در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۱۱۰۱۴
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۳
وابستگی شوهر به خانواده اش یکی از مهمترین علت های مراجعه به مراکز مشاوره است‎
به گزارش خبرگزاری دانا،وابستگی شوهر به خانواده اش به خصوص مادر یکی از مهمترین علت های مراجعه به مراکز روانشناسی و مشاوره است. اگر نمی خواهید در آینده با چنین مشکلی مواجه شوید، این قضیه را از همین حالا که دوران خواستگاری و یا نامزدی تان است جدی بگیرید. قبل از هر چیز باید از وابستگی او مطمئن شوید و سپس درباره ازدواج کردن یا نکردن تصمیم بگیرید.


یکی از مسائلی که در زمان خواستگاری و نامزدی باید مورد توجه شما قرار بگیرد بررسی این سوال است که طرف مقابلتان تا چه حدی به خانواده اش به خصوص مادرش وابسته است؟ برای اینکه به این سوال پاسخ بدهید لازم است حساب چند مقوله را که ممکن است با وابستگی مشتبه بشوند از هم جدا کنید:


1. دلبسته یا وابسته؟
قبل از هر چیز باید به تفاوتی که بین دلبستگی به خانواده از جمله مادر و وابستگی به آنها وجود دارد توجه کنید. همه ی آدم ها، حتی خود شما نسبت به پدر و مادر و خانواده تان احساس دلبستگی دارید. اما تفاوتی که بین دلبستگی و وابستگی وجود دارد این است که برای مثال شما می توانید هم به پدر و مادرتان دلبسته باشید و هم کیلومترها دورتر از آنها به صورت مستقل خودتان را اداره کنید. اما اگر به آنها وابسته باشید،دور از آنها خیلی دوام نمی آورید، بدون آنها احساس تهی بودن می کنید و احساس می کنید که به تنهایی نمی توانید از پس مشکلات بربیایید. فرق مهم دیگری که بین دلبستگی و وابستگی وجود دارد این است که عزت نفس دلبسته ها طبیعی است ولی وابسته ها برای اینکه احساس ارزشمندی بکنند به تأییدهای خانواده شان نیاز دارند. ممکن است خواستگار و یا نامزد شما جزء کسانی باشد که به مادرش دلبسته است اما به او وابسته نیست.


2. احترام یا وابستگی؟
ممکن است در طی آمد و رفت های خواستگاری و نامزدی متوجه نکاتی در رفتار طرف مقابل تان بشوید مثلاً ببینید که برای صحبت کردن در جمع مدام می گوید « با اجازه مادرم» و یا در دوران نامزدی متوجه بشوید که او از ایستادن در روی مادرش و جواب دادن به بعضی خواسته های نامعقول او اجتناب می کند. این رفتارها لزوماً به معنای وابستگی او نیستند و می توانند به دلیل احترام باشند. نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که مردهایی که به خانواده شان احترام می گذارند در عین حال مستقل هستند واگر از سوی خانواده شان مخالفتی ببینند به هم نمی ریزند. ولی مردهای وابسته توانایی تفکر مستقل و تصمیم گیری را ندارند و چون از این می ترسند که حمایت خانواده شان را از دست بدهند و به اصطلاح رها بشوند، بدون اجازه آنها حتی آب هم نمی خورند.


خواستگار وابسته را چگونه بشناسیم؟
فرق مهمی که بین دلبستگی و وابستگی وجود دارد این است که عزت نفس دلبسته ها طبیعی است ولی وابسته ها برای اینکه احساس ارزشمندی بکنند به تأییدهای خانواده شان نیاز دارند.

با وجود ویژگی هایی که درباره مردهای وابسته گفتیم، اما واقعیت این است که تشخیص دادن وابستگی در یک فرد در طی چند جلسه خواستگاری و یا یکی دو ماه نامزدی به این سادگی ها ممکن نیست و در بسیاری از موارد دخترهاییکه به تنهایی سعی می کنند این ویژگی را در طرف مقابلشان پیدا کنند موفقیت زیادی به دست نمی آورند. به همین دلیل، توصیه اکید این است که قبل از عقد و حتی نامزدی به مشاور ازدواج مراجعه کنید. مشاورین ازدواج با مهارتها و آزمون هایشان تا حد زیادی می توانند در شناسایی ویژگی های مشکل ساز طرف مقابل موثر باشند.


با خواستگار وابسته ازدواج کنیم؟
هیچ مشاور و روانشناسی این تصمیم را برای شما نخواهد گرفت که با فلان کس ازدواج بکنید یا نکنید. تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید. ولی اگر به مشاور مراجعه کردید و او بر اساس یافته هایش به شما به عنوان یک فرد مستقل گفت که خواستگارتان آدمی وابسته است و یا تحقیق کردید و فهمیدید که او به مادرش خیلی وابسته است، قبل از اینکه تصمیم آخر را بگیرید به چند نکته توجه کنید:


1. واقع بین باشید. مردهایی که به مادرشان وابسته اند سه جورند:
مردهایی که مادرشان مسئول تصمیم گیری برای زندگی آنها است.
 مردهایی که مادرشان مسئول تأمین عاطفی آنها است.
 مردهایی که مادرشان مسئول حل اختلافات آنها با همسرشان است.
ببینید آیا می توانید واقعاً با یکی از این مردها برای یک عمر زیر یک سقف زندگی کنید؟


2. پیامدهای زندگی با یک شوهر وابسته را بسنجید. یکی از نتیجه های ازدواج با مرد وابسته به مادر این است که شما همیشه در مقام دوم یعنی بعد از مادر شوهرتان قرار خواهد داشت. آیا تحمل این شرایط برای شما ممکن است؟ یک پیامد مهم دیگر وابستگی شوهر به مادرش این است که پای دخالت ها را به زندگی شما باز می کند.  آیا شما از عهده ی مدیریت این دخالت ها بر می آیید؟ و سوال آخر اینکه تا کجا می توانید محدود شدن روابط اجتماعی که ناشی از چسبندگی شوهرتان به مادرش است را تحمل کنید؟


3. تغییر دادن را فراموش کنید. شما در طی دو سه دهه ای که از عمرتان می گذرد چند درصد توانسته اید خودتان را تغییر بدهید؟ به احتمال زیاد در مواردی موفق شده اید اما قدر مسلم صد در صد تغییر نکرده اید. پس با این وصف، چرا فکر می کنید می توانید بعد از ازدواج شوهرتان را تغییر بدهید؟ ممکن است بگویید در اطرافتان زنانی را دیده اید که سالها است دارند با شوهری وابسته زندگی می کنند و با مراجعه به مشاور و روانشناس توانسته اند شوهرشان را تغییر بدهند، اگر آنها توانسته اند چرا من نتوانم؟ در پاسخ به این سوال به دو نکته توجه کنید: اول اینکه زندگی های زناشویی مثل انسان ها منحصربفردند، یعنی هر زندگی ای ویژگی های خاص خودش را داردو نکته دوم هم اینکه شرایط فعلی شما و آن خانم متفاوت است، شما هنوز مجرد محسوب می شوید ولی آن خانم، یک همسر و حتی شایدیک مادر باشد که اولاً قبل از ازدواج از وابستگی شوهرش خبر نداشته و دوماً به هم زدن زندگی متأهلی بسیار پیچیده تر از به هم زدن یک خواستگاری و یا نامزدی است.
ارسال نظر