مسوول سابق اجرای شبکه ملی اطلاعات در گفت و گو با خبرگزاری دانا:
رییس سابق سازمان فناوری اطلاعات و مجری شبکه ملی اطلاعات در دولت گذشته که اکنون رییس هیات مدیره اپراتور چهارم ارتباطی (شرکت ایرانیان نت)است، در گفت و گو با گروه فناوری خبرگزاری دانا(داناخبر)، درمورد شبکه ملی اطلاعات، فیلترینگ، اولویتهای حوزه ICT کشور و... صحبت کرد.
در ادامه مشروح گفت و گوی خبرگزاری دانا با مهندس علی حکیم جوادی آورده شده است.
با توجه به اظهارات مسوولان وزارت ارتباطات در خصوص عقب بودن شبکه ملی اطلاعات، شما به عنوان مجری شبکه اطلاعات، این شبکه را در چه وضعیتی به دولت یازدهم تحویل دادید؟
شبکه ملی اطلاعات یک مفهوم است، زمانی که راجع به NGNها (شبكه ای مبتنی بر IP و مولتی سرویس است كه ساختار مدیریت وكنترل واحد دارد و سه شبكه به نامهای PSTN ، شبكه Wireless (Mobile) ، شبكه دیتا(PSDN) و شبكه هوشمند (IN) را در یک ساختار عمومیPacket-base یكپارچه می كند) و شبکه های نسل جدید صحبت می شد، می گفتیم که ما در ابتدا محصولی نداریم بلکه باید کارهایی صورت گیرد و بعد ما محصول را ببینیم. در رابطه با شبکه ملی اطلاعات هم در آن زمان به این نتیجه رسیده بودیم که باید 14 کلان فعالیت در کشور اتفاق بیفتد تا به آن مفهوم برسیم و شبکه را داشته باشیم.
در طراحی شبکه ملی اطلاعات لایه های مختلفی وجود داشت که در نهایت به لایه سوم و همان لایه دسترسی می رسیدیم.
بخشی از این لایه ها در دسترس وزارتخانه بود. ساماندهی IPها و مدیریت شبکه هم یکی دیگر از بخشها بود و همچنین سامان دادن لایه دسترسی هم که در زمان ما توسط اپراتورها انجام میشد. بنابراین بخش زیادی از کار در خارج از وزارتخانه و زیر نظر مسوولان وزارت ارتباطات در حال انجام بود.
شاید قسمتی از بحثی که در حال حاضر مبنی بر عدم پیشرفت شبکه ملی اطلاعات در دولت دهم تحویل که از سوی مسوولان وزارت ارتباطات دولت جدید مطرح میشود، به سرمایه گذاریهایی که باید می شد و به کمبود بودجه در دولت گذشته برگردد، البته ماهم معتقد به سرمایه گذاری بودیم اما در دولت دهم حمایت چندانی از این طرح صورت نگرفت.
اطلاع دارید که در آن زمان شبکه هایی هم رونمایی شد. شبکه هایی از قبیل شبکه بهداشت، مالیات، گمرک و... ضمن اینکه 150 هزار دستگاه دولتی به هم متصل شدند. اینها چیزهایی نبودند که در داخل وزارت و با منابع دولتی انجام شوند، بلکه بیشتر با کمک منابع بخش خصوصی انجام می شد و ما فقط مدیریت و نظارت کرده و تفاهم نامه انعقاد می کردیم.
اما در هرحال این همه اقدام وزارتخانه در دولت دهم علیرغم تمامی مشکلاتی که داشت محاسبه نمی شود، همچنین در لایه های دیگر هم که شامل مراکز ایجاد داده بود و محتوا را هم شامل می شد هیچ وظیفه ای برای وزارتخانه لحاظ نشده بود و وزارتخانه فقط وظیفه ایجاد زیرساخت ها را داشت اما در آن لایه هم اقداماتی صورت دادیم.
در هرحال من فکر می کنم وزن و واحد سنجش عملکرد وزارت ارتباطات در دولت گذشته با آنچه در حال حاضر محاسبه میشود، متفاوت است. چراکه میانگین وضعیت شبکه ملی اطلاعات که در حال حاضر از سوی مسوولان اعلام میشود، براساس آمار فعالیت های زیرساختی که در داخل وزارتخانه انجام شده و شرکت زیرساخت اعلام کرده است، صورت گرفته و پیشرفتها و اقدامات بخش خصوصی لحاظ نشده است.
آینده این شبکه را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم موضوع شبکه ملی اطلاعات خاص کشور ما نیست، متاسفانه گاهی عده ای خواسته یا ناخواسته به این شبکه برچسب های امنیتی زدند و سعی کردند موضوع را امنیتی کنند. از این رو برای پذیرش آن مقاومت هایی به ویژه از سوی قشر جوان صورت گرفت و انتقادهایی هم به آن شد.
اما همانطور که بارها و بارها تاکید شده است اولین مزیت ایجاد چنین شبکه هایی مزیت اقتصادی آن است. شبکه ملی اطلاعات شبکه ای است که در آن اطلاعات خام در داخل کشور تولید و مصرف می شود و این یعنی عملا هزینه های تولید و انتقال داده، کمتر از 10 درصد هزینه های کنونی برای کشور تمام می شود. همچنین این شبکه می تواند در آینده منبع ایجاد بسیاری از مشاغل باشد. در هرحال تمامی کشورهای دنیا این عنوان را با تعاریف مختلف دارند و به شدت نیاز است این شبکه در کشور ماهم ایجاد شود.
خوشبختانه یکسری روشنگری ها توسط «اسنودرم»(جاسوس آمریکایی که دست به افشاگری زد) هم اتفاق افتاد که حتی داشتن نگاه امنیتی به این شبکه را هم توجیه کرد و کشورها متوجه شدند که داشتن این شبکه به لحاظ امنیتی هم قابل تامل است مبنی بر اینکه آیا در شبکه اینترنت جهانی به راحتی هر نوع اطلاعاتی را می توان رد و بدل کرد یا نه؟
البته باید بگویم جنس امنیت در شبکه ملی اطلاعات فرق می کند و برمی گردد به حفاظت از حریم خصوصی؛ ضمن اینکه امنیت ملی هم قطعا مهم است. علاوه بر این به لحاظ اجتماعی هم می توان گفت با راه اندازی این شبکه می توانیم دست به تولید محتوا در داخل کشور بزنیم که برروی تمام ابعاد زندگی شهروندان، حتی در رفاه مردم تاثیر می گذارد. به عنوان مثال از طریق آموزش از راه دور که در این شبکه اتفاق میافتد می توانیم کاهش تردد و ترافیک و کاهش آلودگی هوا را داشته باشیم.
از سوی دیگر شبکه ملی اطلاعات صرفا ساخته و پرداخته وزارت ارتباطات نبود بلکه یک مصوبه قانونی بود که در قانون برنامه پنجم توسعه به تصویب رسیده بود و وزارت ارتباطات ملزم شده بود متولی راه اندازی این شبکه شود و بنابراین تا پایان برنامه پنچم باید این اتفاق بیفتد. همچنین قطعا در برنامه های آتی هم باید تکمیل آن مد نظر قرار داده شود.
شما صحبت از عدم حمایت دولت دهم از شبکه ملی اطلاعات کردید، این درحالیست که در آن زمان صحبت از هزینههای گزاف برای راه اندازی این شبکه میشد.
بله؛ در دولت دهم گاهی شنیده می شد که دوستان رسانه ای بحث هایی مطرح می کردند مبنی بر اینکه برای راه اندازی این شبکه پول های کلانی هزینه شده است. در اینجا باید بگویم برای راه اندازی این شبکه، محدودیت هایی از قبیل محدودیت بودجه در دولت گذشته وجود داشت و تا آن زمان که من در راس کار بودم، هزینه صورت گرفته در کل کشور چیزی در حدود 30 میلیارد تومان بود که این مبلغ کمک هایی را که برای گسترش خدمات این شبکه به استان ها کرده بودیم را هم شامل می شود. این در حالیست که در دولت یازدهم بودجه قابل توجهی در اختیار وزارت ارتباطات قرار گرفته است و از سوی دیگر توجه ویژه رییس جمهوری به این حوزه مشکلات اجرایی وزارت ارتباطات دولت یازدهم را بسیار کمتر کرده است. در هر حال من معتقدم آینده بهتری را می توان برای این شبکه متصور شد و قطعا این اتفاق خواهد افتاد.
در رابطه با وضعیت فیلترینگ کشورمان چگونه فکر میکنید؟
واقعیت این است که مساله فیلترینگ همیشه در کشور ما برای کاربران معنای منفی به همراه داشته است. ابتدا این نگاه بد ما به فیلترینگ باید تغییر کند. جایی در دنیا نیست که فیلترینگ اعمال نشود. فیلترینگ دارای پارامترهای صفر و یکی نیست که من بگویم با فیلترینگ موافقم یا مخالفم.
در کشور ما ممکن است در زمینه فیلترینگ پارامترهایی متفاوت از دیگر کشورها وجود داشته باشد اما فیلترینگ در همه کشورها با تعاریف متفاوت اعمال میشود. من معتقدم آنچه در کشور ما مشکل دارد عدم هماهنگی لازم در حوزه فیلترینگ است. از این روست که شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک دستگاه هماهنگ کننده جلوی فعالیتهای دستگاهها و ارگانهایی را که هرکدام از منظر خود ورود پیدا کردهاند را گرفته و درصدد است در این حوزه هماهنگی ایجاد کند.
مشکل دیگر در این زمینه این است که برای اعمال فیلترینگ در کشور محدودیت فنی داریم و چون راه حل فنی مناسبی در این زمینه نداریم پروتکل را میبندیم و اینگونه میشود که حتی برای انجام یک تحقیق دانشگاهی هم با مشکل مواجه میشویم.
بنابراین اگر این را بپذیریم که به لحاظ فنی هنوز نتوانستیم در این زمینه به یک حد مطلوب برسیم و باید سرمایه گذاری زیادی انجام دهیم تا بتوانیم مشکل فیلترینگ را با کمک تکنولوژی بومی برطرف کنیم.
فیلتر شدن فیسبوک را چگونه ارزیابی میکنید؟
فیس بوک هم ادامه همین موضوع است من معتقدم که اگر بتوانیم به لحاظ فنی صفحههای نامناسب را ببندیم نیازی نیست کل این شبکه اجتماعی را از دسترس کاربران خارج کنیم.
در زمینه فیلترینگ من اصلا نگاه سلبی را نمیپسندم و باید نگاه ایجابی را جایگزین آن کنیم و بتوانیم محتوای مناسب قابل رقابت با این شبکههای اجتماعی تولید کنیم. خیلیها برای ارتباط با دوستانشان به این فضا میروند بنابراین ما باید یک شبکه اجتماعی بومی قایل رقابت با فیس بوک ایجاد کنیم و اینگونه کاربران را به سمت شبکههای اجتماعی و محتواهای داخلی سوق دهیم.
ما هنوز در این زمینه کاری انجام ندادیم باید تیمی تشکیل شود و کارشناسانه تلاش کنیم که این دغدغه را یکبار و برای همیشه برطرف کنیم.
فکر میکنید ایجاد شبکههای اجتماعی بومی میتواند راه حل مناسبی باشد؟ کما اینکه الان هم چنین شبکههایی در کشورمان وجود دارد.
نوعی طرز فکر در میان کاربران و خصوصا قشر جوان جا افتاده است که در صورت استفاده از خدمات و سرویسهای بومی رصد میشویم و از سوی کاربر نوعی ترس برای استفاده از این شبکهها وجود دارد اما واقعیت این است که تمامی فعالیتهای کاربران در هرجایی رصد میشود.
راهکار من برای رفع معضل فیلترینگ که در حال حاضر کشور با آن مواجه است این است که هر کاربری برای خودش یک IP داشته باشد، این رصد کردن کاربران هم در اینترنت جهانی شدنی است و هم در شبکه ملی اطلاعات و از این طریق و با تحلیل رفتار کاربران مساله فیلترینگ منتفی میشود.
یعنی با رصد شدن کاربران مخالفتی ندارید و آن را تجاوز به حریم شخصی کاربران تلقی نمیکنید؟
مطمئن باشید در حال حاضر هم کاربران و تمام فعالیتهای آنان در فضای مجازی دیده میشود منتها افراد الان نمیدانند که در حال رصد شدن هستند. اما اینکه به عنوان شیوه اعمال نظارت نمیتوان از آن استفاده کرد به این دلیل است که مشکل حقوقی دارد. از این رو یکی دیگر از مشکلات فضای مجازی کشورمان این است که در حوزه فضای مجازی قوانین حقوقی کم داریم. بنابراین به لحاظ حقوقی باید چارچوبها تعریف شود و همچنین فرهنگ سازی کرد تا کاربران مطلع شوند که دیده میشوند. درواقع در بحث رصد کردن مشکل فنی وجود ندارد.
در رابطه با خرید VPN که بازار داغی در کشورمان دارد، چطور؟ معتقدید کاربران برای دسترسی به سایتهای مستهجن اقدام به خرید VPN میکنند؟
اینگونه نیست که کاربران صرفا به خاطر دسترسی به محتواهای مستهجن VPN خریداری میکنند، بلکه کاربر میخواهد مشکلش را حل کند و به محتوای مورد نظرش که به هر دلیلی فیلتر شده دسترسی پیدا کند. به طور کلی همانطور که گفتم من معتقدم باید در این فضا نگاه ایجابی داشت و نه سلبی.
گفت و گو از هانیه حقیقی
در ادامه مشروح گفت و گوی خبرگزاری دانا با مهندس علی حکیم جوادی آورده شده است.
دولت دهم حمایت چندانی از شبکه ملی اطلاعات نکرد
با توجه به اظهارات مسوولان وزارت ارتباطات در خصوص عقب بودن شبکه ملی اطلاعات، شما به عنوان مجری شبکه اطلاعات، این شبکه را در چه وضعیتی به دولت یازدهم تحویل دادید؟
شبکه ملی اطلاعات یک مفهوم است، زمانی که راجع به NGNها (شبكه ای مبتنی بر IP و مولتی سرویس است كه ساختار مدیریت وكنترل واحد دارد و سه شبكه به نامهای PSTN ، شبكه Wireless (Mobile) ، شبكه دیتا(PSDN) و شبكه هوشمند (IN) را در یک ساختار عمومیPacket-base یكپارچه می كند) و شبکه های نسل جدید صحبت می شد، می گفتیم که ما در ابتدا محصولی نداریم بلکه باید کارهایی صورت گیرد و بعد ما محصول را ببینیم. در رابطه با شبکه ملی اطلاعات هم در آن زمان به این نتیجه رسیده بودیم که باید 14 کلان فعالیت در کشور اتفاق بیفتد تا به آن مفهوم برسیم و شبکه را داشته باشیم.
در طراحی شبکه ملی اطلاعات لایه های مختلفی وجود داشت که در نهایت به لایه سوم و همان لایه دسترسی می رسیدیم.
بخشی از این لایه ها در دسترس وزارتخانه بود. ساماندهی IPها و مدیریت شبکه هم یکی دیگر از بخشها بود و همچنین سامان دادن لایه دسترسی هم که در زمان ما توسط اپراتورها انجام میشد. بنابراین بخش زیادی از کار در خارج از وزارتخانه و زیر نظر مسوولان وزارت ارتباطات در حال انجام بود.
شاید قسمتی از بحثی که در حال حاضر مبنی بر عدم پیشرفت شبکه ملی اطلاعات در دولت دهم تحویل که از سوی مسوولان وزارت ارتباطات دولت جدید مطرح میشود، به سرمایه گذاریهایی که باید می شد و به کمبود بودجه در دولت گذشته برگردد، البته ماهم معتقد به سرمایه گذاری بودیم اما در دولت دهم حمایت چندانی از این طرح صورت نگرفت.
اطلاع دارید که در آن زمان شبکه هایی هم رونمایی شد. شبکه هایی از قبیل شبکه بهداشت، مالیات، گمرک و... ضمن اینکه 150 هزار دستگاه دولتی به هم متصل شدند. اینها چیزهایی نبودند که در داخل وزارت و با منابع دولتی انجام شوند، بلکه بیشتر با کمک منابع بخش خصوصی انجام می شد و ما فقط مدیریت و نظارت کرده و تفاهم نامه انعقاد می کردیم.
اما در هرحال این همه اقدام وزارتخانه در دولت دهم علیرغم تمامی مشکلاتی که داشت محاسبه نمی شود، همچنین در لایه های دیگر هم که شامل مراکز ایجاد داده بود و محتوا را هم شامل می شد هیچ وظیفه ای برای وزارتخانه لحاظ نشده بود و وزارتخانه فقط وظیفه ایجاد زیرساخت ها را داشت اما در آن لایه هم اقداماتی صورت دادیم.
در هرحال من فکر می کنم وزن و واحد سنجش عملکرد وزارت ارتباطات در دولت گذشته با آنچه در حال حاضر محاسبه میشود، متفاوت است. چراکه میانگین وضعیت شبکه ملی اطلاعات که در حال حاضر از سوی مسوولان اعلام میشود، براساس آمار فعالیت های زیرساختی که در داخل وزارتخانه انجام شده و شرکت زیرساخت اعلام کرده است، صورت گرفته و پیشرفتها و اقدامات بخش خصوصی لحاظ نشده است.
به نظرم موضوع شبکه ملی اطلاعات خاص کشور ما نیست، متاسفانه گاهی عده ای خواسته یا ناخواسته به این شبکه برچسب های امنیتی زدند و سعی کردند موضوع را امنیتی کنند. از این رو برای پذیرش آن مقاومت هایی به ویژه از سوی قشر جوان صورت گرفت و انتقادهایی هم به آن شد.
اما همانطور که بارها و بارها تاکید شده است اولین مزیت ایجاد چنین شبکه هایی مزیت اقتصادی آن است. شبکه ملی اطلاعات شبکه ای است که در آن اطلاعات خام در داخل کشور تولید و مصرف می شود و این یعنی عملا هزینه های تولید و انتقال داده، کمتر از 10 درصد هزینه های کنونی برای کشور تمام می شود. همچنین این شبکه می تواند در آینده منبع ایجاد بسیاری از مشاغل باشد. در هرحال تمامی کشورهای دنیا این عنوان را با تعاریف مختلف دارند و به شدت نیاز است این شبکه در کشور ماهم ایجاد شود.
خوشبختانه یکسری روشنگری ها توسط «اسنودرم»(جاسوس آمریکایی که دست به افشاگری زد) هم اتفاق افتاد که حتی داشتن نگاه امنیتی به این شبکه را هم توجیه کرد و کشورها متوجه شدند که داشتن این شبکه به لحاظ امنیتی هم قابل تامل است مبنی بر اینکه آیا در شبکه اینترنت جهانی به راحتی هر نوع اطلاعاتی را می توان رد و بدل کرد یا نه؟
جنس امنیت در شبکه ملی اطلاعات برمی گردد به حفاظت از حریم خصوصی
البته باید بگویم جنس امنیت در شبکه ملی اطلاعات فرق می کند و برمی گردد به حفاظت از حریم خصوصی؛ ضمن اینکه امنیت ملی هم قطعا مهم است. علاوه بر این به لحاظ اجتماعی هم می توان گفت با راه اندازی این شبکه می توانیم دست به تولید محتوا در داخل کشور بزنیم که برروی تمام ابعاد زندگی شهروندان، حتی در رفاه مردم تاثیر می گذارد. به عنوان مثال از طریق آموزش از راه دور که در این شبکه اتفاق میافتد می توانیم کاهش تردد و ترافیک و کاهش آلودگی هوا را داشته باشیم.
از سوی دیگر شبکه ملی اطلاعات صرفا ساخته و پرداخته وزارت ارتباطات نبود بلکه یک مصوبه قانونی بود که در قانون برنامه پنجم توسعه به تصویب رسیده بود و وزارت ارتباطات ملزم شده بود متولی راه اندازی این شبکه شود و بنابراین تا پایان برنامه پنچم باید این اتفاق بیفتد. همچنین قطعا در برنامه های آتی هم باید تکمیل آن مد نظر قرار داده شود.
شما صحبت از عدم حمایت دولت دهم از شبکه ملی اطلاعات کردید، این درحالیست که در آن زمان صحبت از هزینههای گزاف برای راه اندازی این شبکه میشد.
بله؛ در دولت دهم گاهی شنیده می شد که دوستان رسانه ای بحث هایی مطرح می کردند مبنی بر اینکه برای راه اندازی این شبکه پول های کلانی هزینه شده است. در اینجا باید بگویم برای راه اندازی این شبکه، محدودیت هایی از قبیل محدودیت بودجه در دولت گذشته وجود داشت و تا آن زمان که من در راس کار بودم، هزینه صورت گرفته در کل کشور چیزی در حدود 30 میلیارد تومان بود که این مبلغ کمک هایی را که برای گسترش خدمات این شبکه به استان ها کرده بودیم را هم شامل می شود. این در حالیست که در دولت یازدهم بودجه قابل توجهی در اختیار وزارت ارتباطات قرار گرفته است و از سوی دیگر توجه ویژه رییس جمهوری به این حوزه مشکلات اجرایی وزارت ارتباطات دولت یازدهم را بسیار کمتر کرده است. در هر حال من معتقدم آینده بهتری را می توان برای این شبکه متصور شد و قطعا این اتفاق خواهد افتاد.
فیلترینگ همیشه در کشور ما برای کاربران معنای منفی به همراه داشته
در رابطه با وضعیت فیلترینگ کشورمان چگونه فکر میکنید؟
واقعیت این است که مساله فیلترینگ همیشه در کشور ما برای کاربران معنای منفی به همراه داشته است. ابتدا این نگاه بد ما به فیلترینگ باید تغییر کند. جایی در دنیا نیست که فیلترینگ اعمال نشود. فیلترینگ دارای پارامترهای صفر و یکی نیست که من بگویم با فیلترینگ موافقم یا مخالفم.
در کشور ما ممکن است در زمینه فیلترینگ پارامترهایی متفاوت از دیگر کشورها وجود داشته باشد اما فیلترینگ در همه کشورها با تعاریف متفاوت اعمال میشود. من معتقدم آنچه در کشور ما مشکل دارد عدم هماهنگی لازم در حوزه فیلترینگ است. از این روست که شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک دستگاه هماهنگ کننده جلوی فعالیتهای دستگاهها و ارگانهایی را که هرکدام از منظر خود ورود پیدا کردهاند را گرفته و درصدد است در این حوزه هماهنگی ایجاد کند.
باید بپذیریم که به لحاظ فنی هنوز نتوانستیم در زمینه فیلترینگ به یک حد مطلوب برسیم
مشکل دیگر در این زمینه این است که برای اعمال فیلترینگ در کشور محدودیت فنی داریم و چون راه حل فنی مناسبی در این زمینه نداریم پروتکل را میبندیم و اینگونه میشود که حتی برای انجام یک تحقیق دانشگاهی هم با مشکل مواجه میشویم.
بنابراین اگر این را بپذیریم که به لحاظ فنی هنوز نتوانستیم در این زمینه به یک حد مطلوب برسیم و باید سرمایه گذاری زیادی انجام دهیم تا بتوانیم مشکل فیلترینگ را با کمک تکنولوژی بومی برطرف کنیم.
فیلتر شدن فیسبوک را چگونه ارزیابی میکنید؟
فیس بوک هم ادامه همین موضوع است من معتقدم که اگر بتوانیم به لحاظ فنی صفحههای نامناسب را ببندیم نیازی نیست کل این شبکه اجتماعی را از دسترس کاربران خارج کنیم.
در زمینه فیلترینگ من اصلا نگاه سلبی را نمیپسندم و باید نگاه ایجابی را جایگزین آن کنیم و بتوانیم محتوای مناسب قابل رقابت با این شبکههای اجتماعی تولید کنیم. خیلیها برای ارتباط با دوستانشان به این فضا میروند بنابراین ما باید یک شبکه اجتماعی بومی قایل رقابت با فیس بوک ایجاد کنیم و اینگونه کاربران را به سمت شبکههای اجتماعی و محتواهای داخلی سوق دهیم.
ما هنوز در این زمینه کاری انجام ندادیم باید تیمی تشکیل شود و کارشناسانه تلاش کنیم که این دغدغه را یکبار و برای همیشه برطرف کنیم.
فکر میکنید ایجاد شبکههای اجتماعی بومی میتواند راه حل مناسبی باشد؟ کما اینکه الان هم چنین شبکههایی در کشورمان وجود دارد.
نوعی طرز فکر در میان کاربران و خصوصا قشر جوان جا افتاده است که در صورت استفاده از خدمات و سرویسهای بومی رصد میشویم و از سوی کاربر نوعی ترس برای استفاده از این شبکهها وجود دارد اما واقعیت این است که تمامی فعالیتهای کاربران در هرجایی رصد میشود.
راهکار من برای رفع معضل فیلترینگ که در حال حاضر کشور با آن مواجه است این است که هر کاربری برای خودش یک IP داشته باشد، این رصد کردن کاربران هم در اینترنت جهانی شدنی است و هم در شبکه ملی اطلاعات و از این طریق و با تحلیل رفتار کاربران مساله فیلترینگ منتفی میشود.
کاربران و تمام فعالیتهای آنان در فضای مجازی رصد میشوند
یعنی با رصد شدن کاربران مخالفتی ندارید و آن را تجاوز به حریم شخصی کاربران تلقی نمیکنید؟
مطمئن باشید در حال حاضر هم کاربران و تمام فعالیتهای آنان در فضای مجازی دیده میشود منتها افراد الان نمیدانند که در حال رصد شدن هستند. اما اینکه به عنوان شیوه اعمال نظارت نمیتوان از آن استفاده کرد به این دلیل است که مشکل حقوقی دارد. از این رو یکی دیگر از مشکلات فضای مجازی کشورمان این است که در حوزه فضای مجازی قوانین حقوقی کم داریم. بنابراین به لحاظ حقوقی باید چارچوبها تعریف شود و همچنین فرهنگ سازی کرد تا کاربران مطلع شوند که دیده میشوند. درواقع در بحث رصد کردن مشکل فنی وجود ندارد.
در رابطه با خرید VPN که بازار داغی در کشورمان دارد، چطور؟ معتقدید کاربران برای دسترسی به سایتهای مستهجن اقدام به خرید VPN میکنند؟
اینگونه نیست که کاربران صرفا به خاطر دسترسی به محتواهای مستهجن VPN خریداری میکنند، بلکه کاربر میخواهد مشکلش را حل کند و به محتوای مورد نظرش که به هر دلیلی فیلتر شده دسترسی پیدا کند. به طور کلی همانطور که گفتم من معتقدم باید در این فضا نگاه ایجابی داشت و نه سلبی.
گفت و گو از هانیه حقیقی