تعداد نظرات: ۹ نظر
به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر)،دکتر قریب از خادمانی بوده است که به دلیل عشق فراوان به وطن، بلافاصله پس از پایان تحصیلات خود در اروپا به ایران بازگشت و چندین دهه به خدمت مشغول بود. هر چند که تا وقتی زنده بود، آن طور که شایسته زحماتش بود، مورد تجلیل واقع نشد...
نام: محمد قریب
لقب: پدر طب اطفال ایران
عوامل شهرت: پایه گذار مرکز انتقال خون و انجام دهنده اولین تعویض خون در ایران، آشنا کننده ایرانیان با « آنتی بیوتیک»، رییس انجمن پزشکان کودکان ایران، عضو هیات رییسه انجمن بین المللی کودکان
زندگینامه
دکتر محمد قریب در سال 1288 ش. در تهران متولد شد؛ پدرش اصالتی «گرکانی» داشت. گرکان روستایی از توابع آشتیان است. محمد تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر تهران و در مدارس سیروس و دارالفنون به پایان رساند و در سال 1306 ش. برای فرا گرفتن دانش پزشکی راهی فرانسه شد. وی تحصیلات پزشکی خود را در شهر رمس آغاز کرد و در پایان سال اول موفق شد جایزه لابراتوار تشریح دانشکده پزشکی را دریافت کند. او در سال دوم در بیمارستان های این شهر مشغول به کار شد و در آغاز سال چهارم، در مسابقه اکسترنای بیمارستان پاریس پذیرفته شد. وی در سال 1314 ش./ 1935 م. نیز در کنکور انترنای بیمارستان پاریس قبول شد. برای پی بردن به عظمت کار قریب، باید دانست که در کنکور اکسترنا در فرانسه تنها یک نفر از بین هر چهار دانشجو انتخاب می شود و از بین این نفرات برگزیده، از بین هر 12 اکسترن، تنها یک نفر در کنکور انترنا انتخاب می شد. به این ترتیب از هر پنجاه دانشجو، تنها یک نفر به انترنی بیمارستان های پاریس دست می یافت، اما قریب به سادگی در هر دو کنکور قبول شد و اولین ایرانی لقب گرفت که در چنین امتحانی پذیرفته شده بود. وی در سال 1316 ش. از رساله دکترای خود با عنوان«وقفه های تنفسی شیرخواران» دفاع کرده دانشنامه دکترای پزشکی پاریس را دریافت و در سال 1317 ش. به میهن بازگشت. زیرا اعتقاد داشت که این دانش تنها باید در ایران عرضه شود.
مطبی در کنار منزل
بسیاری از پزشکان آن روزها، دکتر قریب را در تشخیص بالینی کم نظیر می دانستند. او از همان سال های ابتدایی بازگشت به ایران مطبی دایر کرد که در کنار خانه اش بود. وی از سال 1317 تا 1325 ش. دو اتاق در منزلی اجاره ای نبش خیابان حشمت الدوله و پهلوی سابق به مطب اختصاص داده بود و از 1325 تا 1351 ش. مطب او در کنار منزلش در خیابان کاخ سابق بود که شامل یک اتاق دفتر، یک اتاق معاینه و یک اتاق انتظار بود. او هر روز از ساعت 14 تا 21 به معالجه بیماران می پرداخت و از بسیاری از آنان پولی دریافت نمی کرد. حق ویزیت دکتر با آن همه حسن شهرت، حتی از برخی شاگردانش نیز پایین تر بود!
طب اطفال در ایران
دکتر قریب از استادان برجسته و نامدار دانشکده پزشکی در تهران بود. او و دکتر فریدون کشاورز از پایه گذاران طب اطفال در ایران هستند اما کتر کشاورز به دلیل حضور در عالم سیاست و حزب توده، هرگز موفق به تربیت پزشکان اطفال نشد. در عوض دکتر قریب طی سال های 1320 تا 1353 شاگردان نامداری چون احمد قانع بصیری، صادق مختارزاده، مرتضی مشایخی، نورالدین هادوی، غلامرضا خاتمی( مترجم کتاب طبی « اطفال نلسون»)، احمد سیادتی( متخصص سرشناس بیماری های اطفال در تهران) و.. را پرورش داد که جملگی به بزرگان پزشکی ایران بدل شدند و به همین دلیل، به قریب لقب «پدر طب اطفال ایران» اعطا شد.
مخالفت با دولت کودتا
دکتر قریب از طرفداران دکتر مصدق بود و از نظامی هایی که وارد سیاست شده بودند، بیزار بود و به همین دلیل، پس از کودتای 28 مرداد در قالب مطایبه، انتقادهای زیادی از سپهبد فضل الله زاهدی( نخست وزیر دولت کودتا) می کرد. قریب به همراه چند تن از اساتید دانشگاه، در اعتراض به قرارداد نفت با کنسرسیوم، اعلامیه ای علیه آن صادر کرد و به همین دلیل، مدتی از کار در دانشگاه بی کار شد تا آن که دکتر اقبال رییس دانشگاه شد و وی از قریب برای کار در دانشگاه ، مجددا دعوت به عمل آورد.
خصوصیات اخلاقی
دکتر قریب همواره به یافته های جدید طب جهان احاطه داشت و این گونه مطالب را به دانشجویان خود ارایه کرده، آنان را برای پیگیری پیشرفت های علمی در جهان تشویق می کرد. برای مثال تا قبل از او، کسی در ایران با «آنتی بیوتیک» آشنا نبود اما قریب برای اولین بار اعلام کرد که داروهای جدید برای از بین بردن میکروب ها شناخته شده است که ارزش آن بسیار بیشتر از داروهای قبلی است. ولی بیش از توجه به روش های نوین، بر آموزش خانواده ها و برخورد عاطفی و اخلاقی با بیماران تاکید می کرد. دستگیری از مستمندان و دردمندان و رسیدگی به نابسامانی های زندگی بیماران، از دیگر ویژگی های بارز قریب بود.
ساعت های مطالعه وی، بسیار بیشتر از شاگردانش بود و صبح ها در کمال سخاوت، جدیدترین نتایج مطالعات خود را در اختیار دانشجویان قرار می داد. به تربیت درست دانشجویان علاقه خاصی داشت و در هنگام درمان کودکان بیمار، دانشجویان خود را نیز در آنجا حاضر می کرد و درباره بیماری از آن ها سوالاتی می پرسید. اگر جواب دانشجویی مناسب نبود، با متلک های استاد رو به رو می شد و همین مساله سبب می شد تا دانشجویان برای فرار از متلک های قریب، دقت بیشتری نشان دهند. ویزیت روزانه دکتر قریب برای رزیدنت ها و دانشجویان، تجربه آموزشی بی نظیری بود که اغلب، عده زیادی داوطلب شرکت در آن بودند. وی صبح ها زودتر از دیگران به بیمارستان می رسید و پس از شنیدن گزارش های صبحگاهی دانشجویان، به اتفاق آنان به بالین بیمار می رفت و با بحث و آنالیز دقیق، دانشجویان را در تشخیص صحیح راهنمایی می کرد.
مرگ
جسم دکتر قریب در واپسین سال های زندگی، ناتوان شده بود و او از پروردگار، طلب رهایی از چنگال بیماری یا مرگ می کرد. با این وجود همواره نگران شرایط کودکان بیمار بود و توصیه های لازم برای درمان آنان به دانشجویان می کرد. قریب سرانجام در روز سه شنبه اول بهمن 1353 درگذشت. بنا بر وصیت او، پیکرش را به شهر قم منتقل کردند و آیت الله العظمی مرعشی نجفی برای او نماز گزارد.