در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۹۲۶۲
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۳
در هفته گذشته شاهد خبرساز شدن دو اقدام مهم در عرصه توسعه فناوری در کشور بودیم؛ یکی امضای سند راهبردی توسعه همکاری های علمی و فناوری ایران و بانک توسعه اسلامی و دیگری تأکید مجدد معاون اول ریاست جمهوری اسحاق جهانگیری، مبنی بر هرچه سریعتر اجرایی شدن دولت الکترونیک. البته این مضامین تنها صحبت هایی نیستند که در رابطه علم و فناوری در کشور مطرح می شوند.
‏آینده علم چگونه خواهد بود؟به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، یکی از مهمترین اسناد بالادستی نظام در تعیین خط مشی فعالیتهای مسوولان، سیاستهای کلی هستند که در حوزه های مختلف به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ می شوند. بر این اساس، چندی پیش حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی سیاستهای کلی «علم و فناوری» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، جهت اجرا به دستگاههای ذیربط ابلاغ کردند. این سیاستها شامل 6 بخش مهم جهاد علمی، بهینه سازی آموزش، تقویت ارزشها، اهمیت توسعه و گسترش ارتباطات داخلی و خارجی می شود و بر نکات ظریفی در حوزه علم و فناوری تأکید دارد. پیامد این موضوع، اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری در نامه هایی جداگانه به رؤسای 6 دستگاه اجرایی شامل؛ وزرای صنعت، معدن و تجارت، دادگستری، علوم، تحقیقات و فناوری، امور اقتصادی و دارایی و معاونان برنامه ریزی و نظارت راهبردی و علمی و فناوری رییس جمهوری، وظایف و مسوولیت هر یک از این 6 دستگاه را برای اجرای سیاستهای مذکور ابلاغ کرد.

گفت و گوی ایران با دکتر سید حبیب الله طباطبائیان، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و رییس پژوهشکده مطالعات فناوری در نهاد ریاست جمهوری در ادامه می آید. وی سالها به پژوهش، تدریس و مشاوره در عرصه مطالعات و مدیریت فناوری اشتغال داشته و «ارزیابی سیاستگذاری علم و فناوری» و «مبانی ارزشگذاری های تکنولوژی» از جمله آثاری است که در کارنامه علمی او به چشم می خورد.

دکتر طباطبائیان! محتوای سیاستهای کلی علم و فناوری را چگونه ارزیابی می کنید؟

ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری را یک فرصت برای خانواده علم و فناوری کشور می دانم. ابلاغ این سیاستهای کلی از طرف رهبر معظم انقلاب تعریف موسعی از علم و فناوری ارایه می کند. همان طور که اطلاع دارید، سیاستگذاری کلان در حوزه علم و فناوری از سه بخش بسیار مهم آموزش، پژوهش و فناوری تشکیل می شود.

نکته بسیار مثبت در این سیاستهای کلی اهمیت دادن به هر سه حوزه است. بویژه اینکه توجه ویژهای به مسأله سیاستگذاری در حوزه فناوری صورت گرفته که کم سابقه است. به عبارت دیگر اهتمام ویژه به مسأله کارخانه سازی، ساخت و تولید و تجاری سازی محصولات علمی و پژوهشی- یعنی همان بخش فناوری- می تواند یک ظرفیت عظیم را پدید آورد که توان بالقوه در این بخش بالفعل شود.

این مسأله بر دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران در بخش آموزش عالی که شامل تربیت بیش از چهار میلیون دانشجو، ارتقای سطح علمی در عرصه های موجود بین المللی و استخدام و به کارگیری نیروهای دانشمند و متخصص ایرانی در سراسر جهان می شود، تأکید دارد. هرچند منکر مشکلات موجود نیز نمی توان شد اما باید اذعان کرد امروز کشور از توان علمی پژوهشی بسیار بالایی در عرصه نانو فناوری، فناوری زیستی و فناوری هست های برخوردار است؛ با این حال در بخش تجاری سازی این پژوهشهای بزرگ؛ با مشکل مواجه هستیم.

به نظر شما، مشکل اصلی در تجاری سازی محصولات علمی- پژوهشی ما چیست؟

به اعتقاد من، مسأله نداشتن توجه و تمرکز بر بخش فناوری و مطالعات فناوری، از جمله مشکلات اصلی هستند. به بیان دیگر، در این بخش آزمایشگاه ها، کارخانجات و کارگاه ها یا به میزان کافی تجهیز نشده اند یا به دلایل مختلف مورد حمایت و تقویت بخشهای دولتی و خصوصی قرار نگرفته اند و از طرفی نظارت در ساخت و تولید در بسیاری بخشها مغفول مانده است. البته این امیدواری وجود دارد با تلاش هایی که به تازگی در حوزه علم و فناوری در کشورمان صورت پذیرفته است، شاهد توجه ویژه عالی رتبه ترین مقامات حکومتی و دولتی به بخش ساخت و تولید باشیم که بسیار هم اشتغالزا است. از دیگر سو، توجه به شرکتهای دانش بنیان موقعیت ویژه ای را برای ما فراهم آورده است.

شاهد هستیم که در متن محتوای سیاستهای کلی علم و فناوری، توجه و اهتمام مؤثری به این بخشها صورت گرفته است. در این سند به روشنی از جهاد مستمر علمی، بهینهسازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور براساس ارزشها، اخلاق و مبانی اسلامی تأکید شده است و تقویت عزم ملی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری با ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها و همچنین سایر کشورها مورد اهمیت واقع شده است.

رویکردهای علوم پایه و علوم انسانی در دو بخش مطرح هستند. یکی مبانی نظری و پایه و دیگری روشهای تجربی که در نهایت به بحثهای مرتبط با ساخت و تولید مرتبط می شوند. مثلاً پزشکی عجین با عمل است و به کارگیری مبانی نظری علوم جدید نیاز به تلاش وافر و سرمایه گذاری بلندمدت دارد. با این توضیح، آیا شما با ورود علوم انسانی به عرصه مهندسی موافق هستید؟

بحث بر سر موافقت یا موافقت نکردن من نیست. علوم انسانی و علوم اجتماعی با نظام فناوری هر کشور در ارتباط هستند. به نظر من، بویژه برخی از فناوری های امروز به طور خاص فناوری اطلاعات؛ این ظرفیت را دارند تا براساس منویات طراحان، سیستم های ارتباطاتی جامعه ایرانی را تحت تأثیر قرار دهند. نمونه آن ظرفیت شبکه های اجتماعی مجازی در برقراری ارتباطات جدید بین افراد است. محتوای این ارتباطات همان قدر که می تواند سازنده، سرگرم کننده و مفید باشند، می تواند مخرب، آسیب زننده و مضر نیز باشند. ما به برخی از این جهت گیری های فناورانه در برخی حوزه ها سوءظن داریم. این مطلوب نخواهد بود اگر در این حوزه- سمت و سوی توسعه فناوری های جدید- مدیریتی صورت نگیرد. اتفاقاً در بسیاری از کشورهای توسعه یافته رشته هایی مانند مدیریت تکنولوژی و نوآوری به همین منظور توسعه یافتند و مطالعات گستردهای در موضوعات متنوع مدیریت فناوری در آنها شکل گرفت و مورد بررسی قرار گرفتند. یکی از استراتژی های اساسی در توسعه فناوری، قدرت بخشیدن به کشورها است. به همین جهت نقد علوم و فنون جدید در دستور کار دولتها قرار می گیرند تا به استفاده بهینه و سودمند فناوری های جدید کمک کند و از مضراتشان بکاهند. این مطالعات به این موضوع کمک خواهد کرد که توسعه فناوری در جهت اهداف ملتها و نه در راستای سودجویی بنگاه های اقتصادی بزرگ و کوچک قرار گیرند.

همکاری های بین المللی چقدر می تواند به پیشبرد اهدافمان در این زمینه کمک کند؟

قطعاً لازم است همکاری های بین المللی در این عرصه افزایش یابد. دولت ها و سازمانهای بین المللی نظارت ویژه ای بر شرکت های خصوصی و چندملیتی داشته باشند چرا که آنها معمولاً اهداف مالی خود را دنبال می کنند و کمتر به تبعات توسعه فناوری های جدید توجه می نمایند، لذا ضروری است محدودیت هایی بر سر نوع طراحی های فناورانه و چگونگی بهره گیری از فناوری های نو صورت پذیرد. این محدودیت ها برای آینده بشری حائز اهمیت هستند و برخی از آنها بسیار حیاتی اند. نمونه این همکاری های محدودکننده که به طور موفقیت آمیزی و البته به طور نسبی در حال انجام است؛ پیمان کیوتو در کاهش آلاینده ها است که چند وقت پیش گزارشی مبنی بر تحقق برخی دستاوردها در کاهش آلایندگی در پی همکاری جهانی و ترمیم لایه ازن خواندم. بنابراین لازم است این فعالیتها حمایت شوند.

در پاره ای از ادوار تاریخی توسعه در حوزه تکنولوژی در کشور دچار غافلگیری شدیم، به نظر شما چگونه می شود دوباره غافلگیر نشد؟ یا به بیان صحیح تر فرصتهای توسعه فناوری های جدید را بموقع شناسایی کرد؟

نگاهی اجمالی به تاریخ توسعه کشورمان گویای آن است که متأسفانه بارها در پی وارد کردن فناوری های جدید یا دستیابی به آنها غافلگیر شده ایم. با فناوری هایی مواجه شدیم که از آثار آنها بی اطلاع بودیم. مثال آن در تاریخ، آشنایی با سلاح گرم در تقابل با سپاه عثمانی بود. نمونه امروزی تر اما بحث فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی است. البته این موضوع فقط گرفتاری ما نیست. رصد فناوری، اعمال محدودیت و پایش اطلاعات در همه کشورها وجود دارد. فناوریها باید مورد مطالعه دائمی قرار گیرند. بخشی از دلایل وجود پژوهشکده هایی با عنوان «پژوهشکده مدیریت و مطالعات فناوری» نیز به همین منظور است. باید همواره تلاش شود تا فرصتهای جدید توسعه فناوری و طراحی های نوآورانه شناسایی شوند و پژوهشها در فواید و مضرات فناوری های جدید گسترش یابند. در کشوری مانند ژاپن از دهه 60 میلادی تاکنون به شکل سازمان یافته ای پیش بینی فناورانه صورت می پذیرد. برخی کشورها تا افق 30 ساله برای آینده تکنولوژی در کشورشان برنامه ریزی می کنند. فعالیتهای مستمری برای ایجاد ظرفیت رصد تحولات علمی و فنی دنیا نه تنها توسط یک مرکز بلکه توسط جامعه فعال در عرصه اقتصادی، فناوری و پژوهشی دانشگاهی کشور صورت می پذیرد. این وظیفه همه است که در این امر مشارکت کنند. البته مؤسسات پیشگام در سطح عمومی باید نسبت به تجمیع اطلاعات جامع علم و فناوری در سطح جهان اقدام نمایند.

آیا به نظر شما مردم ما، مردمان آینده اندیشی هستند و برنامه ریزی های بلندمدت را مورد توجه قرار می دهند؟

بدون تردید از لحاظ اعتقادی یکی از آینده اندیش ترین مردم جهان مردم ایران اسلامی هستند. مردم ما اعتقاد به معاد دارند. در کنار اعتقاد به معاد، اعتقاد به ظهور منجی موعود(عج) هم نشان از این دارد که ما دائماً به آینده می اندیشیم. ما دنیا را محل عبور و آینده را باقی می دانیم. پس معاد و امامت دو رکن اساسی ارزش های جامعه ما هستند که به طور بنیادین جامعه ایران را به یک جامعه بلندنظر و آینده اندیش بدل کرده است و از نظر سیاسی نیز وضعیت مشابهی وجود دارند. از امام(ره) عزیزمان در سال 1342 جویا شدند که سربازان شما کجا هستند و بنابه اقوال تاریخی امام(ره) قریب به این مضمون فرمودند: «سربازان ما در گهواره ها هستند.» و همچنین رهبری عظیم الشأنمان نیز از الگوی پیشرفت برای توسعه و بهره گیری از زبان فارسی به عنوان زبان علمی رایج روز دنیا در آینده صحبت می نمایند.

این نشان از آینده نگری و آینده اندیشی جامعه ایران در سطح اعتقادی و سیاسی دارد و در طول تاریخ معاصر ثابت کرده ایم که آرمانخواه هستیم. اما این گفتمان ارزشمند باید به زبان اجرایی بنگاه های اقتصادی ما نفوذ پیدا کند. آینده نگری، آینده اندیشی و آینده پژوهی باید به ارکان اصلی بنگاه های خصوصی و دولتی ما به عنوان تولیدکنندگان محصولات فناورانه بدل شوند.

این گفته های شما با نامگذاری امسال توسط رهبر معظم انقلاب هم ارتباط پیدا می کند؛ «فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی»؛ در جهت تحقق این اهداف و با رویکردی که در سند سیاستهای کلی علم و فناوری شاهد آن هستیم، چگونه باید عمل کرد؟

ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری فرصت مناسبی را برای تحقق عزم ملی در جامعه و مدیریت جهادی مسئولان در عرصه فرهنگی و اقتصادی فراهم آورده است. همه دستگاه ها اعم از شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، وزارت صنعت، نیرو و نفت باید در جهت تحقق هدف بزرگ اقتصاد مقاومتی قدم بردارند و این مهم جز از طریق تلاش در جهت افزایش تولیدات داخلی که مبتنی بر فناوری ها و طراحی های جدید نوآورانه اند، تحقق نمی یابد. باید فرهنگسازی از طریق تشویق بخش خصوصی، رقابتی شدن اقتصاد و رقابت بر سر پیش بینی آینده علم و فناوری در صنایع مختلف شکل پرسرعتی به خود گیرد.

برای نمونه، در صنایع غذایی به توان رقابت و کیفیت مناسبی دست یافته ایم اما این شرایط را در صنایع خودروسازی نداریم. یکی از دلایل این مسأله، وجود نداشتن رقبای قدرتمند داخلی است. آحاد جامعه و صاحب نظران باید با به کارگیری رسانه های موجود به تحقق اهداف فرهنگی و اقتصادی کمک نمایند.

پیشرفت در عرصه فکر و فناوری با بحث «آینده نگری» که مطرح کردید، چگونه ارتباط پیدا می کنند؟

از کودکان و نوجوانان گرفته تا کارمندان و محققان باید با «آینده اندیشی» نسبت به عواقب هر رفتار و حرکتی بیندیشند. مثلاً بدانند که تفکر نکردن در آینده مخاطرات و عواقب جبران ناپذیری از نظر اقتصادی و حتی اجتماعی در بر خواهد داشت. متأسفانه در این زمینه ضعیف عمل کرده ایم. جامعه ای داریم که از سواد علمی مطلوبی برخوردار است اما بهره مندی از سواد فناورانه در کشور ما در میان عموم مردم پایین است. سواد عمومی در حوزه فناوری تنها تحصیلات دانشگاهی نیست بلکه آگاهی از به کارگیری و اطلاع داشتن از فناوری ها بسیار مهم است. با ارتقای سطح آگاهی عمومی در به کارگیری فناوری ها می توان به این مهم دست یافت. اطلاع داشتن مردم از فناوری ها و وجود آن فناوری ها برای آسان نمودن کارهایشان نیاز به تبلیغات و اطلاع رسانی گسترده و جذاب دارد، این آگاهی در نهایت در پیشرفت کشور بسیار تأثیرگذار خواهد بود. اطلاع رسانی فنی نیاز به زیرکی و هدفمندی ویژه برای جلب مخاطب عام دارد. ورود هدفمند رسانه ها بویژه رسانه های مکتوب، صدا و سیما و رسانه های مجازی می تواند در کاهش مخاطرات و نیفتادن در دام رسانه های بیگانه مؤثر باشد. بیگانگان تلاش دارند تا دستاوردهای فناورانه خود را به مخاطبان ایرانی القا نمایند و چرخ های اقتصادی خود را به گردش درآورند و تولیدات داخلی خود را به فروش برسانند. آنها خود را دنیای پیشرفته معرفی می کنند و سعی در القای این موضوع به مخاطبان ایرانی دارند. حال آنکه ما در داخل کشور با وجود شدیدترین تحریم ها با تلاش جوانان و متخصصان ایرانی و حتی با هزینه هایی به مراتب پایین تر، به فناوری های پیشرفت های دست یافته ایم که هم به تسهیل زندگی مردم کمک کرده و هم سودآوری کلان اقتصادی را نصیب کشور کرده است.

با توجه به آنچه مطرح کردید، محققان پژوهشکده مطالعات فناوری در جهت دستیابی به این اهداف کلان چه فعالیت هایی را در نظر دارند؟

ما در پژوهشکده مطالعات فناوری به مطالعات راهبردی مسائل کشور با رویکردهای جدید می پردازیم. در گروه پژوهشی مطالعات اجتماعی نسبت به تنظیم مواجهه جامعه ایرانی با فناوری های مختلف در استفاده از فناوری های جدید و چگونگی بهره بردن از مزایای آنها اقدام می کنیم. تلاش داریم وضعیت کشور را از نظر علمی و فناوری به صورت راهبردی رصد کنیم. البته این سنجش ها، دارای شاخص های بسیار زیادی هستند که ارزیابی آنها را مشکل می نماید. ما برای ایران سنجش هایی را انجام داده ایم. نتایج این سنجش ها نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایران در بخش آموزش در حوزه علم و فناوری قابل قبول است و دارای جایگاه ویژه ای در سطح منطقه است، اما هنوز رضایتبخش نیست. در بخش پژوهش در برخی حوزه ها جایگاه قابل توجهی را کسب کرده ایم اما به طور کلی بهره وری پژوهش در ایران قابل قبول نیست. اما در حوزه فناوری در بخش های راهبردی نظیر هسته ای، هوافضا و بیوتکنولوژی به پیشرفت افتخارآمیز و قابل توجهی دست یافته ایم که کمتر از 10 درصد از اقتصاد ما را تشکیل می دهد و البته رقم کمی در اقتصاد ما است. در سایر بخش ها نیاز به تحول داریم. به طور عمومی در حوزه هایی نظیر انرژی، حمل و نقل، مسکن، ارتباطات، خدمات و کشاورزی انتظاراتمان برآورده نشده اند. با این حال در نفت فرصت های خوبی پدید آمده است و شرکتهای ایرانی به موفقیت های فناورانه دست یافته اند. همچنین ظرفیت خوب دفاعی ما می تواند به تحول در موارد گفته شده کمک شایانی نماید.

باید محصولات پژوهشی و فناورانه ما، کاربرد تجاری داشته باشند و رقابتی شدن بازار بر سر محصولات تکنولوژیک و تقویت صنایع پشتیبان و مدیریت عملیات در یکپارچگی و پیوستگی پیشرفت علم و فناوری در کشور اثرگذار باشد.

ارسال نظر