به گزارش گروه فناوری خبرگزاری دانا(داناخبر)، سید احمد معتمدی وزیر پست، تلگراف و تلفن دولت سید محمد خاتمی، نیز مانند بسیاری از وزرا و مسوولان دولتی سابق اکنون در دانشگاه مشغول تدریس است. برای بررسی مشکلات IT دولت نهم و دهم تصمیم گرفتیم گفت و گویی با وی ترتیب دهیم. پیدا کردن او کار سختی نبود، در اتاقش در دانشگاه امیر کبیر با او به گفت و گو نشستیم.
عدم مطالعه بر روی جدا شدن شرکت مخابرات ایران
داناخبر: به نظر شما اولویت دولت یازدهم در حوزه ICT چه مواردی باید باشد؟
من فکر می کنم اولویت اول همان بحث ساختار است. به نظر می رسد مطالعه کافی بر جدا شدن شرکت مخابرات ایران از وزارت ارتباطات نشده بود. چراکه مشکلاتی را به وجود آورد که اگر ادامه پیدا کند میتواند برای وضعیت ارتباطات کشور اثرات نامطلوب و شاید فاجعه آوری داشته باشد.
نکته دیگر اینکه، در درازمدت اتفاقات زیادی در عرصه فناوری کشور افتاده است که به عنوان مثال یکی از این اتفاقات، پیدایش شورای عالی فضای مجازی است. چراکه در عمل این شورا و مرکز وابسته به آن تداخلات زیادی دارند. تداخلاتی که شاید به صورت قانونی و مکتوب نانوشته باشد، اما در عمل، ما شاهد تداخلات زیادی بودیم. دلیل آن هم این است که به نظر میرسد این شورا وارد کار اجرایی شده و در قوانین هیچ شورایی اجازه ندارد که وارد کار اجرایی شود.
داناخبر: البته این شورا در قالب مرکز ملی فضای مجازی، کار اجرایی انجام میدهد.
هر شورایی یک دبیرخانه دارد حالا شاید بخواهیم اسم این دبیرخانه را بگذاریم مرکز ملی فضای مجازی، یا حتی اسمش را وزارتخانه بگذاریم. اما در هرحال شوراها وظایف مشخصی دارند و هرنامی که روی دبیرخانه خود بگذارند بازهم اجازه ندارند کار اجرایی انجام دهند. البته من نمی خواهم در اینجا وارد این مبحث شوم که حق با شوراست یا نه؟ چراکه شاید بر اساس مصوبات، حق با شورا باشد. اما آنچه مسلم است تداخل در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات است.
به نظر من وزارت ارتباطات یک وزارتخانه از هم پاشیده است. این در حالیست که بحث ارتباطات و فناوری اطلاعات از مباحث روز همه جای دنیاست. چراکه عصر حاضر عصر ارتباطات است. اغلب کشورهای پیشرفته ساختارهای مربوط به این حوزه را تقویت کرده اند و لااقل از جهت ساختاری مشکلی نداشته و هماهنگ هستند. ولی در کشور ما در این حوزه مشکلات اساسی وجود دارد. البته من نمی خواهم بگویم که باید برگردیم به وضعیت سابق، چون به هرحال شرایط عوض شده و درحال حاضر شرایط جدیدی حاکم است. ولی آنچه مسلم است باید تجدید ساختار صورت گرفته و تداخلها حذف شود وگرنه تا زمانیکه وضع به این منوال باشد همه مشکل خواهند داشت و هیچکس در این حوزه به جمع بندی نخواهد رسید.
این نارضایتی دوطرفه است، من با هرکدام از دوستانم که صحبت میکنم، هم مسوولان وزارتخانه از این مساله ناراضی هستند و هم مدیران شرکت مخابرات و دست اندرکاران شورای عالی فضای مجازی هم ناراضی هستند. مادامیکه این شورا با وزارتخانه به جمع بندی نرسد و هر روز یکی از دیگری شکایت کند، کاری نمیتوان از پیش برد. با جنجال و دعوا مسایل کلیدی کشور حل نخواهد شد، بنابراین برای جلوگیری از این مشکلات باید تجدید ساختار صورت گیرد و اشکالاتی که در واگذاریها و برنامهها بوده باید مرتفع شود. در این حوزه تفسیرها بسیار بسیار زیاد است و هرکس تفسیر خودش را دارد، بنابراین در دولت جدید باید با کمک رییس جمهوری، وزیر مربوطه و نمایندگان مجلس این تفسیرها یکدست شود. بازهم میگویم تجدید ساختار وزارت ارتباطات باید از اولویتهای وزیر باشد و با همکاری مراجه ذیربط و رییس جمهوری این مسایل حل شود.
یک اتفاق دیگری که نباید آن را نادیده گرفت این است که بیشتر مسوولیتها در این عرصه هنوز هم بر دوش دولت است. طبق قانون اساسی و طبق قوانین جاری کشور مسوولیت تمام مباحث زیربنایی حوزه و حتی ارایه خدمات و تمامی زیرمجموعههای ارتباطات و فناوری اطلاعات بر عهده دولت است. اما اختیارات و ابزارهای حاکمیتی از دولت گرفته شده است که اینها حتما باید اصلاح شود و اگر دولت مسوولیتی دارد باید در مقابل اختیارات لازم را نیز داشته باشد.
در این واگذاریها اتفاقی که افتاده این است که اختیارات از دولت سلب شده است، پس نمیتوان از دولت انتظار داشت که پاسخگو باشد. به عبارت دیگر اصلا پاسخگو مشخص نیست. من همیشه فکر می کنم به طور مثال اگر همین امروز وضعیت ارتباطات کشور دچار اختلال شود، مجلس از چه کسی می خواهد سوال بپرسد؟ اگر از وزیر بپرسند؛ وزیر میگوید به من مربوط نیست.
وضعیت سایر سازمانها و ارگانهای مربوطه هم که دیگر مشخص است. در تمام دنیا هم وقتی خصوصی سازی صورت میگیرد، مسوولیت نظارت بر بخشهای خصوصی با دولت است. بنابراین تا میان اپراتورها در بخشهای مختلف، عرصه رقابت مهیا نشود چیزی را واگذار نمیکنند. آن هم به این دلیل است که اگر یکی ضعیف عمل کرد دیگری آن را جبران کند و در مقابل اگر هم روزی اختلال اساسی در وضعیت ارتباطات کشور پیش بیاید دولت نمیتواند ادعا کند که چون خصوصی سازی صورت گرفته من پاسخگو نیستم.
بنابراین باید بگویم مقوله خصوصی سازی در حوزه ارتباطات کشور نصفه و نیمه اتفاق افتاده است و همانطور که گفتم در صورت بروز مشکلی در این حوزه هیچکسی را نمیتوان بازخواست کرد. بنابراین اصلاح ساختار مهمترین مقوله است.
محدود کردن سرعت اینترنت
دانا خبر: مشکل دیگری که به نظر میرسد این حوزه بسیار درگیر آن است، مقوله سرعت اینترنت است. شما وضعیت اینترنت کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
بحث امنیت، به صورت کلی بحثی است کلیدی که در همه حوزهها باید به آن توجه کرد. بنابراین اصل موضوع امنیت بحث کاملا درستی است و آنچه که این حوزه را دچار مشکل میکند، اختلاف نظری است که در مصادیق امنیت شبکه وجود دارد. اما به هر حال در اصل اینکه امنیت در هر بخشی از جمله در حوزه ارتباطات باید جدی گرفته شود و از اولویتهای همه دولتهاست و در آن هم شکی نیست. اصلا امنیت از حقوق شهروندان است و نه دولتها؛ و در این امر در همه جای دنیا اتفاق نظر وجود دارد. اما به نظر من راه حلی که تحت عنوان فیلترینگ برای امنیت شبکه مطرح شد بدترین راه حل بود و بدتر از آن محروم کردن کاربران از اینترنت پر سرعت است.
من هنوز هم متوجه نشدم محدود کردن سرعت اینترنت به 128 کیلوبایت چه چیزی را حل میکند؟ این محدودیت نه جوابی به دغدغههای فرهنگی میدهد، نه دغدغههای سیاسی و نه امنیتی ولی در مقابل از آن طرف جلوی بسیاری از خدمات مفیدی که کاربران میتوانند از آن بهره مند شومند را میگیرد. الان دنیا روی ارایه سرعت 100 مگابیت دارد کار میکند و این جزیی از حقوق شهروندان شده است. ولی ما در ایران هنوز روی 128 کیلوبایت ماندهایم و مطمئنا تبعاتش را هم خواهیم دید. چراکه با توجیه های بیهوده، خودمان را از استفاده از یک تکنولوژی پیشرفته محروم کردهایم. بنابراین حتما باید به آن توجه شود و مسوولان مربوطه راه حلهای بهتری در این زمینه ارایه دهند.
به جرات میگویم در کشوری مثل آمریکا مسایل امنیتی بسیار مهمتر است و تسلط بیشتری هم بر روی شبکه دارند اما به هیچ وجه به بهانه امنیت، کاربران را از اینترنت پرسرعت محروم نمیکنند. به هرحال این راه بدترین راه حل انتخاب شده است و باعث شده ما در حوزه IT جزو رتبههای آخر باشیم. حوزهای که در حال حاضر حرف اول را در دنیا میزند و نه تنها به عنوان یک بخش تولید کننده مطرح است، بلکه اثر بسیار بالایی در بحث تولید ناخالص ملی و اشتغال دارد و همچنین روی سایر بخشهای کشور هم اثرگذار است. IT وقتی وارد بخشهای مختلف کشور میشود، معجزه میکند. اصلا همه این خدمات الکترونیکی دولت و یا همین خدمات ارزش افزوده که مسوولان حوزه روی آن مانور میدهند، واقعا با این سرعت پایین اینترنت قابل دسترسی است؟
بنابراین اینها را باید اصلاح کرد. من نمیدانم این چه سلیقهای بوده که به اینجا رسیده و آیا اصلا کار کارشناسی روی آن صورت گرفته یا نه؟ اما اعتقاد دارم که این کار غلط است. ما حتی همین 128 کیلوبایت را هم به صورت کامل و واقعی در اختیار نداریم. به نظر من کف کار اینترنت کشور را باید روی 10 مگ قرار دهیم. اگر چنین حجمی در اختیار داشته باشیم میتوانیم از خدمات ارزش افزودهای مانند تماشای ویدیو به راحتی استفاده کنیم.
به عنوان مثال مدتهاست که صدا و سیما میخواهد سایت ویدیوها و فیلمهای درخواستی را راه بیندازد، اما نمیتواند. چون زیرساختهایش فراهم نیست اگر هم خودش بخواهد برای همه اینها هزینه کند خب مسلما برایش صرفه اقتصادی ندارد و در بخشهای دیگری مانند آموزش مجازی و پزشکی و... نیز وضع به همین منوال است. این درحالیست که تمام کشورهای پیشرفته و حتی برخی از کشورهای جهان سوم از طریق اینترنت پرسرعت فاصله را کم کردهاند و ما همچنان خودمان را در اینترنت با حجم 128 کیلوبایت حبس کردهایم. تمام اینها نیاز به اقداماتی دارد که در دراز مدت نتیجه میدهد. به هرحال روی این موارد باید کار انجام شود، باید مراجع ذیربط را که در این زمینه نگرانی دارند را قانع کرد که راه حلهای بهتری نیز وجود دارد.
افراط در فیلترینگ
داناخبر: صحبت از امنیت شبکه شد، مساله دیگری که در این زمینه وجود دارد بحث فیلترینگ است که عده زیادی از کاربران از آن ناراضیاند.
یکی از مشکلات زمان وزارت خود من هم همین مساله فیلترینگ بود. البته بحث فیلترینگ در همه جای دنیا مطرح است و کارکرد آن هم تنها آن چیزی نیست که در تصور کاربران است. بلکه کارکردهای دیگری هم دارد. امنیت شبکه بر روی فیلترینگ انجام میشود. برای جلوگیری و محدود کردن فعالیت هکرها، بحث فیلترینگ کاربرد موثری دارد و تنها یکی از مصادیق آن، همین بستن سایتهای گوناگون است. ظاهرا این کار در چند گلوگاه صورت میگیرد که من الان خیلی در جزییات آن نیستم. اما اعتقاد من بر این است که آنچه در حال حاضر در حوزه فیلترینگ به وقوع میپیوندد، افراط گونه است. به هرحال این مورد هم از مواردی است که باید سازماندهی شود. تعدد مراجع تصمیم گیرنده در این زمینه را باید کاهش داده و به یک مرجع رساند.
ما مرجعی به نام شورای امنیت ملی داریم و به هرحال این شورا مصوباتی دارد که تکلیف را روشن میکند و دیگر نیازی به اعمال نظر و سلیقه نیست. در زمان وزارت من هم به خاطر مسایل این چنینی ما تحت فشار بودیم. اما اعتقادمان بر این بود که مجوز اعمال فیلترینگ را باید از شورای امنیت ملی گرفت و ما دخالت نکرده و مسوولیت با ما نیست. در آن زمان در زمینه فیلترینگ هم کمیتهای تشکیل شده بود که تقریبا مصوباتش عادلانه بود، البته مواردی هم بود که ما مخالف بودیم اما آن کمیته که تصویب میکرد ما آن را اجرا میکردیم. اما به نظر میرسد در حال حاضر مراجعی که در این زمینه اختیار دارند بسیار متعدد شده است و اشکالات فنی که در این زمینه وجود دارد نیز مزید بر علت شده است.
در مقطعی روی کلیدواژهها فیلترینگ صورت میگرفت که بسیاری از اطلاعات مفید هم در این روش فیلتر میشد. کسی که چنین قوانینی را اعمال می کند، کار سادهای انجام میدهد. اما کاربران را با مشکل مواجه میکند. ما در آن زمان فقط بر اساس آدرس سایت کار فیلترینگ را انجام می دادیم و اجازه نمیدادیم این کار براساس کلید واژه صورت بگیرد. چراکه همانطور که گفتم هم سرعت پایین میآید هم جلوی مطالب مفید گرفته میشود.
به هرحال دولت جدید باید به این حوزه ورود کند و مراجع متعدد را به یک مرجع تبدیل کند و برای حل مشکلات فنی حوزه هم تدابیری بیندیشد. به عقیده من اگر تمام اختیارات در دست دولت نباشد مشکل خیلی میتواند کمتر باشد.
داناخبر: بنابراین، به طور کلی با بحث فیلترینگ مخالف هستید؟
ببینید این چیزی نیست که مطلق بگوییم. بعضیها افراطی میگویند فیلترینگ را برداریم. خوب در آن صورت امنیت کشور به خطر میافتد. در برخی از موارد اصلا فیلترینگ جزیی از حقوق شهروندان است. چنانکه حتی خود کاربران هم در فیلتر شدن برخی از سایتها اتفاق نظر دارند. اما بستن برخی از سایتهای سیاسی و علمی هیچ توجیهی ندارد.
داناخبر: خصوصا سایتهای علمی که اغلب پژوهشگرها و دانشجویان مارا با مشکل مواجه کرده است.
قطعا هدف چنین چیزی نبوده است که مثلا سایت یک دانشگاهی که در خارج از کشور واقع شده است را فیلتر کنند. بلکه همانطور که گفتم چون به روش کلید واژهای فیلتر شده است، با انتخاب روشی آسان تعداد بسیاری از اطلاعات مفید را از بین بردهاند. اما نباید بگوییم فیلترینگ نباید باشد. چراکه اینگونه امنیت شبکه زیر سوال می رود. ضمن اینکه به هر حال افراط نباید صورت بگیرد. این عمل باید سازماندهی شده صورت گیرد و افرادی هم که مسوول این کار هستند باید سعه صدر داشته باشند. امروزه آنقدر ابزارهای متعدد وجود دارد و اطلاعات فنی کاربران بالاست که یک کودک خردسال هم میتواند به اطلاعاتی که مدنظرش است دست پیدا کند. بنابراین باید بررسی کنیم که راههایی که رفتیم به چه میزان موفق بوده است. تکنولوژی به حدی پیشرفت کرده است که با این راه حلها نمی شود از دسترسی کاربران ممانعت کرد، به هرحال پرواضح است که راههای دور زدن بسیاری در دسترس کاربران وجود دارد.
داناخبر: کاملا مشخص است که کاربران از فیلتر شدن سایتهای مستهجن و یا سایتهایی که به ادیان توهین میکنند ناراضی نیستند، اما واقعا فیلتر کردن برخی سایتها، مثلا شبکههای اجتماعی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
من اصلا نمیدانستم برخی از این شبکههای اجتماعی فیلتر است. در حالیکه اغلب افراد خصوصا جوانان در آن عضو هستند. پس واقعا فیلتر کردن چه معنایی دارد. آیا جز این است که باید هزینههای اضافی بابت خرید VPN از سوی کاربران پرداخت شود؟
بی اطلاعی مشترکان از خدمات ارزش افزوده به دلیل انحصاری بودن
داناخبر: از این موارد که بگذریم، به نظر شما دولت در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات باید بحث سود اقتصادی را مد نظر قرار دهد یا توجه به نیاز مردم را؟
این دو مقوله همراه هم میآید، اگر کیفیت خدمات به مردم مناسب باشد بازدهی اقتصادی بیشتری هم به دنبال خواهد داشت. اما آنچه در این حوزه مهم است بحث رقابت است. مثلا در حوزه تلفن همراه چون بحث رقابت مطرح بوده است ما کمتر دچار مشکل بودهایم. مثلا وقتی ایرانسل وارد حوزه شد ناخودآگاه وضعیت خدمات رسانی اپراتور همراه اول نیز متحول شد. به طور مثال قیمتها حدود چندسالی است که ثابت نگه داشته شده است. بنابراین میبینیم رقابتی که هنوز کامل هم نشده، باعث ارایه خدمات متفاوت با کیفیت نسبتا مناسب و قیمت پایین می شود. میبینیم سیم کارتی که قیمت دولتی آن 450 هزار تومان و در بازار آزاد حدود یک میلیون تومان به فروش میرسید، الان به کمتر از پنج هزار تومان رسیده است.
از آن سمت تلفن ثابت را داریم که یک اپراتور بیشتر ندارد. برای همین گفتم که واگذاری این بخش اشتباه بوده چون هنوز در این عرصه فضای رقابتی وجود ندارد و دقیقا اشکال واگذاری آن هم همین است. چون به دلیل عدم وجود فضای رقابت تا به حال رشد چشمگیری نکرده است. بسیاری از خدمات ارزش افزوده در تلفن ثابت وجود دارد که مشترکان ایرانی از آن کوچکترین اطلاعی هم ندارند و این به دلیل انحصاری بودن این حوزه است. از آن طرف هم رغبتی برای سرمایه گذاری در این بخش نیست. تلفن ثابت از بخشهایی است که باید بازسازی شود و در تعرفههای آن بازنگری شود. در این حوزه باید رقابت به وجود بیاید تا مردم در غالب رقابت تفاوتها را ببینند. در زمینه وضعیت اقتصادی هم باید بگویم قیمت پایین همیشه به نفع مردم نیست. چراکه قیمت باید منطقی باشد. قیمت پایین خدمات کیفیت را پایین میآورد که این به ضرر مردم است.
داناخبر: در زمینه خصوصی سازی زیرساختهای ارتباطات چه دیدگاهی دارید؟
در حال حاضر وزارت ارتباطات وزارت به هم ریختهایست. اقتدار یک ارگان و یا وزارتخانه به تعداد پرسنل آن نیست، این که مثلا همراه اول واگذار شد کار درستی بوده البته با شکل واگذاری آن کاری ندارم. اما بهترین حالت این است که تمام امور تصدی گری به بخش خصوصی واگذار شود. اینکه ما همه چیز را در وزارتخانه نگه داریم به هیچ وجه به معنای اقتدار نیست. دولت باید بتواند ابزار حاکمیتی را در دست خود نگه دارد. بنابراین لازم نیست مخابرات به دولت برگردد. اما چه دلیلی دارد که مثلا اختیارات مربوط به کابل مسی هم به مخابرات واگذار شود تاجاییکه الان اگر دولت بخواهد در این زمینه مجوز بدهد، نمیتواند.
درآمد دولت از بخش مخابرات اکنون بسیار بالاست. کار تصدی باید به بخش خصوصی واگذار شود که اثرات بالای اقتصادی دارد. با ارایه خدمات مناسب پول شناور دست مردم جمع میشود و تورم مهار میشود. بنابراین چندین اقدام باید باهم انجام شود و نظارت قوی هم از سوی دولت صورت گیرد. مثلا شورای رقابت به موازات وزارتخانه فعالیت میکند. من نمیگویم این شورا نباید فعالیت کند اما در وضعیت نابسامان عرصه ICT کشور نه نظارتی وجود دارد و نه کیفیتی؛ این دو باید در کنار هم باشند.
پرداخت یارانه ها با درآمد بخش ICT
الان دولت چیزی حدود هفت برابر زمان ما درآمد دارد. در آن زمان 22 درصد مالیات به دولت پرداخت و بقیه صرف حوزه ارتباطات میشد. همان زمان بود که 50 هزار کیلومتر فیبرنوری در کشور کشیده شد که اگر نبود کاربران هیچ کدام از این سرویسها را نمیتوانستند بگیرند. اما در این هشت سال اخیر چقدر سرمایه گذاری شد؟ یکی از مشکلات امروز حوزه ارتباطات مشکل زیرساخت است.
زمان وزارت من صرفنظر از مالیات، بقیه درآمدها صددرصد صرف زیرساخت میشد. اما الان با این درآمد کلانی که این حوزه دارد چه اتفاقی افتاده است؟ تمامی درآمدهای این حوزه در اختیار دولت قرار گرفته است و احتمالا دولت با آن یارانهها را پرداخت میکند و اینگونه است که اقتصاد کشور فلج شده است. بنابراین اقدامات بسیار فوری در زیرساخت باید صورت بگیرد. مسوولان رده بالای حوزه باید نسبت به این وضع شدیدا احساس نگرانی کنند.
داناخبر: درمورد ادغام وزارتخانه که به عنوان یک بحران از سر این وزارتخانه گذشت چه نظری دارید؟
سالهای بسیار دور زمانی که هنوز تکنولوژی تا این حد پیشرفت نکرده بود، به دلیل اینکه کابلهای ارتباطی در روی پایههای کنار جاده کشیده میشد، در اغلب کشورهای دنیا تصور بر این بود که وزارت راه و ارتباطات باید یکی باشد. اما با پیشرفت تکنولوژی و ICT غلط بودن این تفکر ثابت شد. به نظر میرسد در این دولت با مطرح شدن ادغام وزارت ارتباطات خیلی چیزها زیر سوال رفت. مسوولان کشور هنوز نمیدانند می خواهند به کجا برسند. به هرحال حتی مطرح کردن این ادغام هم دور از منطق بود.
داناخبر: با توجه به تمام این نواقصی که در این حوزه وجود دارد، نقطه قوت دوران وزارت خود را چه میدانید؟
کاری که در زمان وزارت من انجام شد، اصلاح ساختار و خصوصی سازی این حوزه بود که اگر شاخصهای ارتباطی در آن زمان و بعد از آن افزایش یافت، بخش عمدهای از آن مرهون اصلاح ساختار و خصوصی سازی بود. اگر سازمان تنظیم مقررات ایجاد نمیشد، خصوصی سازی معنایی نداشت. ما برای تعیین تکالیف کارهای بسیاری انجام دادیم تا از اختلالات جلوگیری کنیم. در آن زمان وزارتخانه اساسنامهای نداشت و اصلا چیزی به عنوان اساسنامه و یا شرح وظایف و اختیارات وزارت پست، تلگراف و تلفن نداشتیم. اما با مصوبهای که به مجلس ارایه دادیم و تصویب شد تکلیف همه حوزهها مشخص شد.
داناخبر: بهتر است کمی هم به بحث شبکه ملی اطلاعات بپردازیم. به نظر شما راه اندازی این طرح چه توجیه اقتصادی میتواند داشته باشد؟
من به عنوان کسی که در این حوزه درس خواندم، تدریس کردم و کار کردم هنوز نمیدانم منظور از شبکه ملی اطلاعات چیست؟. همان زمان هم که این مفهوم برای نخستین بار مطرح شد، مسوولان مربوطه این طرح هم نمیدانستند از این طرح چه میخواهند؟. اخیرا هم که شاهد بودیم تعاریف و اهداف این شبکه چندین بار عوض شد. همه شبکههای ارتباطی داخلی کشور ملی است، از این جهت به آن میگویند اینترنت که شبکههای ملی با یک پروتکل به هم وصل میشوند تا در سراسر جهان بتوانند به صورت یکپارچه عمل کنند. لذا همه شبکهها در تمامی کشورها ملی است. شما از همین الان میتوانید ارتباط اینترنت را در کشور قطع کنید اما قطع کردن ارتباط جهانی برای برقراری ارتباط داخلی، چه توجیهی دارد.
اینکه مسوولان در توضیح این شبکه میگویند همه اطلاعات باید به خارج برود و بازگردد من نمیفهمم یعنی چه؟ این را به راحتی توسط مسیریاب ها میتوانید تعریف کنید که مثلا فلان آدرس داخلی است. اگر این امکان وجود نداشت که مثلا برای برقراری ارتباط با تلفن ثابت هم VOICE باید میرفت خارج از کشور و بازمیگشت. بنابراین برای راه اندازی این شبکه نیازی به انجام کارهای زیرساختی و صرف این همه هزینه نبود. از طریق تجهیزات نرم افزاری، این کار به راحتی صورت میگیرد. به هرحال این هم از ویژگیهای جهان سومیهاست که برای راهاندازی هرچیزی به دنبال تغییرات فیزیکی هستند.
باید بدانیم که برای رقابت و تقویت شبکه باید محتوا را غنی کنیم وگرنه با پایین آوردن سرعت اینترنت، فیلترینگ و راه اندازی شبکههای این چنینی نمیتوانیم هیچ کاربری را محدود کنیم. مگر توانستیم ماهوارهها را جمع کنیم؟ چون تلویزیون محتوای مناسبی ندارد که بیننده را جذب کند. بحث اینترنت هم دقیقا همینگونه است. بنابراین برای تولید محتوا دولت باید با کارمزد پایین به فعالان حوزه وام بدهد. تولید محتوا در همین بستر اینترنت هم ممکن بود، حال راه اندازی این شبکه با ادعای تولید محتوای بومی من نمیدانم یعنی چه؟.
مشکل کشور ما این است که پول زیاد در مملکت است که برای هزینه کردن آن هر روز طرحی پیشنهاد میشود. به هرحال با تمام این تفاسیر برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات سرمایه گذاری شده و ما نباید خرابش کنیم. برای این شبکه باید مجددا تعریفی ارایه شود و کار کارشناسی انجام شود و روی کارهایی که تا الان صورت گرفته، مطالعه شود و نکات مثبت آن مشخص شود. به هرحال باید به این شبکه با این دید نگاه شود که از این جهت که ظرفیت شبکه را افزایش میدهد، طرح خوبی است.
امنیت در همین بستر اینترنت هم میتوانست اعمال شود
داناخبر: بحث امنیت این شبکه را چگونه ارزیابی میکنید؟
مشکل ما این است که فکر می کنیم عقل کل هستیم. اروپاییها این گونه فکر نمیکنند و برای انجام هرکاری مشاوره میگیرند. به عقیده من بحث امنیت هم مانند تمام بحثهایی که در این شبکه مطرح شده در همین بستر اینترنت هم میتوانست اعمال شود. به هرحال باید در جایی که توانایی نداریم از تجربیات و مشاورههای اروپاییان کمک بگیریم. بحث علمی انجام داده و درمورد تصمیمهایمان اتفاق نظر پیدا کنیم. کسی که در این حوزه کار میکند باید از مشاوران قوی بهره گیرد. اگر فردی که مسوولیت وزارت ارتباطات را برعهده میگیرد، شخصی معقول و متخصص باشد، در کمتر از دو سال میتواند تمام مشکلات را برطرف کرده و این حساسیت ها و نارضایتیها را کم کند.
گفت و گو از هانیه حقیقی