به گزارش خبرگزاری دانا،بین بیشتر خانمها این عادت وجود دارد که در شروع ارتباطات عاطفی معمولا هیجان زده هستند، دنیا را شاد و رنگی میبینند و دلشان میخواهد از خوشحالی بال دربیاورند! اگر چنین افرادی برونگرا باشند به سرعت اسرار دل و دلایل خوشحالیشان را با دیگران در میان میگذارند و راز دل فاش میکنند. شاید بخواهند درباره وضعیت خوب فردی که با او آشنا شدهاند با اشتیاق حرف بزنند یا دیگران را در جریان رفتارهای رمانتیک خواستگارشان قرار دهند. اما این هیجانات باید کنترل شود و همیشه نباید درباره اشتیاقشان با اطرافیان خود حرف بزنید. به گفته دکتر دیلان تراشر، درمانگر روابط خانوادگی، افرادی که برای ازدواج، با شخص تازهای آشنا میشوند یا بهتازگی ازدواج کردهاند نسبت به صحبت درباره این اتفاقات تازه زندگیشان اشتیاق بیشتری دارند. این جور آدمها باید حواسشان را کمی جمع کنند و همه را در جریان جزییات زندگی خصوصی و حرفهای عاشقانه قرار ندهند. این افراد باید یاد بگیرند با فرد مورد علاقهشان ارتباط بهتری داشته باشند و به جای تمرکز بر صحبت درباره موضوعات عاطفی، روی روشهای ارتباط موثر با شریک زندگی و همسر فعلی یا شریک زندگی آیندهشان متمرکز شوند.
چرا درد دلهای عاشقانه اشتباه است؟
وقتی درباره روابط عاطفی با دوستان و اطرافیانتان حرف میزنید شاید کمی هم شوخی کنید و با هم بخندید اما این طرز فکر همیشه ایده خوبی برای تفریح نیست. ممکن است اطرافیان توصیههایی برای شما داشته باشند که چندان جالب و موثر نباشد و ارتباط شما با شریک زندگیتان شکرآب شود؛ بنابراین برای دور ماندن از این قبیل مسائل بهتر است حواستان را بیشتر جمع کنید و ببینید اسرار زندگی عاشقانهتان را با چه کسانی نباید در میان بگذارید چون ممکن است واکنش درستی نداشته باشند یا توصیههایشان نهتنها به بهبود روابط شما کمک نکند، بلکه مشکلاتی هم برایتان ایجاد کند.
همکاران همیشه قابل اعتماد نیستند
درست که هر روز همکارتان را میبینید اما قرار نیست فکر کنید این همکار دوست صمیمی شماست. دکتر ماریان ریید، متخصص مسائل خانوادگی و سبک زندگی توصیه مهمی برایتان دارد: «درباره مسائل عاشقانه با همکارانتان حرف نزنید.» توجه به این نکته بهویژه در ابتدای ورود به مجموعهای تازه بیشتر اهمیت دارد.
از آنجا که بسیاری از افراد بیشتر ساعات روز در محل کارشان هستند، شاید برایشان دشوار باشد که برای برخی مسائل حد و مرزی قائل شوند اما شما اینطور نباشید و در مواقع استراحت یا وقت ناهار سفره دلتان را جلوی همکارانتان باز نکنید.
جوی مانسون در یک شرکت بازرگانی کار میکند و در این باره تجربه ناخوشایندی دارد که آن را برایتان میگوید: «چند وقت پیش داستان آشنایی با همسرم را با جزییات فراوان برای همکاری تعریف کردم.
او هم حرفهای مرا در ایمیلی نوشت و برای بقیه همکاران ارسال کرد. حالا دیگر در محیط کاری همه از زندگیام خبر دارند که این موضوع بهشدت مرا آزار میدهد. این ایمیل حتی برای کسانی ارسال شد که در خارج از محیط کاری هستند و آنها را نمیشناسم.»
البته این داستان نمونه اغراق شدهای است و شاید همه همکاران مانند همکار جوی نباشند اما به هر حال باز هم به شما یادآوری میکنیم که در زمینه حفظ مسائل شخصی کمی حرفهایتر عمل کنید و در محل کار مانند نوجوانان دبیرستانی رازهایتان را جار نزنید.
نیلز پارکر، نویسنده و روانشناس دیگری است که به نکته مهمی اشاره میکند:« وقتی در محل کار مسائل عاطفیتان را با همکاران در میان میگذارید، ممکن است به دیگران اجازه دهید در مورد زندگی خصوصی شما اظهارنظر کنند یا پشت سرتان حرف بزنند.»
به همسر سابقتان پز ندهید
بعد از طلاق و جدایی بیشتر افراد در تلاش هستند تا دوباره ازدواج کنند و ممکن است بعد از یافتن شریک زندگی تازه دلشان بخواهد این پیروزی را به رخ همسر سابقشان بکشند. در صورتی که این کار اشتباه است. دکتر جولی گورنر، روانشناس بالینی در این باره میگوید: «یکی از افرادی که هرگز نباید درباره زندگی عاشقانه فعلی با او صحبتی داشته باشید، همسر سابقتان است؛ حتی اگر فرزندی دارید و به همین دلیل مجبور به تماس با همسر سابقتان هستید، باز هم حواستان به این نکته باشد. در شبکههای اجتماعی هم اسرار زندگی خصوصی و عاشقانههای جدید را به زبان نیاورید و هرگز در حضور همسر سابق، زمان حال را با گذشته مقایسه نکنید.»
لوری فرسون هم متخصص دیگری است که این موضوع را تایید میکند. این درمانگر خانواده میگوید: «شاید قصد بدی هم نداشته باشید و دلتان بخواهد به عنوان یک دوست حرفهایتان را به همسر سابقتان بگویید. با این وجود از این کار خودداری کنید چون ممکن است با ناراحتی همسر سابقتان همراه باشد و بحثهایی پیش بیاید.» حتی اگر همسر سابقتان از سر کنجکاوی خودش موضوع را پیش کشید و مستقیم به اصل مطلب اشاره کرد تا درباره ازدواج شما چیزی بداند، خودتان هوشیار باشید و موضوع صحبت را زیرکانه تغییر دهید. در این مواقع حتی میتوانید کمی رک باشید و محترمانه به او بگویید که دلتان نمیخواهد درباره این جور مسائل حرفی بزنید و ممنون میشوید که او به خواستهتان احترام بگذارد.
اگر بخواهید درباره مسائل عاطفی با همسر سابقتان حرف بزنید، این احتمال وجود دارد که او هم قصهای داشته باشد و درباره آشناییهای تازه با شما صحبت کند یا درباره روابط عاطفی با همسر جدیدش چیزی بگوید که برایتان ناراحتکننده باشد.
مادرها همیشه نگرانی دارند
کلاد هانانی، نویسنده اصول سبک زندگی معتقد است گاهی اوقات مادرها فکر میکنند فرزندانشان هنوز بچه هستند و نمیتوانند درست را از غلط تشخیص دهند. بعضیوقتها هم فکر میکنند که هنوز مانند یک نوجوان عاشق فکر میکنند و ممکن است عقل و منطقشان تحت تاثیر احساسات قرار بگیرد. در نتیجه بدون شناخت از همسر آینده شما حرفهایی میزنند که به نابودی رابطه عاشقانه منجر میشود یا راهنماییهایشان شما را به بیراهه میکشاند. علاوه بر این گاهی اوقات مادرها شرایط را با زمان خودشان مقایسه میکنند که این سنجشها برای شما ثمری ندارد. به هر حال شرایط تغییر کرده و شما به توصیههای بهروزتری نیاز دارید.
بنابراین توصیه میشود هنگام تصمیمگیریهای مهم یا بروز مشکلاتی در مورد ازدواج، مسائل عاطفی را با مادرتان در میان نگذارید و در هر شرایطی از او پند نگیرید. اگر فکر میکنید مشکلی وجود دارد، صحبت با مشاوران خانواده بهترین توصیه برای شماست. اطلاعات مشاوران از مادر شما یا حتی نزدیکترین دوستتان بیشتر است و در مورد مسائل عاطفی راهنمایان آگاهتری هستند.
به دوست ناکامتان نگویید عاشق شدهاید
لورا هاس، روانشناس و نویسندهای است که نکته مهمی را به شما گوشزد میکند: «اگر میبینید که یکی از دوستان شما از زندگی مشترک رضایت ندارد و شاد نیست، خوشحالیهای زندگی عاشقانه خودتان را با او در میان نگذارید.»
این احتمال وجود دارد که افراد ناراضی شما را تحت تاثیر قرار دهند و هیجانات شما را به سمت سرخوردگی هدایت کنند. شاید هم یک دوست مجرد با افکار منفی خودش به شما توصیه کند که بهتر است اصلا ازدواج نکنید و چشمانداز تاریکی از ازدواج را به شما نشان دهد که برایتان نگرانکننده باشد.
وقتی در ابتدای آشنایی با فرد تازهای هستید احتمال اینکه از دیگران تاثیر بگیرید، بیشتر است. کیت، دختر جوانی است که در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و در این زمینه تجربه ناخوشایندی دارد: «مدتی قبل با فردی نامزد بودم که به توصیه دوستان و نظریات منفیشان از او جدا شدم. چند هفته بعد احساس کردم فرد خوبی را از دست دادهام و هنوز فکر میکنم که میتوانستم برای بهبود رابطهام تلاش کنم. او در حال حاضر با فرد دیگری ازدواج کرده و به ظاهر خوشبخت است.»
با پدرتان درباره شاهزاده زندگیتان درد دل نکنید
درباره خواستگارتان و مسائل عاطفی ای که دارید با پدرتان حرف نزنید. جوآنا لی من، مربی مهارتهای زندگی با بیان این هشدار میگوید: «برای پدر شما چندان مهم نیست که چقدر طرف مقابلتان را دوست دارید و تصمیم گرفتهاید با او ازدواج کنید. به هر حال تا قبل از اینکه زیر یک سقف بروید او نگرانیهای خاص خودش را دارد.» بنابراین در حضور پدر رفتار منطقی داشته باشید و خود را خیلی عاشق نشان ندهید.
پدرها به طور ذاتی روی دخترانشان حساس هستند و نسبت به آنها احساس مسئولیت بیشتری دارند. اگر هم ناگهان بفهمند که با شریک زندگیتان مشکلی دارید نسبت به او دیدگاه منفی پیدا میکنند.
نکته مهم : به طور کلی هر وقت از دست همسر یا نامزدتان ناراحت هستید در مقابل افراد خانواده مانند مادر، خواهر یا حتی دوست صمیمیتان پشت سرش حرف نزنید. هر وقت مطمئن شدید که او را کاملا از زندگیتان کنار گذاشته و از او جدا شدهاید، هر چه دلتان خواست به او بگویید! افراد خانواده حافظه خوبی دارند و بدیهای شریک زندگی شما را در حافظهشان ثبت میکنند. در نتیجه ممکن است شما با او آشتی کنید و مشکلتان حل شود اما سایرین نتوانند او را ببخشند.
چرا درد دلهای عاشقانه اشتباه است؟
وقتی درباره روابط عاطفی با دوستان و اطرافیانتان حرف میزنید شاید کمی هم شوخی کنید و با هم بخندید اما این طرز فکر همیشه ایده خوبی برای تفریح نیست. ممکن است اطرافیان توصیههایی برای شما داشته باشند که چندان جالب و موثر نباشد و ارتباط شما با شریک زندگیتان شکرآب شود؛ بنابراین برای دور ماندن از این قبیل مسائل بهتر است حواستان را بیشتر جمع کنید و ببینید اسرار زندگی عاشقانهتان را با چه کسانی نباید در میان بگذارید چون ممکن است واکنش درستی نداشته باشند یا توصیههایشان نهتنها به بهبود روابط شما کمک نکند، بلکه مشکلاتی هم برایتان ایجاد کند.
همکاران همیشه قابل اعتماد نیستند
درست که هر روز همکارتان را میبینید اما قرار نیست فکر کنید این همکار دوست صمیمی شماست. دکتر ماریان ریید، متخصص مسائل خانوادگی و سبک زندگی توصیه مهمی برایتان دارد: «درباره مسائل عاشقانه با همکارانتان حرف نزنید.» توجه به این نکته بهویژه در ابتدای ورود به مجموعهای تازه بیشتر اهمیت دارد.
از آنجا که بسیاری از افراد بیشتر ساعات روز در محل کارشان هستند، شاید برایشان دشوار باشد که برای برخی مسائل حد و مرزی قائل شوند اما شما اینطور نباشید و در مواقع استراحت یا وقت ناهار سفره دلتان را جلوی همکارانتان باز نکنید.
جوی مانسون در یک شرکت بازرگانی کار میکند و در این باره تجربه ناخوشایندی دارد که آن را برایتان میگوید: «چند وقت پیش داستان آشنایی با همسرم را با جزییات فراوان برای همکاری تعریف کردم.
او هم حرفهای مرا در ایمیلی نوشت و برای بقیه همکاران ارسال کرد. حالا دیگر در محیط کاری همه از زندگیام خبر دارند که این موضوع بهشدت مرا آزار میدهد. این ایمیل حتی برای کسانی ارسال شد که در خارج از محیط کاری هستند و آنها را نمیشناسم.»
البته این داستان نمونه اغراق شدهای است و شاید همه همکاران مانند همکار جوی نباشند اما به هر حال باز هم به شما یادآوری میکنیم که در زمینه حفظ مسائل شخصی کمی حرفهایتر عمل کنید و در محل کار مانند نوجوانان دبیرستانی رازهایتان را جار نزنید.
نیلز پارکر، نویسنده و روانشناس دیگری است که به نکته مهمی اشاره میکند:« وقتی در محل کار مسائل عاطفیتان را با همکاران در میان میگذارید، ممکن است به دیگران اجازه دهید در مورد زندگی خصوصی شما اظهارنظر کنند یا پشت سرتان حرف بزنند.»
به همسر سابقتان پز ندهید
بعد از طلاق و جدایی بیشتر افراد در تلاش هستند تا دوباره ازدواج کنند و ممکن است بعد از یافتن شریک زندگی تازه دلشان بخواهد این پیروزی را به رخ همسر سابقشان بکشند. در صورتی که این کار اشتباه است. دکتر جولی گورنر، روانشناس بالینی در این باره میگوید: «یکی از افرادی که هرگز نباید درباره زندگی عاشقانه فعلی با او صحبتی داشته باشید، همسر سابقتان است؛ حتی اگر فرزندی دارید و به همین دلیل مجبور به تماس با همسر سابقتان هستید، باز هم حواستان به این نکته باشد. در شبکههای اجتماعی هم اسرار زندگی خصوصی و عاشقانههای جدید را به زبان نیاورید و هرگز در حضور همسر سابق، زمان حال را با گذشته مقایسه نکنید.»
لوری فرسون هم متخصص دیگری است که این موضوع را تایید میکند. این درمانگر خانواده میگوید: «شاید قصد بدی هم نداشته باشید و دلتان بخواهد به عنوان یک دوست حرفهایتان را به همسر سابقتان بگویید. با این وجود از این کار خودداری کنید چون ممکن است با ناراحتی همسر سابقتان همراه باشد و بحثهایی پیش بیاید.» حتی اگر همسر سابقتان از سر کنجکاوی خودش موضوع را پیش کشید و مستقیم به اصل مطلب اشاره کرد تا درباره ازدواج شما چیزی بداند، خودتان هوشیار باشید و موضوع صحبت را زیرکانه تغییر دهید. در این مواقع حتی میتوانید کمی رک باشید و محترمانه به او بگویید که دلتان نمیخواهد درباره این جور مسائل حرفی بزنید و ممنون میشوید که او به خواستهتان احترام بگذارد.
اگر بخواهید درباره مسائل عاطفی با همسر سابقتان حرف بزنید، این احتمال وجود دارد که او هم قصهای داشته باشد و درباره آشناییهای تازه با شما صحبت کند یا درباره روابط عاطفی با همسر جدیدش چیزی بگوید که برایتان ناراحتکننده باشد.
مادرها همیشه نگرانی دارند
کلاد هانانی، نویسنده اصول سبک زندگی معتقد است گاهی اوقات مادرها فکر میکنند فرزندانشان هنوز بچه هستند و نمیتوانند درست را از غلط تشخیص دهند. بعضیوقتها هم فکر میکنند که هنوز مانند یک نوجوان عاشق فکر میکنند و ممکن است عقل و منطقشان تحت تاثیر احساسات قرار بگیرد. در نتیجه بدون شناخت از همسر آینده شما حرفهایی میزنند که به نابودی رابطه عاشقانه منجر میشود یا راهنماییهایشان شما را به بیراهه میکشاند. علاوه بر این گاهی اوقات مادرها شرایط را با زمان خودشان مقایسه میکنند که این سنجشها برای شما ثمری ندارد. به هر حال شرایط تغییر کرده و شما به توصیههای بهروزتری نیاز دارید.
بنابراین توصیه میشود هنگام تصمیمگیریهای مهم یا بروز مشکلاتی در مورد ازدواج، مسائل عاطفی را با مادرتان در میان نگذارید و در هر شرایطی از او پند نگیرید. اگر فکر میکنید مشکلی وجود دارد، صحبت با مشاوران خانواده بهترین توصیه برای شماست. اطلاعات مشاوران از مادر شما یا حتی نزدیکترین دوستتان بیشتر است و در مورد مسائل عاطفی راهنمایان آگاهتری هستند.
به دوست ناکامتان نگویید عاشق شدهاید
لورا هاس، روانشناس و نویسندهای است که نکته مهمی را به شما گوشزد میکند: «اگر میبینید که یکی از دوستان شما از زندگی مشترک رضایت ندارد و شاد نیست، خوشحالیهای زندگی عاشقانه خودتان را با او در میان نگذارید.»
این احتمال وجود دارد که افراد ناراضی شما را تحت تاثیر قرار دهند و هیجانات شما را به سمت سرخوردگی هدایت کنند. شاید هم یک دوست مجرد با افکار منفی خودش به شما توصیه کند که بهتر است اصلا ازدواج نکنید و چشمانداز تاریکی از ازدواج را به شما نشان دهد که برایتان نگرانکننده باشد.
وقتی در ابتدای آشنایی با فرد تازهای هستید احتمال اینکه از دیگران تاثیر بگیرید، بیشتر است. کیت، دختر جوانی است که در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و در این زمینه تجربه ناخوشایندی دارد: «مدتی قبل با فردی نامزد بودم که به توصیه دوستان و نظریات منفیشان از او جدا شدم. چند هفته بعد احساس کردم فرد خوبی را از دست دادهام و هنوز فکر میکنم که میتوانستم برای بهبود رابطهام تلاش کنم. او در حال حاضر با فرد دیگری ازدواج کرده و به ظاهر خوشبخت است.»
با پدرتان درباره شاهزاده زندگیتان درد دل نکنید
درباره خواستگارتان و مسائل عاطفی ای که دارید با پدرتان حرف نزنید. جوآنا لی من، مربی مهارتهای زندگی با بیان این هشدار میگوید: «برای پدر شما چندان مهم نیست که چقدر طرف مقابلتان را دوست دارید و تصمیم گرفتهاید با او ازدواج کنید. به هر حال تا قبل از اینکه زیر یک سقف بروید او نگرانیهای خاص خودش را دارد.» بنابراین در حضور پدر رفتار منطقی داشته باشید و خود را خیلی عاشق نشان ندهید.
پدرها به طور ذاتی روی دخترانشان حساس هستند و نسبت به آنها احساس مسئولیت بیشتری دارند. اگر هم ناگهان بفهمند که با شریک زندگیتان مشکلی دارید نسبت به او دیدگاه منفی پیدا میکنند.
نکته مهم : به طور کلی هر وقت از دست همسر یا نامزدتان ناراحت هستید در مقابل افراد خانواده مانند مادر، خواهر یا حتی دوست صمیمیتان پشت سرش حرف نزنید. هر وقت مطمئن شدید که او را کاملا از زندگیتان کنار گذاشته و از او جدا شدهاید، هر چه دلتان خواست به او بگویید! افراد خانواده حافظه خوبی دارند و بدیهای شریک زندگی شما را در حافظهشان ثبت میکنند. در نتیجه ممکن است شما با او آشتی کنید و مشکلتان حل شود اما سایرین نتوانند او را ببخشند.