به گزارش خبرگزاری دانا،من فرحناز هستم، 26 ساله. برای ازدواج دچار یک تردید بزرگ شده ام و به همین دلیل تا به حال هیچ خواستگاری را به منزل راه نداده ام.
موقعیت اجتماعی خوبی دارم ، ظاهری زیبا دارم ، بیماری جسمی یا روحی خاصی ندارم، حجاب مناسب دارم ، والدینم خوش نام هستند اما یک مشکل بزرگ دارم.سر و وضع زندگی ما بسیار ساده است. پدرم کارمند ساده است و مادرم خانه دار.
یک برادر بزرگتر دارم که سالهاست ازدواج کرده و بر سر زندگی خودش است.خانه ما کلا شامل دو اتاق است که بخش به اصطلاح پذیرایی آن با دو قطعه فرش ماشینی رنگ و رو رفته و چند پشتی پر شده است. یک تلویزیون بسیار قدیمی هم داریم که متعلق به دوران کودکی من و برادرم است یعنی حداقل بیست و چند سال ازعمر آن می گذرد. از طرف دیگر سالهاست که از اخرین نقاشی خانه ما می گذرد و در خیلی از قسمتهای خانه، دیوارها طبله کرده و حتی ریخته.این کل وضعیت ظاهری اتاق پذیرایی ماست.
هر چقدر من و مادرم اصرار می کنیم، پدرم برای اصلاح وضعیت خانه کاری نمی کند و بیان می کند که برای ما کافی است و نیازی به ایجاد تجملات در خانه و زندگی نمی باشد. نمی گویم وضعیت مالی خوبی دارد اما فقیر هم نیست. پس انداز مناسبی دارد و اخیرا هم اموالی به ما ارث خواهد رسید که البته به خاطر طمع خانواده پدری مانع از فروش آن می شوند تا شاید بر قیمت آن افزوده شود ولی اخیرا زمزمه هایی هست که این ملک به فروش برسد و پول قابل ملاحظه ای به ما می رسد.
به خاطر وضعیت زندگی مان اصلا دوست ندارم کسی به نام خواستگار وارد خانه مان شود چون تصور می کنم تحقیر می شوم. بارها اتفاق افتاده که اقوام به منزل ما آمده اند و در لفافه وضعیت زندگی ما را شماتت و حتی مسخره کرده اند.
من تحمل آن را ندارم که با این موقعیت اجتماعی که دارم ، پسری به خواستگاری من بیاید و صرفا به خاطر وضعیت خانه مان، جواب رد دهد. در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود.
در این فکر هستم که شاید این ارث به پدرم برسد و بتوانیم تغییراتی در ظاهر خانه بدهیم و سپس خواستگاران را راه دهم. یکی از موضوعاتی که در زندگی فردی و اجتماعی و مادی ومعنوی انسان تأثیر بسزایی دارد، ساده زیستی و قناعت است که متأسفانه کمتر به آن توجه شده است، در حالی که از نظر فرهنگ دینی، یکی از ارزش های متعالی به حساب می آید.
ساده زیستی، پاسخ انسان های دانا به زندگی ناپایدار دنیاست که در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل می شود. بنا براین، ساده زیستی با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا مرتبط است.
در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود. عده ای در مادیات دنیا غوطه ور شده و اسیر زرق و برق و تجملات آن گردیده اند و برخی تارک دنیا شده و از جهان ماده یا به کلی بی خبرند و یا می خواهند با زندگی زاهدانه، افکار مردم را به خود جلب کنند.
شاید بعضی تصور کنند ساده زیستی با آراستگی ، منافات دارد، در حالی که بین این دو هیچ گونه تضادی وجود ندارد. می توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگی مسلمانان تأکید کرده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : خدای تعالی دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادران خود می رود، با ظاهری آراسته رو به رو شود. آن حضرت از مردی که موهای ژولیده و لباسی کثیف داشت، انتقاد کرد و فرمود :بهره بردن از نعمت های الهی و نمایاندن نعمت، جزءدین است.
ساده زیستی و مقتضیات زمان
هر چند ساده زیستی به عنوان اصلی ثابت در زندگی پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) شناخته می شود، اما طبیعی است که این اصل در او ضاع و احوال گوناگون و اعصار مختلف، صورت و شکل مناسب آن زمان را پیدا می کند. بر این اساس، پیشوایان دین با حفظ اصل ساده زیستی، مقتضیات زمان خود را در نظر می گرفتند. این نکته مهمی است که باید در شناخت سیره ی معصومان مورد توجه قرار گیرد، چرا که در غیر این صورت باعث ایجاد شک و شبهه درباره ی زندگی آن بزرگواران می گردد. نمونه ای که بیان شد، حاصل عدم شناخت این نکته ی مهم است.
فرحناز عزیزم؛ آنچه که از یادداشت شما کاملا مشخص است، پدر شما مردی ساده زیست است که البته در این رویه، بسیار زیاده روی کرده اند و به تغییر و تحولات اجتماعی توجه لازم را مبذول ندارند. یعنی در درک این مفهوم، دچار زیاده روی شده اند.
منظور این نیست که تجملات زیاد در سر و وضع زندگی و بریز و بپاشهای افراطی، فضیلت است و باعث رخ دادن ازدواجهای شاد و موفق می گردد اما در هر حال ضرورت دارد که امکانات اولیه یک زندگی مهیا باشد تا شرایط تحقیر و زیر سوال رفتن خانواده هم مهیا نگردد.
اگر پدر شما توانایی مالی نداشت هیچکس نباید توقع داشت که تغییراتی در وضعیت ظاهری زندگیتان ایجاد کند، اما چون توانایی آن هست ولی کوتاهی می شود، در هر حال امری نکوهیده است.بهره بردن از نعمت های الهی و نمایاندن نعمت، جزءدین است.
اما من تصور می کنم پرداختن به این مساله نیز ارزش چندانی ندارد چرا که اگر امکان ایجاد تغییر در سبک نگاه پدرتان بود، تا به حال این اتفاق افتاده بود و شما و مادرتان توانسته بودید تغییراتی در وضعیت زندگی تان ایجاد کنید؛ لذا باید با همین شرایط موجود خود را وفق دهید.
پس توصیه جدی دارم به انتظار ارثی که قرار است به پدرتان برسد نمانید چون درصورت آمدن این پول در زندگی تان نیز، پدرتان با روحیات خاصی که دارد در سر و ضع زندگی تان تغییری ایجاد نخواهد کرد لذا بیهوده خواستگاری ها را لغو نکنید بلکه فرصتهای ازدواج را خیلی دقیق بررسی کنید و به افراد مناسب و شایسته که از لحاظ اخلاقی تایید شده هستند، حتما اجازه خواستگاری رسمی دهید.
ضمن اینکه توجه جدی داشته باشید که اگر مردی برای ازدواج، دنبال همسری شایسته، با وقار، خانواده دار و پاکدامن باشد، قطعا شما یک کاندید خوب هستید حال آنکه کسانی که به خاطر سر و وضع زندگی به تمسخر پرداخته و یا خواستگاری را ادامه نمی دهند؛ افرادی ظاهر بین هستند که اصلا مناسب ازدواج با شما نمی باشند. چرا که این همه ویژگی مثبت شما را نادیده گرفته وفقط به یک فاکتور حاشیه ای توجه کرده اند.
من تصور میکنم اگر خواستگاران خود را به طور دقیق بررسی کنید حتما در میان آنها، افرادی هستند که صرفا دنبال انتخاب دختری خانواده دار و باوقارهستند و به سر و وضع زندگی شما کاری ندارند.
منبع: تبیان
موقعیت اجتماعی خوبی دارم ، ظاهری زیبا دارم ، بیماری جسمی یا روحی خاصی ندارم، حجاب مناسب دارم ، والدینم خوش نام هستند اما یک مشکل بزرگ دارم.سر و وضع زندگی ما بسیار ساده است. پدرم کارمند ساده است و مادرم خانه دار.
یک برادر بزرگتر دارم که سالهاست ازدواج کرده و بر سر زندگی خودش است.خانه ما کلا شامل دو اتاق است که بخش به اصطلاح پذیرایی آن با دو قطعه فرش ماشینی رنگ و رو رفته و چند پشتی پر شده است. یک تلویزیون بسیار قدیمی هم داریم که متعلق به دوران کودکی من و برادرم است یعنی حداقل بیست و چند سال ازعمر آن می گذرد. از طرف دیگر سالهاست که از اخرین نقاشی خانه ما می گذرد و در خیلی از قسمتهای خانه، دیوارها طبله کرده و حتی ریخته.این کل وضعیت ظاهری اتاق پذیرایی ماست.
هر چقدر من و مادرم اصرار می کنیم، پدرم برای اصلاح وضعیت خانه کاری نمی کند و بیان می کند که برای ما کافی است و نیازی به ایجاد تجملات در خانه و زندگی نمی باشد. نمی گویم وضعیت مالی خوبی دارد اما فقیر هم نیست. پس انداز مناسبی دارد و اخیرا هم اموالی به ما ارث خواهد رسید که البته به خاطر طمع خانواده پدری مانع از فروش آن می شوند تا شاید بر قیمت آن افزوده شود ولی اخیرا زمزمه هایی هست که این ملک به فروش برسد و پول قابل ملاحظه ای به ما می رسد.
به خاطر وضعیت زندگی مان اصلا دوست ندارم کسی به نام خواستگار وارد خانه مان شود چون تصور می کنم تحقیر می شوم. بارها اتفاق افتاده که اقوام به منزل ما آمده اند و در لفافه وضعیت زندگی ما را شماتت و حتی مسخره کرده اند.
من تحمل آن را ندارم که با این موقعیت اجتماعی که دارم ، پسری به خواستگاری من بیاید و صرفا به خاطر وضعیت خانه مان، جواب رد دهد. در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود.
در این فکر هستم که شاید این ارث به پدرم برسد و بتوانیم تغییراتی در ظاهر خانه بدهیم و سپس خواستگاران را راه دهم. یکی از موضوعاتی که در زندگی فردی و اجتماعی و مادی ومعنوی انسان تأثیر بسزایی دارد، ساده زیستی و قناعت است که متأسفانه کمتر به آن توجه شده است، در حالی که از نظر فرهنگ دینی، یکی از ارزش های متعالی به حساب می آید.
ساده زیستی، پاسخ انسان های دانا به زندگی ناپایدار دنیاست که در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل می شود. بنا براین، ساده زیستی با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا مرتبط است.
در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود. عده ای در مادیات دنیا غوطه ور شده و اسیر زرق و برق و تجملات آن گردیده اند و برخی تارک دنیا شده و از جهان ماده یا به کلی بی خبرند و یا می خواهند با زندگی زاهدانه، افکار مردم را به خود جلب کنند.
شاید بعضی تصور کنند ساده زیستی با آراستگی ، منافات دارد، در حالی که بین این دو هیچ گونه تضادی وجود ندارد. می توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگی مسلمانان تأکید کرده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : خدای تعالی دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادران خود می رود، با ظاهری آراسته رو به رو شود. آن حضرت از مردی که موهای ژولیده و لباسی کثیف داشت، انتقاد کرد و فرمود :بهره بردن از نعمت های الهی و نمایاندن نعمت، جزءدین است.
ساده زیستی و مقتضیات زمان
هر چند ساده زیستی به عنوان اصلی ثابت در زندگی پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) شناخته می شود، اما طبیعی است که این اصل در او ضاع و احوال گوناگون و اعصار مختلف، صورت و شکل مناسب آن زمان را پیدا می کند. بر این اساس، پیشوایان دین با حفظ اصل ساده زیستی، مقتضیات زمان خود را در نظر می گرفتند. این نکته مهمی است که باید در شناخت سیره ی معصومان مورد توجه قرار گیرد، چرا که در غیر این صورت باعث ایجاد شک و شبهه درباره ی زندگی آن بزرگواران می گردد. نمونه ای که بیان شد، حاصل عدم شناخت این نکته ی مهم است.
فرحناز عزیزم؛ آنچه که از یادداشت شما کاملا مشخص است، پدر شما مردی ساده زیست است که البته در این رویه، بسیار زیاده روی کرده اند و به تغییر و تحولات اجتماعی توجه لازم را مبذول ندارند. یعنی در درک این مفهوم، دچار زیاده روی شده اند.
منظور این نیست که تجملات زیاد در سر و وضع زندگی و بریز و بپاشهای افراطی، فضیلت است و باعث رخ دادن ازدواجهای شاد و موفق می گردد اما در هر حال ضرورت دارد که امکانات اولیه یک زندگی مهیا باشد تا شرایط تحقیر و زیر سوال رفتن خانواده هم مهیا نگردد.
اگر پدر شما توانایی مالی نداشت هیچکس نباید توقع داشت که تغییراتی در وضعیت ظاهری زندگیتان ایجاد کند، اما چون توانایی آن هست ولی کوتاهی می شود، در هر حال امری نکوهیده است.بهره بردن از نعمت های الهی و نمایاندن نعمت، جزءدین است.
اما من تصور می کنم پرداختن به این مساله نیز ارزش چندانی ندارد چرا که اگر امکان ایجاد تغییر در سبک نگاه پدرتان بود، تا به حال این اتفاق افتاده بود و شما و مادرتان توانسته بودید تغییراتی در وضعیت زندگی تان ایجاد کنید؛ لذا باید با همین شرایط موجود خود را وفق دهید.
پس توصیه جدی دارم به انتظار ارثی که قرار است به پدرتان برسد نمانید چون درصورت آمدن این پول در زندگی تان نیز، پدرتان با روحیات خاصی که دارد در سر و ضع زندگی تان تغییری ایجاد نخواهد کرد لذا بیهوده خواستگاری ها را لغو نکنید بلکه فرصتهای ازدواج را خیلی دقیق بررسی کنید و به افراد مناسب و شایسته که از لحاظ اخلاقی تایید شده هستند، حتما اجازه خواستگاری رسمی دهید.
ضمن اینکه توجه جدی داشته باشید که اگر مردی برای ازدواج، دنبال همسری شایسته، با وقار، خانواده دار و پاکدامن باشد، قطعا شما یک کاندید خوب هستید حال آنکه کسانی که به خاطر سر و وضع زندگی به تمسخر پرداخته و یا خواستگاری را ادامه نمی دهند؛ افرادی ظاهر بین هستند که اصلا مناسب ازدواج با شما نمی باشند. چرا که این همه ویژگی مثبت شما را نادیده گرفته وفقط به یک فاکتور حاشیه ای توجه کرده اند.
من تصور میکنم اگر خواستگاران خود را به طور دقیق بررسی کنید حتما در میان آنها، افرادی هستند که صرفا دنبال انتخاب دختری خانواده دار و باوقارهستند و به سر و وضع زندگی شما کاری ندارند.
منبع: تبیان