در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۹۲۶۵۳
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۳
از جمله فعالیت‌های امام هادی(ع) مبارزه با افراطیان و فرقه‌های گمراه با گرایش‌های صوفی‌مآبانه و سلف‌گرایانه بود، آن حضرت به اصحاب و وکلای خود به دوری و پرهیز از آنان موکداً توصیه کرده و شیعه را از گرفتاری در انحرافات نجات می‌داد.

به گزارش خبرگزاری دانا از فارس: حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو (مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم): امام هادی(ع)، امام دهم ما شیعیان است پدرش امام جواد(ع) و مادرش سمانه نام دارد، امام علی النقی در محلی به نام «صُریا» نزدیک مدینه در نیمه ماه ذیحجه سال 212 هجری قمری چشم به جهان گشود، بعد از 41 سال و چند ماه عمر، در سوم ماه رجب سال 254 هجری قمری در سامرا به دست معتز سیزدهمین خلیفه عباسی و بعد از 33 سال امامت شهید شدند، خلفای معاصر امام هادی(ع) به ترتیب عبارتند از: معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز.

*اوضاع سیاسی در زمان امام علی النقی(ع)

به طور کلی اوضاع سیاسی دستگاه عباسی در دوران امام هادی(ع) می‌توان در چند جمله خلاصه کرد:

1ـ زوال هیبت و عظمت خلافت عباسی که بر اثر عوامل داخلی و خارجی، خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتی به حساب می‌آمد.

2ـ خوشگذرانی و هوسرانی درباریان به خاطر عدم شایستگی که بر دستگاه بنی عباس حاکم بود.

3ـ گسترش ظلم و بیدادگری و خودکامگی و غارت بیت‌المال و صرف آن در عیاشی‌ها و خوشگذرانی‌ها.

4ـ گسترش نهضت و قیام‌های علوی به نحوی که در فاصله سال 219 تا 270 قمری، تعداد 18 قیام ضبط شده است.

5 - تسلط غلامان و عناصر نظامی بر دستگاه عباسی و عزل و نصب خلفا و وزراء توسط آنان.

6 ـ انتشار رشوه، اختلاس در بین وزیران و والیان حکومت.

7 ـ شکنجه و آزار و اذیت علویان به خصوص در دوران متوکل.

8 ـ تخریب بارگاه ملکوتی امام حسین(ع) در زمان متوکل و جلوگیری از ورود مسلمانان به زیارت.(اکنون داعش صدها مراکز زیارتی و تاریخی جهان اسلام را تخریب و ویران کرده و سرمایه‌های بزرگ معنوی را به یغما برده و به اسرائیل و انگلیس فروخته است)

*نمونه‌هایی از فعالیت فرهنگی امام علی النقی(ع)

1ـ مطرح کردن شیعه با ویژگی‌های و شرایط خاص.

2ـ مناظرات امام(ع) با مکتب‌های کلامی رایج مثل «معتزله» و «اشاعره و..

3ـ روایات در علوم مختلف: روایات زیادی در زمینه علوم مختلف از این امام همام به دست ما رسیده است، علاوه بر اینکه میراث ائمه پیشین نیز توسط امام هادی(ع) و از طریق آن حضرت به آیندگان و علمای اسلام و روات احادیث منتقل شده، میراث‌های گرانبهای فراوان که محتوای آن‌ها دارای پیام‌های معنوی بسیار عمیق و دقیق فلسفی، کلامی، معرفتی، اخلاقی که زینت بخش فرهنگ تشیع است، اکنون در دست ماست.

4ـ زیارت جامعه کبیره(مجموعه امام‌شناسی): از میراث‌های گرانبهای دیگر که از آن حضرت بر جای مانده، متن زیارت جامعه کبیره است، که یک دوره کامل امام شناسی است، مضامین عالی این زیارت نامه بیانگر جایگاه معنوی و هدایتی ائمه(ع) در جامعه است، اوصاف و ویژگی‌های ائمه(ع) در این متن به عالی‌ترین عبارات و رساترین بیانات تبیین و تفاوت مکتب امامت با مکاتب دیگر در این راستا به خوبی روشن شده است.

5ـ بیان احکام الهی: صدها روایت در ابواب مختلف فقهی و فرهنگی در منابع روایی زینت بخش احکام فقهی شیعه است.

6- پاسخ به شبهات عقیدتی: در زمینه‌های مختلف از جمله، توحید، نبوت، امامت، معاد و دفاع از اصل اسلام، امام(ع) بارها اساس دین اسلام را از خطر نابودی نجات داد، عقاید مسلمانان در این دوره بارها توسط برخی از رهبران ادیان دیگر به چالش کشیده شد، اگر تدابیر و علوم الهی امام(ع) و اقدامات مهم فرهنگی امام(ع) نبود، اساس عقاید اسلام و مسلمین از بین می‌رفت.

*مناظرات امام هادی با رهبران مذاهب و فرق دیگر

بیشتر در این گفت‌وگوها قصد مناظره‌کنندگان چیره شدن بر امام(ع) بود، ولی امام هادی(ع) قصد هدایت آن‌ها را داشت و با نگاه امامت و ترحم به آنان متوجه می‌شد، بسیاری از سرداران نظامی که از ترکان ماوراء‌النهر بودند با درک مقام امامت با دیدن فضایل آن حضرت به امامت آن حضرت ایمان می‌آوردند.

مبارزه با غلات وافراط گریان: افراط‌گرایی از آغاز تاریخ اسلام بوده است؛ در زمان پیامبر برخی به شخص پیامبر و رفتار حضرت با اینکه می‌دانستند به وحی متصل است، ولی از شدت غلبه افراط به حضرت اعتراض می‌کردند از جمله در صلح حدیبیه و در برخورد با منافقان اشخاصی به پیامبر(ص) اعتراض کردند و پیامبر پاسخ آنان را داد؛ اما ریشه افراط در دل آنان ماند تا زمانی که این مشکل فکری برای امیرمؤمنان و حکومت حضرت معضل بزرگ و پیچیده شد تا اینکه حضرت ناچار دست به شمشیر برد و چشم فتنه را کور کرد؛ اما اندیشه افراط پس از حضرت(ع) از جای دیگر بروز کرد و برای دیگر حکومت‌ها معضل حل‌نشدنی بود و اهل بیت با این گروه‌ها از طریق فرهنگی برخورد می‌کردند و شیعه را از گرفتار شدن به این مشکل فکری و روحی نجات می دادند.

در میان اهل سنت افراط گرایی به شکل‌های مختلف بروز و ظهور کرد، در تاریخ‌نگاری در اندیشه‌های کلامی و حدیثی این افراط‌گرایی ادامه یافت تا اینکه در ابن تیمیه در ابعاد فکری و فقهی نمود یافت و پس او محمد بن عبد الوهاب به عنوان جاهل‌ترین نماد افراط در طول تاریخ اسلام آشکار شد و فتنه‌ها و آشوب‌ها و خونریزی‌های از اهل اسلام (سنی و شیعه) به راه انداخت، کسی نتوانست این خشم جاهلی را فرو نشاند تا اینکه دگرباره با توجه به شرایطی که استعمارگران صهیون مسلک در منطقه ایجاد کردند با چهره‌ای نوین در قالب القاعده، طالبان و اکنون داعش بروز یافته است، این گروه نماینده همان تفکری است که به پیامبر(ص) در حدیبیه اعتراض کرد و در جریان نماز پیامبر(ص) از پشت عبای پیامبر را گرفت و می‌خواست مانع نماز شود؛ برخورد شایسته پس از امیرمؤمنان(ع) توسط اهل بیت از جمله امام هادی(ع) با این افراطی شد که در نوع خود برخی از آسیب‌ها را از امت اسلام مانع شد، افراط‌گرایی در میان هر دو گروه اهل سنت و تشیع وجود داشته است؛ علت اصلی این انحراف دوری از تعقل و خردورزی بود، از اینروست که اهل بیت(ع) مدام مردم را به خردورزی دعوت کرده‌اند.

از جمله فعالیت‌های امام هادی(ع) در حفظ اسلام اصیل، مبارزه با افراطیان و اهل غلو و غالیان و فرقه‌های گمراه با گرایشات صوفی‌مآبانه و سلف‌گرایانه بود، آن حضرت با تمام گرایشاتی که مغایر با خط اسلام ناب و اصیل بود از طرق مختلف مبارزه می‌کرد و به اصحاب خود و وکلای خود طی نامه یا پیام شفاهی به دوری و پرهیز از آنان را موکداً توصیه کرده و شیعه را از غلو و گرفتاری در انحرافات نجات می‌داد و بدین نحو خط امامت و اسلام را حراست می‌کرد.

*افراط گرایان زمان امام هادی(ع)

غلات از ریشه غلو به معنی تجاوز و افراط و گذشتن از اندازه است، در اصطلاح فرقه‌شناسی اسلامی به کسانی غلات گفته می‌شود که امیرالمؤمنین(ع) یا بقیه ائمه معصومین(ع) را تا مقام خدایی بالا برده و گویند که خداوند به عنوان جسم انسانی در این حضرات ظاهر گشته است، در میان اهل سنت نیز گروهی درباره خلفای اول و دوم همین اندیشه‌ها را دارند که در منابع سلف‌گرایان از اینها فراوان هست.

خداوند متعال در قرآن کریم زیاده‌روی در باورهای دینی و خدا دانستن اولیای الهی را پیروی از هوی و هوس و گمراه شدن از راه راست دانسته و می‌فرماید: «بگو ای اهل کتاب! در دین خود غلو نکنید و غیر از حق، نگویید و از هوس‌های جمعیتی که پیش‌تر گمراه شده‌اند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشته‌اند، پیروی نکنید».

اندیشه‌های انحرافی غلات حول محورهایی بود که با مبانی صحیح اسلامی ناسازگار بود و حتی فرقه‌های غیر اسلامی نیز آن را نمی‌پذیرفتند و آنچنان که شیخ حر عاملی گفته، این افکار برای ضربه زدن به جامعه اسلامی بود.

برخی از باورهای افراط گریان

1-خدا دانستن بزرگان دین

2. ادعای نبوت: مانند ادعای خلاف برای ابی‌بکر بغدادی

3. جایز بودن ازدواج با محارم که در زمان حاضر برخی از فرقه‌های انحرافی به این مسائل میل دارند.

4. اباحی‌گری: یعنی خداوند هیچ چیزی را حرام نکرده است، فرقه‌های شیطان پرستی و بهائیت و به ویژه داعش با تجاوز به نوامیس مردم همین مرام را عملاً ترویج می‌دهند.

5. انکار واجبات: برخی از فائض توسط وهابیت مورد انکار و به عنوان بدعت قلمداد می‌شود.

6. تناسخ: به این معنی که روح انسان پس از جدایی از جسمش وارد جسم دیگری شده و چند سالی نیز در آن زندگی می‌کندو تا بی‌نهایت این روند ادامه پیدا می‌کند که در این صورت دیگر معاد و روز قیامتی وجود نخواهد داشت و روح انسان تا ابد در این دنیا از جسمی به جسمی دیگر منتقل می‌شود، انکار بهشت و دوزخ از اندیشه‌های بهائیت که فرقه‌ای صهیونیستی است، می‌باشد.

امام هادی(ع) همچون دیگر معصومین(ع) که پرچمدار هدایت اسلامی بودند، از یک سو مردم را به مبانی قرآنی با تفسیر اهل بیت(ع) راهنمایی می‌کردند و از دیگر سو انحراف غلات و افراط‌گرایان را به جامعه اعلام کرده و از آن‌ها بیزاری جسته و مورد لعن قرار می‌دادند و از شیعیان نیز می‌خواستند که از آن‌ها دوری گزینند، چنانچه در مورد فارس بن حاتم، بعد از روشنگری دستور قتلش را صادر کرده و فرمود: «برکشنده فارس، بهشت را ضمانت می‌کنم» و از حسن بن محمد القمی معروف به ابن بابا نیز بیزاری جست و از شیعیان نیز خواست از او بیزار باشند و فرمود: خدا او را لعنت کند، مرا اذیت کرده و شیطان بر او چیره گشته و اگر توانستید سرش را به سنگ بکوبید، درباره قاسم یقطینی به ابراهیم شیبه نوشت: افکار او از دین من نیست از او کناره‌گیری کنید و فرمود: خدا او را لعنت کند که افکار انحرافی را شیطان به او القا می‌کند.

و در مورد علی بن حسکه فرمود: خدا لعنت کند او را که دروغ می‌گوید، او از دوستان من نیست، من از گفته‌های او بیزارم و شما نیز بیزاری جویید، لعنت خدا بر او باد که اگر در خلوت او را دیدید سرش را به سنگ بکوبید، محمد بن نصیر نیز که امام هادی(ع) را خدا دانسته و خود را پیامبر از سوی آن حضرت معرفی می‌کرد، مورد لعن و نفرین حضرت(ع) قرار گرفت.

البته یادآوری این نکته نیز ضروری است که با توجه به زنده بودن برخی از این غلات مانند محمد بن نصیر، علی بن حسکه و ... در زمان امام حسن عسکری(ع)، این افراد از سوی آن امام نیز مورد لعن و طرد قرار می‌گرفتند و گاهی اینها را غلات زمان امام حسن عسکری(ع) می‌شمارند که منافاتی با غلات بودنشان در زمان امام هادی(ع) ندارد.

سال شهادت امام 254 بود. امام حدوداً در سن 42 سالگی به شهادت رسید. آن حضرت به ابوالحسن ثالث(ع) در منابع روایی شهرت دارد، آن حضرت هم نام جدش امام علی و کنیه‌اش ابوالحسن نیز کنیه امیرمؤمنان(ع) بود، هر یک از ائمه هدی(ع) در عصر خود در بالندگی و رشد علوم و تمدن اسلامی و شکوفایی آن نقش آفرینی داشته‌اند، ائمه با علوم الهی خود اساس دین را از آلوده شدن به خرافات و انحراف باز داشته و اعتدال بخشیده‌اند.

*درس‌ها و پیام‌های کاربردی از سیره امام هادی(ع) برای متولیان فرهنگی و سیاسی کشور

1ـ قاطعیت: برخورد آن حضرت با افراط گرایان.

2ـ اصل بودن هدایت امت بر محور قرآن و اهل بیت: بر اساس حدیث ثقلین که مورد قبول شیعه و سنی است، حدیث شریف ثقلین یعنی قرآن و اهل بیت از هم جدا ناپذیرند، یعنی رستگاری در گرو این دو است، برنامه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باید بر محور این دو اصل تدوین شود.

3ـ گفت‌وگو سازنده با همه گروه‌ها جهت هدایت: آن حضرت بین رهبران ادیان و فرقه‌های اسلامی با منطق به گفتگو می‌پرداخت و با علوم الهی خود در هدایت آن‌ها نیز کوشش می‌کرد و از غلو درباره امامت و نبوت بر حذر می‌داشت، وحدت و انسجام جامعه اسلامی را با گفت‌وگو قابل تحقق می‌دانست.
5ـ امر به معروف و نهی از منکر: در هر شرایط از امر به معروف و نهی از منکر بالاترین مسئول کشور امتناع نمی‌کرد و مسئولان حکومتی را از اسراف و تبذیر و ساختن خانه‌های مجلل و کاخ‌های متعدد در ضمن امر به معروف و نهی از منکر بر حذر می‌داشت و این رفتار آنان را مایه حسرت ابدی اعلام می‌کرد و روشن می‌کرد که کاخ‌نشینی و عدم توجه به طبقات محروم برای مسئول در قلمرو اسلام ناشایسته است.

6ـ شایسته سالاری به جای رابطه سالاری: از سیره آن حضرت بر می‌آید که بر شایسته‌سالاری و سپردن کارهای مهم به کاردانان متعهد تأکید داشته‌اند.

7ـ نوع‌آوری در مهندسی فرهنگی: از سیره آن حضرت چنین اقتباس می‌شود که در شرایط سخت و بحرانی می‌توان به شیوه‌های ابتکاری جهت پیشبرد اهداف، حفظ اصول‌ها و ارزش‌های دینی استفاده کرد.(مثل ابتکار نهاد وکالت در شرایط بحرانی شیعه).

8ـ حل مشکلات فرهنگی: امام از طریق نامه به مشکلات مردم آگاه شده و به نامه‌های آنان توجه می‌کرد و هیچ نامه‌ای را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. (مثل نامه به مردم اهواز).

9ـ مردمی بودن: در فرصت‌های به دست آمده از پذیرفتن مردم به حضورش هرگز امتناع نمی‌کرد و از این شیوه استقبال می‌کرد، از این شیوه آن حضرت نیز مسئولان می‌توانند الگو بگیرند.
10ـ حل مشکلات مادی جامعه: در حل مشکلات معیشتی شیعه و مسلمانان اقدامات مقتضی و ممکن را انجام می‌داد، گاهی برای امرار معاش آنان کمک مالی می‌کرد و قرض‌های آنان را می‌پرداخت.
11ـ هدایت جامعه به آرامش و دوری از فتنه و تفرقه: شیعه را از درگیری‌های قومی و عقیدتی و مذهبی باز می‌داشت، ما با الگوگیری از سیره آن حضرت باید کوشش کنیم که توان خود را در راه نشر اندیشه امامت متمرکز کنیم و از درگیری‌های فرقه‌ای و تنش‌های قومی پرهیز کنیم.

برچسب ها: سیره امام هادی
ارسال نظر