به گزارش خبرگزاری دانا،سهیلا علیپور مشاورازدواج و خانواده در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می شود که وجود این مشکل باعث بی مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می شود.
وی با بیان اینکه در این حالت زوج ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده و فقط حکم یک هم خانه را برای یکدیگر دارند گفت: عدم درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و نهایتا بی علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی، دلایل ایجاد طلاق عاطفی در زندگی زوج هاست.
علیپور عنوان کرد: هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست، ولی می توان به جرأت گفت آمار طلاق عاطفی در کشور ما از طلاق قانونی بسیار بیشتر است.
وی با اشاره به اینکه در طلاق عاطفی همسران هیچ حس نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی می کنند، افزود: در چنین خانواده ای، زوجین مجبورند بدون اینکه با هم تفاهم داشته باشند زیر یک سقف زندگی کنند، زیرا نیاز مالی، حضور بچه ها و ترس از قضاوت های اجتماعی مانع تصمیم گیری جدی برای روشن کردن تکلیف زندگیشان می شود؛ بنابر این اختلافات بین زوجین به تدریج باعث دوری و سرخوردگی آنها می شود و طلاق عاطفی پیش می آید.
این مشاور ازدواج و خانواده افزود: طلاق عاطفی عموما در سال های نخست زندگی رخ نمی دهد. در سال های نخست هر چقدر هم که معیارهای انتخاب همسر سطحی باشد، میان زن و شوهر کشش ها و علایقی وجود دارد یا حتی اگر علاقه ای در این حد وجود نداشته باشد، این امید وجود دارد که ممکن است شرایط تغییر کند.
وی با بیان اینکه معمولا طلاق عاطفی از سال های پنجم و ششم زندگی شروع می شود، ادامه داد: وقتی که افراد امید به تغییر همسر را از دست می دهند و البته از طلاق رسمی هم ناامید می شوند، به تدریج فاصله میان آنها بیشتر می شود و طلاق عاطفی شکل می گیرد.
علیپور تصریح کرد: در طلاق عاطفی این گونه نیست که لزوما دو نفر هیچ ارتباط عاطفی با یکدیگر نداشته باشند. در نوعی از طلاق عاطفی با توجه به تغییر موقعیت و تغییرات خلقی و روانی که در افراد رخ می دهد، ممکن است رابطه بین زوج بهبود پیدا کند اما این بهبود موقت است و با تغییر شرایط، دوباره وضعیت به حالت قبلی برمی گردد.
وی با بیان اینکه در این حالت زوج ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده و فقط حکم یک هم خانه را برای یکدیگر دارند گفت: عدم درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و نهایتا بی علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی، دلایل ایجاد طلاق عاطفی در زندگی زوج هاست.
علیپور عنوان کرد: هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست، ولی می توان به جرأت گفت آمار طلاق عاطفی در کشور ما از طلاق قانونی بسیار بیشتر است.
وی با اشاره به اینکه در طلاق عاطفی همسران هیچ حس نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی می کنند، افزود: در چنین خانواده ای، زوجین مجبورند بدون اینکه با هم تفاهم داشته باشند زیر یک سقف زندگی کنند، زیرا نیاز مالی، حضور بچه ها و ترس از قضاوت های اجتماعی مانع تصمیم گیری جدی برای روشن کردن تکلیف زندگیشان می شود؛ بنابر این اختلافات بین زوجین به تدریج باعث دوری و سرخوردگی آنها می شود و طلاق عاطفی پیش می آید.
این مشاور ازدواج و خانواده افزود: طلاق عاطفی عموما در سال های نخست زندگی رخ نمی دهد. در سال های نخست هر چقدر هم که معیارهای انتخاب همسر سطحی باشد، میان زن و شوهر کشش ها و علایقی وجود دارد یا حتی اگر علاقه ای در این حد وجود نداشته باشد، این امید وجود دارد که ممکن است شرایط تغییر کند.
وی با بیان اینکه معمولا طلاق عاطفی از سال های پنجم و ششم زندگی شروع می شود، ادامه داد: وقتی که افراد امید به تغییر همسر را از دست می دهند و البته از طلاق رسمی هم ناامید می شوند، به تدریج فاصله میان آنها بیشتر می شود و طلاق عاطفی شکل می گیرد.
علیپور تصریح کرد: در طلاق عاطفی این گونه نیست که لزوما دو نفر هیچ ارتباط عاطفی با یکدیگر نداشته باشند. در نوعی از طلاق عاطفی با توجه به تغییر موقعیت و تغییرات خلقی و روانی که در افراد رخ می دهد، ممکن است رابطه بین زوج بهبود پیدا کند اما این بهبود موقت است و با تغییر شرایط، دوباره وضعیت به حالت قبلی برمی گردد.