در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۵۶۰۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۲
دل سپردن به تیک تاک ساعت عشق
نویسنده: محمدامین قاسمی پیربلوطی
فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟»، عاشقانه‌ی آرامی است که نبود امثال آن در سینمای کشورمان به‌شدت ‏حس می‌شود.‏
محمدامین قاسمی پیربلوطی، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ بخش عمده‌ای از فیلم‌های عاشقانه چه در سینمای ایران و چه در سینمای کشورهای دیگر، معمولاً از کلیشه‌ها و ‏عناصری تکراری یا مشخص تشکیل شده‌اند که اگرچه ممکن است موجب هویت‌بخشی و قرارگرفتن اثر در ژانری ‏مشخص شوند، اما در صورتی‌که صرفاً به‌عنوان یک فرمول سینمایی پاسخ‌پس‌داده استفاده شوند، پیش‌بینی‌پذیری، ‏سطحی‌شدگی و ابتذال را به‌دنبال خواهند داشت. در این میان، آثار عاشقانه‌ای هم وجود دارند که با بهره‌گیری از لحنی ‏صمیمانه و فضایی آرام و خاطره‌انگیز، تأثیری بر مخاطب می‌گذارند که بعضی از آثار پرهیاهو و به‌اصطلاح عاشقانه و ‏احساسی از چنین تأثیری بی‌بهره اند. فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟»، عاشقانه‌ی آرامی است که نبود ‏امثال آن در سینمای کشورمان به‌شدت حس می‌شود.‏

معرفی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»‏

‏«در دنیای تو ساعت چند است؟» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی صفی یزدانیان است که اولین ساخته‌ی بلند سینمایی ‏او نیز به‌شمار می‌رود. در این فیلم که در سال 1394 به‌نمایش عمومی درآمد، بازیگرانی چون علی مصفا و لیلا حاتمی ‏به نقش‌آفرینی پرداخته‌اند. داستان فیلم از این قرار است که گلی (لیلا حاتمی) پس از حدود بیست سال زندگی در ‏فرانسه به‌طورناگهانی تصمیم می‌گیرد که به ایران و شهر زادگاهش، رشت، بازگردد. فرهاد (علی مصفا) به‌محض رسیدن ‏گلی به رشت، به استقبالش می‌رود و می‌گوید که آشنایی قدیمی است؛ درحالی‌که گلی او را به یاد نمی‌آورد. در ادامه ‏متوجه می‌شویم که گلی مادرش را حدود 5 سال پیش از دست داده و این فرهادِ عاشقِ گلی بوده‌است که در مدت غیاب ‏او، همدم مادرش بوده‌است.‏

آرامش، دل‌نشینی و خاطره‌انگیزی شاید پررنگ‌ترین صفاتی باشند که بتوان به «در دنیای تو ساعت چند است؟» نسبت ‏داد. آن‌چه این اثر را جذاب و گیرا ساخته، نه داستان پرافت‌وخیز و سرشار از غافلگیری آن است و نه تلخی‌ها و فراق و ‏وصال‌های مرسوم فیلم‌های عاشقانه. جریان داشتن فیلم در فضای سنتی شهر رشت باعث می‌شود که بیننده پیوندهای ‏احساسی عمیقی را با اثر برقرار سازد و با مشاهده‌ی ارجاعات گوناگون تاریخی و نوستالژیک بر صفحه‌ی نمایش، در ‏خاطرات دور و دراز پیشین خودش فرو رود. همچنین هیچ شخصیت منفی و پلیدی نیز در اثر وجود ندارد و تمامی ‏شخصیت‌های فیلم شبیه مردمانی اند که گویی سال‌های سال است آن‌ها را از نزدیک می‌شناسیم. فضای آرام و به‌نسبت ‏یکنواخت فیلم البته باعث نشده‌است که با اثری بی‌خاصیت، خنثی و خسته‌کننده روبه‌رو شویم، زیرا در دیالوگ‌های ‏عمیق، کنش‌های ظریف و البته پرمعنای شخصیت‌ها، مؤلفه‌های بصری غنی و روایت همدلانه‌ی «در دنیای تو ساعت ‏چند است؟»، آن‌قدر زیبایی و جذابیت نهفته شده‌است که شاید پس از یکبار تماشای آن، هرازچندگاهی دلمان برای ‏صدای تیک تاک این اثر تنگ شود.‏


ارسال نظر