واقعیت این است که به جز این خروجی، آمار دیگری از خروجی های آموزش و پرورش که قابل احصا باشد، وجود ندارد. مثلا اینکه چند درصد فارغ التحصیلان کار و دانش و فنی حرفه ای بعد از دریافت دیپلم جذب بازار کار شده اند؟ چه تعداد از دانش آموزان راهی دیاری دیگر برای ادامه تحصیل شده اند و یا چه تعداد افراد با دیپلم وارد بازار کار و یا حتی به جمع بیکاران اضافه شده اند!
اما از آمار خروجی های کنکور امسال بیشترین نتیجه گیری که از سوی کارشناسان و متخصصان امر تعلیم و تربیت شاهد هستیم، آن بخشی است که نشان می دهد در میان ۳۰ رتبه برتر کنکور امسال در رشته های ریاضی، تجربی و علوم انسانی، حتی یک نفر از مدرسه دولتی عادی راه نیافته و بالغ بر ۷۰ درصد رتبه برترها از مدارس سمپاد (عموما سمپادهای غیرتهران) هستند که تقریبا همه می دانند که این مدارس، خاص ترین مدارس دولتی محسوب می شوند که امتحان ورودی برای پایه هفتم دارند و برترین های هر شاخه را جذب می کنند و برای ورودی پایه دهم نیز دوباره امتحانی دارند و.... این مدارس نه مانند مدارس غیردولتی اما مجاز به دریافت شهریه از والدین هستند. چند سالی است مباحث بسیار گسترده ای سر تقویت یا حذف این مدارس مطرح شده است که از جمله تاثیراتش، ورودی های پایه هفتم این مدارس برای سال تحصیلی گذشته بود که بر اساس یک آزمون نامعتبر پذیرش شدند و در نهایت نیز رئیس مرکز استعدادهای درخشان اعلام کرد امسال برای پایه هشتم و برای متقاضیان جدید سنجش دوباره ای صورت می گیرد.
اما مدارس هیات امنایی و غیردولتی همپای هم دومین رتبه را در میان رتبه برترهای کنکور امسال به خود اختصاص دادند که باید گفت در این میان مدارس غیردولتی تهران از غیردولتی های دیگر استان های کشور خروجی مطلوب تری داشتند.
فارغ از این مساله بسیار مهم که چرا حتی یک رتبه برتر از میان مدارس دولتی عادی در میان این لیست دیده نمی شود و به طبع می توان حدس زد در میان قبول شدگان امسال نیز باید راه یافتگان به دانشگاه های دولتی را عموما در میان محصلان همین سه گروه مدرسه باید جستجو کرد، اما نکته مهم دیگر سرآمدی مدارس سمپاد به مدارس غیردولتی با فاصله زیاد است که همین نکته در دل خود حرف های بسیاری برای گفتن دارد. و در نهایت حرف تلخ این خروجی این است که در این رقابت آن کسانی موفق تر هستند که توان هزینه کردن برای سال های پایانی تحصیل (پرداخت شهریه و هزینه کلاس های کمک درسی و کلاس های کنکور) را داشته باشند.
مدارس دولتی عادی چه فرقی با دیگر مدارس دارند؟
رضا نهضت کارشناس مسائل آموزش و پرورش که خود دبیر است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره پیام های خروجی رتبه های برتر کنکور امسال به جامعه آموزش و پرورش و مردم گفت: من بعد از اعلام نفرات برتر و دیدن نتایج و اینکه چرا نام هیچ دانش آموزی از مدارس دولتی عادی در این میان نیست، سوالی که برای خودم مطرح بود این بود که مدارس دولتی چه فرقی با مدارس دیگر دارند. به چند تفاوت رسیدم.
وی ادامه داد: یکی اینکه تفاوت در اولیای این دانش آموزان وجود دارد. شاید اولیای مدارس دولتی عادی دغدغه کمتری نسبت به دانش آموزان دارند. آنهایی که دغدغه مند هستند تمام تلاششان این است که فرزندانشان را به مدارس سمپاد یا مدارس ماندگار مثل دبیرستان البرز و در مرتبه های بعدی مدارس شاهد و نمونه دولتی بفرستند.
این کارشناس آموزش و پرورش بیان کرد: دومین تفاوت مدارس دولتی با سایر مدارس در این است که مدارس دولتی دستشان برای تعیین معلم باز نیست ولی مدارس سمپاد مثلا پول دارند و گرچه نصف مدارس غیردولتی شهریه می گیرند اما با این وضعیت که مدارس دولتی سرانه های خود را هم دریافت نمی کنند و اگر کمک هزینه ای بگیرند، خرج آب و برقشان می شود، مدارس سمپاد میتوانند با پولی که از اولیا می گیرند برای معلم هزینه کنند.
امکانات مدارس سمپاد با مدارس عادی دولتی قابل مقایسه نیست
نهضت گفت: امکانات مدارس سمپاد با مدارس دولتی قابل بیان نیست. از نظر امکانات ورزشی، آزمایشگاه، داشتن کامپیوتر و... تفاوت محسوس است. ببینید در یک کلام من پدر وقتی دیگر مجبور باشم فرزندم را می فرستم سر کوچه برود یک مدرسه دولتی عادی.
وی در پاسخ به این پرسش که با این اوضاع که مدارس دولتی روی معلم نظارت ندارند پس باید نظر آموزش و پرورش مبنی بر اینکه به سمت به کار گیری معلمان حق التدریس یا خرید خدمات بروند را باید بپذیریم چون ظاهرا معلمان رسمی آموزش و پرورش که قاعدتا در مدارس دولتی تدریس می کنند، روی کیفیتشان تضمینی نیست، گفت: آموزش و پرورش به قصد نظارت بر کیفیت حرف از معلم حق التدریس یا خرید خدمات و... نمی زند بلکه به قصد پولی کردن مدارس این حرف را می زند. مهم این است که ما باید یک جور نیرو در آموزش و پرورش استخدام کنیم که حق نظارت بر آنها را داشته باشیم. اما معلم رسمی می گوید من وارد مدرسه می شوم و تا ۳۰ سال کسی حق ندارد مرا بیرون کند و اگر بچه ها هم مرا نخواهند، می روم یک مدرسه دیگر. اما در مدارس سمپاد مثلا اینگونه نیست و اگر دانش آموزان معلمی را نخواهند، باید برود.
اگر در یک مدرسه دولتی باشید می توانید ببینید چقدر سخت است که از نظر مالی دستتان بسته باشد، اهل ریسک هم نباشید، اولیا هم کمک مالی نکنند، عملا کاری از دستتان بر نمی آید. البته این را بگویم که معلم ۳۰ درصد قضیه موفقیت دانش آموزان است و ۷۰ درصد خود دانش آموز است که مستعد باشد. وقتی سمپاد همه مستعدها را بگیرد خب طبیعی است چنین نتیجه ای را شاهد باشیم
این دبیر آموزش و پرورش در ادامه بیان کرد: ایرادی که به مدارس سمپاد وارد است به خود مدارس سمپاد نیست بلکه این مدارس آنقدر گسترش پیدا کردند که عملا مدارس عادی از دانش آموز خوب خالی شد. پیش از این یک مدرسه فرزانگان و علامه حلی بودند که استعداد درخشان بودند اما الان در هر شهر ۱۰ تا علامه حلی و فرزانگان دارید. والدینی که پول دارند فرزندانشان را به مدارس غیردولتی می فرستند و یا مدارس سمپاد و برای همین مدارس عادی دولتی عملا دیگر غیراستاندارد هستند. نکته مهم این است که امروز دانش آموزان سمپادی لزوما تیزهوش نیستند بلکه دانش آموزان سخت کوش هستند که می توانند در همین مدارس عادی هم درس بخوانند و موفق شوند.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر یک دانش آموز سخت کوش با این شرایط مدارس دولتی که خود شما مطرح کردید، ممکن نیست که در صورت تحصیل در مدرسه عادی دولتی سخت کوشی اش تحت تاثیر قرار بگیرد، بیان کرد: دقیقا این اتفاق می تواند رخ بدهد. اگر در یک مدرسه دولتی باشید می توانید ببینید چقدر سخت است که از نظر مالی دستتان بسته باشد، اهل ریسک هم نباشید، اولیا هم کمک مالی نکنند، عملا کاری از دستتان بر نمی آید. البته این را بگویم که معلم ۳۰ درصد قضیه موفقیت دانش آموزان است و ۷۰ درصد خود دانش آموز است که مستعد باشد. وقتی سمپاد همه مستعدها را بگیرد خب طبیعی است چنین نتیجه ای را شاهد باشیم.
از مدارس دولتی با ۴۰ نفر سر هر کلاس چه توقعی دارید؟
وی در انتها راه برون رفت از این شرایط را تقویت مدارس دولتی خواند و گفت: سر مدارس دولتی بلاهای زیادی می آید. دستورالعملی که مهرماه به مدارس می دهند با دستورالعمل مدارس شاهد و سمپاد فرق دارد. آن جا می گویند حداکثر ظرفیت کلاس برای سپاد ۳۰ نفر و برای مدارس شاهد ۲۵ نفر باشد و به دولتی ها می گویند تا سقف ۴۱ نفر هم کلاس را ببندید. از چنین کلاسی با بهترین معلم چه انتظاری می شود داشت؟
سهمیه به مناطق نابرخوردار راه رسیدن به عدالت آموزشی بود
محمد رضا نیک نژاد دیگر کارشناس مسائل آموزش و پرورش نیز درباره تحلیل از نتایج رتبه های برتر کنکور امسال گفت: ببنید از دوره پیش از انقلاب اسلامی هدف اصلی آموزش گسترش نوعی عدالت اجتماعی و ایجاد فرصت برای افراد طبقات پایین بود که از طریق تحصیل بتوانند به طبقات بالا راه پیدا کنند و موقعیت اقتصادی و فرهنگی خود را ارتقا دهند. از مهم ترین اهداف انقلاب اسلامی نیز برقراری عدالت بود و شکی نیست که انقلاب و بحث عدالت اجتماعی در هم گره خورده اند. برای همین هم از همان ابتدا ما برای مناطق در همین بحث کنکور سهمیه بندی لحاظ کردیم تا کسانی که در مناطق نابرخوردار هستند، بتوانند رشد کنند. اما متاسفانه در دو دهه اخیر روند برعکس شده است و آموزش کاملا طبقاتی شده است و فرصت تحصیل عملا برای کسانی فراهم است که پول بیشتری دارند.
وی ادامه داد: ما انتظار نداشتیم خیلی زود به این نقطه برسیم که در کنکور امسال خروجی اش را دیدیم. اینکه در این طبقه بندی نخبگان را جدا می کنند، کلاس های کنکور و معلمان آنچنانی برایشان می گذارند و تازه ما در این شرایط نابرابر تعجب می کنیم که چرا در میان رتبه های برتر نشانی از محصلان مدارس عادی نیست.
این دبیر آموزش و پرورش گفت: ما در برخی مناطق تهران مانند منطقه ۵ شاهد هستیم ۷۰ درصد مدارس دولتی نیستند. بخش عمده ای غیردولتی و بخش کمی هم هیات امنایی هستند. تفاوتشان در مقدار پولی است که می گیرند. این خلاف تمام شعارها و حتی قانون اساسی است که آموزش را رایگان اعلام کرده است.
مدارس دولتی سرانه هم ندارند
وی ادامه داد: به مدراس دولتی سرانه نمی دهند، معلمان گزینش نمی شوند و مردم را عملا به سمت مدارس غیردولتی هدایت می کنند. حتی برخی دانش آموزان که در شهرستان درس می خوانند عملا برای کنکور به تهران می آیند تا در این رقابت موفق شوند. سهمیه مناطق برای نگاه عدالت محور برقرار شده بود که مثلا در استانی مانند سیستان و بلوچستان که به امکانات آموزشی دسترسی کمی دارند، سهمیه ای تعلق بگیرد که بتوانند در آن نگاه عدالت محور آموزشی از این طریق رشد کنند. در واقع سهمیه مناطق یک تبعیض مثبت در سیستم بود که نادیده گرفته شده است.
نیک نژاد تاکید کرد: برای برخی موارد که ناهمسانی توزیع امکانات را داریم باید تبعیض مثبت قائل شویم.
وی ادامه داد: اما یکی دیگر از نتایجی که با دیدن رتبه های برتر می توان گرفت، نگرانی درباره استان تهران است. عملا کسانی در دانشگاه برند پذیرفته می شوند که پول خرج کنند و در جلسات کنکور شرکت کنند. این به معنای این نیست که این دانش آموزان توانایی بالاتری دارند بلکه این مانند یک مسابقه دو می ماند که عملا افراد از روی یک خط مسابقه را آغاز نمی کنند و این بی عدالتی است. من چند سال در مناطق محروم تدریس کردم و آنجا بسیار دانش آموزان توانمند داریم، اما آنها در این رقابت جا می مانند و آسیب جدی می بینند. وقتی همین رتبه های برتر که با دوپینگ به این رتبه رسیده اند روزی مسئول شوند عملا به دلیل اینکه ما افراد متوسط را در یک رقابت که با سخت کوشی هم می توان در آن موفق شد، بزرگ کرده ایم به دردسر می خوریم چون این افراد در میان نخبگان سیاسی راه پیدا می کنند اما آیا واقعا نخبه هستند؟
وی در پایان گفت: توران میرهادی جمله ای دارد که آموزش جایی است که نباید در آن اختلافی میان بچه ها باشد؛ از هر خانواده ای که هستند. اگر تبعیض در فضای آموزشی نباشد تخم عداوت نیز کاشته نمی شود. به نظرم آموزش جایی است که حتما باید عدالت آموزشی را در آن رعایت کنیم.