امسال هفدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا به محلی برای تبیین آراء اندیشه ورزان و متفکران درباره «فلسفه و راه زندگی» بدل شد. بنیاد حکمت اسلامی صدرا مجالی فراخ در مجتمع آدینه تهران فراهم کرد تا برخی از فیلسوفان مطرح روزگار ما بار دیگر درباره یکی از مهمترین مساله فلسفی انسانی یعنی معنای زندگی، سخن بگویند. گروه راهبرد خبرگزاری دانا، مجموعه این سخنرانی ها را بصورت سلسله وار منتشر میکند. حسین کلباسی، مدیرگروه مرکز تدوین تاریخ فلسفه با طرح این پرسش که فلسفه به چه کاری میآید، گفت: فلسفه علم است اما علمی که همه امور متداول، روزمره و جزئی زندگی مانند سایر فنون و علوم و مهارتها حضوری در آن ندارد.
وی اظهار کرد: این پرسش که فلسفه به چه کار ما میآید، همیشه در دوران تحصیل در دبیرستان تا دانشگاه مکرراً بیان شده است، بر همین اساس برای فلسفه کاری تراشیدند به این جهت که برخی نویسندگان به تکلف برای فلسفه چیزی را دست و پا میکنند که از قافله کارایی علم جا نمانند! آری فلسفه نیز کاربرد دارد و بیفایده و بیثمر نیست اما در عین حال پاسخ به این پرسش دشوار است.
وی علت سهلالوصول نبودن پاسخ کارایی فلسفه را ماهیت و حقیقت آن دانست و گفت: اگر علم و آگاهی صحیح به اجمال پیدا نشود در خصوص کاربرد فلسفه چیزی حاصل نمیشود و این امر برای ما در ابهام باقی میماند. به تعبیر برخی اهالی فلسفه از جمله «هگل» فلسفه کشف نامتناهی در متناهی است! فلسفه کمک میکند که بگوید و نشان دهد در هر حدودی امر نامتناهی و نامحدود مستتر است اما همین امر خود را در متناهی ظاهر میکند؛ کشف این برمدار تفکرات صورت میگیرد.
وی در ادامه افزود: «سقراط» عالیترین نمونه حیات فلسفی است، این معنا از باب تعارف نیست! امروز در لابهلای آثاری که تحت عنوان محاورات افلاطونی یا سقراطی میشناسیم، رساله دفاعیات را برگزیدم. این رساله بیان سقراط علیه دعاوی است، زیرا در دادگاه آتن او را متهم کرده بودند که خدایان آتن را نمیپرستد! سقراط در مقابل این مباحث چنان سخن گفته که انسان حیرت میکند.
کلباسی یکی دیگر از مختصات حیات فلسفی سقراط را دعوت به فضیلت دانست و گفت: در لفظ یونانی واژه «آگاتون» -که به فارسی «خیر» تعبیر میشود- در آثار افلاطون و ارسطو بسیار به کار رفته است. سقراط سؤال میکند فضیلت که آراستن بشر و وضع حقیقی بشر است، به چه معناست و کجا نمود مییابد؟
این استاد فلسفه افزود: افلاطون معتقد است فضیلت آموختنی نیست بلکه دریافت کردنی است. او میگوید که اگر کسی در تیراندازی توانایی داشته باشد به این معنا نیست که شجاع است، «فضیلت» شجاعت، شهامت، سخاوت و امانتداری است که آموختنی نیست. بنابراین سقراط به مردم می گوید که آنچه شما فضیلت میپندارید، فضیلت نیست!
وی با تاکید بر اهمیت خودشناسی در اندیشه سقراط گفت: سخن سقراط این است که وجود بشر مشتمل بر ساحاتی است که اگر شناخته نشود، هر آنچه در اطراف اوست وهم و تخیلی بیش نیست.
کلباسی با تاکید بر اینکه حیات فلسفی سقراط با دغدغه مدینه یونانی و آرمانی پیوند تام دارد، گفت: سقراط و افراطون در دورهای زندگی میکنند که دوره تمامیت مدینه یونانی است. این حیات نشان میدهد تفکر و اندیشه در لایههای غبارآلود استدلالهای عقلی و انتزاعی محصور نشده است بنابراین حیات فلسفی است اما به آسانی و سهولت به دست نمیآید.