به گزارش خبرگزاری دانا،شکاف میان جوانان و سالمندان موسوم به شکاف نسلی از نمونه پدیده های نسبتا نوظهور اجتماعی است که از مدت ها پیش رگه هایی از آن به چشم می خورد،اما تحولات اجتماعی باعث ایجاد تغییرات جدی تری در این عرصه شده که یقینا استمرار آن می تواند به گسست ارتباطات میان دو طیف سالمند و جوان جامعه بینجامد.
امروزه وجه تمایز میان نسل ها در سال تولد آنها محرز و مشخص می شود،موضوعی که در واژگانی همچون دهه پنجاهی ها،دهه شصتی ها،دهه هفتادی ها ظهور و بروز پیدا می کند.
براستی بر مبنای کدام اصل و قاعده،جامعه کنونی ایران اینچنین در تفاوت های سنی دهگانی با اختلافات و بعضا تعارضات و تضادهایی اینچنینی مواجه است.
دهه پنجاهی هایی که جنگ و انقلاب را در کوله بار تجربه خود دارند و دهه شصتی هایی که به نوعی از آنها تحت عنوان نسل بعد از جنگ یاد می شود و دهه هفتادی هایی که با پیشرفت خیره کننده رسانه ها و دنیای ارتباطات آشنا شدند هر کدام از ویژگیهای خاص به خود برخوردارند و امروز شاهد هستیم تفاوت های موجود در گفتار و کلام،پوشش و حتی بعضا نوع تغذیه آنها نیز مشهود و بارز است.
اگر نسل دهه هفتادیها با فست فود،اینترنت و شبکه های اجتماعی گره خورده،دهه شصتی ها نیز به عنوان نسل بعد از جنگ وابستگی ها و تمایلات و دغدغه های خاص به خود را داشته و دارند.
فارغ از این اوصاف،پرداختن به ریشه چنین شکاف و اختلافاتی و چگونگی رفع آن،بدون شک موضوعی غیر قابل کتمان به نظر می رسد که امروزه به وضوح در بستر اجتماع و در میان خانواده ها به چالشی جدی مبدل شده است.
البته نباید از نظر دور داشت که اختلاف نظر امر بدیهی و طبیعی به شمار می رود و اساسا قرار نیست همه بسان یکدیگر بیندیشند و عمل کننداما آنچه که به عنوان یک دغدغه ای جدی مطرح است به تعامل و تنازعی باز می گردد که در پی اختلاف نظرها بروز پیدا می کند.
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به مطلب فوق در خصوص عامل اصلی بروز تضاد ها و بعضا تقابل های فکری و عملی در میان برخی از طبقات اجتماعی جامعه ایران(جامعه سالمند و جوان ایران) عنوان کرد:بروز پدیده مذکور وابسته به عوامل متعدد بسیاری است و در واقع نمی توان صرفا یک یا دو عامل خاص برای آن متصور بود.
وی افزود:اما می توان وجه اشتراک تمامی نارسایی های رفتاری و فکری میان نسل های کنونی جامعه را ناشی از عدم تفاهم فکری قلمداد کرد.
شرافتی گفت:مولفه های بسیاری در ایجاد چنین شکافی اثرگذار هستند که یکی از برجسته ترین آن ها به ابزارهای ارتباطی،اجتماعی شایع شده در جامعه معطوف می شود.
این جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به تعبیری در شرایطی که شاهد انفجار اطلاعاتی وگسترش روز افزون شبکه های اجتماعی هستیم،خواسته یا ناخواسته چنین ارتباطی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
وی افزود:اگر در گذشته ابهامات یک کودک یا نوجوان صرفا با پاسخ پدر و مادر خویش مرتفع می شد اما امروز این فرزندان هستند که بخش قابل توجهی از داشته ها و دانسته های خود را به مدد این فناوری ها به رخ پدر و مادر خویش می کشند.
* اختلاف نظری که شکاف ایجاد می کند
شرافتی با اشاره به برداشت های متعدد افراد از وقایع درونی و بیرونی اجتماعی عنوان کرد:بدون تردید هر آنچه وجه اشتراکات میان دو فرد و یا دو گروه با یکدیگر افزایش یابد به همان میزان و نسبت قرابت و تفاهم بیشتری در این تعاملات ایجاد می شود و بالعکس وجه تمایزات و اختلاف نظرها نیز به عنوان جزیی طبیعی از ساختار ذهنی،فکری و عقیدتی افراد در ارتباطات و تعاملات اجتماعی با محیط پیرامونی خود،عاملی است که در گسست و شکاف بین نسل امروز بی تاثیر نبوده و نخواهد بود.
وی افزود:در چنین شرایطی تعمیق اختلافات و بعضا تفاوت های موجود میان ذائقه های فکری و عقیدتی باعث بروز تنش ها و شکاف های نامطلوبی می شود که فاصله میان جوان و سالمند را تشدید می کند و هرآنچه بر میزان این شکاف افزوده شود به تبع کدورت ها و ناراحتی های میان نسلی نیز افزایش پیدا می کند.
*چه باید کرد؟
سمیه خانکشی پور،رفتارشناس و کارشناس مسائل اجتماعی در خصوص راهکارهای رفع چنین شکاف ها و اختلافاتی می گوید:به نظر بنده هر دو طیف در کاهش چنین مشکلات و تعارضات رفتاری موثر هستند.
وی افزود:در چنین شرایطی جامعه سالمند باید با پذیرش برخی از اقتضائات دوران جوانی،نسبت به دغدغه هایی که خواسته یا ناخواسته جامعه جوان جامعه را با خود همراه ساخته،قادر خواهند با بسیاری از مسائل و دلبستگی ها و وابستگی های جوانان کنار آمده و به نحوی هوشمندانه آن را هدایت و اصلاح کنند.
خانکشی پور گفت: از سوی دیگر جوانان و نسل کنونی جامعه نیز باید متقابلا با درک دقیق تر و صحیح تری نسبت به دغدغه ها و دل نگرانی های جامعه سالمند جامعه،تلاش کنند آن ذهنیت را ملکه ذهن خود سازند که انتظارات و مطالبات این طیف از جامعه ناشی از نوع برداشت از شرایط کنونی جامعه است که با هدف پیشگیری از برخی مشکلات مطرح می شود و لزوما نباید آن را به منزله تقابل قلمداد کرد.
این رفتار شناس اجتماعی عنوان کرد:بدون تردید جامعه سالمند فراز ها و نشیب های بسیاری را در طول حیات اجتماعی خود تجربه کرده اند که با درک صحیح از چنین تجربیاتی می توان از این تجارب ارزنده برای پیمایش مسیر صحیح زندگی بهره برد.
وی افزود:اساسا سالمندان در جامعه محور وحدت محسوب می شوند و به مثابه آن بند تسبیح معروف هستند که فقدان یا گسست آن می تواند به از هم پاشیدگی کانون خانواده منتهی شود.
*فرهنگ سازی و آموزش
در پایان نباید از نقش تعیین کننده فرهنگ سازی و آموزش به عنوان مولفه ای خطیر و حائز اهمیت در پیشگیری از چنین آسیب هایی(شکاف بین نسلی) به سادگی گذشت.
بدون تردید با تحقق این امر خطیر درک متقابل و صحیحی از مطالبات و انتظارات هر دو طیف ایجاد خواهد شد که این امر در پیشگیری از بسیاری تناقضات و تعارضات رفتاری مطلوب اثر واقع می شود.
و در پایان بخش دیگری از اختلاف نظرها امری طبیعی محسوب می شود که باید آن را پذیرفت و مدیریت کرد،در واقع امر در شرایطی که میان نسل دهه شصتی با هفتادی شاهد تفاوت های فکری محسوسی هستیم،انتظار عدم وجود اختلاف نظر در بین جامعه جوان و سالمند جامعه چندان منطقی به نظر نمی رسد.
امروزه وجه تمایز میان نسل ها در سال تولد آنها محرز و مشخص می شود،موضوعی که در واژگانی همچون دهه پنجاهی ها،دهه شصتی ها،دهه هفتادی ها ظهور و بروز پیدا می کند.
براستی بر مبنای کدام اصل و قاعده،جامعه کنونی ایران اینچنین در تفاوت های سنی دهگانی با اختلافات و بعضا تعارضات و تضادهایی اینچنینی مواجه است.
دهه پنجاهی هایی که جنگ و انقلاب را در کوله بار تجربه خود دارند و دهه شصتی هایی که به نوعی از آنها تحت عنوان نسل بعد از جنگ یاد می شود و دهه هفتادی هایی که با پیشرفت خیره کننده رسانه ها و دنیای ارتباطات آشنا شدند هر کدام از ویژگیهای خاص به خود برخوردارند و امروز شاهد هستیم تفاوت های موجود در گفتار و کلام،پوشش و حتی بعضا نوع تغذیه آنها نیز مشهود و بارز است.
اگر نسل دهه هفتادیها با فست فود،اینترنت و شبکه های اجتماعی گره خورده،دهه شصتی ها نیز به عنوان نسل بعد از جنگ وابستگی ها و تمایلات و دغدغه های خاص به خود را داشته و دارند.
فارغ از این اوصاف،پرداختن به ریشه چنین شکاف و اختلافاتی و چگونگی رفع آن،بدون شک موضوعی غیر قابل کتمان به نظر می رسد که امروزه به وضوح در بستر اجتماع و در میان خانواده ها به چالشی جدی مبدل شده است.
البته نباید از نظر دور داشت که اختلاف نظر امر بدیهی و طبیعی به شمار می رود و اساسا قرار نیست همه بسان یکدیگر بیندیشند و عمل کننداما آنچه که به عنوان یک دغدغه ای جدی مطرح است به تعامل و تنازعی باز می گردد که در پی اختلاف نظرها بروز پیدا می کند.
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به مطلب فوق در خصوص عامل اصلی بروز تضاد ها و بعضا تقابل های فکری و عملی در میان برخی از طبقات اجتماعی جامعه ایران(جامعه سالمند و جوان ایران) عنوان کرد:بروز پدیده مذکور وابسته به عوامل متعدد بسیاری است و در واقع نمی توان صرفا یک یا دو عامل خاص برای آن متصور بود.
وی افزود:اما می توان وجه اشتراک تمامی نارسایی های رفتاری و فکری میان نسل های کنونی جامعه را ناشی از عدم تفاهم فکری قلمداد کرد.
شرافتی گفت:مولفه های بسیاری در ایجاد چنین شکافی اثرگذار هستند که یکی از برجسته ترین آن ها به ابزارهای ارتباطی،اجتماعی شایع شده در جامعه معطوف می شود.
این جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به تعبیری در شرایطی که شاهد انفجار اطلاعاتی وگسترش روز افزون شبکه های اجتماعی هستیم،خواسته یا ناخواسته چنین ارتباطی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
وی افزود:اگر در گذشته ابهامات یک کودک یا نوجوان صرفا با پاسخ پدر و مادر خویش مرتفع می شد اما امروز این فرزندان هستند که بخش قابل توجهی از داشته ها و دانسته های خود را به مدد این فناوری ها به رخ پدر و مادر خویش می کشند.
* اختلاف نظری که شکاف ایجاد می کند
شرافتی با اشاره به برداشت های متعدد افراد از وقایع درونی و بیرونی اجتماعی عنوان کرد:بدون تردید هر آنچه وجه اشتراکات میان دو فرد و یا دو گروه با یکدیگر افزایش یابد به همان میزان و نسبت قرابت و تفاهم بیشتری در این تعاملات ایجاد می شود و بالعکس وجه تمایزات و اختلاف نظرها نیز به عنوان جزیی طبیعی از ساختار ذهنی،فکری و عقیدتی افراد در ارتباطات و تعاملات اجتماعی با محیط پیرامونی خود،عاملی است که در گسست و شکاف بین نسل امروز بی تاثیر نبوده و نخواهد بود.
وی افزود:در چنین شرایطی تعمیق اختلافات و بعضا تفاوت های موجود میان ذائقه های فکری و عقیدتی باعث بروز تنش ها و شکاف های نامطلوبی می شود که فاصله میان جوان و سالمند را تشدید می کند و هرآنچه بر میزان این شکاف افزوده شود به تبع کدورت ها و ناراحتی های میان نسلی نیز افزایش پیدا می کند.
*چه باید کرد؟
سمیه خانکشی پور،رفتارشناس و کارشناس مسائل اجتماعی در خصوص راهکارهای رفع چنین شکاف ها و اختلافاتی می گوید:به نظر بنده هر دو طیف در کاهش چنین مشکلات و تعارضات رفتاری موثر هستند.
وی افزود:در چنین شرایطی جامعه سالمند باید با پذیرش برخی از اقتضائات دوران جوانی،نسبت به دغدغه هایی که خواسته یا ناخواسته جامعه جوان جامعه را با خود همراه ساخته،قادر خواهند با بسیاری از مسائل و دلبستگی ها و وابستگی های جوانان کنار آمده و به نحوی هوشمندانه آن را هدایت و اصلاح کنند.
خانکشی پور گفت: از سوی دیگر جوانان و نسل کنونی جامعه نیز باید متقابلا با درک دقیق تر و صحیح تری نسبت به دغدغه ها و دل نگرانی های جامعه سالمند جامعه،تلاش کنند آن ذهنیت را ملکه ذهن خود سازند که انتظارات و مطالبات این طیف از جامعه ناشی از نوع برداشت از شرایط کنونی جامعه است که با هدف پیشگیری از برخی مشکلات مطرح می شود و لزوما نباید آن را به منزله تقابل قلمداد کرد.
این رفتار شناس اجتماعی عنوان کرد:بدون تردید جامعه سالمند فراز ها و نشیب های بسیاری را در طول حیات اجتماعی خود تجربه کرده اند که با درک صحیح از چنین تجربیاتی می توان از این تجارب ارزنده برای پیمایش مسیر صحیح زندگی بهره برد.
وی افزود:اساسا سالمندان در جامعه محور وحدت محسوب می شوند و به مثابه آن بند تسبیح معروف هستند که فقدان یا گسست آن می تواند به از هم پاشیدگی کانون خانواده منتهی شود.
*فرهنگ سازی و آموزش
در پایان نباید از نقش تعیین کننده فرهنگ سازی و آموزش به عنوان مولفه ای خطیر و حائز اهمیت در پیشگیری از چنین آسیب هایی(شکاف بین نسلی) به سادگی گذشت.
بدون تردید با تحقق این امر خطیر درک متقابل و صحیحی از مطالبات و انتظارات هر دو طیف ایجاد خواهد شد که این امر در پیشگیری از بسیاری تناقضات و تعارضات رفتاری مطلوب اثر واقع می شود.
و در پایان بخش دیگری از اختلاف نظرها امری طبیعی محسوب می شود که باید آن را پذیرفت و مدیریت کرد،در واقع امر در شرایطی که میان نسل دهه شصتی با هفتادی شاهد تفاوت های فکری محسوسی هستیم،انتظار عدم وجود اختلاف نظر در بین جامعه جوان و سالمند جامعه چندان منطقی به نظر نمی رسد.