به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه فرهنگ و هنر، محمدامین قاسمی پیربلوطی؛
فاجعهای که نمیبینیم
چه میشد اگر ستارهها، یکی پس از دیگری، برای همیشه از آسمان محو میشدند؟ این یک داستان علمی-تخیلی نیست، بلکه واقعیتی است که به آرامی و در سایه روشناییهای مصنوعی شهرهایمان در حال رخ دادن است. در عصری که روشنایی نماد پیشرفت است، چگونه است که این نماد دارد به عاملی برای نابودی بدل میشود؟ این پرسش، قلاب اصلی مستندی بهنام «مرگ روشن» است که در سال ۱۳۹۷ توسط مسعود دهنوی، کارگردانی که پیش از این نیز به مسائل اجتماعی و زیستمحیطی پرداخته، ساخته شد.
نبردی برای بازپس گیری شب
مسعود دهنوی در «مرگ روشن»، دوربین خود را نه به سوی جنگلها یا اقیانوسها، که به سوی آسمان شب میگیرد. این مستند، یک اثر زیستمحیطی محض است که آلودگی نوری را سوژه اصلی خود قرار داده است. پرسش محوری اثر این است: «نور چگونه میتواند موجب انقراض موجودات شود؟» فیلم برای پاسخ به این سؤال، مخاطب را به سفری چندوجهی میبرد؛ از کویرهای ایران، جایی که آخرین پناهگاههای آسمان تاریک باقی مانده، تا کلانشهرهایی که روشنایی بیامانشان، چرخه طبیعت و سلامت ساکنانش را به مخاطره انداخته است.
فراتر از یک مستند طبیعت
«مرگ روشن» صرفاً یک مستند درباره ستارهها و آسمان شب نیست. این اثر، هوشمندانه آلودگی نوری را به عنوان یک مسئله پیچیده زیستمحیطی، اقتصادی و فرهنگی معرفی میکند. یکی از نقاط قوت اصلی فیلم، تصاویر خیرهکننده و فیلمبرداری حسابشده آن است که تضاد بین شکوه آسمان پرستاره در مناطق تاریک و هاله نارنجی و بیروح آسمان شهرها را به شکلی دردناک به نمایش میگذارد.
فیلم با بهرهگیری از مصاحبههای تأثیرگذار با اخترشناسان، بومشناسان و پزشکان، به طور مستند و علمی، پیامدهای این بحران را بر سلامت انسان (مانند اختلال در ساعت زیستی بدن، افزایش خطر ابتلا به بیماریها) و حیات وحش (گمراهی پرندگان مهاجر، اختلال در چرخه تولیدمثل حشرات) اثبات میکند. اگرچه ممکن است در بخشهایی، فیلم بر جنبههای علمی کمی بیشتر از جنبههای دراماتیک تأکید کند که میتواند برای مخاطب عام کمی سنگین باشد، اما همین پایبندی به استناد، اعتبار اثر را دوچندان کرده است. این مستند موفق شده جوایز معتبر داخلی از جمله جایزه بهترین فیلم مستند را از جشنوارههای سینمایی دریافت کند.
نقطه تمایز: نوری بر زخمی پنهان
آنچه «مرگ روشن» را از بسیاری از مستندهای زیستمحیطی دیگر متمایز میکند، پرداختن به موضوعی «نامرئی» است. بحران آلودگی نوری، برخلاف آلودگی هوا یا پلاستیک، کمتر دیده شده و درباره آن صحبت شده است. این فیلم، با شجاعت، به سراغ این «قاتل خاموش» رفته و آن را از حاشیه به مرکز توجه میآورد. برگ برنده اثر، توانایی آن در ایجاد یک «تجربه حسی» است؛ تماشاگر پس از تماشای آن دیگر هرگز به نورپردازی شبانه شهر و آسمان بالای سرش به دید سابق نگاه نخواهد کرد. این فیلم مستند بینش مخاطب را عمیقاً تغییر میدهد.
سخن پایانی
«مرگ روشن» مستندی است که دیدن آن به تمام شهرنشینان، فعالان محیط زیست، برنامهریزان شهری و هر کسی که دلنگران رابطه شکننده انسان با طبیعت است، توصیه میشود. این اثر، یک هشدار جدی است، اما در نهایت پیامی امیدبخش دارد؛ آلودگی نوری، برخلاف بسیاری از بحرانهای دیگر، کاملاً قابل حل است و راهحلهای عملی و کمهزینهای برای کاهش آن وجود دارد. «مرگ روشن» به ما یادآوری میکند که گاهی برای دیدن حقیقت، باید اول تاریکی را بپذیریم و برای نجات شب، دست به کار شویم. این فیلم تنها یک مستند اطلاعرسان نیست، بلکه فراخوانی به اقدام و تغییر است.