به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری:
دولتها برای قرنها بر اقتصاد از طریق کنترل بانک مرکزی، نظام مالیاتی و قوانین نظارتی تسلط داشتهاند. ظهور بیتکوین در سال ۲۰۰۹، این مدل سنتی را به چالش کشید. اکنون، داراییهای ارزشمندی وجود دارند که خارج از سیستم بانکی سنتی منتقل میشوند، توسط هیچ نهادی صادر نمیشوند و در سراسر مرزها با سرعت و نسبتاً به صورت ناشناس جریان دارند. این وضعیت یک معما برای قانونگذاران است: از یک سو، نمیتوانند پتانسیل انقلابی فناوری بلاکچین را نادیده بگیرند. از سوی دیگر، نمیتوانند ریسکهای ناشی از آن—پولشویی، فرار مالیاتی، تأمین مالی تروریسم و بیثباتی مالی—را تحمل کنند.
استراتژیهای مختلف دولتها: از سرکوب تا آغوش باز
واکنش کشورها به این پدیده یکسان نبوده و طیفی از مواضع را نشان میدهد:
۱. ممنوعیت کامل:
کشورهایی مانند چین(با سابقه استخراج و ترید گسترده!) فعالیتهای مرتبط با رمزارزها را ممنوع اعلام کردهند. دلیل اصلی، حفظ کنترل کامل بر نظام مالی و سرمایه، و همچنین مصرف انرژی است. الجزایر و مصر نیز رویکرد مشابهی دارند.
۲. قانونگذاری سختگیرانه اما پذیرا:
آمریکا و اتحادیه اروپا در این دسته قرار میگیرند. آنها در تلاش هستند تا با وضع قوانین دقیق، رمزارزها را وارد چارچوب نظارتی کنند. تمرکز بر شناسایی مشتری (KYC) برای صرافیها، گزارشدهی تراکنشهای مشکوک و اخیراً، نظارت بر استیبلکوینها (ارزهای دیجیتال با پشتوانه) است. هدف، مهار ریسکها بدون خفهکردن نوآوری است.
۳. پذیرش و تنظیم مقررات دوستانه:
کشورهایی مانند سوئیس، سنگاپور و امارات متحده عربی با ایجاد چارچوبهای قانونی شفاف و جذاب، در پی جذب کسبوکارهای رمزارزی و تبدیل شدن به هاب جهانی این صنعت هستند.
۴. پذیرش رسمی به عنوان پول قانونی:
السالوادور
پیشگام این راه شد و بیتکوین را به عنوان پول قانونی alongside دلار آمریکا به رسمیت شناخت. این یک آزمایش جسورانه برای افزایش شمول مالی و کاهش هزینه حوالهها بود، اگرچه با موانع عملی زیادی روبرو شده است.
چالشهای اساسی قانونگذاری
- حوزه قضایی:
اگر یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) که سرورهایش نامشخص است، کاربر ایرانی داشته باشد و توسعهدهندهاش در پرتغال زندگی کند، قوانین کدام کشور حاکم است؟
- ناشناسی نسبی:
اگرچه بلاکچین شفاف است، اما پیوند زدن یک آدرس کیف پول به هویت واقعی یک فرد، بدون همکاری صرافیهای متمرکز (که KYC دارند) دشوار است.
- سرعت نوآوری:
سرعت تحول در فضای رمزارزها از سرعت قانونگذاری سنتی بسیار بیشتر است. قوانین وقتی نهایی میشوند که ممکن است فناوری چند نسل جلوتر رفته باشد.
راه پیش رو: تنظیم مقررات هوشمند و همکاری بینالمللی
نتیجه مشخص است: دولتها به دنبال «نظارت بر نقاط متمرکز» هستند. از آنجایی که خود بلاکچین غیرمتمرکز است، تمرکز قانونگذاری بر واسطههای قابل لمس مانند صرافیهای متمرکز، شرکتهای ارائهدهنده کیف پول custodial و پروژههای جمعآوری سرمایه اولیه (ICO/IEO) است.
همچنین، همکاری بینالمللی حیاتی است. نهادهایی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF)در حال تعیین استانداردهای جهانی برای مقابله با پولشویی در حوزه رمزارزها هستند. بدون هماهنگی بین کشورها، فعالان میتوانند به سادگی به حوزههای قضایی سهلگیرتر نقل مکان کنند.
دنیای غیرمتمرکز شاید هرگز کاملاً «متمرکز» نشود، اما به احتمال زیاد شاهد شکلگیری یک نظم جدید ترکیبی خواهیم بود: هسته غیرمتمرکز فناوری که در لبههای خود با نقاط کنترل نظارتی (صرافیها، دروازههای فیات) احاطه شده است. چالش دولتها یافتن تعادلی است که امنیت مالی و حاکمیت ملی را حفظ کند، بدون آن که جرقه نوآوری آینده را خاموش کند.