محمدحسین سیمیار، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ خیلی حال و هوای عجیبی است. رفیقت شهید شود و از تو بخواهند که بیایی و از خاطراتت با شهید بگویی. مدتی بعد از مصاحبه خودت شهید بشی و خاطراتی که گفتی بشوند کتاب خاطرات خودت. شهید مرتضی عطایی یا همان ابوعلی از شهدای مدافع حرم مشهدی است که برای اعزام به جبهه از طریق تیپ فاطمیون اقدام می کند. یعنی خودش را به عنوان یک برادر افغانستانی جا می زند و از این طریق به سوریه اعزام می شود. در آنجا با شهید مصطفی صدرزاده رفیق می شود و همین آشنایی مسیری جدید در زندگی او می گشاید. ارتباط عاطفی عمیق بین ایشان و شهید صدرزاده برقرار می شود. این رفاقت و ارتباط که در مسیر لقای خداوند تعالی بود سرانجام به شهادت ختم می شود. شهید مرتضی عطایی دارای دو فرزند بودند و بعد از شهادت در بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شدند.
در معرفی این کتاب آمده است: ابوعلی کجاست؟ این سؤال را سه دسته میپرسند:
دسته اول داعشیها و فتنهگران تکفیری هستند که در عملیات بصرالحریر، عکس شاخص فاطمیون دستشان بود و دربه در دنبال ابوعلی میگشتند. آنها مدام با ترس از اسرا میپرسیدند ابوعلی کجاست؟
دسته دوم دلبستگان به مذاکره و لبخند دشمناند که از رزم ابوعلی و امثال او متعجباند و درحال تمسخر. به اینها باشد، کل توان دفاعی کشور را تعطیل میکنند و ابوعلیها را تنها میگذارند.
دسته سوم با افسوس و آرزو میگویند: «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» و افسوس میخورند و آرزو میکنند که مانند ابوعلی، روزی خور آستان الهی شوند و جاودانه بمانند!
قسمتی از این کتاب را با هم می خوانیم:
در عملیات بصر الحریر دشمن نه نفر اسیر گرفت که پنج نفر از آن ها را به شهادت رساند و چهار نفر دیگر در ماه رمضان سال ۹۵ با اسرای مسلحین معاوضه شدند، یکی از این اسرا حیدر محمدی بود. مسلحین موقع اسارتش عکس شاخص فاطمیون را به او نشان داده و گفته بودند، ابوعلی کجاست؟ می گفت: «ابوعلی دیگر به منطقه نرو اگر رفتی اسیر نشو که برایت نقشه ها دارند!»
شناسنامه کتاب
ابوعلی کجاست؟ (خاطرات خود گفته شهید مرتضی عطایی)
ناشر: انتشارات راه یار
تعداد صفحات: 144