به گزارش خبرگزاری دانا،در هر صورت شاید این كار ابتدا خوب به نظر برسد و كاری انساندوستانه و راهی برای حمایت از دختر خانواده باشد، اما سرانجام و شیوه انجام این همسایگی هم مهم است. نمیتوان گفت برای همه كسانی كه اینگونه دامادشان را پناه دادهاند مشكل به وجود میآید، ولی بیشتر آنهایی كه چنین كاری كردهاند، خیلی زود پشیمان شدهاند.
این همسایگی از روی مهر است نه اجبار!
یک مشاور خانواده میگوید: دختر و پسری كه ازدواج كردهاند باید با این دید وارد زندگی مشترک بشوند كه هیچ كدام از پدر و مادرها وظیفه حمایت مالی از آنها را ندارند و اگر چنین كاری میكنند فقط از روی لطف و مهربانی است. اما وقتی این لطف و مهربانی جور دیگری تعبیر شود و بهصورت وظیفه در بیاید یا اینکه مجوزی باشد برای دخالت در زندگی همسران جوان، مشكلات تازهای برای دو طرف آغاز میشود.
افسانه افسری ادامه میدهد: دوری و دوستی اگر چه ضربالمثل بدبینانهای است، اما در زندگی زناشویی و ارتباط با خانوادههای دو طرف کاربرد دارد و میتواند كارساز باشد. البته به این شرط كه دوریكردن از دیگران طوری نباشد كه دردسرهای تازهای ایجاد كند.
مسائل شخصی را برای خودتان نگه دارید
وی میافزاید: در زندگی زناشویی اصل بر استقلال همسران جوان در فكر كردن، تصمیمگرفتن و رفتاركردن است. در این زندگی زن و شوهر باید محرم اسرار هم باشند، مسائل شخصیشان را برای خودشان نگه دارند و كسی را وارد مسائل زندگیشان نكنند. اما زندگی با خانواده همسر بهطور ناخودآگاه سبب میشود تا حریمها شکسته شوند و دختر یا پسر ناخواسته خانواده هایشان را درگیر مسائل شخصی زندگیشان کنند. بهخصوص اگر دختر با خانواده خودش زندگی کند والدینش را در جریان زندگیاش بیشتر قرار میدهد. شما کمتر دختری را میبینید که خانواده خود را بیخبر از زندگیاش بگذارد!
این مشاور خانواده ادامه میدهد: داماد سرخانه یعنی حضور همیشگی داماد در خانه، یعنی همه چیز به گوشش رسیدن، یعنی هزینههای مشترك، حضور همیشگی خانواده همسر كنار او و ایجاد اصطكاك و بروز اختلافنظر بین آنها که این امری طبیعی است. زمانی که داماد با خانواده همسر زندگی میکند، آنها ناخواسته سعی میکنند به دامادشان کمک کنند و روش زندگی خودشان را بر زندگی آنها پیاده کنند، با توجه به این موضوع که مردان مستقل و قدرتطلب هستند و به نوعی قدرت خود را در خطر میبینند با خانواده همسرشان دچار مشکل میشوند.
وی با اشاره به اینکه همه ابعاد داماد سرخانه بد نیست، میگوید: گاهی مشاهده میکنید در بعضی خانوادهها داماد همه چیزشان است، درست مثل یك پسر خوب كه هرگز نداشتهاند یا اگر داشتهاند هرگز نتوانستهاند رویش حساب باز كنند. یك داماد خوب میتواند همراه پدرزن و مادرزن باشد، دستشان را بگیرد، مونس تنهاییشان شود و با محبت كردن به دخترشان قلبشان را مطمئن كند. اگر چنین دامادی در خانواده زن زندگی كند به جای تهدید یك فرصت است، اما بهنظر شما چنین شرایطی برای چنددرصد از خانوادهها اتفاق میافتد.
افسری ادامه میدهد: گاهی وجود چنین تكیهگاهی داماد را تنبل و پرتوقع میكند که در این موارد زنگ خطر زندگی به صدا در میآید و اختلافات آغاز میشود. سرپناه جدا هر چند مختصر و كمبضاعت به زن و مرد هویت جداگانه میدهد و دست به جیب شدن مرد خانه باعث وجهه او میشود.
یکی از دیگر مشکلاتی که خانوادهها با آن مواجه هستند، تفاوت در رسم و رسوم، رفتارها و عادتهایی است که در بین آنها وجود دارد. زمانی که این اختلافنظرها یا اختلافها در رسم و رسوم وارد خانوادهها بشود، کشمکش و درگیری نیز شروع میشود.
وی تذکر میدهد: شما و خانواده همسرتان در یک خانه زندگی میکنید. همیشه اینطور نیست که خانواده همسر شما آداب برخورد با یک زوج جوان و حفظ حریم خانه آنها را بدانند؛ این با هم بودنهای بیش از حد باعث دخالتهای بیحد و مرز میشود؛ «دیشب تا کی بیدار بودین؟»، «چراغ اتاقتون روشن بود!»، «چرا دیر از سرکار میآیید؟» و ...
به خاطر داشته باشید که اختلافداشتن در زندگی امری کاملا طبیعی است و یک مشکل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره میتواند مشکلساز باشد.
پس چه باید کرد؟
* در درجه اول شما باید به شیوهای مسالمتآمیز مرز زندگی خودتان را با آنها مشخص کنید و به شیوهای صحیح به آنها بفهمانید که خط قرمزهای روابطشان با شما کجاست. خیلی مودب و مهربان جلوی کنجکاویهای خانواده همسرتان را بگیرید. ورود به خط قرمزهایی مثل زمان بیداری و خواب یا زمان استحمام و غیره رنجآور است، ولی باید بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژهگزینی صحیح این مسئله را حل کنید.
* در شیوه صحبتکردن و رفتار شما در عین احترام باید این نکته وجود داشته باشد که حتما اطلاعاتتان را حفظ کنید و تا آنجا که امکان دارد اجازه سرککشیدن دیگران در مسائلی که فقط مختص شما و همسرتان است را ندهید.
منبع : روزنامه شهر آرا/تبیان
این همسایگی از روی مهر است نه اجبار!
یک مشاور خانواده میگوید: دختر و پسری كه ازدواج كردهاند باید با این دید وارد زندگی مشترک بشوند كه هیچ كدام از پدر و مادرها وظیفه حمایت مالی از آنها را ندارند و اگر چنین كاری میكنند فقط از روی لطف و مهربانی است. اما وقتی این لطف و مهربانی جور دیگری تعبیر شود و بهصورت وظیفه در بیاید یا اینکه مجوزی باشد برای دخالت در زندگی همسران جوان، مشكلات تازهای برای دو طرف آغاز میشود.
افسانه افسری ادامه میدهد: دوری و دوستی اگر چه ضربالمثل بدبینانهای است، اما در زندگی زناشویی و ارتباط با خانوادههای دو طرف کاربرد دارد و میتواند كارساز باشد. البته به این شرط كه دوریكردن از دیگران طوری نباشد كه دردسرهای تازهای ایجاد كند.
مسائل شخصی را برای خودتان نگه دارید
وی میافزاید: در زندگی زناشویی اصل بر استقلال همسران جوان در فكر كردن، تصمیمگرفتن و رفتاركردن است. در این زندگی زن و شوهر باید محرم اسرار هم باشند، مسائل شخصیشان را برای خودشان نگه دارند و كسی را وارد مسائل زندگیشان نكنند. اما زندگی با خانواده همسر بهطور ناخودآگاه سبب میشود تا حریمها شکسته شوند و دختر یا پسر ناخواسته خانواده هایشان را درگیر مسائل شخصی زندگیشان کنند. بهخصوص اگر دختر با خانواده خودش زندگی کند والدینش را در جریان زندگیاش بیشتر قرار میدهد. شما کمتر دختری را میبینید که خانواده خود را بیخبر از زندگیاش بگذارد!
این مشاور خانواده ادامه میدهد: داماد سرخانه یعنی حضور همیشگی داماد در خانه، یعنی همه چیز به گوشش رسیدن، یعنی هزینههای مشترك، حضور همیشگی خانواده همسر كنار او و ایجاد اصطكاك و بروز اختلافنظر بین آنها که این امری طبیعی است. زمانی که داماد با خانواده همسر زندگی میکند، آنها ناخواسته سعی میکنند به دامادشان کمک کنند و روش زندگی خودشان را بر زندگی آنها پیاده کنند، با توجه به این موضوع که مردان مستقل و قدرتطلب هستند و به نوعی قدرت خود را در خطر میبینند با خانواده همسرشان دچار مشکل میشوند.
وی با اشاره به اینکه همه ابعاد داماد سرخانه بد نیست، میگوید: گاهی مشاهده میکنید در بعضی خانوادهها داماد همه چیزشان است، درست مثل یك پسر خوب كه هرگز نداشتهاند یا اگر داشتهاند هرگز نتوانستهاند رویش حساب باز كنند. یك داماد خوب میتواند همراه پدرزن و مادرزن باشد، دستشان را بگیرد، مونس تنهاییشان شود و با محبت كردن به دخترشان قلبشان را مطمئن كند. اگر چنین دامادی در خانواده زن زندگی كند به جای تهدید یك فرصت است، اما بهنظر شما چنین شرایطی برای چنددرصد از خانوادهها اتفاق میافتد.
افسری ادامه میدهد: گاهی وجود چنین تكیهگاهی داماد را تنبل و پرتوقع میكند که در این موارد زنگ خطر زندگی به صدا در میآید و اختلافات آغاز میشود. سرپناه جدا هر چند مختصر و كمبضاعت به زن و مرد هویت جداگانه میدهد و دست به جیب شدن مرد خانه باعث وجهه او میشود.
یکی از دیگر مشکلاتی که خانوادهها با آن مواجه هستند، تفاوت در رسم و رسوم، رفتارها و عادتهایی است که در بین آنها وجود دارد. زمانی که این اختلافنظرها یا اختلافها در رسم و رسوم وارد خانوادهها بشود، کشمکش و درگیری نیز شروع میشود.
وی تذکر میدهد: شما و خانواده همسرتان در یک خانه زندگی میکنید. همیشه اینطور نیست که خانواده همسر شما آداب برخورد با یک زوج جوان و حفظ حریم خانه آنها را بدانند؛ این با هم بودنهای بیش از حد باعث دخالتهای بیحد و مرز میشود؛ «دیشب تا کی بیدار بودین؟»، «چراغ اتاقتون روشن بود!»، «چرا دیر از سرکار میآیید؟» و ...
به خاطر داشته باشید که اختلافداشتن در زندگی امری کاملا طبیعی است و یک مشکل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره میتواند مشکلساز باشد.
پس چه باید کرد؟
* در درجه اول شما باید به شیوهای مسالمتآمیز مرز زندگی خودتان را با آنها مشخص کنید و به شیوهای صحیح به آنها بفهمانید که خط قرمزهای روابطشان با شما کجاست. خیلی مودب و مهربان جلوی کنجکاویهای خانواده همسرتان را بگیرید. ورود به خط قرمزهایی مثل زمان بیداری و خواب یا زمان استحمام و غیره رنجآور است، ولی باید بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژهگزینی صحیح این مسئله را حل کنید.
* در شیوه صحبتکردن و رفتار شما در عین احترام باید این نکته وجود داشته باشد که حتما اطلاعاتتان را حفظ کنید و تا آنجا که امکان دارد اجازه سرککشیدن دیگران در مسائلی که فقط مختص شما و همسرتان است را ندهید.
منبع : روزنامه شهر آرا/تبیان