به گزارش خبرگزاری دانا، اما، همیشه این نیست که کودکانی که از خانه فرار می کنند از خانواده های بد و بی بند و بار هستند، گاهی اوقات دلیل فرار این کودکان دوست نداشتن سبک زندگی و مقررات خانواده خود است. همه این مشکلات منجر به افسردگی، اضطراب، و سرانجام ناامیدی کودکان و کشیده شدنشان به سمت فرار از خانه می شود. کودکان فراری خود بد نیستند، تصمیمی که معمولاً هم عجولانه و بدون فکر کردن به عواقب آن گرفته می گیرند، بد است. ازآنجا که کودکان فراری قادر به روبه رو شدن با فشار مشکلات اطراف خود نیستند، از خانه فرار می کنند.
همچنین باید بدانید که هیچ بچه ای بدون داشتن رابطه با کس دیگری که تجربه مشابهی از فرار از خانه نداشته باشد، از خانه فرار نمی کند. چنین معاشرت هایی روی ذهن و فکر چه تاثیر می گذارد و وقتی موقعیتی در زندگی برایش پیش بیاید که منجر به افسردگی و اضطرابش شود، باعث می شود که از خانه فرار کند.
سایر دلایلی که ممکن است کودک را به سمت فرار از خانه ترغیب کند:
دعواها و مشاجرات مداوم والدین که باعث ایجاد احساس ناامنی در او می شود.
تفاوت گذاشتن بین خواهر و برادرها و اضافه شدن یک کودک جدید به خانواده.
نمرات پایین در امتحانات مدرسه.
همراهی کردن با یک دوست.
همه کودکان ذاتاً از نظر احساسی، ناامن و نابالغ هستند و این قسمتی از روند رشد است. وقتی در خانواده روابط و ابراز احساسات آزاد باشد، روز به روز احساس امنیت درونی آنها بیشتر خواهد شد. اما اگر خانواده نتواند به کودک ابراز محبت کند، کودک احساس بی ثباتی کرده و می خواهد برای رسیدن به آزادی از آن جو فرار کند. اما، بعد از فرار از خانه، کاملاً احساس تنهایی می کنند و حمایت خانواده را از دست می دهند. از فرار خود از خانه احساس گناه می کنند و تصمیم می گیرند که دوباره به خانه برگردند. معمولاً مدت فرار از خانه خیلی زیاد طول نمی کشد. اما وقتی این به شکل یک عادت برای بچه درآید، حتماً باید به متخصص روانشناس مراجعه شود.
فرار از خانه را می توان به چهار نوع تقسیم کرد:
– کودکانی که به سمت چیزی فرار می کنند کودکانی هستند که در جستجوی خوشی و لذت زندگی مثل لذتها و آزادی های بی پایان فرار می کنند. این کودکان بدون هیچکدام از دلایلی که در بالا ذکر شد از خانه فرار می کنند.
– کودکانی که از چیزی فرار می کنند کودکانی هستند که مشکلات و مسئل منفی درون خانواده مثل سوءاستفاده های جنسی و فیزیکی، مشکلات مالی، غفلت والدین معتاد یا ناپدری/نامادری منجر به فرار آنها از خانه می شود.
– کودکان دور انداخته شده کودکانی نیستند که از روز میل و رغبت خود یا به خاطر مشکلات خانواده تن به فرار داده باشند اما به خاطر احساس غریبگی بیش از حدی که با خانواده خود دارند، دست به فرار می زنند. این کودکان بیشتر از سایرین درگیر کارهای غیر اجتماعی و جرم و جنایت می شوند.
– کودکان واگذاشته شده کودکانی هستند که مجبورند به خاطر ناتوانی والدین در حمایت و پشتیبانی مالی از آنها خانه را ترک کنند و این مسئله در خانواده های پرفرزند بیشتر دیده می شود. این کودکان هیچ احساس حمایت عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در خانواده خود احساس نمی کنند.
در زیر به علائم و نشانه های مربوط به مشکلات روحی-روانی مثل افسردگی، اضطراب، اعتیاد به مواد مخدر، و از این قبیل اشاره می کنیم. همانطور که قبلاً هم ذکر شد، کودکان از لحاظ احساسی نابالغ هستند و به همین خاطر است که گاهاً احساس ناراحتی و افسردگی می کنند اما این به آن معنا نیست که مبتلا به بیماری افسردگی هستند. اگر علائم دو هفته یا بیشتر بماند و در زندگی اجتماعی، فعالیت های مدرسه و زندگی خانوادگی کودک اختلال ایجاد کند، می توان گفت که کودک مبتلا به بیماری افسردگی است. معمولاً افسردگی زمانی در کودکان تشخیص داده می شود که شواهدی از تغییر رفتار مثل عصبانیت در آنها دیده می شود. علائم افسردگی در کودکان عبارت است از ناراحتی، احساس ناامیدی و تغییر حالت. گاهی اوقات افسردگی در خانواده ریشه ژنتیکی دارد.
علائم و نشانه های افسردگی عبارتند از:
عصبانیت و حساسیت
گوشه گیری از زندگی و فعالیت های اجتماعی
حس ناراحتی و ناامیدی و گناه مداوم
حس طردشدگی
افزایش یا کاهش اشتها
بیخوابی یا خواب زیاد
خستگی یا انرژی پایین
ناتوانی در تمرکز روی یک چیز خاص مثل درس
فکر مرگ یا خودکشی
مشکلات مختلف مثل دل درد و سردرد که با دارو نیز درمان نمی یابند.
اکثر کودکان در زمانهای مختلف علائم مختلفی نشان میدهند و اکثراً از طرد شدن از زندگی اجتماعی، بی علاقگی به فعالیت های مدرسه یا تغییر ظاهر رنج می برند. گاهی اوقات کودکان مبتلا به افسردگی مخصوصاً اگر بالای ۱۲ سال باشند، برای رهایی از این استرس شروع به مصرف موادمخدر، الکل و از این قبیل می کنند. کودکانی که سابقه خشونت خانوادگی، سوءاستفاده های جنسی و فیزیکی دارند و همچنین از افسردگی رنج می برند، در معرض خودکشی هستند. این کودکان حالات و روحیاتی ناپایدار دارند که باعث می شود برای رهایی از افکار و محیط افسردگی زا از خانه فرار کنند. وقتی کودکان از خانه فرار می کنند، دیگر تحت برخی مقررات خانواده نیستند و آزادند که هرکاری که می خواهند مثل مصرف موادمخدر انجام دهند. به همین ترتیب برای آرام کردن ذهن خود و درمان اضطراب و افسردگی خود شروع به مصرف موادمخدر می کنند. بعد از مدتی این مصرف گاه به گاه به اعتیاد تبدیل می شود. حداقل نیمی از کودکان، که به مواد مخدر اعتیاد دارند، دچار افسردگی، عقده کمبود محبت، استرس و سایر مشکلات روحی-روانی هستند.
نشانه های اعتیاد یک کودک به موادمخدر شامل موارد زیر است اما محدود به اینها نیست: تغییر دوستان، دروغگویی، دزدی، مدت زمان زیاد بیرون ماندن از خانه، مشکل با افراد خانواده، گم گشتگی، تغییر ناگهانی و فاحش در رفتار و پایین آمدن عملکرد درسی.
اما علائم اعتیاد به مواد مخدر برحسب موادمخدر مورد استفاده متفاوت خواهد بود. برخی از علائم متداول آن عبارتند از اضطراب، افسردگی، ناپایداری حالت و وضع روانی، حالت تهوع و استفراغ، دل پیچه و اسهال، رعشه و توهم. برخی از آنها در زمان ترک اعتیاد و برخی در استفاده طولانی مدت از مواد دیده می شود.
وقتی متوجه شدید که فرزندتان از موادمخدر یا الکل استفاده می کند، باید هرچه سریعتر وارد عمل شوید. هرچه مدت زمان مصرف او بیشتر شود، احتمال معتاد شدن او نیز بیشتر می شود. باید حامی فرزندتان باشید چون درغیر اینصورت منجر به فرار او از خانه خواهید شد. بهتر است که با یک روانشناس یا متخصص ترک اعتیاد مشورت کنید.
فرار از خانه عواقب دیگری نیز دارد که کودک فراری مجبور است برای گذران زندگی به آنها پناه ببرد، از گدایی گرفته تا فاحشگی و خیلی ها هم درگیر خرید و فروش موادمخدر می شوند. به خاطر همین فعالیت ها احتمال ابتلا به HIV، سوءتغذیه، بیماری های قلبی (به خصوص در معتادان موادمخدر تزریقی)، سایر بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند، دزدی و تجاوز جنسی در آنها بالا می رود.
در زیر به اقداماتی که می توان برای جلوگیری از فرار کودکان از خانه انجام دهید، اشاره می کنیم:
گرچه این اقدامات برای همه مواد موثر نیست، چون به سطح اعتماد خانواده بستگی دارد، و فقط حالت توصیه و پیشنهاد دارند، اما مطمئناً بسیار کمک کننده خواهند بود.
هیچوقت با فرزندتان سر فرار از خانه وارد جنگ و دعوا نشوید.
هیچوقت از احساسات و افکار منفی درمقابل فرزندانتان استفاده نکنید، طوری که نشان دهد به او احترام نمی گذارید.
هیچوقت وقتی فرزندتان صدایش را بالا برده است، صدایتان را برایش بالا نبرید.
آرام و ساکت باشید، با فرزندتان ارتباط چشمی برقرار کنید و تاوقتی عصبانی است و داد می زند حرفی نزنید.
هیچوقت وقتی فرزندتان حرف می زند یا چیزی ابراز می کند حرفش را قطع نکنید حتی اگر با او موافق نباشید و صبر کنید تا حرفش تمام شود و بعد نظر خودتان را بگویید.
هیچوقت از کلمات منفی مثل دروغگو، خودخواه، بچه، بیرحم، احمق و امثال این برای فرزندتان استفاده نکنید. این کلمات احساسات آنها را جریحه دار می کند و باعث می شود احساس بدتری نسبت به خود و شما پیدا کنند.
هیچوقت وقتی اشتباهی از آنها سر می زند نادیده شان نگیرید و با آنها اوقات تلخی نکنید بلکه اشتباهشان را برایشان توضیح دهید و به آنها کمک کنید که اشتباهشان را جبران کنند.
هیچوقت از هیچ نوع ماده مخدر یا مشروبات الکلی جلو چشم فرزندتان استفاده نکنید چون ممکن است نظر آنها را به خود جلب کند و باعث شود که از شما دنباله روی کنند.
به فرزندتان حق مساوی برای ابراز عقیده بدهید و اگر باا او موافق نبودید، خیلی ساده عواقب آن را برایش توضیح دهید.
اگر کارهای مخاطره آمیز و رفتارهای سرکشانه از فرزندتان بروز کرد حتماً با متخصص روانشناس مشاوره کنید.
به فرزندانتان یاد بدهید که مسئولیت کارهای خود را قبول کنند.
نگذارید فرزندتان احساس تنهایی کند.
موقعیتی برای فرزندانتان فراهم کنید که بتوانند تصمیمات درست اتخاذ کنند.
کودکانتان را به موفق شدن در هر کاری که انجام می دهند ترغیب کنید.
فرار کردن مشکلی را حل نمی کند و خیلی از نوجوانان می فهمند که امنیت خیابان بیشتر از امنیت خانه خودشان نیست. کودکان فراری بد از یکی دو روز که مشکلات اقتصادی و زیستی به آنها روی آورد به خانه خود برمی گردند. وقتی به خانه برگشتند، به هیچوجه نباید آنها را سرزنش کنید و خشمگین شوید و باید آنها را با عشق و مهربانی بپذرید. این کودکان به اندازه کافی از فرار خود احساس گناه و ناراحتی می کنند دیگر لازم نیست شما هم آنرا تشدید کنید. آرام و با مهربانی از آنها بپرسید که چه چیز باعث فرار آنها از خانه شده است، اینکه کجا رفته اند و چه کرده اند و مشکلات و عواقب فرار از خانه را برایشان توضیح دهید. بهترین درمان برای این کودکان مهر و محبت و مراقبت است.
اما وقتی فرار از خانه برای این کودکان به شکل عادت درآید بهتر است که با متخصص روانشناس صحبت کنید و از آنها بخواهید که مشکل و درگیری درونی آنها را ارزیابی کنند. و اگر مشکل روحی-روانی مثل افسردگی در آنها وجود داشت، بهتر است که درمان را با محبت و مهربانی شروع کنید تا محیطی که منجر به افسردگی آنها شده است، تغییر کند. و اگر مشکل اعتیاد داشته باشند حتماً به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کنید.
یک راه ساده برای کمک به کودکان برای جلوگیری از فرار از خانه حرف زدن، گوش دادن، کمک کردن، درک کردن و تلاش برای حل مشکلات آنهاست.
بااینکه فرار از خانه به یک مشکل بسیار جدی تبدیل شده است، ما بعنوان بزرگسالان این کودکان باید با درک آنها و مراقبت محبت آمیز از آنها، این مسئله را کنترل کنیم. تغییر طرز تفکر ور فتار کودکان در حال رشد خیلی ساده است.
همچنین باید بدانید که هیچ بچه ای بدون داشتن رابطه با کس دیگری که تجربه مشابهی از فرار از خانه نداشته باشد، از خانه فرار نمی کند. چنین معاشرت هایی روی ذهن و فکر چه تاثیر می گذارد و وقتی موقعیتی در زندگی برایش پیش بیاید که منجر به افسردگی و اضطرابش شود، باعث می شود که از خانه فرار کند.
سایر دلایلی که ممکن است کودک را به سمت فرار از خانه ترغیب کند:
دعواها و مشاجرات مداوم والدین که باعث ایجاد احساس ناامنی در او می شود.
تفاوت گذاشتن بین خواهر و برادرها و اضافه شدن یک کودک جدید به خانواده.
نمرات پایین در امتحانات مدرسه.
همراهی کردن با یک دوست.
همه کودکان ذاتاً از نظر احساسی، ناامن و نابالغ هستند و این قسمتی از روند رشد است. وقتی در خانواده روابط و ابراز احساسات آزاد باشد، روز به روز احساس امنیت درونی آنها بیشتر خواهد شد. اما اگر خانواده نتواند به کودک ابراز محبت کند، کودک احساس بی ثباتی کرده و می خواهد برای رسیدن به آزادی از آن جو فرار کند. اما، بعد از فرار از خانه، کاملاً احساس تنهایی می کنند و حمایت خانواده را از دست می دهند. از فرار خود از خانه احساس گناه می کنند و تصمیم می گیرند که دوباره به خانه برگردند. معمولاً مدت فرار از خانه خیلی زیاد طول نمی کشد. اما وقتی این به شکل یک عادت برای بچه درآید، حتماً باید به متخصص روانشناس مراجعه شود.
فرار از خانه را می توان به چهار نوع تقسیم کرد:
– کودکانی که به سمت چیزی فرار می کنند کودکانی هستند که در جستجوی خوشی و لذت زندگی مثل لذتها و آزادی های بی پایان فرار می کنند. این کودکان بدون هیچکدام از دلایلی که در بالا ذکر شد از خانه فرار می کنند.
– کودکانی که از چیزی فرار می کنند کودکانی هستند که مشکلات و مسئل منفی درون خانواده مثل سوءاستفاده های جنسی و فیزیکی، مشکلات مالی، غفلت والدین معتاد یا ناپدری/نامادری منجر به فرار آنها از خانه می شود.
– کودکان دور انداخته شده کودکانی نیستند که از روز میل و رغبت خود یا به خاطر مشکلات خانواده تن به فرار داده باشند اما به خاطر احساس غریبگی بیش از حدی که با خانواده خود دارند، دست به فرار می زنند. این کودکان بیشتر از سایرین درگیر کارهای غیر اجتماعی و جرم و جنایت می شوند.
– کودکان واگذاشته شده کودکانی هستند که مجبورند به خاطر ناتوانی والدین در حمایت و پشتیبانی مالی از آنها خانه را ترک کنند و این مسئله در خانواده های پرفرزند بیشتر دیده می شود. این کودکان هیچ احساس حمایت عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در خانواده خود احساس نمی کنند.
در زیر به علائم و نشانه های مربوط به مشکلات روحی-روانی مثل افسردگی، اضطراب، اعتیاد به مواد مخدر، و از این قبیل اشاره می کنیم. همانطور که قبلاً هم ذکر شد، کودکان از لحاظ احساسی نابالغ هستند و به همین خاطر است که گاهاً احساس ناراحتی و افسردگی می کنند اما این به آن معنا نیست که مبتلا به بیماری افسردگی هستند. اگر علائم دو هفته یا بیشتر بماند و در زندگی اجتماعی، فعالیت های مدرسه و زندگی خانوادگی کودک اختلال ایجاد کند، می توان گفت که کودک مبتلا به بیماری افسردگی است. معمولاً افسردگی زمانی در کودکان تشخیص داده می شود که شواهدی از تغییر رفتار مثل عصبانیت در آنها دیده می شود. علائم افسردگی در کودکان عبارت است از ناراحتی، احساس ناامیدی و تغییر حالت. گاهی اوقات افسردگی در خانواده ریشه ژنتیکی دارد.
علائم و نشانه های افسردگی عبارتند از:
عصبانیت و حساسیت
گوشه گیری از زندگی و فعالیت های اجتماعی
حس ناراحتی و ناامیدی و گناه مداوم
حس طردشدگی
افزایش یا کاهش اشتها
بیخوابی یا خواب زیاد
خستگی یا انرژی پایین
ناتوانی در تمرکز روی یک چیز خاص مثل درس
فکر مرگ یا خودکشی
مشکلات مختلف مثل دل درد و سردرد که با دارو نیز درمان نمی یابند.
اکثر کودکان در زمانهای مختلف علائم مختلفی نشان میدهند و اکثراً از طرد شدن از زندگی اجتماعی، بی علاقگی به فعالیت های مدرسه یا تغییر ظاهر رنج می برند. گاهی اوقات کودکان مبتلا به افسردگی مخصوصاً اگر بالای ۱۲ سال باشند، برای رهایی از این استرس شروع به مصرف موادمخدر، الکل و از این قبیل می کنند. کودکانی که سابقه خشونت خانوادگی، سوءاستفاده های جنسی و فیزیکی دارند و همچنین از افسردگی رنج می برند، در معرض خودکشی هستند. این کودکان حالات و روحیاتی ناپایدار دارند که باعث می شود برای رهایی از افکار و محیط افسردگی زا از خانه فرار کنند. وقتی کودکان از خانه فرار می کنند، دیگر تحت برخی مقررات خانواده نیستند و آزادند که هرکاری که می خواهند مثل مصرف موادمخدر انجام دهند. به همین ترتیب برای آرام کردن ذهن خود و درمان اضطراب و افسردگی خود شروع به مصرف موادمخدر می کنند. بعد از مدتی این مصرف گاه به گاه به اعتیاد تبدیل می شود. حداقل نیمی از کودکان، که به مواد مخدر اعتیاد دارند، دچار افسردگی، عقده کمبود محبت، استرس و سایر مشکلات روحی-روانی هستند.
نشانه های اعتیاد یک کودک به موادمخدر شامل موارد زیر است اما محدود به اینها نیست: تغییر دوستان، دروغگویی، دزدی، مدت زمان زیاد بیرون ماندن از خانه، مشکل با افراد خانواده، گم گشتگی، تغییر ناگهانی و فاحش در رفتار و پایین آمدن عملکرد درسی.
اما علائم اعتیاد به مواد مخدر برحسب موادمخدر مورد استفاده متفاوت خواهد بود. برخی از علائم متداول آن عبارتند از اضطراب، افسردگی، ناپایداری حالت و وضع روانی، حالت تهوع و استفراغ، دل پیچه و اسهال، رعشه و توهم. برخی از آنها در زمان ترک اعتیاد و برخی در استفاده طولانی مدت از مواد دیده می شود.
وقتی متوجه شدید که فرزندتان از موادمخدر یا الکل استفاده می کند، باید هرچه سریعتر وارد عمل شوید. هرچه مدت زمان مصرف او بیشتر شود، احتمال معتاد شدن او نیز بیشتر می شود. باید حامی فرزندتان باشید چون درغیر اینصورت منجر به فرار او از خانه خواهید شد. بهتر است که با یک روانشناس یا متخصص ترک اعتیاد مشورت کنید.
فرار از خانه عواقب دیگری نیز دارد که کودک فراری مجبور است برای گذران زندگی به آنها پناه ببرد، از گدایی گرفته تا فاحشگی و خیلی ها هم درگیر خرید و فروش موادمخدر می شوند. به خاطر همین فعالیت ها احتمال ابتلا به HIV، سوءتغذیه، بیماری های قلبی (به خصوص در معتادان موادمخدر تزریقی)، سایر بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شوند، دزدی و تجاوز جنسی در آنها بالا می رود.
در زیر به اقداماتی که می توان برای جلوگیری از فرار کودکان از خانه انجام دهید، اشاره می کنیم:
گرچه این اقدامات برای همه مواد موثر نیست، چون به سطح اعتماد خانواده بستگی دارد، و فقط حالت توصیه و پیشنهاد دارند، اما مطمئناً بسیار کمک کننده خواهند بود.
هیچوقت با فرزندتان سر فرار از خانه وارد جنگ و دعوا نشوید.
هیچوقت از احساسات و افکار منفی درمقابل فرزندانتان استفاده نکنید، طوری که نشان دهد به او احترام نمی گذارید.
هیچوقت وقتی فرزندتان صدایش را بالا برده است، صدایتان را برایش بالا نبرید.
آرام و ساکت باشید، با فرزندتان ارتباط چشمی برقرار کنید و تاوقتی عصبانی است و داد می زند حرفی نزنید.
هیچوقت وقتی فرزندتان حرف می زند یا چیزی ابراز می کند حرفش را قطع نکنید حتی اگر با او موافق نباشید و صبر کنید تا حرفش تمام شود و بعد نظر خودتان را بگویید.
هیچوقت از کلمات منفی مثل دروغگو، خودخواه، بچه، بیرحم، احمق و امثال این برای فرزندتان استفاده نکنید. این کلمات احساسات آنها را جریحه دار می کند و باعث می شود احساس بدتری نسبت به خود و شما پیدا کنند.
هیچوقت وقتی اشتباهی از آنها سر می زند نادیده شان نگیرید و با آنها اوقات تلخی نکنید بلکه اشتباهشان را برایشان توضیح دهید و به آنها کمک کنید که اشتباهشان را جبران کنند.
هیچوقت از هیچ نوع ماده مخدر یا مشروبات الکلی جلو چشم فرزندتان استفاده نکنید چون ممکن است نظر آنها را به خود جلب کند و باعث شود که از شما دنباله روی کنند.
به فرزندتان حق مساوی برای ابراز عقیده بدهید و اگر باا او موافق نبودید، خیلی ساده عواقب آن را برایش توضیح دهید.
اگر کارهای مخاطره آمیز و رفتارهای سرکشانه از فرزندتان بروز کرد حتماً با متخصص روانشناس مشاوره کنید.
به فرزندانتان یاد بدهید که مسئولیت کارهای خود را قبول کنند.
نگذارید فرزندتان احساس تنهایی کند.
موقعیتی برای فرزندانتان فراهم کنید که بتوانند تصمیمات درست اتخاذ کنند.
کودکانتان را به موفق شدن در هر کاری که انجام می دهند ترغیب کنید.
فرار کردن مشکلی را حل نمی کند و خیلی از نوجوانان می فهمند که امنیت خیابان بیشتر از امنیت خانه خودشان نیست. کودکان فراری بد از یکی دو روز که مشکلات اقتصادی و زیستی به آنها روی آورد به خانه خود برمی گردند. وقتی به خانه برگشتند، به هیچوجه نباید آنها را سرزنش کنید و خشمگین شوید و باید آنها را با عشق و مهربانی بپذرید. این کودکان به اندازه کافی از فرار خود احساس گناه و ناراحتی می کنند دیگر لازم نیست شما هم آنرا تشدید کنید. آرام و با مهربانی از آنها بپرسید که چه چیز باعث فرار آنها از خانه شده است، اینکه کجا رفته اند و چه کرده اند و مشکلات و عواقب فرار از خانه را برایشان توضیح دهید. بهترین درمان برای این کودکان مهر و محبت و مراقبت است.
اما وقتی فرار از خانه برای این کودکان به شکل عادت درآید بهتر است که با متخصص روانشناس صحبت کنید و از آنها بخواهید که مشکل و درگیری درونی آنها را ارزیابی کنند. و اگر مشکل روحی-روانی مثل افسردگی در آنها وجود داشت، بهتر است که درمان را با محبت و مهربانی شروع کنید تا محیطی که منجر به افسردگی آنها شده است، تغییر کند. و اگر مشکل اعتیاد داشته باشند حتماً به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کنید.
یک راه ساده برای کمک به کودکان برای جلوگیری از فرار از خانه حرف زدن، گوش دادن، کمک کردن، درک کردن و تلاش برای حل مشکلات آنهاست.
بااینکه فرار از خانه به یک مشکل بسیار جدی تبدیل شده است، ما بعنوان بزرگسالان این کودکان باید با درک آنها و مراقبت محبت آمیز از آنها، این مسئله را کنترل کنیم. تغییر طرز تفکر ور فتار کودکان در حال رشد خیلی ساده است.