به گزارش خبرگزاری دانا،محسن محمدی در این رابطه اظهار کرد: یکی از آثار عبور جریان الکتریکی از بدن که از نظر مهلک بودن میتوان آن را پر اهمیتترین اثر جریان الکتریکی بر روی بدن دانست، اثر آن بر روی سیستم عصبی است. منظور از سیستم عصبی، شبکه بین سلولهای عصبی یا همان نورونهاست که وظیفه آنها تنظیم فرایندهایی است که در اعضای بدن انجام میپذیرد.
وی در رابطه با نحوه برقراری ارتباط الکتریکی سلولهای عصبی، عنوان کرد: این سلولها برای برقراری ارتباط از سیگنالهای الکتریکی از جریان و ولتاژ بسیار پایین استفاده میکنند. حدود ده میلیارد نورون در بدن یک فرد بالغ وجود دارد که به سه نوع سنسوری، موتوری و واسط تقسیم میشوند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: نورونهای سنسوری درست مثل سنسورهایی که در صنعت استفاده میشود و وظیفه تبدیل پدیدههای فیزیکی را به سیگنالهای الکتریکی برعهده دارند و آنچه به مغز منتقل میشود چیزی جز سیگنال الکتریکی نیست. نورونهای موجود در حس لامسه ما گرما و سرما را به سیگنال تبدیل میکنند نورونهای پشت شبکیه چشم تصویر را به سیگنال تبدیل میکند همچنین صدا در گوش، مزه در دهان و بو در بینی توسط سنسورهای مربوطه به سیگنال الکتریکی تبدیل میشوند و از طریق نورونهای واسط به مغز منتقل میشوند.
محمدی با اشاره به عملکرد نورونهای موتوری، اظهار کرد: از طرف دیگر نورونهای موتوری هم درست مثل اکچوایتور در صنعت عمل میکنند؛ یعنی سیگنالهای الکتریکی صادره از مغز را به پدیدههایی فیزیکی از جمله حرکت در ماهیچههای دست و پا و حنجره و یا فعالیت غدد درونریز تبدیل میکنند. بنابراین نورونها میتوانند در محدوده حساسیت خود همه پدیدههای فیزیکی را حس کنند؛ چون پدیدهها را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکنند. اما طبیعی است در برابر خود جریان برق نمیتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند، چرا که اگر جریان برق در بدن یک موجود زنده به اندازه کافی زیاد باشد، سیگنالهای الکتریکی فرستاده شده به وسیله مغز را خنثی خواهد کرد. بنابراین از ایجاد عکسالعمل در بدن مصدوم جلوگیری خواهد کرد.
وی افزود: عبور جریان الکتریکی از رشتههای عصبی موجب بهوجود آمدن حرکات غیرارادی در بدن مصدوم خواهد شد، بهطوریکه مصدوم نمیتواند هیچ اقدامی در مدت برق گرفتگی انجام دهد (فلج عصبی). مثلا این حالت زمانی که مصدوم هادی برقدار را به وسیله دست خود گرفته، میتواند خیلی خطرناکتر باشد چراکه ماهیچههای قرار گرفته بر روی ساعد که مسئول خم کردن انگشتان هستند، از ماهیچههایی که مسئول صاف کردن انگشتها هستند، قویترند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به انقباضهای ماهیچهای در هنگام برقگرفتگی، یادآورشد: هنگام برقگرفتگی هر دو نوع ماهیچه تلاش میکنند تا منقبض شوند، اما در این حالت به علت قویتر بودن ماهیچههای خمکننده پیروزی با آنهاست. اتفاقی که در این لحظه رخ میدهد این است که دست با تمام قوا مشت میشود، اگر زمانیکه این اتفاق رخ میدهد هادی حامل جریان کف دست مصوم باشد، با مشت شدن دست، هادی بهدست چسبیده و هدایت الکتریکی بهتر برقرار خواهد شد. این امر میتواند موقعیت مصدوم را بیش از پیش خطرناک کند چون در این حالت رها کردن هادی برای مصدوم غیرممکن است.
محمدی با اشاره به تشنجهای حاصل از برقگرفتگی، اظهار کرد: افرادی که تجربه برق گرفتگی دارند احتمالاً با تشنجهای بهوجود آمده در این حالت آشنا هستند. این تشنجها تنها در حالتی از بین خواهند رفت که عبور جریان از بدن متوقف شود. البته حتی پس از قطع برق نیز تا مدتی کنترل بعضی ماهیچهها برای مصدوم غیرممکن است و همچنین عملکرد انتقالدهندههای عصبی تا مدتی مختل خواهد شد. حتی ممکن است به دلیل آسیب رسیدن به سیستم عصبی فرد برای همیشه یک یا چند حس خود را مثل بویایی یا چشایی از دست بدهد. از این قابلیت، فلج کردن برق برای ساخت سلاحهای بیحرکتکننده استفاده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور زنجان در رابطه با سایر بخشهای بدن که از سیگنالهای الکتریکی استفاده میکنند، گفت: اثرات عبور جریان الکتریکی در بدن تنها به ماهیچههای حرکتی بدن محدود نمیشود. قلب و ششها دارای دیافراگمها یا دریچههایی هستند که عملکرد آنها را کنترل میکند. با عبور جریان از بدن سیگنالهای الکتریکی مغز برای این ماهیچهها خنثی خواهد شد و بدین ترتیب این ماهیچهها دچار عارضه "fibrillation" یا انقباض بینظم عضلانی خواهد شد (در صورت AC بودن جریان مقادیر بیشتر از 30 میلیآمپر که همان جریان عملکرد کلیدهای تفاضلی است میتواند باعث فیبریلاسیون بطنی قلب شود). در این حالت قلب با سرعت بیشتر و با فشار کمتری میتپد به طوری که نمیتواند عمل رساندن خون به قسمتهای حساس بدن را انجام دهد و در نتیجه بعد ار لحظاتی از کار میافتد.
وی در پایان افزود: البته قبل از بروز سکته قلبی فرد ممکن است دچار خفگی شود، چون سیگنالهای ارسالی از بصلالنخاع به درستی در ریهها دریافت نمیشود. در هر حال نتیجه یک برق گرفتگی با شدت بالا، چه ایست قلبی باشد و چه خفگی، مرگبار خواهد بود بهخصوص که فیبریلاسیون بطنی یعنی ایست برگشتناپذیر قلب را موجب شود.