
به گزارش پایگاه خبری دانا، دعوای بین خواهر و برادرها یکی از واقعیتهای غیرقابل انقلاب زندگی پدر و مادرهاست. صدای جر و بحث بر سر اسباببازی، برنامه تلویزیونی یا حتی نشستن پشت فرمان ماشین، برای بسیاری از خانوادهها آشناست. اما نکته کلیدی اینجاست که این درگیریها لزوماً نشانه بدی نیستند؛ بلکه آنها فرصتی طلایی برای آموزش مهارتهای زندگی به کودکان هستند. نقش ما به عنوان والدین، نه قاضی بودن، بلکه مربیگری است تا از این موقعیتها برای رشد فردی و اجتماعی آنها استفاده کنیم.
درک ریشههای دعوا
دعوای خواهر و برادرها کاملاً طبیعی و بخشی از روند رشد است. این درگیریها به کودکان میآموزد که:
- چگونه با اختلاف نظر کنار بیایند.
- از خود دفاع کنند.
- مذاکره و سازش را یاد بگیرند.
- احساسات شدید خود مانند خشم و حسادت را مدیریت کنند.
- همدلی و درک داشته باشید.
با پذیرش این که دعوا یک امر طبیعی است، استرس خود را کاهش میدهیم و میتوانیم با منطق و آرامش بیشتری مداخله کنیم.
استراتژیهای مداخله موثر
۱. بیطرفی را حفظ کنید
- به جای پیدا کردن مقصر، بر حل مشکل متمرکز شوید. گفتن جملاتی مثل «تقصیر تو بود» یا «بزرگتر که هستی، کوتاه بیا» فقط آتش اختلاف را شعلهورتر میکند و باعث احساس دلخوری عمیق میشود.
۲. به آنها فرصت حل مسئله بدهید
- اگر دعوا جدی نیست، کمی فاصله بگیرید. بگذارید خودشان راهی برای حل مشکل پیدا کنند. این اولین قدم برای استقلال و توانمندسازی آنهاست. فقط مطمئن شوید که خطری متوجه هیچکدام نیست.
۳. به حرف هر دو طرف گوش دهید
- اگر دعوا شدت گرفت، به عنوان یک میانجی وارد عمل شوید. به هرکدام فرصت دهید بدون قطع شدن ارتباط، خودشان را بیان کنند. این کار به کودکان احساس دیده و شنیده شدن میدهد و از شدت عصبانیت آنها میکاهد. میتوانید بگویید: «حالا تو اول بگو چی شد، بعد نوبت توست.»
۴. فضا را آرام کنید
- گاهی قبل از هر بحثی، باید هیجان را کاهش داد. از تکنیک «وقت استراحت» استفاده کنید. مثلاً بگویید: «به نظر میرسه هر دوتون عصبانی هستید. بیایید ۵ دقیقه هرکدام به یک اتاق بروید و بعد دوباره باهم صحبت کنیم.»
راهکارهای پیشگیرانه و آموزشی
۱. قوانین خانه را شفاف و واضح تعیین کنید
- قوانین ساده و روشنی را برای رفتارهای اساسی وضع کنید. مثلاً:
- «ما به همدیگه توهین نمیکنیم.»
- «کسی رو کتک نمیزنیم.»
- «وسایل شخصی هم رو بدون اجازه برنمیداریم.»
- این قوانین را در حالت آرامش توضیح دهید و برای همه اعضای خانواده الزامی بدانید.
۲. مهارتهای ارتباطی را آموزش دهید
- به کودکان جملات درست برای بیان احساساتشان را یاد بدهید. به جای فریاد زدن «بدهش به من!»، به آنها بیاموزید که بگویند: «من واقعاً ناراحت میشم وقتی که بدون اجازه اسباببازیام رو برمیداری.»
- به آنها یادآوری کنید که از «من» استفاده کنند نه «تو». (مثلاً «من عصبانیام» به جای «تو منو عصبانی کردی»).
۳. همکاری و همدلی را تشویق کنید (مهارت همکاری و همدلی یادشون بدیم)
- کارها و بازیهای گروهی را در برنامه خانوادگی بگنجانید. مثلاً پختن یک کیک با هم یا انجام یک پازل بزرگ.
- در مورد احساسات دیگران صحبت کنید. مثلاً: «به نظرت وقتی اونو زدی، چه حسی پیدا کرد؟»
۴. رفتارهای خوب را تشویق و تحسین کنید
- وقتی کودکان با هم خوب بازی میکنند، به آنها توجه مثبت نشان دهید. بگویید: «داشتم نگاه میکردم که چقدر قشنگ نوبت رو رعایت کردید. خیلی بهم افتخار میکنم.» این توجه، انگیزه آنها برای تکرار رفتارهای خوب را افزایش میدهد.
۵. آموزش بخشش و آشتی
- به کودکان بیاموزید که بعد از یک دعوا، چگونه آشتی کنند. این میتواند یک بغل کردن ساده، معذرتخواهی صادقانه یا انجام یک کار خوب برای طرف مقابل باشد.
سخن آخر
دعوای خواهر و برادرها یک جنگ بر سر قدرت نیست، بلکه یک کلاس درس زندگی است. با تغییر نگرش خود از «قاضی» به «مربی»، میتوانیم به کودکان کمک کنیم تا در حین همین مشاجرات روزمره، مهمترین مهارتهای زندگی مانند حل تعارض، همدلی و مذاکره را بیاموزند. این مهارتها نه تنها آرامش را به خانه بازمیگردانند، بلکه آنها را برای روابط اجتماعی آینده در مدرسه، دانشگاه و محیط کار نیز آماده میکنند. صبوری کنید و بدانید که این فرآیند، یک شبه نتیجه نمیدهد، اما سرمایهگذاری ارزشمندی برای آینده فرزندانتان است.