در گفت و گو با سعید رضاخان عنوان شد؛

ارتباط نقاشی پشت شیشه با پرندگان چیست ؟
پرندگان برای من موضوعی هستند که سالها با آنها زندگی کردم و آنها را پشت شیشه آوردم. دلیلم هم جنس شیشه است. سطح صیقلی و صاف شیشه ، همچنین درخششی که دارد باعث میشود تا پرندگانی که در پشت آن نقش می کنم واقعی به نظر بیایند. در کل باید بگویم نقاشی پشت شیشه تکنیکی بود که بوسیله آن توانستم مجموعهای از پرندگان ایران را خلق کنم.
تفاوت شیشه و بوم چیست ؟ چرا روی بوم کار نکردید؟
بوم در مقایسه با شیشه سطح بسیار زبری دارد و قلمو به سختی روی آن حرکت میکند. این موضوع را کسی متوجه میشود که روی هر دو سطح کار کرده باشد. من در ابتدا روی هر دو کار میکردم ولی شیشه برایم بسیار جذاب تر بود. این شد که کار را با شیشه ادامه دادم و همانگونه که امروز می بینید مجموعهای از پرندگان ایران را به تصویر کشیده ام. پرندگانی که هرکدام دنیایی از زیبایی هستند.
آیا پیش از شما کسی در این رابطه سابقه نقاشی داشت ؟
در زمینه نقاشی از پرندگان ایران افرادی را میبینیم که این کار را انجام دادهاند ولی بصورت تخصصی هیچ ایرانی را نداریم که این کار را انجام داده باشد. خیر کسی نبوده است. در ارتباط با تکنیک نقاشی پشت شیشه نیز افراد زیادی را میبینیم که به پرندگان گرایش نشان دادهاند. از جمله آنها مرحوم مهیندخت عظیما بود که همین چندی پیش فوت کرد. در طول تاریخ این هنر هم افراد زیادی بودند که گل و مرغ کار کردند و پرندگان را در پشت شیشه نقش زدند. با این وجود شیوه کاری من ویژه خودم است و بصورت حقیقت گرایانه کار میکنم. یعنی بیننده به راحتی میتواند آثار من را تشخیص دهد.
فرمودید کار شما به نوعی خاص است. آیا در پشت شیشه افراد دیگری بودند که کارشان خاص باشد ؟
بله نوآوری در طول تاریخ این هنر زیاد دیده میشود. در ابتدا گل و مرغ را می بینیم که بعنوان یکی از آرایه های معماری وارد خانه های اعیان و اشراف شد و پس از آن نوآوری آغاز میشود. به شکلی که در دوره قاجار با خلاقیت هنرمندان شیشه نگار روبرو هستیم. در ابتدا پرتره هایی را میبینیم که از شاهزادگان قاجاری و در ابعاد بزرگ کشیده شدهاند. البته این را هم باید یادآوری کنم که نقاشی از چهره افراد پیش از آن هم سابقه داشته است و شما میتوانید ۳ نمونه آن را در موزه نقاشی پشت شیشه مشاهده کنید ولی مطلب مهم اینجاست که پرتره های شاهزادههای قاجاری با کارهای یادشده که متذکر شدم تفاوت های اساسی دارند. شمایل نگاری ، خیالی سازی و شیوههای شخصی که در سطح وسیع فراگیر نشدند کارهای خاص و خلاقانهای بودند که انجام شدند.
در حال حاضر چطور ؟ آیا غیر از شما افرادی هستند که کارهای خاص و جدید ارائه دهند؟
بله زیاد هستند. در حال حاضر زمان تغییر کرده است و خلاقیت سخن نخست را میگوید. در حال حاضر کسانی هم که با موضوعات قدیمی کار میکنند ؛ سعی میکنند تفاوت هایی را بوجود آورند. سعی میکنند حرف تازه ای بزنند. راحت میتوانم ادعا کنم که سبک های شخصی را که امروز می بینیم در طول تاریخ این هنر وجود نداشته است. در این بین هم افراد زیادی هستند که کارشان بطور واقع خاص و شاخص است.
آیا شیوه شخصی خود را ثبت کرده اید ؟
خیر لزومی ندارد. راه را باز گذاشته ام تا اگر کسی بخواهد کار را تقلید کند و این مطلب برایم اهمیت چندانی ندارد. حتی میتوانم بگویم از اینکه دیگران آثارم را کپی کنند و یا اینکه شیوه شخصی ام را تقلید کنند به نوعی استقبال میکنم.
چرا از اینکه کسی کار شما را انجام دهد استقبال میکنید؟
اگر دقت کرده باشید خدمت شما عرض کردم به نوعی استقبال میکنم. یعنی دلیل نمی شود که این کار را بصورت کامل و در هر شکلی تایید کنم. زیرا بر این باور هستم که هر کسی باید سبک شخصی خودش را داشته باشد و راه خودش را پیدا کند. با این وجود از کپی کاری شیوه خودم استقبال میکنم. زیرا این کار نشان میدهد که کارم مهم بوده و مورد توجه قرار گرفته است. از دیدگاه دیگر شاید باعث توجه برخی افراد و حفظ گونههای زیستی شود. در ضمن آن کسی که کار من را انجام میدهد و از پرندگان به شیوه حقیقت گرایانه در پشت شیشه نقاشی می کشد باید از من بهتر کار کند تا بتواند خودش را مطرح کند. در این حالت شما با مجموعه آثاری قوی تر از آثار من روبرو میشوید و این یک پیشرفت رو به جلو و به نفع هنر نقاشی پشت شیشه است.
چگونه است که نقاشی های شما تا این اندازه طبیعی به نظر میرسند؟
طبیعی بودن آثارم به دو عامل مربوط میشود. در درجه نخست تمرین زیاد است که باعث قوی شدن دست میشود. اگر اشتباه نکنم از سال ۷۲ به نقاشی پشت شیشه مشغول شدم. در این سالها با آزمون و خطا توانستم تجربه زیادی کسب کنم. با این وجود برخی افراد را میبینم که هیچ کاری در زمینه نقاشی پشت شیشه انجام نمی دهند و انتظار دارند که تبدیل به یک نقاش بزرگ در این عرصه شوند. از نظر من چنین خواستهای بسیار نابجا است. عامل دیگر به مطالعه و شناخت موضوع معطوف می شود. تا زمانی که شما شناخت لازم را نسبت به پرنده نداشته باشید ؛ نمیتوانید تصویر خوبی هم از آن ارائه دهید. شما باید با کلیدهای شناسایی آشنایی کامل داشته باشید تا بتوانید پرنده مورد نظر را به مخاطب خود معرفی کنید.
یعنی با تمرین و مطالعه میشود مانند یک عکس ، نقاشی کشید؟
بله شما در کارهای هایپر رآلیستی این موضوع را می بینید. از آنجا که شیشه هم مانند بوم یک زمینه برای نقاشی است ؛ شما میتوانید نقاشی هایی مانند عکس خلق کنید. فقط مساله اینجاست که تا امروز کسی این کار را انجام نداده است ولی با پیشرفت سریعی که در این تکنیک میبینیم ؛ دور نیست که هنرمندانی با شیوه هایپر رآلیسم در این تکنیک ظهور کنند.
آیا نقاشی های شما هایپر رآلیسم نیستند ؟
خیر من در حال حاضر خودم را یک هایپر رآلیست نمیدانم. هر شیوهای در نقاشی یک سری قواعد مخصوص به خود دارد. در آثار هایپر هم یک سری ویژگی ها وجود دارد. اگر دقت کنید ابعاد در این شیوه بسیار مهم است. کارهای من در ابعاد بزرگ و بسیار بزرگ نیستند. به همین دلیل نمی توانم چنین ادعایی هم داشته باشم ولی شاید در آینده این موضوع را تجربه کنم.
به عنوان سوال پایانی، آیا نوع مواد در نقاشی شما تاثیر دارد ؟
من از ساده ترین و ارزان ترین مواد استفاده میکنم. فقط در نوع قلمو کمی حساس هستم. زیرا برای کارهای ظریف و حقیقت گرایانه استفاده از قلموهای آبرنگ کار را بسیار ساده تر میکنند. که البته همان قلموها را هم از ارزانترین های موجود در بازار انتخاب میکنم. با این وجود نقش ابزار و مواد را نمیتوانم انکار کنم. زیرا باعث بالارفتن کیفیت کار میشوند ولی آنچه مهم تر است ؛ نقش خود خالق اثر است. اینکه یک هنرمند بتواند تنها با ۳ رنگ مشکی ، قهوهای و سفید یک تابلو خلق کند. تابلویی که شما در نگاه نخست متوجه محدود بودن تعداد رنگ های به کار رفته در آن نشوید.