بوق ممتد تلفنی که بیجواب میماند...تاخیری چند ساعتی در رسیدن به خانه از محل کار... صدای ناشناسی پشت تلفن و ... همینها کافی است تا با یک تلنگری ساده شروع یک دعوای تمامعیار زناشویی باشد.
مشکلات درست در همین لحظه شروع میشود و با همین تلفن بیجواب ساده، ممکن است همسرتان اعتماد چندسالهاش را به شما از دست بدهد اما اگر کمی به گذشته برگردید و نگاهی به اصول اعتمادسازی در زندگی مشترک بیندازید، میبینید که همه چیز از اینجا شروع نشده است.
ممکن است همه رفتارهایی که پیش از این به نظرتان ساده و بیاهمیت میرسیدند، امروز به جان زندگیتان افتاده باشند و از همسر آرام و منطقی شما، فردی شکاک ساخته باشد. حال بر اساس این نکته که همیشه گفته میشود، پیشگیری بهتر از درمان است، اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانونهای اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترکتان دست به کار شوید.
1. وعدههای کوچک را جدی بگیرید
برای این کـه همسرتان به شما اعتماد داشته باشد نباید کار خارقالعاده ای انجام دهید. نخستین و مهمترین قدم این است که همیشه و در همه چیز، حتی مواردی که به نظرتان کوچک و بیاهمیت میرسد، قابلاعتماد باشید. حتی اگر هیچوقت پیمانشکنی بزرگی نکنید و همیشه با همسرتان صادق باشید، جدی نگرفتن این موارد کوچک میتواند بیش از هر چیز دیگری اعتماد او نسبت به شما را از بین ببرد. یادتان نرود، از خرید یک کیلو میوه تا برنامهریزی سفر یا تعهدهای بزرگ تر و جدی تر زندگی، هر چیزی را که به همسرتان وعده میدهید باید عملی کنید.
البته لازم نیست حتی به خواستههای غیرمنطقی که او مطرح میکند جواب مثبت دهید. سعی کنید تنها چیزهایی را بپذیرید که توان انجام دادن آن را دارید و هرگز برای دل خوش کردن و شاد کردن همسرتان، قولی ندهید که نمیتوانید انجام دهید.
2. رازهای همسرتان را فاش نکنید
اعتماد همسرتان را از دست ندهید و رازهایش را به یک موضوع عمومی تبدیل نکنید. برای سرپیچی از این اصل هیچ استثنایی وجود ندارد و شما نمیتوانید به بهانه عصبانیت یا دعواهای زناشویی، رازهای همسرتان را فاش کنید. این یک اصل تغییرناپذیر است که اعتمادی که از بین میرود، به همین سادگیها تجدید نمیشود.
3. اعتماد متقابل را فراموش نکنید
چرا فکر میکنید که همسرتان باید به شما اعتماد کند و هیچ رازی در مقابل شما نداشته باشد، درحالیکه خودتان نمیتوانید به او اعتماد کرده و حقایق زندگیتان را برایش بیان کنید. شاید در آغاز برای شما که همیشه زندگیتان را در دلتان نگه داشتهاید سخت باشد اما اگر اعتماد همسرتان برایتان اهمیت دارد، باید رازهایتان را برایش فاش کنید و از احساساتی که هر روز و هر لحظه دارید برایش صحبت کنید.
هرگز به بهانه این که بعضی موضوعات جزو قلمرو شخصیتان است یا این که گفتن آن ارزشی ندارد، او را از جریان زندگیتان بیخبر نگذارید زیرا در صورت باخبر شدن از همان اتفاق ساده، ممکن است به شما شک کند و گمان کند که در زندگی شما اتفاقات مهم تری هم وجود دارند که او از آن بیخبر است.
4. توازن داشته باشید
در نظر گرفتن منافع خود و بیتوجهی به خواست طرف مقابل و آنچه به نفع رابطه شماست، خیلی زود اعتماد همسرتان را از بین خواهد برد. اگر برای ساختن یک اعتماد همیشگی جدی هستید، پس این نکته را هم نادیده نگیرید. سعی کنید در زمان انتخاب و تصمیمگیری، چیزی را انتخاب کنید که به نفع همسرتان و زندگی مشترکتان باشد. مسلم است که همیشه نباید منافع خودتان را نادیده بگیرید و خواستههای خودتان را قربانی این اعتمادسازی کنید. شما باید بتوانید توازنی میان این 2 ایجاد کنید. منظور از توازن این نیست که یک بار همه چیز به نفع شما و یک بار همه چیز به نفع همسرتان باشد بلکه شما باید در مجموع تصمیماتی را بگیرید که به صلاح هر دو شما و زندگی مشترکتان باشد. در زندگی مشترکتان موقعیتی برابر با همسرتان برقرار کنید و به او اطمینان دهید که خواستهها و انتظاراتش به اندازه خواستههای شما اهمیت دارد.
5. برای باهم بودن وقت بگذارید
این که شما باید در طول روز به همسرتان پیامک یا ایمیل بزنید و نشان دهید که نگران یا دلتنگ یکدیگر هستید، یک موضوع حذف نشدنی است اما گذشته از این، شما باید به صورت رو در رو هم باهم وقت بگذرانید.
گرفتاری یا خستگی را بهانه نکنید. هر هفته باهم بیرون بروید، سعی کنید که هر روز باهم غذا بخورید، یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی را باهم ببینید یا این که در مورد موضوعات ساده روزمره باهم گفت و گو کنید.
این که شما نقش پررنگی در زندگی روزانه هم بازی کنید، یکی از اصول مهم برای ساختن اعتماد است. حضور مداوم شما به همسرتان این حس را میدهد که از همه لحظات زندگی شما باخبر بوده و بر همه چیز مسلط است.
6. عذرخواهی کنید، تکرار نکنید
هنگامی که اشتباهی از شما سر میزند عذرخواهی کنید. هیچچیز بیشتر از اشتباهات شما نمیتواند اعتماد همسرتان را از بین ببرد.
از گفتن این جمله نترسید و به خاطر غرورتان همه چیز را خراب نکنید. البته مهم تر از این عذرخواهی اولیه، نشان دادن حس پشیمانی در رفتارهای شماست.
اگر با همسرتان بلند حرف زدهاید یا این که رفتاری کردهاید که او را آزار داده، تکرار آن اتفاق میتواند همه چیز را بدتر کند و باعث شود که همسرتان ارزشی برای این عذرخواهیهای کلامی هم قایل نشود.
7. چک نکنید
سعی نکنید مدام از همسرتان انتظار داشته باشید، او را کنترل کنید و بالای زندگی مشترکتان بایستید و همه چیز را کنترل کنید. اعتماد را به زور نمیتوان به دست آورد. اگر همسرتان در شما این حس را ایجاد کرده است، پس دیگر نیازی به چک کردن مدام او ندارید. شما میتوانید با ذکاوت زندگی مشترکتان را زیر نظر بگیرید اما حق ندارید به بهانه بهروز کردن اعتمادتان، مدام در تعقیب و گریز باشید و به عرصه خصوصی زندگی او مثل تلفن همراه یا ایمیلش سر بزنید. از طرف دیگر نباید به او این حس را بدهید که مدام تحت نظر است. حریم خصوصی او را بپذیرید.
8. با شفافیت صحبت کنید
اگر شما به همسرتان و زندگی مشترکتان اعتماد دارید، پس دیگر مشکلی باقی نمیماند و اگر احساس میکنید که دور از چشم شما اتفاقاتی در حال انجام است، بهتر است مفصل و شفاف باهم صحبت کنید و تصمیمی جدی برای ادامه زندگیتان بگیرید.
9. از متخصص کمک بگیرید
اگر شما برای ساختن اعتماد در زندگی مشترکتان هر راهی را رفتهاید و به تمامی موارد گفتهشده هم توجه کردهاید اما پاسخی نگرفتهاید، باید راه دیگری را بروید. در صورتی که همسر شما با مشکل جدی در اعتماد کردن به اطرافیانش و به ویژه شما رو به روست، بدانید که واکنشهای شما یا تلاش برای متعهد بودن و جلب اعتمادش موثر نخواهد بود.
اگر شما واقعا نسبت به رفتارهایتان و کارنامه اعمالتان در این زندگی اعتماد دارید اما همسرتان باز هم نمیتواند به شما اعتماد کند، بهتر است برای نجات زندگیتان از یک متخصص کمک بگیرید.