به گزارش خبرگزاری دانا، بی تعهدی و عدم مسوولیت پذیری نسبت به یکدیگر، یکی از عوامل برقراری ارتباطات و با هم بودن های خارج از ضوابط قانونی و معیارهای اخلاقی است که امروزه به چالشی برای متزلزل کردن نظام خانواده تبدیل شده است. ارتباطی که هیچ شرط و ثبت قانونی ندارد و دوام و امنیتی درآن متصور نیست و مخالف با نص صریح قرآن است که همواره جوانان را به پاکدامنی، خویشتن داری و ازدواج حقیقی تشویق میکند.
پدیده نامانوس عصر حاضر که موضوع نشست گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی هم بود. نشستی با حضور «زهره خسروی» روانشناس، «عالیه شکربیگی» جامعه شناس و «سید جواد میری مینق» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در محل این پژوهشکده برگزار شد.
**زندگی های لحظه ای محصول تحولات ناموزون اجتماعی
شکربیگی نخستین سخنران این نشست، شکل گیری پدیده های اجتماعی را مبتنی بر نیازهای جامعه عنوان کرد و گفت: خانواده به مثابه یک سازه اجتماعی، سیال و غیر خنثی است و هر تحولی را در خود می پذیرد. با نگاهی به مفهوم خانواده در غرب، درمی یابیم که از 1960 میلادی، تحولات اجتماعی و سیاسی باعث ایجاد روابط نابسامان اجتماعی شد که تبعاتی بر نهاد خانواده به دنبال داشت.
این تحولات و تغییرات شدید ارزشی در جامعه ایران هم گریبان خانواده را گرفته و منجر به کاهش ازدواج و افزایش طلاق و شکل گیری شیوه های جدید ارتباطی شده است.
به باور شکربیگی، جهانی شدن، ارزش ها را تغییر داده و فردگرایی را جایگزین روابط گروهی کرده است. در سایه این تغییرات، ارتباط بین فردی هم دستخوش تحول شده و زندگی مشترک بدون بنیان های عرفی و قانونی گسترش پیدا کرده است تا آن جا که بر اساس ارقام منتشره، دو سوم ازدواج ها در آمریکا، از این شیوه تبعیت می کند؛ این در حالی است که تا پیش از سال 1970 ازدواج های خارج عرف، غیرقانونی بود.
این جامعه شناس در بخشی دیگر از سخنان خود، تاریخچه همباشی سیاه در ایران را از سال 1388 دانست و اظهار داشت: به دلیل وجود فناوری های نوین ارتباطی و شبکه های اجتماعی، نمی توان با زور و زبان خشونت به سراغ پدیده های نوظهور در میان جوانان رفت بلکه باید بررسی شود تا به راهکارهای مناسب و زیرساختی برای تقویت خانواده و ازدواج قانونی رسید. از سروصدای سیاسی به پدیده باید حذر کرد و با ابزارهای علمی و جامعه شناسانه جوانان را در مسیر درست هدایت کرد. چرا که جوانان در شرایط امروزی، با صفاتی همچون سنت گریز، تعهدگریز و فردگرایی دست و پنجه نرم می کنند و بر آزادی های فردی تاکید دارند.
اشاعه طرح های حمایتی برای ازدواج جوانان از سوی دولت مردان سیاستگذار، جلوگیری از رد و انکار پدیده های نوظهور، به رسمیت شناختن گونه شناسی خانواده و بازگشت نهادهای ملی و مذهبی به کارکردهای اصلی خود، تقویت بنیه اقتصادی، فرهنگی و حقوقی افراد و نهادهای مدنی از دیگر راهکارهایی بود که شکربیگی در پایان سخنان خود جمع بندی کرد.
**انزوای عاطفی، عامل ترویج همباشی
خسروی هم به عنوان دومین سخنران این نشست، از نبود تحقیقات میدانی و مطالعه ای درباره پدیده ازدواج سفید یا همباشی سیاه خبر داد و استفاده از مکانیزم رد و انکار را عامل جلوگیری از تحقیق در این زمینه دانست.
به بیان این روانشناس، مساله زیر یک سقف زندگی کردن بدون ضوابط قانونی و عرفی، مختص کلان شهرها و بیشتر در میان قشر دانشجویی صورت می گیرد که عطای موانع فرهنگی شهر کوچک خود را به لقای زندگی گمنام در شهرهای بزرگ بخشیده اند و بدون تعهد و مسوولیت در کنار جنس مخالف روزگار می گذرانند. دانشجویانی که با فضای فکری سنتی برای تحصیل به شهرهای بزرگ آمده و محیط عامل تغییر فکری آنان شده است.
خسروی به اندوخته های تجربی خود در این زمینه اشاره کرد و گفت: بیشتر افرادی که همباشی سیاه را انتخاب کرده اند و برای مشاوره به کلینیک های خاص مراجعه می کنند از نبود امنیت و تداوم در این روابط آگاهی دارند اما پسران به این بهانه که توانایی مخارج سنگین ازدواج را ندارند و دختران مراجعه کننده به امید ازدواج دایم با شخص مورد نظر به این رابطه ادامه می دهند که در 95 درصد موارد، شخص متضرر از این رابطه، دخترانی هستند که با روح و روان پریشان و دلی شکسته باید شاهد پایان رابطه باشند.
این روانشناس درباره خصوصیات منتخبان همباشی هم گفت: اگر افراد در مرحله شکل گیری (13 سال تا 20 سال) رشد سالمی داشته باشند می توانند هویت پویایی داشته باشند و در دوره های سنی 20 تا 40 سال روابط صمیمی دو جانبه ای با همنوعان خود داشته باشد. اما اگر در مرحله شکل گیری به خوبی تربیت نشوند، در بزرگسالی دچار انزوای عاطفی شده و هرگز نمی تواند روابط عاطفی پایداری داشته باشد.
بنابراین می توان گفت تجارب و تربیت کودکی و نوجوانی، عامل ورود افراد به این نوع زندگی است، زندگی که میزان اعتماد و حس رابطه صمیمانه پایدار در آن کمرنگ است و در این میان زنان منفعت کمتری می برند. پس توصیف و تبیین این پدیده و پیش بینی های قانونی لازم، از ملزومات اصلی پیشگیری از اشاعه همباشی سیاه است.
**بازتعریف قانون، دژ محکم همباشی بی قانون
میری پژوهشگر هم در این نشست، مساله ازدواج سفید را مفهومی جامعه شناختی عنوان کرد که وقتی بستر اجتماعی نابهنجاری فراهم باشد آنگاه در طول زمان، تبدیل به هنجار میشود که برای جلوگیری از گسترش بسترهای این نابهنجاری، باید خوانش ها، چارچوب های فقهی و حقوقی و قوانین ایران بازتعریف شود تا سوژه وارگی زنان اصلاح شده و بسیاری از مسایلی که از منظر روانشناختی چالش است، ترمیم شود.
این پژوهشگر در ادامه به واکاوی بسترهای اجتماعی به وجود آمدن این پدیده در غرب اشاره کرد و گفت: تنگناهای تئولوژی(یک نظام نهیلیستی) در اروپا عامل رشد همباشی و شکستن ساختارهای قانونی و نظام مند ازدواج شده است تا آن جا که روابط پیش از ازدواج، سال ها در انتظار ازدواج دایم باقی می ماند که در این میان، از بارداری های ناخواسته و تولد فرزندانی بدون هویت قانونی و هزاران مشکلات روحی و روانی به عنوان ماحصل این نوع همباشی نباید غافل ماند.
میری در پایان افزود: به لحاظ حقوقی هم باید قوانین حاکم بر ازدواج و این نوع زندگی را در دو مبحث کیفری و حقوقی مورد ارزیابی قرار داد تا موارد دامن زننده این روابط از میان برود.
پدیده نامانوس عصر حاضر که موضوع نشست گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی هم بود. نشستی با حضور «زهره خسروی» روانشناس، «عالیه شکربیگی» جامعه شناس و «سید جواد میری مینق» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در محل این پژوهشکده برگزار شد.
**زندگی های لحظه ای محصول تحولات ناموزون اجتماعی
شکربیگی نخستین سخنران این نشست، شکل گیری پدیده های اجتماعی را مبتنی بر نیازهای جامعه عنوان کرد و گفت: خانواده به مثابه یک سازه اجتماعی، سیال و غیر خنثی است و هر تحولی را در خود می پذیرد. با نگاهی به مفهوم خانواده در غرب، درمی یابیم که از 1960 میلادی، تحولات اجتماعی و سیاسی باعث ایجاد روابط نابسامان اجتماعی شد که تبعاتی بر نهاد خانواده به دنبال داشت.
این تحولات و تغییرات شدید ارزشی در جامعه ایران هم گریبان خانواده را گرفته و منجر به کاهش ازدواج و افزایش طلاق و شکل گیری شیوه های جدید ارتباطی شده است.
به باور شکربیگی، جهانی شدن، ارزش ها را تغییر داده و فردگرایی را جایگزین روابط گروهی کرده است. در سایه این تغییرات، ارتباط بین فردی هم دستخوش تحول شده و زندگی مشترک بدون بنیان های عرفی و قانونی گسترش پیدا کرده است تا آن جا که بر اساس ارقام منتشره، دو سوم ازدواج ها در آمریکا، از این شیوه تبعیت می کند؛ این در حالی است که تا پیش از سال 1970 ازدواج های خارج عرف، غیرقانونی بود.
این جامعه شناس در بخشی دیگر از سخنان خود، تاریخچه همباشی سیاه در ایران را از سال 1388 دانست و اظهار داشت: به دلیل وجود فناوری های نوین ارتباطی و شبکه های اجتماعی، نمی توان با زور و زبان خشونت به سراغ پدیده های نوظهور در میان جوانان رفت بلکه باید بررسی شود تا به راهکارهای مناسب و زیرساختی برای تقویت خانواده و ازدواج قانونی رسید. از سروصدای سیاسی به پدیده باید حذر کرد و با ابزارهای علمی و جامعه شناسانه جوانان را در مسیر درست هدایت کرد. چرا که جوانان در شرایط امروزی، با صفاتی همچون سنت گریز، تعهدگریز و فردگرایی دست و پنجه نرم می کنند و بر آزادی های فردی تاکید دارند.
اشاعه طرح های حمایتی برای ازدواج جوانان از سوی دولت مردان سیاستگذار، جلوگیری از رد و انکار پدیده های نوظهور، به رسمیت شناختن گونه شناسی خانواده و بازگشت نهادهای ملی و مذهبی به کارکردهای اصلی خود، تقویت بنیه اقتصادی، فرهنگی و حقوقی افراد و نهادهای مدنی از دیگر راهکارهایی بود که شکربیگی در پایان سخنان خود جمع بندی کرد.
**انزوای عاطفی، عامل ترویج همباشی
خسروی هم به عنوان دومین سخنران این نشست، از نبود تحقیقات میدانی و مطالعه ای درباره پدیده ازدواج سفید یا همباشی سیاه خبر داد و استفاده از مکانیزم رد و انکار را عامل جلوگیری از تحقیق در این زمینه دانست.
به بیان این روانشناس، مساله زیر یک سقف زندگی کردن بدون ضوابط قانونی و عرفی، مختص کلان شهرها و بیشتر در میان قشر دانشجویی صورت می گیرد که عطای موانع فرهنگی شهر کوچک خود را به لقای زندگی گمنام در شهرهای بزرگ بخشیده اند و بدون تعهد و مسوولیت در کنار جنس مخالف روزگار می گذرانند. دانشجویانی که با فضای فکری سنتی برای تحصیل به شهرهای بزرگ آمده و محیط عامل تغییر فکری آنان شده است.
خسروی به اندوخته های تجربی خود در این زمینه اشاره کرد و گفت: بیشتر افرادی که همباشی سیاه را انتخاب کرده اند و برای مشاوره به کلینیک های خاص مراجعه می کنند از نبود امنیت و تداوم در این روابط آگاهی دارند اما پسران به این بهانه که توانایی مخارج سنگین ازدواج را ندارند و دختران مراجعه کننده به امید ازدواج دایم با شخص مورد نظر به این رابطه ادامه می دهند که در 95 درصد موارد، شخص متضرر از این رابطه، دخترانی هستند که با روح و روان پریشان و دلی شکسته باید شاهد پایان رابطه باشند.
این روانشناس درباره خصوصیات منتخبان همباشی هم گفت: اگر افراد در مرحله شکل گیری (13 سال تا 20 سال) رشد سالمی داشته باشند می توانند هویت پویایی داشته باشند و در دوره های سنی 20 تا 40 سال روابط صمیمی دو جانبه ای با همنوعان خود داشته باشد. اما اگر در مرحله شکل گیری به خوبی تربیت نشوند، در بزرگسالی دچار انزوای عاطفی شده و هرگز نمی تواند روابط عاطفی پایداری داشته باشد.
بنابراین می توان گفت تجارب و تربیت کودکی و نوجوانی، عامل ورود افراد به این نوع زندگی است، زندگی که میزان اعتماد و حس رابطه صمیمانه پایدار در آن کمرنگ است و در این میان زنان منفعت کمتری می برند. پس توصیف و تبیین این پدیده و پیش بینی های قانونی لازم، از ملزومات اصلی پیشگیری از اشاعه همباشی سیاه است.
**بازتعریف قانون، دژ محکم همباشی بی قانون
میری پژوهشگر هم در این نشست، مساله ازدواج سفید را مفهومی جامعه شناختی عنوان کرد که وقتی بستر اجتماعی نابهنجاری فراهم باشد آنگاه در طول زمان، تبدیل به هنجار میشود که برای جلوگیری از گسترش بسترهای این نابهنجاری، باید خوانش ها، چارچوب های فقهی و حقوقی و قوانین ایران بازتعریف شود تا سوژه وارگی زنان اصلاح شده و بسیاری از مسایلی که از منظر روانشناختی چالش است، ترمیم شود.
این پژوهشگر در ادامه به واکاوی بسترهای اجتماعی به وجود آمدن این پدیده در غرب اشاره کرد و گفت: تنگناهای تئولوژی(یک نظام نهیلیستی) در اروپا عامل رشد همباشی و شکستن ساختارهای قانونی و نظام مند ازدواج شده است تا آن جا که روابط پیش از ازدواج، سال ها در انتظار ازدواج دایم باقی می ماند که در این میان، از بارداری های ناخواسته و تولد فرزندانی بدون هویت قانونی و هزاران مشکلات روحی و روانی به عنوان ماحصل این نوع همباشی نباید غافل ماند.
میری در پایان افزود: به لحاظ حقوقی هم باید قوانین حاکم بر ازدواج و این نوع زندگی را در دو مبحث کیفری و حقوقی مورد ارزیابی قرار داد تا موارد دامن زننده این روابط از میان برود.