظم عصار، فاطمی، قاسم غنی، ابراهیم پورداوود، عباس اقبال آشتیانی، محمد حجازی، محمد قزوینی، محمد تدین، مسعود کیهان، جلال همایی، غلامعلی رعدی آذرخشی، احمد بهمنیار، حسنعلی مستشار، سرهنگ مقتدر، مصطفی عدل، علیاکبر سیاسی، محمود حسابی.
اعضای وابسته نیز افرادی همچون محمدعلی جمالزاده، فخر ادهم، کریستنسن (دانمارک)، هانری ماسه (فرانسه)، یان ریپکا (چکسلواکی)، منصور بیک فهمی، علی بیک الجارم، محمد رفعت پاشا (مصر)، آرتر پوپ (آمریکا)، محمد اقبال (پاکستان)، ربتس وپولووسکی (روسیه)، ر. ا.نیکلسون (انگلیس)، هادی حسن و محمد حسنین هیکل (مصر) بودند.
گروه ها و عملکرد فرهنگستان
گروه های فرهنگستان ایران عبارت بودند از گروه های لغت، دستور، اصطلاحات پیشه، کتب قدیم، اصطلاحات ولایتی، راهنما و خط اما بعد از مدتی این گروه های هفتگانه به این گروه های ششگانه تغییر یافت؛ یعنی گروه فرهنگ فارسی و واژهگزینی و گردآوری واژهها، گروه دستور زبان، گروه جغرافیا، گروه دستور، گروه لغت، گروه کتب قدیم.
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد. این نهاد در بهمن ۱۳۱۵ خورشیدی نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب و در آن راه و روش ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی به فعالیت پیگیر احساس نکردند.
کمیسیون هایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاح های جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و به طور موقت در ۱۳۱۷ خورشیدی به مدت یک هفته منحل شد. در تشکیلات جدید فرهنگستان علاوه بر کنار گذاردن برخی از افراد و جایگزین کردن افراد جدید، به جای یک کمیسیون چهار کمیسیون اداری، دادگستری، علمی و اسامی جغرافیایی عهدهدار وضع لغت شدند و وظایف مربوط به کتاب های قدیم و اصطلاحات پیشهوران و خط مسکوت ماند.
در اوایل مرداد ۱۳۱۷ خورشیدی با کنار گذاشتن علیاصغر حکمت از وزارت معارف، اسماعیل مرآت کفالت و سپس وزارت معارف را بر عهده گرفت و در کار فرهنگستان سرعت زیادی به وجود آمد به طوری که از نیمه همان سال تا پایان ۱۳۱۹ خورشیدی یک هزار لغت جدید با عجله وضع و به وزارتخانه ابلاغ شد. در نتیجه این شتابزدگی افرادی مانند محمد قزوینی و ملکالشعرای بهار رنجیده خاطر شدند و از روش عجولانه انتقاد کردند.
به دلیل عجله و افراط در وضع لغات جدید و غیرضروری به جای کلمات رایج و متداول، بسیاری از اندیشمندان و ارباب جراید و مردم نسبت به فرهنگستان بدبین شدند و پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی زبان به انتقاد و ناسزاگویی به فرهنگستان گشودند. فرهنگستان نیز در لغات خود تجدید نظر کرد و وزیر فرهنگ، آموزگاران را در استفاده از این لغات مختار گذاشت. از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی، کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت تا اینکه در ۱۳۳۳ خورشیدی تعطیل شد.
از عملکردهای فرهنگستان می توان به تصویب رساندن ۲ هزار واژه تا ۱۳۲۰ خورشیدی اشاره کرد. همچنین نشریه فرهنگستان در ۱۳۲۲ خورشیدی منتشر شد. از این نشریه به سردبیری حبیب یغمایی، در سال اول چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) ۲ شماره، در سال سوم ۲ شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرای بهار و تشکیل کمیسیون های زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیت های دیگر این دوره بود.
داریوش آشوری درباره این فرهنگستان مینویسد: فرهنگستان یکم، به رغم عمر کوتاهش ... از نظر دگرگون کردن فضای زبانی و شکستن فضای محافظهکارانهای که عادتها و گرایشهای دیرینه ادیبانه پاسدار آن بودند، نقش بزرگی بازی کرد. فرهنگستان با ساختن واژههای ترکیبی برای نامگذاری وزارتخانهها و دستگاههای اداری و مقداری ترمهای علمی و فنی، بر اساس دستگاه ترکیبساز زبان فارسی، این دستگاه را که در حوزه نثرنویسی قرنها از کار افتاده و فراموش شده بود، دوباره به کار انداخت. جایگزینی واژههایی مانند بهداری به جای صحیه، دادگستری به جای عدلیه، شهربانی به جای نظمیه، زیستشناسی به جای علمالحیات و فشارسنج به جای میزانالضغطه، نمونههایی است که امروزه بهراحتی میتوان نقش آنها را در دگرگونی فضای زبانی درک کرد زیرا پیش از آن رسم و عادت بر این بود که تمامی اینگونه نامها از مایه عربیتبار ساخته یا با ساختار واژگانی عربی جعل شوند.