کسبوکارهای اینترنتی در خطر جدی هستند!
محمدجواد آذری جهرمی، وزیرارتباطات در توئیتر خودش به ماجرای کسب و کارهای اینترنتی اشاره کرده و نوشته که «یکی از جهتگیریهای دولت برای حل معضل بیکاری توسعه کسب و کارهای نوپا و تقویت فضای مجازی بوده و خواهد بود. وظیفه دارم از صدها هزار هموطن عزیزی که به دلیل شرایط اخیر متضرر شدهاند، عذرخواهی کنم. با بازگشت آرامش، در حال مذاکره با شورای امنیت کشور برای رفع محدودیتها هستیم.»
شرایط تا جایی پیش رفت که نائب رئیس کمیسیون کسب و کارهای نوین اتاق ایران گفته بود که بین ۱۰ تا ۱۵ هزار کسب و کار در ایران به صورت کاملا مجازی اداره میشوند.
من در فضای مجازی کار میکنم!
راهاندازی کسب و کارهای اینترنتی در این سالها نه فقط در ایران که در جهان خیلی مورد توجه بوده است، در روزگاری که کارآفرینی بخش مهمی از فضای ایجاد شغل کشور را شامل میشود، حضور شبکههای اجتماعی عنصر مهم و اثرگذاری است که برای پیشبرد کارها الزامی به نظر میرسد. بعد از فیلتر شدن این شبکهها با توجه به افت کاربرهای آنها خیلی از این کسب و کارها تا ظهور و راه افتادن یک شبکه تازه از تکاپوی کار میافتند و برخی از آنها به فروش و راهاندازی فیلترشکن رو میآورند. در این میان تبلیغات که یکی دیگر از منابع درآمد این فضای مجازی است، تحت شعاع اتفاقها قرار میگیرد، با اینحال به نظر میرسد بهترین راهحل استفاده از شبکههای داخلی یا جایگزینهایی همسو با منافع ملی کشور باشد. در این میان دو نفر از مدیران کانونهای تبلیغاتی فعال در تلگرام صحبت کردیم و از آنها پرسیدیم این روند را چگونه میبینند و چقدر روی کارشان تاثیر داشته است؟
فیلترینگ دائمی میتواند بستر پیامرسان ایرانی را آماده کند
مهرداد خوشبختی مدیر یکی از کانونهای تبلیغاتی میگوید: «از دو بُعد باید به اتفاقات اخیر نگاه کنیم، وقتی سرورهای تلگرام خارج از ایران است و حاضر نیست با ایران همکاری کند و در عین حال کانالهایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی هستند را نمیبندد، باید کنترل شود. امروزه هم راهکاری به جز فیلترینگ وجود ندارد که هم اغتشاشها را کنترل کند و هم در راستای قوانین کشور باشد. از طرف دیگر وقتی تلگرام فیلتر میشود، دو قشر ضربه میخورند؛ یکی از آنها رسانهها هستند که برای انتشار اخبار خود از این بستر استفاده میکند و بر مبنای آن امپراتورها و آدمهایی هم مشغول به کار هستند. بخش دیگر کسانی هستند که چه از روی بیکاری چه از روی تفریح کانالی را راهاندازی کرده، محتوایی را منتشر میکنند و بر مبنای تعداد اعضا و بازدیدها تبلیغات میگیرند که در این بخش باز هم دو قشر مورد هدف قرار میگیرند، یکی صاحبان کانالها و دیگری بنگاههای تبلیغاتی هستند که در دو سال اخیر مشتریان خودشان را در این بستر پیدا کرده بودند و حالا نمیتوانند به تعهداتی که دادهاند، پاسخگو باشند. از طرفی هم شبکههای پیامرسان داخلی ظرفیت پاسخگویی مراجعان را ندارند و خیلی زود اختلال پیدا کردند و کسی که با تلگرام کار کرده، کار با این شبکهها برایش مانند بازگشت به گذشته است. اما در شرایط امروز کشور شاید هیچ راهی به جز فیلترینگ وجود ندارد ولی باید برای جامعهای که از این راه کسب روزی میکردند هم فکری کرد.»
این مدیر ادامه میدهد: «در کانون تبلیغاتی ما همکارانی که در این بخش کار میکردند، این چند روز عملا بیکار شدهاند، البته باز هم ما مجموعه خیلی بزرگی نیستیم و در سراسر کشور این ماجرا برای تیمهای بزرگتر حتی سختتر است، راهحلی هم هنوز به ذهن نمیرسد که چه کاری باید انجام داد. با اینکه گفته میشود این جریان موقتی است، اما شاید فیلتر دائمی اتفاق خوبی هم باشد تا بسترهای ایرانی زودتر آماده شوند. چون به هر حال ۴۰ میلیونی که میگویند از کاربران تلگرام هستند، قطعا همهشان از فیلترشکن استفاده نمیکنند، قشر حداکثری به پیامرسان دیگری هجرت میکنند و چه بهتر اینکه یکی از پیامرسانهای داخلی این ظرفیت را ایجاد کند و وقتی این اتفاق بیفتد، همه کسب و کارها دوباره پابرجا میشود، البته ممکن است زمانبر باشد اما حتما این اتفاق میافتد. بسیاری از پیامرسانهای داخلی تنها برای قشر خاصی که کسب و کار هم داشتهاند، کاربرد داشته و عموم مردم با آنها کار نکردهاند، به همین دلیل ظرفیت بالایی ندارند، اما شاید با حضور مردم عادی پیامرسانها تلاش کنند فضا را برای استفاده دائمی همه حاضر کنند.»
در شبکههای اجتماعی قدرت در دست مردم است
محمدجواد رحیمیان، مدیر بازاریابی و رسانه گرافمدیا هم در این زمینه توضیح میدهد: «تبلیغات شبکههای اجتماعی یک راه ارزان و موثر ارتباطی کسب و کارها با مردم را ایجاد کرده بود. خیلی از کسب و کارهای خرد و متوسط به واسطه این تبلیغات شکل گرفته و توجیه پذیر شده بودند و هزینه تبلیغات بسیاری از شرکتهای بزرگ در این فضا کاهش پیدا کرده بود، چون با هزینه کمتر امکان دیده شدن هم داشتند. تا قبل از این رسانههای مکتوب، بنرها در فضای مجازی و تلویزیون محلی برای تبلیغات محسوب میشد، با این حساب که هزینههای خیلی بالایی را شامل میشد، اما این فضا باعث شده بود که هر نفر برای خودش رسانهای باشد. در شبکه اجتماعی همچنین قدرت در دست مردم بود و مخاطبها محتوایی که نمیپسندیدند را دنبال نمیکردند.
رحیمیان تاکید میکند: «نکته منفی که در این زمینه وجود دارد این است که امروز تلگرام تبدیل به گورستان محتوا میشود. به هر حال زمان، انرژی و هزینههایی که در این مدت تقریبا دو ساله در تلگرام صرف شده، غیرقابل بازگشت است. هر کانال چند نفر نیرو برای تولید محتوا داشته، در مدت زمان دو سال هزینههایی مثل دستمزد، حقوق، اضافهکاری، سنوات، عیدی و ...پرداخته شده و حساب کنید برای هر کانال بالای ۵۰۰ هزار نفری که ۵ نفر ادمین محتوایی هم داشته باشد، چند صد میلیون محتوا تولید شده که ارزش زیادی دارد، اما حالا از بین میرود. از طرفی خیلی از تبلیغاتی که این روزها خارج از تلگرام اتفاق میافتاد، بر اساس شبکههای اجتماعی بوده، مثلا در تبلیغات یک بانک آدرسهای تلگرام و اینستاگرام آنها را میشد دید، چقدر کاتالوگ، بروشور و کارت ویزیت بر این اساس طراحی شده که حالا باید تغییر کند.»
او ادامه میدهد: «تلگرام تبلیغات اثرگذار داشت، بودجههای تبلیغاتی شرکتهای کلان همیشه به سمت بیلبوردها میرفت، اما تلگرام باعث شد با مبالغ کمتر و با اثر گذاری بیشتر تبلیغ کنند، که اگر این شرایط ادامه پیدا کند دوباره به رانتبازی و سیاسیکاری آژانسهای تبلیغاتی بزرگ برمیگردیم. از طرفی کسب و کارهای خرد و کسانیکه مشکلات معیشتی داشتند، توانستند خودشان رسانه خودشان باشند و امرار معاش کنند. کسب و کارهای خردی که در شهرستانها بودند، از این طریق توانستند با کلانشهرهای ارتباط بگیرند و بدون هیچ دلال و واسطه محصولات خودشان را بفرستند.»
این مدیر بازاریابی معتقد است که در مدت ۵ ساله گذشته حتی بدون آمار هم می توان این موضوع را متوجه شد که تلگرام بیشتر از دولت توانسته در ایجاد شغل موثر باشد. او میگوید: «تلگرام مزایایی داشت که سطح انتظارات از یک پیامرسان را بالا برده بود. وایبر را اگر یک ژیان در نظر بگیریم، یک بنز در حال تکمیل وارد فضا شد که روز به روز هم بهتر شد.»
رحیمیان این نکته که ایرانیها به پیامرسانهای داخلی اعتماد ندارند را موضوع مهمی میداند که باید آسیبشناسی شود و ادامه میدهد: «چرا ما بعد از اینهمه سال مردم به خودمان اعتماد ندارند و ترجیح میدهند از امکاناتی که خارج از کشور است، استفاده کنند. از طرفی جایگزین مهمی هم در این فضا وجود ندارد. در این فضا نکتهای که باید در نظر گرفت این است که پدیدهای مانند تلگرام را که هم امکانات زیادی دارد هم به مرور زمان جای خودش را پیدا کرده، نمیتوان ناگهانی حذف کرد؛ این اتفاق باید گام به گام باشد تا آسیب هم نزند.»
این مدیر بازاریابی با اشاره به کم شدن بازدید و درآمد کانالهای تلگرامی اظهار میکند: «حداقل ۵۰ درصد بازدید از محتوای شبکه اجتماعی تلگرام کم شده است. یعنی کانالی که ۳۰۰ هزار نفر در روز بازدید داشته، الان زیر ۱۵۰ هزار نفر بازدید دارند. ضرری که هر کانال کرده، یک دهم درآمد قبلی خودش را دارد یعنی اگر روزی یک میلیون تومان درآمد داشته، الان ۱۰۰ هزار تومان شده است.»
رحیمیان راهحل را در تایید و نهایی کردن یک شبکه اجتماعی میداند و میگوید: «من اعتقاد دارم یکبار برای همیشه باید این مشکل حل شود و باید یک برنامه معرفی شود که همه از آن استفاده کنند، برنامهای که مورد تایید باشد و دولت هم از آن پشتیبانی کند. برنامهای مشابه تلگرام یا حتی بهتر که معرفی باشد، قطعا همه از آن استفاده میکنند، اما اینکه دوباره به یک برنامه خارجی هجرت کنیم، همین جریان تلگرام و فیلترینگ باز هم اتفاق میافتد.»
با همه این اوصاف شاید فکر کنیم کسب و کارهایی که با تلگرام و
اینستاگرام راه افتاده و پا گرفته بودند، از بین میروند، اما اینطور
نیست. فضای مجازی انتها ندارد و با برنامههای جدید همه جریانها دوباره
اتفاق میافتد، هرچند که در این میان ضرر آنها را نباید نادیده گرفت و
شاید بهتر باشد دولت هم که گفته نگاه ویژهای به کسب و کارهای اینترنتی و
فضای مجازی دارد، برای ضررهای بعضا بالای این افراد فکری کند.